همزمان با فرارسیدن دهه کرامت و ضرورت شناخت معارف رضوی، شایسته است معرفی اثر گرانسنگ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) با عنوان « مناظرات تاریخی امام رضا (علیه السلام) با پیروان مکاتب و مذاهب دیگر» که در زمره بهترین آثاری است که درباره مناظرات تاریخی امام رضا(علیه السلام) به زیور طبع آراسته شده، وبا قلمی روان و در عین حال علمی نگاشته شده ، به شیفتگان آموزه های رضوی ارائه شود.
گفتنی است زندگی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ابعاد مختلفی دارد که یکی از آنها بعد علمی و فرهنگی است. آن حضرت که در عصر عباسیان می زیست و امواج سهمگین حملات مکتب ها و فرقه های مختلف به اصول و فروع اسلام را از نزدیک مشاهده می کرد، با اقدامات فرهنگی و مناظرات علمی خویش، به دفاع از حریم عقاید اسلامی برخاست و از چشمه سار علوم ناب رضوی، همگان را بهره مند ساخت.
لذا مولّف اثر در این نوشتار بُعد علمی و فرهنگی زندگی امام هشتم (علیه السلام) را به طور فشرده و دقیق بررسی کرده و با الهام از مناظرات امام (علیه السلام)، رهنمودهایی برای جامعه علمی و حوزوی عرضه داشته اند.
معرفی اجمالی کتاب«مناظرات تاریخی امام رضا (علیه السلام) با پیروان مکاتب و مذاهب دیگر»
این کتاب در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم شده است.
معظم له در مقدمه این کتاب، برای آشنایی بیشتر خواننده با شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان، ابتدا به بافت حکومت عباسیان اشاره کرده و در ادامه ویژگی های 5 گانه حکومت بنی امیه را مورد توجه قرار داده و در آخر انگیزه های سیاسی مأمون از برگزاری جلسات مناظره با امام را بیان کرده است. بعد از اتمام مقدمه نیز به شرح و بیان هفت مناظره تاریخی امام رئوف پرداخته است.
از آنجا که بحث پیرامون مناظرات حضرت رضا (علیه السلام) با پیروان مذاهب و کاتب مختلف عصر حضرت از مهم ترین بحثهای علمی مربوط به آن حضرت می باشد لذا نویسنده این اثر ارزشمند بعد از اتمام مقدمه، به بررسی اجمالی این بُعد از زندگی امام(علیه السلام) پرداخته و در ادامه ضمن اشاره به هدف مامون از ترتیب مناظرات در آن عصر، به چهار دلیل اشاره می کنند.
بدین ترتیب در این اثر موضوعاتی همچون؛« بافت حکومت بنی عباس»، «ویژگی های حکومت بنی امیه»، «خودکامگان عباسی»، «انگیزه اصلی مأمون برای تشکیل جلسات مناظره» و شرح مناظرات هفت گانه امام رضا (علیه السلام) ذکر شده است.
انگیزه تألیف کتاب
در مقدمه کتاب مؤلف به انگیزه تألیف کتاب اشاره نموده است. معظم له در این زمینه نویسد:«بی شک زندگی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ابعاد مختلفی دارد که یکی از ابعاد مهم آن بُعد فرهنگی و علمی و پاسداری از حریم عقاید اسلامی در برابر امواج سهمگین حملات مکتبها و فرق مختلف به اصول و فروع اسلام در شرایط خاص عصر آن حضرت است».[1]
«بررسی این بعد علمی که از بعد ولایت الهیه آن امام (علیه السلام) نشأت می گیرد در شرایطی که امروز در آن زندگی می کنیم بسیار سازنده و راه گشاست، و حاوی رهنمودهای دقیق و ظریفی در برخورد با مکتب ها و مذاهب مختلف است».[2]
ضرورت واکاوی سیره علمی امام رضا(علیه السلام)
با توجه به آنچنان که در مقدمه کتاب آمده است و هدفی که این اثر دنبال می کند که بررسی دقیق بُعد علمی زندگی امام(علیه السلام) است، برای پی بردن به اهمیت این بخش از تاریخ درخشان زندگی امام علیه السلام، قبل از هر چیز باید به بررسی شرایط خاص فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی در آن روز، به خصوص از نظر هجوم افکار بیگانگان، طوفانهای سخت فکری و عقیدتی، جریان هایی که برای دگرگونی ساختن حکومت اسلامی و کشاندن آن به موضع انفعالی و تبدیل دستگاه خلافت به یک دستگاه سلطنت مستبد و بیرحم به کار افتاده بود؛ پرداخت.
هم چنین برای پی بردن به اهمیت این بّعد از زندگی امام رضا(علیه السلام)، باید به بافت حکومت بنی عباس و کیفیت موضع گیری های آن ها در برابر ائمه اهل بیت(علیهم السلام)، شرایط خاص فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی در آن روز و انگیزه های مامون برای تشکیل جلسات مناظره با امام (علیه السلام) توجه کرد.
گزارش محتوایی کتاب
گفتنی است موضوع مطالب کتاب به شرح زیر است:
فصل اول: بافت حکومت بنیعباس و کیفیت موضعگیری های آنها در برابر ائمه اهلبیت (علیهم السلام)
مهم ترین مطالب مطرح شده در این فصل عبارتند از: چگونگی به قدرت رسیدن عباسیان، ویژگیهای حکومت عباسیان. مهم ترین این ویژگیها عبارتند از:
1 از میان بردن ارزشهای اسلامی (زهد، تقوا، وارستگی علم و فضیلت، پیشگام بودن در اسلام و ایمان و مانند اینها.
2 احیای سنتهای جاهلی و روی آوردن به تجملات پرهزینه سلاطین ساسانی و فرعون ها و قیصرها مانند ساختن کاخهای پرزرق و برق و هرگونه اسراف و تبذیر.
3 پنجه افکندن بر بیتالمال مسلمین و صرف آن در مصارفی که تنها پایه های حکومت آنها را تقویت می کرد و نه تنها سودی به حال جامعه اسلامی نداشت بلکه شلاقی بود بر دوش مستمندان، و همچنین بخشیدن ارقام بزرگی به دار و دسته فاسد و تبهکارشان و محروم ساختن مستحقان واقعی بیتالمال.
4 مسلط ساختن جمعی از اوباش و افراد بی ایمان و بی تقوا بر سر مردم، و عقب زدن چهره های پاک و باتقوا از صحنه اجتماع، و خانهنشین کردن صحابه و یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله).
5 اختناق و فساد و ظلم بی حساب و مبارزه بی رحمانه با هر چیز و هرکس که در مسیر خودکامگی های آنها قرار می گرفت.
فصل دوم: شرایط خاص فرهنگی و سیاسی حاکم بر جامعه اسلامی در آن روز
مهم ترین مطالب مطرح شده در این فصل عبارتند از: گسترش قلمرو حکومت اسلامی، ترجمه آثار علمی ملت های دیگر.
فصل سوم: انگیزههای مأمون برای تشکیل جلسات مناظره با امام (علیه السلام)
معظم له در ادامه به انگیزه اصلی مأمون برای تشکیل جلسات مناظره پرداخته و می نویسد، مأمون پس از تحمیل مقام ولایت عهدی بر امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام)؛ (به خاطر حفظ موقعیت خویش و ثبات مقام خلافت) امام(علیه السلام) را از مدینه به توس دعوت کرد و به هنگام ورود امام(علیه السلام) در خراسان، جلسات گسترده بحث و مناظره تشکیل داد، و از اکابر علمای زمان، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، به این جلسات دعوت کرد.[3]
بدون شک، پوشش ظاهری این دعوت، اثبات و تبیین مقام والای امام(علیه السلام) در رشته های مختلف علوم و مکتب اسلام بود، اما در اینکه در زیر این پوشش ظاهری چه صورتی پنهان بود، به اذعان مولّف اثر، در میان محققان، محل بحث و گفت و گوست،[4] در مجموع انگیزه اصلی مأمون از تشکیل این جلسات یکی از موارد زیر است:
1.مأمون هدفی جز این نداشت که به پندار خویش مقام امام (علیه السلام) را در انظار مردم مخصوصا ایرانیان که سخت به اهل بیت عصمت (علیهم السلام) علاقه داشتند و عشق می ورزیدند پایین بیاورد، به گمان این که امام (علیه السلام) تنها به مسائل سادهای از قرآن و حدیث آشناست و از فنون علم و استدلال بی بهره است.[5]
2. مأمون میخواست مقام والای امام هشتم (علیه السلام) را تنها در بعد علمی منحصر کند، و تدریجا او را از مسائل سیاسی کنار بزند.[6]
3. ایجاد یک نوع سرگرمی برای توده مردم، تا افکار عمومی را به این وسیله از مسائل اصلی جامعه و ضعفهای حکومت خود منحرف سازند.[7]
4. مأمون آدم بی فضلی نبود و تمایل داشت به عنوان یک زمامدار عالم در جامعه اسلامی معرفی گردد.[8]
مولف اثر بر این مسأله تأکید می کند که جلسات بحث و مناظره به هر حال قطعاً جنبه سیاسی داشت و مسایل سیاسی معمولاً تک علتی نیستند، و هیچ مانعی ندارد که همه این انگیزه های چهارگانه برای مأمون مطرح بوده است.[9]
در هر صورت با این انگیزه ها جلسات بحث و مناظره گسترده ای از سوی مأمون تشکیل شد، ولی مأمون از این جلسات ناکام بیرون آمد و نه تنها به هدفش نرسید، بلکه نتیجه معکوس گرفت.[10]
فصل چهارم: مناظرات هفت گانه امام با پیروان مکاتب مختلف
امام رضا(علیه السلام) مناظرات بسیاری با عالمان ادیان داشته اند که مولف در این اثر به شیوه مناظرات آن حضرت با مخالفان، مکتب ها و مذاهب مختلف اشاره دارد.
آیت ا... العظمی مکارم شیرازی(مدظله) در انتهای این اثر نفیس به بررسی مناظرات معروف و مهم امام رضا(علیه السلام) پرداخته، و مینویسد: اگرچه مناظرات امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فراوان است، ولی از همه مهمتر، هفت مناظره است
لذا در این اثر ، هفت مناظره امام رضا(علیه السلام) با جاثلیق دانشمند بزرگ مسیحی، رأس الجالوت بزرگ یهود، بزرگ هیربدان، عمران صابی دانشمند شبه مادی، سلیمان مروزی دانشمند کلامی و علی بن محمد بن جهم و پیروان مکاتب مختلف دربصره آورده شده است.
مهم ترین مطالب مطرح شده در این فصل عبارتند از:
1.مناظره با جاثلیق.
2. مناظره با رأس الجالوت (بزرگ یهود)
3. مناظره با بزرگ هیربدان.
4. مناظره با عمران صابی.[11]
5. مناظره با سلیمان مروزی[12]
6. مناظره با علی بن محمد بن الجهم درباره عصمت انبیاء.
7. مناظره با پیروان مکاتب مختلف در بصره.
فصل پنجم: ویژگی های مناظرات امام رضا علیه السلام
بدیهی است هر یک از مناظرات هفت گانه در این اثر، داراى محتواى عمیق و جالبى است که امروزه هم با گذشت حدود هزار و دویست سال از آن تاریخ رهگشا و بسیار آموزنده و پر بار است، هم چنین از نظر محتوا و هم از نظر فن مناظره و طرز ورود و خروج در بحثها در نوع خود بی نظیر است.
لذا باید گفت مهم ترین مطالب مطرح شده در این فصل این است که مناظرات امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام) یک مسأله تاریخی و متعلق به گذشته نیست، بلکه از نظر پاسداری از حریم اسلام، و خط مکتبی سرمشق پر اهمیت بسیار جامعی برای امروز و هر زمان دیگر است، زیرا کیفیت برخورد آن حضرت با پیروان مکاتب مختلف از جهات متعددی برای ما الهامبخش است و شیوه مباحثات و مناظرات حضرت رضا (علیه السلام) در مباحث گوناگون و نحوه گفتار ایشان نکات ارزنده ای را در باب مناظرات به ما می آموزد که عبارتند از:
1 .برخورد اسلام با پیروان مکتب های دیگر قبل از هرچیز باید برخورد منطقی باشد و تا جنگ را بر ما تحمیل نکنند دست به اسلحه نمی بریم و از منطق و استدلال چشم نمی پوشیم، اسلام در گذشته از طریق تبلیغ و منطق پیش رفته و در آینده نیز چنین خواهد بود.[13]
2. قدرت منطق اسلام به قدری است که از منطق مکتب های دیگر ابدا واهمه ندارد.[14]
3 .علمای اسلام در هر زمان باید از تمام مکاتب و مذاهب باخبر باشند و بتوانند با منطق خود آنها با آنان سخن بگویند، و برتری آیین اسلام را بر هر مکتب دیگر اثبات کنند، بنابراین بحث از تمام مکتب ها، بدون استثنا باید در متن دروس حوزه های علمی باشد.[15]
4 .در میان علمای اسلام باید کسانی باشند که با زبان های زنده دنیا آشنایی داشته باشند، و بتوانند به هنگام لزوم، بدون وساطت مترجمین که گاه بر اثر ناآگاهی، و گاه اعمال غرض شخصی، مسائل را تحریف می کنند، با اهل زبان های دیگر سخن بگویند، و از این جا ضرورت تدریس زبان در کنار حوزه های علمی احساس می شود.[16]
5 .علمای اسلام باید از وسایل ارتباط جمعی موجود در جهان حداکثر بهره گیری را بکنند، و صدای اسلام و تعلیمات قرآن را به گوش همه جهانیان برسانند و بدیهی است این کار بدون وجود یک حکومت نیرومند اسلامی کار بسیار مشکلی است، چرا که حکومت های دیگر هرگز چنین مجال و فرصتی را به پیروان مکتب اسلام نمی دهند، و نه تنها با سانسور شدید مانع از نشر دعوت اسلام می شوند که با خفقان و سلب آزادی نفس ها را در سینه ها حبس می کنند.[17]
در حقیقت مرجع عالیقدر جهان تشیع در این اثر ارزشمند، در نظر دارد توجه خوانندگان را به سه نکته خاص رهنمون سازد: عمق محتوای این مناظرات، شیوه بحث های آن حضرت از نظر فن مناظره و پیام هایی که این مناظرات برای امروز ما دارد و باید در مناظرات پیش رو در مواجهه با مخالفان اسلام مورد اهتمام قرار گیرد.
سخن آخر
لازم به ذکر است تألیف این اثر نفیس در یک جلد و در 100صفحه، در قطع رقعی توسط بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی در سال 64 برای نخستین بار منتشر شده و تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.
[1] مناظرات تاریخى امام رضا علیه السلام با پیروان مذاهب و مکاتب دیگر؛ ص 7.
[2] همان.
[3] همان؛ ص 30.
[4] همان.
[5] همان.
[6] همان.
[7] همان.
[8] همان. ص 35.
[9] همان.
[10] همان.
[11] چهار مناظره نخست در یک مجلس و با حضور مأمون و جمعی از دانشمندان و رجال خراسان صورت گرفت.
[12] مناظره مذکور مستقلاً در یک مجلس با حضور مأمون و اطرافیانش صورت گرفت.
[13] همان؛ ص 96.
[14] همان.
[15] همان؛ ص 97.
[16] همان.
[17] همان.