سیری درکتاب «معاد و جهان پس از مرگ» اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

سیری درکتاب «معاد و جهان پس از مرگ» اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)


یکی از حقایق پیش روی هر انسـانی مسـاله مرگ و حقایق پس از آن اسـت. حقیقتی کـه ذهـن هر کس را به خود مشـغول کرده و سـوالات متعـددی را برای او ایجـاد می نماید.‌

یکی از حقایق پیش روی هر انسـانی مسـاله مرگ و حقایق پس از آن اسـت. حقیقتی کـه ذهـن هر کس را به خود مشـغول کرده و سـوالات متعـددی را برای او ایجـاد می نماید.

مـرگ، نامـي آشـنا بـراي زندگـي اسـت؛ چـرا كه زندگـي با مـرگ معنا ميشـود. هـراس از مـرگ، هـراس از ماهيـت مرگ اسـت. ايـن كه مرگ به معناي نيسـتي و نابـودي در صحنه زندگـي دنيـوي اسـت، بسـياري را به وحشـت مي افكند.

اما پرسـش اين اسـت كه آيـا واقعا حقيقت مرگ نيسـتي و نابودي اسـت؟ يا اين كه اين تصور، تصويري نادرسـت از آن اسـت. آیـا مـرگ دردناک اسـت؟ روح چیسـت؟ آیا با پوسـیدن بـدن، روح باقى مىمانـد؟ عالم پس از مـرگ چگونـه اسـت؟ آیـا مسـائل مربـوط به زندگـى پـس از مـرگ را مىتوان بـا اصول علمـى ثابـت کرد؟

این سـوالها و ده ها سـؤال دیگـر در کتاب «معاد و جهـان پس از مرگ» اثر ارزشمند حضرت آیـت الله العظمی مـکارم شـیرازی مدظله العالی که سـابقه درخشان و نقـش موثـر معظم له در امر تالیف کتب اعتقـادی و ترویـج فرهنگ اصیـل دینـی بر کسی پوشیده نیست، مورد بحث قـرار گرفته و بـه خوبی به این پرسش ها و نظایر آنهـا در این مجموعه پاسـخ داده شـده اسـت.

انگیزه تألیف

نویسنده در اولین مبحث کتاب، انگیزه خود از پرداختن به این بحث را اهمیت موضوع، نگارش کتب اندک در این رابطه، نیاز شدید افراد بشرى به معرفت حوادث پس از مرگ، دانسته و می نویسد؛«در زمينه معاد و رستاخيز ارواح و اجساد، و جهان بعد از مرگ با تمام اهميتى كه دارد متأسفانه كمتر نوشته شده و از تعداد محدودى تجاوز نمى‏كند. با اينكه هر انسانى تشنه اين است كه بداند بعد از مرگ چه خواهد شد».

کتاب«معاد و جهان پس از مرگ» در یک نگاه

اعتقاد به مبدأ یعنى خود را دائماً در حضور خدا دانستن، خداوندى که از تمام نیات و اعمال، خرد و کلان، آشکار و نهان، آگاه است، گردش چشم هاى خطاکاران را مى بیند. نجواى نجوا کنندگان را مى شنود و از آنچه در دل داریم یا در سر مى پرورانیم آگاه است.

اعتقاد به معاد یعنى ایمان به دادگاه عظیمى که هیچ شباهتى به دادگاه هاى جهان ما ندارد، همه اعمال ما در آنجا حاضر است؛ لذا کوچکترین اعمال و بزرگترین آنها همه پرونده دارد.

اگر ایمان به این دو اصل اساسى زنده شود حتى توجه مختصرى به آن در اعماق جان ما باشد، براى تربیت و هدایت ما کافى است، و اگر ایمان به مبدأ و معاد نباشد هیچ قانونى انسان را اصلاح نخواهد کرد.

کتاب «معاد و جهان پس از مرگ» کوششى است براى احیاى اصل دوم یعنى معاد، به زبان روز، و به صورتى کاملا مستدل و قابل فهم براى همه قشرها و ناظر به تمام سؤالات و پرسش ها. مولف در اين اثر با موضوع علم كلام تلاش كرده است به زبانى ساده مهمترين شبهات مربوط به جهان آخرت را تبيين نمايد.

ساختار اصلی کتاب

كتاب در ضمن فصول متعدد مشتمل بر يك يا چند بخش تدوين شده است؛ سرفصل های و عناوین اصلی اثر عبارتند از :

پيشگفتار؛ از عالم پس از مرگ چه مى دانيم؟؛ آيا مرگ پايان زندگى است يا سرآغاز زندگى نوين ديگر؟؛ ريشه هاى معاد در اعماق فطرت؛ چهره رستاخيز در كتب آسمانى؛ معاد و رستاخيز انرژى ها!؛ چرا رستاخيز ممكن نباشد؟؛ رستاخيز در تجليگاه فطرت؛ فرمان عمومى عدالت؛ معاد جسمانى و روحانى؛ گواهان دادگاه بزرگ رستاخيز و حساب و كتاب و ميزان؛ پاداش و كيفر؛ تجسم اعمال؛ بهشت و دوزخ؛ علائم و نشانه هاى رستاخيز.

هم چنین فطرى بودن معاد، ادله قرآنى و عقلى معاد، استقلال روح، معاد جسمانى و علامت هاى قیامت، مهم ترین سرفصل هاى محتوایی کتاب را شامل می شود.

گزارش محتوایی اثر

علل ترس انسان از مرگ

عده زيادى از مردم از مرگ وحشت دارند. نویسنده معتقد است كه عامل اصلى اين وحشت هميشگى دو چيز بيش نيست.

اولين عامل، تفسير مرگ به معنى فناست. بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مى‏ کنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود؛ از این رو، حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مى‏ کند و همیشه از این نظر نگران است.

لذا از نيستىها مىگريزد، از بيمارى مىگريزد كه فقدان سلامت است، از تاريكى وحشت دارد كه نيستى نور است. اينكه چرا انسان از عدم و نيستى مىترسد و وحشت مىكند دليلش روشن است، هستى با هستى گره خورده است، و وجود با وجود آشناست، هرگز وجود با عدم آشنايى ندارد، پس بيگانگى ما از نيستى كاملًا طبيعى است.

حال اگر مرگ را پایان همه چيز بدانيم و گمان كنيم با مردن همه چيز پایان مىگيرد، حق داريم كه از آن بترسيم، و حتّى از اسم و خيال آن وحشت كنيم، چرا كه مرگ همه چيز را از ما مىگيرد. امّا اگر مرگ را سرآغاز يك زندگى نوين، و حيات جاودان و دريچهاى به سوى يك جهان بزرگ بدانيم، طبيعى است كه نه تنها از آن وحشتى نداشته باشيم، بلكه به كسانى كه پاک و سربلند به سوى آن گام برمىدارند، تبريك گوييم.

به اذعان مولّف، عامل دوم، پروندههاى سياه است. گروهى را مىشناسیم كه مرگ را به معنى فنا و نيستى تفسير نمىكنند و هرگز منكر زندگى بعد از مرگ نيستند؛ امّا با اين حال از مرگ وحشت دارند؛ چرا كه پرونده اعمال آنها آن قدر سياه و تاريك است كه از مجازاتهاى دردناك بعد از مرگ وحشت دارند.

آثار تربیتی ایمان به معاد

از مطالب مهم ديگرى كه به آن پرداخته شده است، اثرات تربيتى ايمان به معاد است. اعتقاد به وجود دادگاه بزرگ آخرت، فوقالعاده در زندگى امروز ما مؤثّر است. ايمان به معاد، موج نيرومندى از احساس مسئوليّت در برابر هر كار در اعماق روح انسان ايجاد مىشود، كه او را در برابر انحرافات و گمراهىها، ظلمها و تجاوزها كنترل مىكند.

معاد در آینۀ فطرت

ادله امـکان و وقـوع معاد را با شـواهد متعـدد میتوان در ایـن کتاب مشاهده کرد؛ از جمله اینکه در درون وجود انسان نيروى مرموزى است كه فلاسفه آن را «عقل عملى» مىنامند و قرآن مجيد «نفس لوامهاش» مىخواند و امروز از آن به «وجدان» تعبير مىكنند.

از آنجا كه مسئله زندگى پس از مرگ و دادگاه عظيم رستاخيز براى انسانى كه در محدوده اين جهان زندانى است، مطلب تازهاى به نظر مىرسد. خداوند نمونه كوچكى از آن دادگاه را در همين دنيا به ما ارائه داده است كه نامش دادگاه وجدان است و اين از جمله ادله بر وجود معاد است.

فطرى بودن معاد از موضوعات مهم معاد است. مولّف خاطر نشان مىكند كه معمولًا مىگويند خداشناسى در فطرت و سرشت آدمى است، و اگر به كاوش ضمير آگاه و ناآگاه انسان بپردازيم به ايمان و علاقه او به يك مبدأ ماوراءِ طبيعى كه از روى علم و برنامه و هدف اين جهان را آفريده است، دست مىيابيم. ولى اين منحصر به مسئله «توحيد و خداشناسى» نيست، تمام اصول و فروع اساسى دين بايد در درون فطرت باشد، در غير اين صورت هماهنگى لازم ميان دستگاه «تشريع» و «تكوين» حاصل نخواهد شد.

دلایل معاد در زندگی روزمره

در عصر پيامبر صلی الله علیه و اله بر اثر عدم دانش و كوتاهى افكار، عقيده به عالم پس از مرگ و زنده شدن مردگان يك نوع جنون يا تهمت بر خدا محسوب مىشد، و اعتقاد به جوشش حيات از ماده بىجان، جنونآميز تلقّى مىگرديد. قرآن در برابر اين گونه افكار دست به استدلالات مختلفى زده كه هم انديشمندان بزرگ و هم افراد عادى بتوانند از آن استفاده كنند. از جمله اين که:

گاهى قرآن به آنها مىگويد، شما همواره با چشم خود صحنههاى معاد را در زندگى روزانه مىبينيد كه چگونه موجوداتى مىميرند و بار ديگر زنده مىشوند باز هم از مسئله معاد در شك و ترديد هستيد؟! اگر زندگى بعد از مرگ مفهوم نداشت ما اين صحنه را هر سال در برابر چشم خود نمىديديم، اگر زندگى بعد از مرگ امرى محال، و سخنى جنونآميز باشد، به صورت يك امر حسّى در برابر چشمانمان تكرار نمىشود.

گاهى نيز قرآن دست آنها را گرفته، به سوى آغاز آفرينش مىبرد، آفرينش نخستين را يادآور مىشود.

گاه قدرت عظيم خدا را در پهنه آفرينش زمين و آسمان، يادآور مىشود.

گاه رستاخيز «انرژىها» را در نظر آنها منعكس مىكند.

فلسفه آفرينش جهان

بسيارى سؤال مىكنند، فلسفه آفرينش اين جهان بزرگ چيست؟ در پاسخ اين سؤال سخن بسيار است؛ ولى در چند جمله مىتوان پاسخ روشنى را خلاصه كرد و آن اين كه: اشتباه بزرگ اين است كه ما صفات خدا را با خودمان مقايسه كنيم، ما چون موجود محدودى هستيم هر كارى را براى رفع كمبود مىكنيم، درس مىخوانيم كمبود علم ما برطرف شود.

امّا در مورد خداوند كه وجودى است بىنهايت از هر نظر، اگر كارى انجام دهد، بايد هدف او را در بيرون وجود او جستوجو كنيم، او خلق نمىكند تا سودى كند، بلكه هدف او اين است تا بر بندگان جُودى كند. آفرينش ما از عدم خود يك گام برجسته تكاملى بود، فرستادن پيامبران و نزول كتب آسمانى و تعيين قوانين و برنامهها، هر يك پايهاى براى اين تكامل ما محسوب مىشود.

اثبات وجود روح

جدا از از ویژگی هـای این کتاب می تـوان به بررسـی قابل توجه معظم له نسـبت به مسـاله روح و تناسـخ اشـاره کـرد.

براى اثبات اصالت و استقلال و بقاى روح، دلائل فراوان و پيچيدهاى اقامه شده است كه مولّف، بعضى از روشنترين آنها را با عباراتى ساده و روان بيان كرده است كه أهم عناوين آن عبارتند از: يك جهان بزرگ را در محيط كوچكى نمىتوان جاى داد، خاصیّت بروننمايى روح، دلائل تجربى اصالت و استقلال روح.

مولف در فرازی در اثبات وجود روح می نویسد: مسأله روح از قديمى‏ترين و پيچيده‏ترين مباحثى است كه فلاسفه و دانشمندان با آن روبه‏رو بوده‏اند.

نخستين چيزى كه سبب توجه انسان به مسئله روح شده موضوع خواب و رؤيا بوده است. انسان حتى انسان قبل از تاريخ در عالم خواب صحنه‏ها و عوالم وسيعى را مشاهده مى‏كرد كه پس از بيدارى هيچ يك از آنها را در محيط خود نمى‏ديد.

انسان با توجه به اين مسئله، چنين احساس مى‏كرد كه نيروى مرموزى در وجود او نهفته است كه به هنگام بيدارى به شكلى، و به هنگام خواب به شكل ديگر، فعاليت و خودنمايى مى‏كند، حتى در موقعى كه دستگاه‏هاى بدن خاموشند و انسان در گوشه‏اى افتاده، «او» مشغول فعاليت است.اين نيروى مرموز را «روح‏» (يا معادل آن در زبان‏هاى ديگر) ناميد.

آیا معاد جسمانی است یا روحانی ؟

از سؤالات مهمّى كه در بحث معاد مطرح است، اين كه آيا معاد تنها جنبه «روحانى» دارد، و يا جسم و بدن انسان نيز در جهان ديگر باز مىگردد، و انسان با همين روح و جسمى كه در دنيا دارد، تنها در سطحى برتر و بالاتر، به زندگى جديد ادامه مىدهد؟

جمعى از فلاسفه پيشين تنها به معاد روحانى معتقد بودند و جسم را مركبى مىدانستند كه تنها در اين دنيا با انسان است و بعد از مرگ از آن بىنياز مىشود، و آن را رها مىسازد و به عالم ارواح مىشتابد. ولى عقيده علماى بزرگ اسلام و بسيارى از فلاسفه اين است كه معاد در هر دو جنبه؛ يعنى «روحانى» و «جسمانى» صورت مىگيرد، درست است كه اين جسم خاک مىشود، و اين خاک در زمين پراكنده و گم خواهد شد؛ ولى خداوند قادر و عالم تمام اين ذرات را در رستاخيز جمعآورى كرده، لباس حيات جديدى بر آنها مىپوشاند، و از اين موضوع تعبير به «معاد جسمانى» مىكنند، زيرا بازگشت روح را مسلم گرفتهاند و چون گفتوگو تنها در بازگشت جسم است، اين نام براى اين عقيده انتخاب شده است. به هر حال آياتى كه در قرآن درباره معاد سخن مىگويد، روى «معاد جسمانى» هم تكيه دارد.

لذا معظم له در آخرين مباحث كتاب به شواهد قرآنى و عقلى معاد جسمانى و علامتهاى روز قيامت اشاره مىكند.

کتاب «معاد و جهان پس از مرگ» ؛ کاربردی با زبانی روان و همه فهم

گفتنی است بیان شـیوا و ادبیات قابل فهـم بـرای عمـوم مـردم، از دیگر نقـاط قوت این اثـر ارزنده بـوده که مخاطب خـود را برای مطالعـه ایـن اثـر حفظ میکند. بدیهی اسـت که ایـن کتاب ماننـد دیگر کتب معظم له قابل اسـتفاده عمـوم مخاطبیـن خواهـد بـود.

لازم به ذکر است اين اثر نفیس ، نخستین بار در سال ١٣٧٦ در یک جلد و در ٣٠٣صفحه و در قطع رقعی، توسط انتشارات سرور به زیور طبع آراسته شده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است. این کتاب نفیس به زبان عربى نیز ترجمه و منتشر شده است.

captcha