حدود شناسی حجاب و پوشش اسلامی از منظر معظم له

حدود شناسی حجاب و پوشش اسلامی از منظر معظم له


حجابی که امروزه دشمنان این مملکت به آن پیله بسته و می خواهند آن را متزلزل کنند امانت خداست که انسان باید آن را حفظ کند‌

بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند و افراد غربزده، بى بند و بارى زنان را جزئى از آزادى او مى‏ دانند سخن از حجاب گفتن براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه‏ اى است متعلق به زمان­ هاى گذشته! ولى مفاسد بى حساب و مشكلات و گرفتاری هاى روز افزونى كه از اين آزادي­ هاى بى قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايى براى اين سخن پيدا شود.[1]

البته در محيط­ هاى اسلامى و مذهبى، مخصوصاً در محيط ايران بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، بسيارى از مسائل حل شده، و به بسيارى از اين سؤالات عملاً پاسخ كافى و قانع كننده داده شده است، ولى باز اهميت موضوع ايجاب مى‏ كند كه اين مساله به طور گسترده‏ تر مورد بحث قرار گيرد.[2]

حجاب و پوشش؛ ضرورت بنیادین در اسلام

بدون شك حجاب از مسلمات اسلام است، و تمام فقهاى اسلام در آن اتفاق نظر دارند، و هرگونه بد حجابى و بى حجابى بر خلاف شريعت مقدسه است.[3] لذا حجاب و پوشش در اسلام امنیت فوق العاده ای دارد و آیات فراوانی نیز درباره حجاب آمده است و کسی هم نمی تواند منکر آن شود .[4]

بدیهی است حجاب، حفظ شخصيت زن، و جلوگيرى از انحراف جوانان، و (ممانعت از) گسترش فساد در جامعه اسلامى است. [5] و همان‏ گونه كه اصل پوشيدن لباس براى زنان و مردان منافات با آزادى آنها ندارد، حجاب نيز چنين است.[6]

آرى حجاب از ضروريات دين و برگرفته از قرآن مجيد است، و همه مذاهب اسلامى آن را قبول دارند. و منظور از ضرورى دين چيزى است كه هر كس با مسلمين مقدارى معاشرت داشته باشد، مى‏ فهمد مسلمانان به آن پايبند هستند.[7] به تعبیر دیگر منظور از «ضروريات دين» اموريست كه همه، اعم از عالم و غير عالم، مى‏ دانند جزء دين است؛ مانند مسأله حجاب؛ از این رو «احكام ضرورى اسلام» همان احكام ضرورى دين است. [8]

به همين دليل، دستور حجاب يكى از مؤكدترين دستورهاى اسلام است. قرآن مجيد در آيات متعددى از جمله: آيات 31 و 60 سوره نور و آيات 33 و 53 و 59 سورۀ احزاب، بر مسئله حجاب تأكيد كرده است كه گاهى زنان با ايمان را مخاطب قرار مى‏ دهد و گاهى همسران پيامبر صلى الله عليه و آله را و گاهى نيز با استثنا كردن زنان پير و از كارافتاده، تكليف بقيه را روشن مى‏ سازد؛ به اين ترتيب با عبارات مختلف، اهميت اين وظيفه اسلامى را بازگو مى‏ كند.[9]

فلسفه حجاب‏ و پوشش

بی تردید اسلام بر خلاف جوامع مدرن غربی و نیز غرب زده های هوس­باز، طرفدار برچیده شدن خودنمایی زنان در جامعه است، اسلام مخالف ورود زنان به مسابقه بى پايان در نشان­ دادن اندام خود و تحريك شهوات و هوس هاى آلوده مردان است  از این رو حجاب جزئى از اين برنامه در مقابله با بهره کشی ظالمانه از زنان  محسوب مى‏ شود، اسلام مى ‏گويد كاميابي ­هاى جنسى اعم از آميزش و لذت‏ گيري­ هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غير از آن گناه، و مايه آلودگى و ناپاكى جامعه مى‏ باشد.[10]

باید اذعان نمود فلسفه حجاب چيز مكتوم و پنهانى نيست زيرا برهنگى زنان پيامدهايى همچون تحریک دائم مردان مخصوصا جوانان را در پی دارد، تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان­ هاى بيمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى‏ گردد، حال آنکه اسلام مى‏ خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند، و اين يكى از فلسفه‏ هاى حجاب است.

هم چنین آمارهاى قطعى و مستند نشان مى‏ دهد كه با افزايش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، حال آنکه در محيطى كه حجاب است (و شرائط ديگر اسلامى رعايت مى‏ شود) زوجین تعلق به يكديگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص يكديگر است، لیکن در «بازار آزاد برهنگى» عملا زنان به صورت كالاى مشتركى در آمده‏ اند و دیگر قداست پيمان زناشويى بی معنا شده است که این آسیب به فروپاشی نهاد خانواده منتهی شده است.[11]

گسترش دامنه فحشاء، و افزايش فرزندان نامشروع، از دردناكترين پيامدهاى بى حجابى است،با توجه به اينكه« فحشاء» و از آن بدتر« فرزندان نامشروع» سر چشمه انواع جنايت­ ها در جوامع انسانى بوده و هستند، ابعاد خطرناك اين مساله بیش از پیش روشن‏تر مى‏ شود. بحرانی عظیم که منبعث از یکی از عوامل موثر بر آن یعنی مساله برهنگى و بى حجابى است.[12]

مساله«ابتذال زن» و«سقوط شخصيت او» در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است، هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاق­ هاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه‏ اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى ارزش سقوط مى‏ كند، و ارزش­ هاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى‏ شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خودنمائيش مى‏ شود.[13]

و به اين ترتيب مبدل به وسيله‏ اى خواهد شد براى اشباع هوس­ هاى سركش يك مشت آلوده فريبكار و انسان‏ نماهاى ديو صفت! در چنين جامعه ‏اى چگونه يك زن مى ‏تواند با ويژگي­ هاى اخلاقيش، علم و آگاهى و دانائيش جلوه كند، و حائز مقام والايى گردد؟!

تبیین حد حجاب و پوشش زنان

روايات زيادى در حد تواتر وارد شده است كه دلالت مى ‏كند حجاب‏ لازم بوده است. و غالب اين روايات دلالتش دلالت التزامى است و در این مسأله دلالت التزامى از دلالت مطابقى بهتر است، چون اصل وجوب را مسلم‏ مى‏ گيرد. پس حجاب‏ امر مسلم‏ و مفروغ عنه بوده و سؤال از فروع آن شده است حال اگر اين روايات به آيات و به ضرورت دين (مسأله از ضروريات دين است) ضميمه شود حكم وجوب حجاب بر زنان با أبلغ البيان و أتم البرهان ثابت مى‏ شود[14].

گفتنی است در مورد حجاب‏ واجب، كافى است كه زن بدن خود را جز صورت و دست تا مچ به هر وسيله ‏اى كه مى‏ تواند بپوشاند و لباس خاصى شرط نيست ولى پوشيدن لباس­ هاى تنگ و چسبان و همچنين لباس­ هاى زينتى اشكال دارد؛[15] منظور لباس­ هايى است كه در عرف مردم آن را لباس زينت مى‏ خوانند.[16]به تعبیر دیگر لباس زينتى چيزى است كه زن‏ ها براى زيبايى آن را مى‏ پوشند، و شبيه آرايشى است كه در صورت خود انجام مى‏ دهند.[17]

لذا پوشيدن لباس هاى مبتذل، يا لباس هاى تنگ و مهيج، يا مدل‏ هايى كه موجب ترويج فرهنگ غرب است، اين‏گونه لباس ها به ويژه براى زنان، اشكال دارد، و بر پسران و دختران و مردان و زنان مسلمان لازم است رعايت موازين عفت اسلامى را، كه مايه سعادت دنيا و آخرت آنهاست، بنمايند.[18]

همچنین پوشيدن جوراب‏ هاى نازك، اگر پا در آن پيدا باشد جايز نيست.[19]

پوشانيدن وجه و كفين لازم نيست، لیکن اگر نپوشاندن صورت و دست‏ ها تا مچ، براى برخى از زنان در جامعه فسادى را به دنبال داشته باشد در اين صورت پوشاندن آن واجب مى‏ شود.[20]

لازم به ذکر است اجبار همسر و يا دختران در پوشاندن دست ‏ها و صورتشان جايز نيست[21]؛ هم چنان  که  مرد نمى‏ تواند زن را به پوشش خاصى مجبور كند، مگر اين كه حجاب‏ اسلامى با آن پوشش مراعات نگردد.[22]

لذا در حجاب‏ اسلامى‏ نوع لباس و رنگ آن تفاوت نمى‏ كند بلكه واجب است‏ پوشاندن تمام بدن غير از صورت و دست ها تا مچ، ولى پوشيدن لباس­ هاى زينتى هر چند بدن آشكار نباشد جايز نيست.[23]،[24]  و مانتو در صورتى كه تنگ و چسبان نباشد، و تمام بدن زن به جز گردى صورت و دست‏ ها تا مچ را بپوشاند، حجاب‏ اسلامى محسوب مى‏ شود.[25]

حجاب زنان در مقابل محارم

زنان و دختران مى‏ توانند در برابر محارم خويش سر و گردن و مقدارى از سينه و دست ها و پاها را نپوشانند، اما بقيه بدن را بايد بپوشانند. و جايز نيست به شكل نيمه عريان در مقابل آنها ظاهر شوند.[26]

 حجاب‏ زنان در برابر نامحرم

بر زنان و دختران لازم است تمام بدن خود به جز گردى صورت و دست‏ ها تا مچ را در مقابل نامحرمان بپوشانند. و اين مقدار به هر نوع لباس غير زينتى كه تنگ و چسبان نباشد پوشيده شود كافى است.[27]

لازم به ذکر است گفته مى‏ شود كه «استفاده از چادر مشكى مناسب نيست، بلكه كراهت دارد!؛ حال آنکه انتخاب چادر مشكى براى زنان مكروه نيست. و استفاده از رنگ‏ هاى‏ ساده ديگر، مادام كه منشأ مفاسدى نشود، جايز است؛ البته رنگ‏ هاى سنگين بهتر است.[28]

از این رو براى حجاب اسلامى كافى است كه تمام بدن را با لباس مناسب (بجز گردى صورت و دست ها تا مچ) بپوشانند؛[29] ولی بی شک، چادر حجاب برتر است.[30]

تبیین حد پوشش مردان

مردان مى‏ توانند سر و گردن و مقدارى از سينه و دست ها و پاها را در مقابل نامحرم نپوشانند، ولى بقيه بدن را بايد بپوشانند .[31] لذا استفاده از لباس آستين كوتاه براى مردان اشكالى ندارد مگر در مواردى كه بدانيم مفاسد خاصى بر آن مترتب مى ‏شود.[32]

بدین ترتیب نگاه كردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار كه معمولا آن را نمى‏ پوشانند مانند سر و صورت و گردن و مقدارى از پاها و دست‏ ها اشكال ندارد.[33]

استثنائات حجاب

شکی نیست اصل حجاب‏ مسلم‏ است و لذا از مستثنيات سؤال مى‏ كنند و هركجا سؤال از استثنا شود معلوم مى‏ شود كه اصل مسأله مسلم بوده است.[34]

استثناء وجه و كفين‏

در اينكه آيا حكم حجاب صورت و دست­ ها حتى از مچ به پائين را نيز شامل مى‏ شود يا نه، در ميان فقهاء بحث فراوان است، بسيارى عقيده دارند كه پوشاندن اين دو (وجه و كفين) از حكم حجاب مستثنى است، در حالى كه جمعى فتوا به وجوب پوشاندن داده، يا حد اقل احتياط مى‏ كنند، البته آن دسته كه پوشاندن اين دو را واجب نمى‏ دانند نيز آن را مقيد به صورتى مى‏ كنند كه منشا فساد و انحرافى نگردد، وگرنه واجب است.[35]

در آیۀ 31 سورۀ نور قرائنى بر اين استثناء و تاييد قول اول وجود دارد از جمله«وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا؛ آنها نبايد زينت خود را آشكار سازند جز آن مقدار كه طبيعتا ظاهر است[36]»، استثناء«زينت ظاهر» در آيه فوق خواه به معنى محل زينت باشد يا خود زينت دليل روشنى است بر اينكه پوشاندن صورت و كفين لازم نيست.[37]

بدیهی است در این فراز ملازمه عرفى وجود دارد يعنى اگر اجازه داده‏ اند كه در مقابل مردم وجه و كفين باز باشد و پوشاندن آن لازم نباشد به اين معنى است كه نگاه كردن هم جايز است، و نمى‏ شود به زن بگويند صورتت را باز كن و به مرد بگويند نگاه نكن و جدا كردن اين دو از هم خلاف عرف است. [38]

هم چنین دستورى كه آيه فوق در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گريبان مى ‏دهد «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ» كه مفهومش پوشانيدن تمام سر و گردن و سينه است و سخنى از پوشانيدن صورت در آن نيست قرينه ديگرى به اين مدعا است.[39]

باید دانست روايات متعددى نيز در اين زمينه در منابع اسلامى و كتب حديث، وارد شده است كه شاهد زنده‏ اى بر مدعا است ‏[40]، هر چند روايات معارضى نيز دارد كه در اين حد از صراحت نيست، و جمع ميان آنها از طريق استحباب پوشاندن وجه و كفين، و يا حمل بر مواردى كه منشا فساد و انحراف است كاملا ممكن است.[41]

شواهد تاريخى نيز نشان مى‏ دهد كه نقاب زدن بر صورت در صدر اسلام جنبه عمومى نداشت.[42] لیکن با همۀ این تفاسیر باید تاكيد نمود که اين حكم در صورتى است كه سبب سوء استفاده و انحراف نگردد.[43]

بنابراین استثناء وجه و كفين از حكم حجاب مفهومش اين نيست كه جائز است ديگران عمدا نگاه كنند، بلكه در واقع اين يك نوع‏ تسهيل براى زنان در امر زندگى است.[44]

حكم حجاب براى زنان سالخورده‏

اصل استثناء اين گروه از حكم حجاب در ميان علماى اسلام محل بحث و گفتگو نيست، چرا كه قرآن در آیۀ 60 سورۀ نور[45] ناطق به آن است.[46]

در واقع براى اين استثنا دو شرط وجود دارد:

نخست اين كه به سن و سالى برسند كه معمولا اميدى به ازدواج ندارند، و به تعبير ديگر جاذبه جنسى را كاملا از دست داده ‏اند. [47]

ديگر اين كه در حال بر داشتن حجاب خود را زينت ننمايند. البته منظور تنها كنار گذاشتن لباس هاى رويين است كه بعضى روايات از آن تعبير به چادر و روسرى كرده است.[48]

یک حکم ثانویه و چند پیام

پرسش شده است که وظيفه خواهران مسلمان دانشجوى تركيه نسبت به «رعايت حجاب» در فرض اینکه؛ شرط طى كردن تمام ترم‏ هاى دانشجويى در دانشگاه‏ هاى تحت مديريت لاييك‏ ها، رعايت نكردن حجاب شرعى است و شرط رعایت نکردن حجاب تا اتمام چند ترم باقى مانده از رشته خاصى در دانشگاه چیست؟

در پاسخ باید گفت با توجه به اين كه اگر دختران مسلمان و متدين دروس عالى را نخوانند تنها افراد بى‏بند و بار و لامذهب پست ‏هاى مهم را اشغال مى‏ كنند، به افراد متدين اجازه داده مى‏ شود كه مسأله حجاب را در خصوص مواردى كه ضرورت دارد رعايت نكنند، ولى در غير آن موارد حتما رعايت نمايند.[49]

در تبیین این حکم ثانویه باید گفت «حكم» در برابر فتوا عبارت است از دستور اجرا يا تعيين مصداق يا موضوع، زمان يا مكان براى حكم شرعى و همچنين الزام به فعل يا ترك بر اساس عناوين ثانويه‏ و مصلحتى خاص در ظرف زمانى يا مكانى خاص،[50] مثلا گوشت‏ هايى كه تزكيه شرعى نشده باشد خوردن آن حرام است، اين عنوان اولى است، ولى اگر انسان، گرفتار شود و غذايى غير از اين گونه گوشت‏ ها نداشته باشد يا در كشورهايى زندگى مى ‏كند كه ذبح اسلامى در آن وجود ندارد و سلامت او به خطر مى‏ افتد در اينجا به عنوان اضطرار مى ‏تواند از اين گوشت‏ ها استفاده كند.[51] همان گونه كه خداوند در آيه 3 سوره مائده به آن اشاره فرموده است‏[52] و اين را «عنوان ثانوى» مى‏ نامند.[53]

لذا  عناوين ثانويه‏ آثار فراوانى در شكوفايى فقه اسلامى و دگرگونى ‏هاى آن و تطبيقش بر نيازهاى بشر دارد. چه بسا مشكلات متعددى كه در پرتو عناوين ثانويه‏ حل مى ‏شود.[54] زيرا كه ضرورت ايجاب مى‏ كند و ضرورت­ ها از عناوين ثانويه‏ است.[55] چنانكه در حديث معروف وارد شده: «ليس شى‏ء مما حرم الله إلا و قد أحله لمن اضطر إليه‏؛[56] هر چيزى كه حرام است خداوند آن را براى افراد مضطر حلال مى ‏كند».[57] به طور مسلم، ممكن است چيزى ذاتاً مباح باشد، ولى ضرورت­ ها آن را به مرحله وجوب سوق دهد.[58]

بدین ترتیب احكام ثانوى، احكامى هستند كه به جهت عروض بعضى حالات خاص، وضع مى شوند مانند موارد عسر و حرج و ضرر و يا مقدميت كه سبب وجوب مقدمه مى‏ شود و يا تقيه كه بعضى از احكام را تغيير مى‏ دهد.[59]

احكام عناوين ثانويه‏؛ مانند حليت استفاده از مردار به هنگام اضطرار[60]...که احكام اوليه را تحت تأثير قرار مى‏ دهد و به حكم ديگرى مبدل مى‏ سازد. قرآن مجيد مى‏ فرمايد: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ»[61] در اين آيه حكم تحريم ميته به دليل اضطرار برداشته شده است.[62]

و نيز مى‏ فرمايد: «لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ... إِلَّا أَن تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً[63]»؛ افراد با ايمان نبايد كافران را به جاى مؤمنان به عنوان دوست و سرپرست خود انتخاب كنند ... مگر اين كه از آنها تقيه كنيد (و به جهت اهداف مهمترى با آنها پيوند دوستى بريزيد)».[64]

هم چنین قاعده أهم و مهم از عناوين ثانويه‏ است كما اينكه قاعده اضطرار و ضرورت و تقيه و امثال ذلك همه از عناوين ثانويه‏ هستند چون مطابق عنوان اولى تمام اينها جايز نيست ولى ما به واسطه قاعده اهم و مهم قائل به جواز مى‏ شويم.[65]

از این رو وقتى فقيهى چون ميرزاى شيرازى اباحه مصرف تنباكو را به حرمت آن تبديل مى‏ كند غير از اين نیست كه چون حكم اباحه را با حكم «وجوب حفظ كيان اسلام و مسلمين» و يا «وجوب حفظ عزت اسلام و مسلمين» و يا «وجوب منع از استيلاى كفار»، متزاحم ديدند يعنى در راستاى عمل به اين عناوين، فتواى حرمت شرب تنباكو را صادر كردند.[66]

بنابراین قسمى از عناوين ثانويه ناشى از ضرورت‏ هاست، طبعاً محدوده اين قسم به اندازه ضرورت‏ هاست و تجاوز از آن محدوده از جهت زمان و مكان و ساير ويژگى‏ ها جايز نيست. مثلا جواز اكل ذبيحه غير اسلامى در زمان ضرورت يا در مكانى كه هيچ غذاى ديگر يافت نمى‏ شود و حفظ جان متوقف بر آن است از همين قبيل است و استفاده از آن فقط به اندازه نجات از خطر جايز است.[67]

رسالت و مسئولیت خطیر حکومت اسلامی در مقابله با بدحجابی و بی حجابی

حكومت اسلامى و مسلمانان نسبت به گناهان پنهانى افراد وظيفه‏ اى ندارند، ولى بدون شك نسبت به گناهانى هم چون بدحجابی كه به طور علنى و آشكار، در سطح جامعه انجام مى‏ شود وظيفه نهى از منكر دارند، و الا جايى براى انجام اين وظيفه مهم باقى نمى ‏ماند. البته با اين تفاوت كه مردم بايد به نهى از منكر زبانى اكتفا كنند. و از هرگونه برخورد فيزيكى اجتناب ورزند، ولى حكومت مى ‏تواند وارد اين مرحله نيز شود.[68]

کلامی با مخالفان حجاب

مخالفان حجاب، پوشش اسلامی را‏ سبب انزواى جمعيت عظیم بانوان می دانند[69]؛ حال آنکه وضع موجود زنان جامعۀ اسلامی پاسخ دندان‏ شكنى است به این ایراد؛ زیرا ما با چشم خود گروه گروه زنانى را مى‏ بينيم كه با داشتن حجاب اسلامى در همه جا حاضرند، در اداره ها، در كارگاه ­ها، در راهپيمايي­ ها و تظاهرات سياسى، در راديو و تلويزيون، در بيمارستان ها و مراكز بهداشتى، در فرهنگ و دانشگاه... .

از اين كه بگذريم آيا اداره خانه و تربيت فرزندان برومند و ساختن انسان­ هايى كه در آينده بتوانند با بازوان تواناى خويش چرخ هاى عظيم جامعه را به حركت در آورند،[70] را نباید رسالت عظيم زن محسوب نمود؟[71]

ايراد ديگرى که مخالفان حجاب مطرح می کنند اين است كه حجاب يك لباس دست و پاگير است و با فعاليت هاى اجتماعى مخصوصا در عصر ماشين هاى مدرن سازگار نيست، لیکن ايراد كنندگان از يك نكته غافلند و آن اينكه حجاب هميشه به معنى چادر نيست، بلكه به معنى پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكان پذير است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت مى‏ شود.[72]

ايراد ديگر اينكه آنها مى‏ گويند حجاب بر مبنای «الانسان حريص على ما منع»[73] طبع حريص مردان را آزمندتر مى‏ كند! پاسخ اين ايراد يا صحيح ­تر سفسطه و مغلطه را مقايسه جامعه امروز ما كه حجاب در آن تقريبا در همه مراكز بدون استثناء حكم­فرما است با دوران رژيم طاغوت كه زنان را مجبور به كشف حجاب مى‏ كردند مى‏ دهد.[74]

آن روز هر كوى و برزن مركز فساد بود، در خانواده‏ ها بى بند و بارى عجيبى حكمفرما بود، و هزاران بدبختى ديگر.[75]

نمى ‏گوئيم امروز همه اينها ريشه كن شده اما بدون شك بسيار كاهش يافته و جامعه ما از اين نظر سلامت خود را باز يافته، و اگر به همين صورت ادامه يابد، جامعه ما از نظر پاكى خانواده‏ ها و حفظ ارزش زن به مرحله مطلوب خواهد رسيد.[76]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت اگر كسى بخواهد مسئله حجاب‏ اسلامى را به آراى‏ عمومى يا مشورت واگذار كند، [77]چه بسا افرادى پيدا شود كه بگويند: حجاب چه لزومى دارد در اين عصر و زمان و در اجتماع فعلى، حجاب براى زنان مسلمان، دست و پا گير است![78]

لیکن بعد از آنكه مسئله حجاب را به عنوان دستورى قاطع و مورد اجماع مسلمين بلكه ضرورت دينى پذيرفتيم مى‏ توانيم به شورا بنشينيم كه طرز پوشيدن حجاب چگونه باشد بهتر است؟ و بايد پذيرفت بخشى از مشكلاتى كه امروز دامان مسلمين را گرفته براى اين است كه جايگاه واقعى مشورت را فراموش كرده‏ اند.[79]

بی تردید حجاب علاه بر مسئله دینی امروز به یک مسئله سیاسی تبدیل شده و غربی‌ها به این نکته اشاره دارند که اگر حجاب را از زنان جامعه بگیریم توانسته‌ایم ۵۰ درصد از جامعه ایران را تخریب کنیم. [80]

حجابی که امروزه دشمنان این مملکت به آن پیله بسته و می‌ خواهند آن را متزلزل کنند امانت‌ خداست که انسان باید آن را حفظ کند.[81] لذا موضوع رعایت حجاب باید رسمیت یافته و در جامعه گسترش پیدا کند.[82]

امروزه مشاهده می شود که برخی ها متأسفانه مسأله حجاب را ساده گرفته اند؛ حال آنکه  حجاب به جامعه امنیت می دهد.[83]

نباید فراموش نمود که حجاب یک مساله سرنوشت ساز است و تنها یک دستور نیست، وقتی مساله حجاب کمرنگ و برچیده شود روابط نامشروع، جرم، ناامنی و دیگر مسائل زیاد خواهد شد و وقتی اینگونه شد کانون خانواده ها از هم می پاشد.[84]    

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir


[1] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص442.

[2] همان؛ ص443.

[3] احكام خانواده، ص: 34.

[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ درس خارج فقه ؛ مسجد اعظم قم؛1390/03/04.

[5] احكام بانوان ؛ ص187.

[6] احكام خانواده ؛ ص33.

[7] همان.

[8] استفتاءات جديد ؛ ج‏3 ؛ ص383.

[9] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص319.

[10] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص292.

[11] همان.

[12] همان.

[13] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص446.

[14] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص57.

[15] رسالة توضيح المسائل (فارسى) ؛ ص397.

[16] احكام خانواده، ص: 42.

[17] همان.

همان؛ ص183.[18]

[19] همان ؛ ص35.

[20] همان؛ص182.

[21] احكام بانوان ؛ ص182.

[22] احكام خانواده ؛ ص211.

[23] رسالة توضيح المسائل (فارسى)، ص: 484.

[24] همان ؛ ص483.

[25] احكام خانواده ؛ ص211.

[26] رساله احكام جوانان (دختران) ؛ ص171.

[27] همان.

[28] احكام خانواده، ص: 40.

[29] احكام بانوان ؛ ص103.

[30] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛23/4/1391.

[31] رساله احكام جوانان (پسران) ؛ ص163.

[32] احكام خانواده ؛ ص42.

[33] استفتاءات جديد ؛ ج‏1 ؛ ص228.

[34] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص55.

[35] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص449.

[36] همان؛ ص 439.

[37] همان؛ص450.

[38] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص27.

[39] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص450.

[40] كتاب وسائل الشيعه جلد 14 صفحه 145 باب 109 از ابواب مقدمات نكاح.

[41] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص450.

[42] همان.

[43] همان.

[44] همان؛ ص؛ 451.

[45] «وَالْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللَّاتِي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِينَةٍ؛ و زنان از كار افتاده‏اى كه اميدى به ازدواج ندارند گناهى بر آنان نيست كه لباسهاى (روئين) خود را بر زمين بگذارند در حالى كه در برابر مردم خود آرايى نكنند».

[46] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص546.

[47] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص312.

[48] همان.

[49] احكام خانواده، ص: 38.

[50] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص436.

[51] همان؛ ص480.

[52] «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالْدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ ... فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ».

[53] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص480.

[54] همان ؛ ص481.

[55] همان؛ ص291.

[56] «وسائل الشیعة »، ج 4، باب 1 از ابواب قیام، ج 6/690، مکتبة اسلامیة.

[57] مستدرك الوسائل، ج 12، ص 258.

[58] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص291.

[59] همان ؛ ص215.

[60] تعزير و گستره آن ؛ ص59.

[61] بقره، آيه 173.

[62] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص215.

[63] آل عمران، آيه 28.

[64] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص215.

[65] كتاب النكاح ؛ ج‏1 ؛ ص49.

[66] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏1 ؛ ص225.

[67] همان ؛ ص485.

[68] استفتاءات جديد ؛ ج‏3 ؛ ص589.

[69] تفسير نمونه، ج‏14، ص؛447.

[70] همان.

[71] همان.

[72] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص448.

[73] میزان الحکمة، ج1، ص589، به نقل از کنزالعمال.

[74] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص449.

[75] همان.

[76] همان.

[77] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏8 ؛ ص93.

[78] همان؛ص94.

[79] همان.

[80] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار دیدار اعضاء شورای فرهنگی استانداری‌های کشور؛ 1395/03/06.

[81] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مدرسه امیر‌المؤمنین قم؛1390/05/29.

[82] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار دیدار اعضاء شورای فرهنگی استانداری‌های کشور؛ 1395/03/06.

[83] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، حرم مطهر رضوی ؛1391/04/08 .

[84] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه ؛ مسجد اعظم قم ؛1390/03/04. 

برچسب ها :
captcha