ضرورت «توبه» از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)

ضرورت «توبه» از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)


توبه و بازگشت به سوی خدا / توبه، بازگشت به مسیر کمال / توبه بازگشت به فطرت / توبه، شاخصۀ معناداری زندگی / توبه، شستشوی گناهان / توبه؛ بهترین عبادت در شب های قدر‌

غير از معصوم(عليه السلام) همه جائز الخطا هستند؛[1] لذا انسان‏ هميشه در معرض لغزش ‏ها و معصيت قرار دارد[2] و هواى نفس و شهوات از درون و وسوسه ‏هاى شياطين انس و جن و زرق و برق دنيا از برون دائماً طوفانى در اطراف او به راه مى اندازد[3] و اینچنین انسان ها به هر حال آلوده ی گناه می شوند.[4]

آنچه از روح تعليمات اسلام‏ و روايات پيشوايان بزرگ دينى و فلسفه توبه استفاده مى شود اين است[5] که افشای‏ گناه‏ جايز نيست. بلکه گناه را بايد با خود خداى مهربان در ميان گذاشت و استغفار كرد.[6] زیرا هيچ گناهى نيست كه قابل توبه نباشد؛[7] به همين دليل، در مكتب تربيتى اسلام، «توبه‏» به عنوان يك اصل مهم مطرح است و از تمام آلودگان به گناه‏ دعوت مى‏كند كه براى اصلاح خويش و جبران گذشته از اين باب رحمت الهى وارد شوند.[8]

توبه و بازگشت به سوی خدا

«توبه» در قرآن و روايات اسلامى بارها به خدا نسبت داده شده و به معنى بازگشت به رحمت است، همان رحمتى كه به خاطر ارتكاب گناه از گنهكار سلب شده بود، پس از بازگشت او به خط عبادت و بندگى خدا، رحمت الهى به او باز می گردد و به همين دليل يكى از نام هاى خدا، «توّاب» (يعنى بسيار بازگشت كننده به رحمت يا بسيار توبه پذير) است.[9]

در واقع توبه، نخستين گام براى تهذيب اخلاق و سير الى اللَّه به شمار می آید، توبه ‏اى كه صفحه قلب را از آلودگي ها پاك كند و تيرگي ها را مبدّل به روشنايى سازد و پشت انسان را از بار سنگين گناه سبك كند، تا براحتى بتواند طريق به سوى خدا را بپيمايد.[10]

اين حقيقت در سخنان امام على بن الحسين(عليه السلام) در مناجات تائبين با زيباترين صورتى بيان شده: «الهى انْتَ الَّذى فَتَحْتَ لِعِبدِكَ باباً الى‏ عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا الى‏ اللَّهِ تَوبَةً نَصُوحاً؛ معبود من! تو كسى هستى كه به روى بندگانت درى به سوى عفوت گشوده ‏اى و نامش را توبه‏ نهاده ‏اى، و فرموده ‏اى باز گرديد به سوى خدا».[11]

توبه، بازگشت به مسیر کمال

همه تكاليف الهى اسباب سعادت انسان و حلقه‏ هاى تكامل او محسوب مى ‏شوند، همان سعادت و تكاملى كه هدف اصلى آفرينش انسان و رسيدن به مقام عبوديّت و قرب به خداست‏.[12]

بى شك وجوب توبه و قبول آن يكى از اين حلقه ‏هاى تكامل است چرا كه انسان به هرحال معصوم‏ نيست و خطاهايى از او سر مى ‏زند، اگر راه بازگشت را به روى او نگشايند، به ‏يقين از تكامل بازمى ماند ولى ‏اگر به ‏او اعلام شود كه اگر خطايى از تو سرزد به ‏سوى خدا باز گرد، و تمام آنچه را درگذشته ضايع كردى جبران نما، خداوند توبه تو را مى ‏پذيرد؛ چنين كسى به سعادت و تكامل نزديك تر، و از انحراف و خطا دورتر خواهد بود.[13]

كوتاه سخن اين كه: توبه داراى فلسفه ‏اى است كه با تكامل انسان ارتباط نزديك دارد؛ اگر درهاى توبه بسته شود، انگيزه تكامل از بين مى‏رود؛ بلكه انسان به عقب بر مى گردد، چرا كه تصوّر مى كند راه نجاتى براى او نيست و در اين صورت چه دليلى دارد كه گناهان ديگر را ترك كند.[14]

توبه بازگشت به فطرت

هر انسانى در ذات و فطرت خود پيوندى با معنویت، حق، پاكى و عدالت دارد و آلودگى به گناه در واقع جدايى از اين فطرت‏ الهى است.[15]چرا که گناهان، زنگار دل هاست![16] به نحوی که نور و صفاى نخستين را كه به حكم فطرت خداداد در قلب انسان بوده گرفته، به همين دليل چهره حقيقت كه همچون آفتاب عالمتاب مى‏ درخشد هرگز در آن بازتابى ندارد، و پرتو انوار وحى در آن منعكس نمى گردد.[17]

در این میان توبه‏ و انابه، همان عبور از نفس اماره به سوى نفس لوامه(فطرت)‏ است. عبورى كه در نهايت به مكاشفاتى منتهى مى‏ شود و پرده‏ ها از برابر چشم انسان برداشته شده،[18] و انسان، قادر به درك حقايق و مشاهده چهره اصلى واقعيات می گردد.[19]

توبه، شاخصۀ معناداری زندگی

توبه‏، موضوع سرنوشت ‏ساز در زندگى‏ انسان است؛ چرا که فلسفه توبه‏، پايه تربيت و حفظ از گناه در آينده زندگى‏ است.‏[20] در واقع توبه انسان را به تجديد نظر در زندگى فرا می خواند،[21]و مسير زندگى‏ انسان را تغییر می دهد.[22]

گفتنی است قلب انسان به خاطر از دست دادن محبوب ناراحت مى شود و چون مى ‏داند عمل او سبب اين امر شده، نادم و پشيمان مى‏ گردد؛ و اين ندامت سبب ايجاد اراده و تصميم نسبت به گذشته و حال و آينده مى ‏شود.[23]

لذا در زمان حال آن‏ عمل را ترك‏ مى‏گويد، و نسبت به ‏آينده تصميم بر ترك‏ گناهى كه ‏سبب از دست دادن محبوب می گردد مى گيرد، و نسبت به گذشته درصدد جبران بر مى آيد.[24]

اين همان چيزى است كه بعضى از آن به عنوان انقلاب روحى تعبير كرده ‏اند، و مى گويند توبه‏ نوعى انقلاب در روح و جان آدمى است كه او را وادار به تجديد نظر در برنامه‏ هاى خود مى ‏كند.[25]

بر این اساس بايد خطوط زندگى را‏ از طریق توبه تعيين کرد، و تا به آخر عمر هم چنان ادامه داد، به راستی چقدر زشت و نازيباست كه به سوى خدا نيايیم و خودمان را از گناهان با آب توبه‏ نشويم.[26]

توبه، شستشوی گناهان

در حديث نبوى كه در زمينه توبه وارد شده است می خوانیم: «مَنْ تاب، تابَ اللَّهُ عَلَيهِ وَ امِرَتْ جَوارِحُهُ انْ تَسْتُرَ عَلَيهِ، وَ بِقاعُ الارْضِ انْ تَكتُمَ عَلَيهِ وَ انْسِيَتِ الْحَفَظَةُ ما كانَتْ تَكْتُبُ عَلَيْهِ؛ كسى كه توبه‏ كند و به سوى خدا باز گردد، خداوند به سوى او باز مى گردد؛ و به اعضاء و جوارح او دستور داده مى ‏شود كه گناه را مكتوم دارند و به نقاط مختلف زمين (كه بر آن گناه كرده) نيز همين دستور داده مى شود، و فرشتگان نويسنده اعمال، آنچه را نوشته بودند به فراموشى مى سپرند».[27]

اين تعبير نشان مى‏ دهد كه توبه، آثار گناه را مى ‏شويد و صفا و قداست اخلاقى نخستين را با مى ‏گرداند.[28]

همين معنى بطور آشكارتر در حديث علوى آمده است، مى‏فرمايد: «التَّوبَةُ تُطَهِّرُ القُلُوبَ وَ تَغْسِلُ الذُّنُوبَ؛

توبه قلب ها را پاک مى كند و گناهان را مى شويد!».[29]

اين تعبير نيز بخوبى نشان مى ‏دهد كه گناه آثارى بر قلب مى گذارد كه تدريجاً به صورت خلق و خوى باطنى در مى ‏آيد و توبه اين آثار را مى ‏شويد و اجازه نمى ‏دهد تشكيل خلق و خوى دهد.[30]

براى پايان دادن به بدبختي ها و ناكامي ها بايد فورا به جستجوى نقطه‏ هاى ضعف خويشتن بپردازيم، و آن ها را با آب‏ توبه‏ و بازگشت به سوى حق از دامان روح و جان خود بشوييم، تولدى تازه پيدا كنيم و نور و حركتى جديد، تا در پرتو آن بتوانيم ناكامي ها و شكست ها را به پيروزى مبدل سازيم.[31]

سخن آخر: (توبه؛ بهترین عبادت در شب ‌های قدر)

پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) در خطبه معروف شعبانيّه، ماه مبارك رمضان را ماه مغفرت شمرده است.[32]

آری درياى لطف و بخشش پروردگار در اين ماه موّاج است، اما در شب‏ قدر به تعداد همه كسانى كه در اين ماه مورد بخشش قرار گرفته ‏اند بخشوده خواهند شد! مگر كسانى كه ميان آنان و برادر دينى ‏شان كينه و عداوتى باشد، كه تا صلح نكنند مورد عفو الهى واقع نمى شوند![33]

از سوی دیگر مقدرات مردم با توجه به لیاقت‌ها و شایستگی ‌هایشان و توبه ‌های انجام شده در شب قدر انجام می‌شود،[34] لذا استغفار و توبه بهترین عبادت در شب هاى قدر ماه مبارك رمضان است؛ همانگونه که جرقّه توبه قلب ظلمت زده‏ انسان را روشن مى كند، و در سايه اين نور و روشنايى از اعمال گذشته دست مى شويد، و به سمت خداوند حركت مى كند.[35]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

1. اخلاق در قرآن

2. تفسیر نمونه

3. مثال های زیبای قرآن

 

[1] گفتار معصومين(ع)، ج‏2، ص50.

[2] كليات مفاتيح نوين، ص1154.

[3] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏13

، ص118.

[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم؛ 23/8/97.

[5] تفسير نمونه، ج‏4، ص69.

[6] دائرة المعارف فقه مقارن، ج‏1، ص576.

[7] تفسير نمونه، ج‏4، ص69.

[8] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص218.

[9] همان، ص220.

[10] همان، ص217.

[11] مناجات هاى پانزده‏گانه امام سجّاد عليه السلام، مناجات اوّل، بحار، ج94، ص142؛ (اخلاق در قرآن، ج‏1، ص218).

[12] «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ الَّا لِيَعْبُدُونَ»؛ (سوره ذاريات، آيه 56).

[13] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص236.

[14] همان.

[15] تفسير نمونه، ج‏5، ص432.

[16] «كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ چنین نیست که آن ها می ‌پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگاری بر دل هایشان نشسته است!». (سوره مطففین، آیه14).

[17] تفسير نمونه، ج‏26، ص262.

[18] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏8 ، ص301.

[19] تفسير نمونه، ج‏11، ص35.

[20] همان، ج‏4، ص69.

[21] مثال هاى زيباى قرآن، ج‏1، ص278.

[22] همان، ج‏2، ص41.

[23] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص220.

[24] همان.

[25] همان.

[26] تفسير نمونه، ج‏21، ص330.

[27] كنزالعمّال، ح10، ص79؛ (اخلاق در قرآن، ج‏1، ص206).

[28] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص206.

[29] غرر الحكم، ش3837؛ (اخلاق در قرآن ، ج‏1 ، ص206).

[30] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص206.

[31] تفسير نمونه، ج‏10، ص146.

[32] وسايل الشيعه، ج7، ابواب احكام شهر رمضان، باب18، ح20؛ (مثال هاى زيباى قرآن، ج‏1، ص7).

[33] وسايل الشيعه، ج7، ابواب احكام شهر رمضان، باب18، ح21؛ (مثال هاى زيباى قرآن ، ج‏1، ص7).

[34]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، مدرسه امام کاظم(علیه السلام)، 17/4/1394.

[35] سوگند هاى پر بار قرآن، ص168.

captcha