شرح زیارت عاشورا از منظر معظم له (بخش اول)

شرح زیارت عاشورا از منظر معظم له (بخش اول)


زیارت عاشورا؛ حدیث قدسی/ ثواب خواندن زیارت عاشورا/ فواید استمرار در خواندن زیارت عاشورا/ سند زیارت عاشورا/ کیفیت خواندن زیارت عاشورا/ سندیت لعن های زیارت عاشورا/ فلسفه لعن و برائت در زیارت عاشورا/ جواز لعن یزید از دیدگاه علمای شیعه و سنی/ محتوای زیارت عاشورا برای مردم تشریح شود‌

در طول تاريخ شيعه ادعیه و زيارات هایی كه از جانب پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمّه هدى عليهم السلام صادر شده همه عاشقان راز و نياز با خدا و شيفتگان زيارت اولياءاللَّه را از چشمه جوشان معنويّت، سيراب می سازد.[1]

در این میان  انديشه و تدبر در محتواى دعاها و زیارت ها، چنان حال و هوايى به هنگام خواندن دعا و نماز و زيارت ایجاد می کند كه لذّت بخش ترين لحظات زندگى را رقم می زند و انسان را روز به روز به خدا نزديك تر كند.[2]

لذا تأمل در محتواى بلند زيارتنامه هايى كه آميخته با توبه و انابه، و دعا و نيايش و عبوديّت و خضوع در مقابل پروردگار يگانه و بازگشت به سوى اوست؛حقيقتى است كه كمترين آشنايى با آداب زيارت ، آن را آشكار مى سازد، و آثار فوق العاده تربيتى آن را روشن مى كند.[3]

بر این اساس شایسته است  رمز و راز، فلسفه، و تفسیر و تبیین  زيارت ها هم چون زیارت عاشورا مورد توجه قرار گیرد.[4]  زيارتی بسيار بافضيلت که يكى از كيمياهاى سعادت[5] و مبین عشق به پروردگار، و شوق براى رسيدن به محبوب است.[6]

هم چنین زیارت عاشورا منعکس کنندۀ عظمت مصيبت و مظلوميّت خامس آل عبا و سنگينى حادثۀ کربلا است که همه اهل اسلام را متأثّر ساخت، و حتّى برعرشيان و ساكنان آسمان و زمين نيز سنگين آمد.[7]

زیارت عاشورا؛ حدیث قدسی

در فضيلت اين زيارت همين بس كه بر خلاف ساير زيارات كه از معصومين عليهم السلام نقل شده، اين زيارت به شكل حديث قدسى[8] روايت شده است، يعنى ائمّه هدى عليهم السلام آن را از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه جبرئيل امين آن را از سوى خداوند براى او آورده است.[9]

ثواب خواندن زیارت عاشورا

هر قدر در فضيلت اين زيارت گفته شود كم است،طبق روايتى از امام صادق عليه السلام، آن حضرت و اجداد معصومش عليهم السلام ضمانت كرده اند هر كس اين زيارت را و دعاى بعد از آن را بخواند، زيارتش مقبول درگاه خداوند و دعايش مستجاب و اهل بهشت خواهد بود و حتّى شفاعتش در حقّ ديگران پذيرفته خواهد شد.[10] ،[11]

قابل توجّه اين كه در پايان روايت معروف صفوان از امام صادق عليه السلام.[12]،[13] آمده است: «اى صفوان! هرگاه حاجتى به تو روى آورد با اين زيارت در هر مكانى كه هستى زيارت كن و اين دعا را بخوان و حاجتت را بخواه كه از جانب خدا برآورده خواهد شدوخداوند از وعده جود و بخششى كه به رسولش داد تخلّف نمى كند و الحمدللَّه».[14]

فواید استمرار در خواندن زیارت عاشورا

 اين كه مشاهده مى شود بعضى از متديّنين و عاشقان امام حسين عليه السلام، هر روز اين زيارت را مى خوانند و بر مداومت بر آن اصرار مى ورزند بى جهت نيست؛ چون «ابن قولويه» در پايان روايت علقمه، از خود علقمه نقل مى كند كه امام باقر عليه السلام فرمود: «اگر توان دارى كه هر روز امام حسين عليه السلام را با اين زيارت، زيارت كنى، چنين كن كه تمام آنچه از ثواب گفته شد برايت نوشته مى شود ان شاء اللَّه تعالى».[15]،[16] البتّه با توجّه به اين كه در روايت علقمه، دعاى بعد از زيارت، وجود ندارد لذا از سنگينى مداومت بر اين زيارت، كاسته مى شود.[17]

 از بعضى از قضايا نيز به دست مى آيد كه ادامه دادن بر اين زيارات، آثار و بركات ويژه اى را به دنبال دارد، حتّى سبب مى شود كه دوستان و همسايگان چنين كسى، مشمول بركات و نتايج آن گردند و الطاف الهى شامل حال آنها شود.[18]

سند زیارت عاشورا

در این زمینه جناب علقمه از امام باقر عليه السلام زيارتى را نقل مى كند كه هر جا از زيارت عاشورا و آثار و بركات آن چيزى گفته شده و يا مى شود، مقصود همين زيارت است. اين زيارت كه مى توان از دور و نزديك آن را خواند از آثار و بركات فوق العاده اى برخوردار است.[19]

البته سند اين روايت اختصاص به علقمه ندارد بلكه به سه طريق ديگر نيز نقل شده است:[20]1.محمّد بن اسماعيل از صالح بن عقبه از مالك جهنى از امام باقر عليه السلام.[21] 2. محمّد بن اسماعيل از صالح بن عقبه از پدرش از امام باقر عليه السلام.[22] 3.روايت معروف صفوان از امام صادق عليه السلام.[23]،[24]

لازم به ذكر است، در اسنادى كه به امام باقر عليه السلام منتهى مى شود زيارت عاشورا بدون دعا نقل شده است؛ امّا در سند صفوان كه به امام صادق عليه السلام منتهى مى شود، دعايى نيز براى بعد از زيارت ذكر شده كه به اشتباه به نام «دعاى علقمه» مشهور شده است در حالى كه صحيح اين بود كه به «دعاى صفوان» نامگذارى مى شد.[25]

بر این اساس زیارت عاشورا علاوه بر بلندى محتوا و مضمون، از شهرت و يا اسناد قابل قبولى برخوردار است.[26]از آن جهت که زيارت عاشورا به صورت كنونى در كتب معتبره نوشته شده است.[27]

کیقیت خواندن زیارت عاشورا

از روايت علقمه از امام باقر عليه السلام استفاده مى شود كه خوب است در ابتدای زیارت عاشورا سلامى به حضرت دهند و دو ركعت نماز بخوانند و سپس شروع به خواندن زيارت كنند و زمزمه کنند.[28] «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اباعَبْدِاللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِيَرَتِهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اميرِ الْمُؤْمِنينَ، وَابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ، عَلَيْكُمْ مِنّى جَميعاً سَلامُ اللَّهِ ابَداً...؛سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، [سلام بر تو اى فرزند و فرزند برگزيده اش ] سلام بر تو اى فرزند اميرمؤمنان و فرزند آقاى اوصيا، سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانيان، سلام بر تو اى كه خدا خونخواهيش كند و فرزند چنين كسى و اى كشته اى كه انتقام كشته گانت را نگرفتى، سلام بر تو و بر روان هايى كه فرود آمدند به آستانت، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد هميشه...»[29]

هم چنین  كسانى كه موفّق به گفتن صد مرتبه لعن و سلام نباشند، مى توانند به يك مرتبه (به قصد رجا) قناعت كنند و در روايتى از امام هادى عليه السلام در مورد چنين اشخاصى آمده است كه هر كس لعن و سلام زيارت عاشورا را يك بار بخواند و پس از لعن نود و نه بار بگويد: «اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً» و پس از سلام نيز نود و نه بار بگويد: «السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلَى عَلِىِ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى اوْلَادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى اصْحابِ الْحُسَيْنِ » كفايت مى كند.[30]،[31]

سندیت لعن های زیارت عاشورا

در فرازی از زیارت عاشورا می خوانیم:«اللهُمَّ خُصَّ انْتَ اوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى ، وَابْدَأْ بِهِ اوَّلًا ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ...؛خدايا مخصوص گردان نخستين ستمگر را به لعنت من و آغازكن بدان لعن اوّلى را و سپس دومى و سومى و چهارمى را، خدايا لعنت كن ...»[32]

گفته می شود جمله هاى «أوّلًا ثمّ الثّانى و الثّالث و الرّابع» در نسخه خطّى مصباح المتهجّد[33]، و نسخه مصباح الصغير شيخ[34] ، وجود ندارد. ولى بايد توجّه داشت كه جمله هاى فوق در چند نسخه مهم و معتبر ديگر مصباح المتهجّد و مصباح الصغير موجود است:[35]

1. نسخه قديمى و خطّى مصباح المتهجّد كه تاريخش به زمان شيخ طوسى[36] بر مى گردد.[37]،[38]

2. نسخه ابن ابى الجود كه در كتابخانه مرحوم آية اللَّه مرعشى رحمه الله[39] موجود است؛ وى مى نويسد: اين نسخه را با نسخه اى كه در اختيار نوه ابن شهر آشوب بوده، مقابله كردم و نوه ابن شهر آشوب گفته است كه من از جدّم (ابن شهر آشوب) شنيدم كه اين نسخه اى است كه آن را بر شيخ طوسى خوانده ام. در اين نسخه نيز جملات فوق موجود است.[40]

3. مرحوم سيّد بن طاووس رحمه الله نيز در مصباح الزائر اين زيارت را به كيفيّت فوق نقل كرده است و پس از آنكه مى گويد: اين دو فقره اخير زيارت كه مشتمل بر صد لعن و صد سلام است را در مصباح كبير[41] نيافتم، مى افزايد: ولى من آن را از مصباح الصغير شيخ كه برگرفته از مصباح كبير است نقل مى كنم.[42] لذا در نقل سيّد از مصباح الصغير نيز، جمله هاى فوق آمده است.[43]

بنابراين، در بسيارى از نسخه هاى قديمى مصباح المتهجّد و برخى از نسخه هاى مصباح الصغير جمله هاى فوق موجود است و اگر در برخى ديگر از نسخه ها نيست، ممكن است به شرايط زمانى عرضه اين زيارت برگردد.[44]

علاوه بر آن در بحار الانوار[45]، این فقرات و جمله ها موجود است و ايشان نيز مستقيماً از مصباح المتهجّد نقل مى كند و اين نشان مى دهد در نسخه موجود نزد علّامه مجلسى نيز، جمله هاى فوق وجود داشت.[46]

لذا  اگر فرازهای لعن و برائت ، در كامل الزيارات به طور دقيق نيامده، مشكلى ايجاد نمى كند، چرا كه نقل ابن قولويه در كامل الزيارات در بخش هاى ديگر زيارت عاشورا نيز با نقل مصباح المتهجّد اندكى متفاوت است و تنها در جمله هاى مورد بحث نيست.[47]

با این تفاسیر باید تأکید کرد لعن های  زيارت عاشورا به صورت كنونى در كتب معتبره نوشته شده است و دارای اعتبار است.[48]

فلسفه لعن و برائت در زیارت عاشورا

در زيارت نامه ها به ویژه زیارت عاشورا كراراً اين مطلب به چشم مى خورد كه زائر لعن و نفرين مى كند به كسانى كه جنايات يزيديان را در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند:«وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه».[49]،[50]

لذا به دفعات در زيارت عاشورا اين جمله را بسيار تكرار مى كنيم كه: «الّلهم العَنْ اوّل ظالِمِ ظَلَمَ حقّ محمد و آل محمد و آخِرَ تابع له على ذلك؛خدايا لعنت كن اولين ظلم كننده بر حق محمد و آل محمد و لعنت كن آنانكه پس از او ظلم كرده و مى كنند در حق محمد و آل محمد» [51]

بدیهی است كسانى مانند «يزيد»که مقام ارجمند خلافت اسلامى را غصب كرده و آن را به دستگاه سلطنتى مبدّل ساخته و به نام مقدس اسلام تيشه بر ريشه اسلام مى زنند، و مقدمات نابود ساختن تشكيلات اسلام را فراهم مى كنند و كانون نشر فساد اخلاق را در ميان مسلمين تأسيس مى نمايند، علاوه بر اينكه لعن و نفرين آنها جايز است، از صف مسلمانان جهان خارج خواهند بود.[52]

كسى كه جگر گوشه پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله و فرزند پاك و ارجمند سر سلسله اولياء، و پاره تن فاطمه زهرا عليها السلام را با جمع بسيارى از خويشاوندان و بزرگان پيروان او، با فجيع ترين وضعى شهيد كند نه فقط لعن و نفرين او جايز است بلكه براى ابراز تنفر و انزجار از چنين جنايت بزرگ و عمل وحشيانه اى، كارى بسيار پسنديده و در خور تقدير خواهد بود. كسانى كه با او همكارى و مساعدت كردند و آنهايى كه بى جهت از او دفاع مى كنند نيز در اين قسمت با او سهيم هستند و وسوسه كردن در مسائل مسلم تاريخى هيچ مشكلى را حل نمى كند.[53]

جواز لعن یزید از دیدگاه علمای شیعه و سنی

مكرر در زيارات وارده از ائمه هدى عليهم السلام لعن و نفرين بر مؤسيسن فاجعه كربلا و جنايتكاران صحنه طف رسيده است. در  زيارت عاشورا كه عده اى از صلحا و بزرگان بر آن مداومت مى كنند يا لااقل در روز عاشورا مى خوانند، علاوه بر اينكه بيش از صد مرتبه بر مؤسس فاجعه كربلا لعن و نفرين شده، در يك مورد هم تصريح به نام او گرديده است.[54]

 لذا در فرازی می خوانیم:« «...اللَّهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً، وَالْعَنْ عُبَيْدَ اللَّهِ بْنَ زِيادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً، وَآلَ ابى سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ الى يَوْمِ الْقِيمَةِ؛...خدايا لعنت كن يزيد را در مرتبه پنجم و لعنت كن عبيداللّه پسر زياد و پسر مرجانه را و عمر فرزند سعدآنگاه به و شمر و دودمان ابوسفيان و دودمان زياد و دودمان مروان را تا روز قيامت»[55]

نکتۀ قابل توجه در این فراز از زیارت عاشورا، ضرورت و جواز لعن یزید لعنه الله علیه است که  پاره اى از مداركى كه از كتب دانشمندان خاصه و عامه موید این مدعاست تا دریابیم این قولى است كه جملگى برآنند:[56]

1. مرحوم مجلسى در طى اخبار بحارالانوار نقل فرموده كه: خداوند متعال و جبرئيل و آدم و نوح و ابراهيم و اسماعيل و موسى و سليمان و عيسى عليهم السلام (على رغم مدافعين يزيد!) يزيد قاتل حسين عليه السلام را لعن كردند.[57]

2. در تفسير فرات بن ابراهيم از امام صادق عليه السلام نقل شده كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله كشنده حسين بن على عليه السلام را لعن فرمود.[58]

3. شبلنجى دانشمند معروف اهل سنت در كتاب «نور الابصار» از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى كند كه آن حضرت كشنده حسين بن على عليه السلام را لعن فرمود.[59]

4. امام احمد حكم به كفر يزيد كرده و جمعى هم مانند ابن الجوزى و امثال او از وى پيروى كرده اند.[60]

5. در كتاب اسعاف الراغبين كه به قلم يكى ديگر از علماى اهل سنت است نقل شده كه امام احمد لعن يزيد را با تصريح به اسم مجاز شمرده است.[61]

6. قاضى ابويعلى كه از دانشمندان اهل تسنن است كتابى در موضوع مستحقين لعن نوشته و يزيد را از جمله آنها دانسته است.[62]

7. لعن و نفرين بر كشندگان حسين بن على عليه السلام بدون تصريح به اسم به اتفاق تمام دانشمندان عامه جايز است.[63]،[64]

8. ابوالفرج بن الجوزى كه يكى از علماى اهل تسنن است كتابى در خصوص لعن يزيد نگاشته و نام آن را «الرّدّ على المتعصب العنيد، المانع من لعن يزيد» گذارده است.[65]

سخن آخر:( محتوای زیارت عاشورا برای مردم تشریح شود)

در خاتمه باید گفت آنگاه مى توانيم از زیارت ها بهره عميق و وافر بگيريم كه در معانى آنها دقّت كنيم و آن را در وجود خود پياده نماييم و به صورت درس هاى انسان سازى پيام آنها را بشنويم.[66]زیرا شایسته نیست فقط الفاظ زیارت عاشورا خوانده شود، و به تلاوت و قرآئت آن بسنده شود و از مفهوم و مضمون آن هيچ بهره اى نبرد،[67]بلکه شرطِ گرفتن نتيجه آن است كه محتواى زيارت را درك كنیم و در مسير آن حركت نمايیم.[68]

 آری ساختن روح و فكر خوانندگان زیارت عاشورا، در گرو تأمل  نسبت به محتوای آن زیارت نورانی است، [69] که تحقق این مهم نیز در گرو اهتمام روز افزون متولیان فرهنگی و مبلغان دینی در تبیین محتوای زیارت عاشورا است.[70]

امید است عاشقان امام حسین علیه السلام مضامین نورانی زیارت عاشورا را  به دقّت بخوانند و آنها را به كار برند تا به پاداش هاى مهمّى كه در روايات براى آن آمده است برسند و در روح و جان آنها تحوّل مطلوب حاصل گردد.[71]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir.


[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص15.

[2] همان؛ص27.

[3] همان ؛ ص209.

[4] همان ؛ ص16.

[5] همان ؛ ص608.

[6] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص259.

[7] « وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَمِيعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصِيبَتُكَ فِي السَّمواتِ عَلى جَمِيعِ أَهْلِ السَّمواتِ،( زيارت عاشورا). همچنين در اوّلين زيارت مطلقه امام حسين عليه السلام در مفاتیح الجنان چنين آمده است: وَاقْشَعَرَّتْ لَهُ اظِلَّةُ الْعَرْشِ وَبَكى لَهُ جَميعُ الْخَلايِقِ وَبَكَتْ لَهُ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالْأَرَضُونَ السَّبْعُ.

[8] هر حديثى و كلامى كه از خداوند متعال بوده و در قرآن نباشد حديث قدسى گويند،( اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص144).

[9] همراه زائران قم و جمكران، ص 134.

[10]  بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 300 ، مصباح المتهجّد؛ ص 781.

[11] همراه زائران قم و جمكران ؛ ص134.

[12]  بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 296- 300.

[13] كليات مفاتيح نوين ؛ ص393.

[14] بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 300.

[15] كامل الزيارات؛ ب 71؛ ص 179؛ ح 9.

[16] كليات مفاتيح نوين ؛ ص394.

[17] همان.

[18] همان.

[19] همان ؛ ص393.

[20] همان.

[21] كامل الزيارات؛ ب 71؛ ح 7 ، بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 290؛ ح 1.

[22] بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 293؛ ح 2.

[23]  همان؛ ص 296- 300.

[24] كليات مفاتيح نوين ؛ ص393.

[25] همان؛ ص 394.

[26] همان ؛ ص62.

[27] احكام عزادارى ؛ ص83.

[28] مصباح المتهجّد؛ ص 773 ، كامل الزيارات؛ ص 175.

[29] كليات مفاتيح نوين ؛ ص395.

[30] ر.ک: الذريعه؛ ج 15؛ ص 29،« ربع قرن مع العلامة الأمينى»؛ص 231 ، ادب الزائر؛ ص 127.برخى ها چنين تصور كرده اند كه يك بار لعن و سلام را بگويد، سپس به دنبال هر كدام از لعن و سلام اضافه كند« تِسْعاً وَ تِسْعينَ مَرَّةً» و همين كفايت مى كند، در حالى كه ظاهر روايت همان است كه در بالا ذكر شد.

[31] كليات مفاتيح نوين ؛ ص400.

[32] همان ؛ ص399.

[33] مربوط به اوايل قرن 6 (سال 502)، موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى.

[34] برگزيده مصباح المتهجّد ؛ مربوط به قرن 6؛ موجود در كتابخانه آستان قدس رضوى.

[35] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[36] قرن 5.

[37] موجود در  كتابخانه مسجد اعظم مرحوم آيةاللَّه بروجردى رحمه الله در قم به ش 394 که در صفحه اوّل آن نوشته شده: «نسخه زمان مؤلّف».

[38] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[39] ش؛ 6837.

[40] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[41] «مصباح المتهجّد».

[42] مصباح الزائر؛ ص 278.

[43] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[44] همان.

[45] ج 98؛ ص 296.

[46] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[47] همان.

[48] احكام عزادارى ؛ ص83.

[49]  بخشى از زيارت عاشورا و زيارت اربعين امام حسين عليه السلام.

[50] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 13 ؛ ص276.

[51] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص509.

[52] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص162.

[53] همان.

[54] همان.

[55] كليات مفاتيح نوين ؛ ص399.

[56] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص162.

[57] همان.

[58] همان؛ ص 163.

[59] همان.

[60] همان.

[61] همان.

[62] همان.

[63] ر.ک:  اسعاف الراغبين.

[64] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص163.

[65] همان.

[66] كليات مفاتيح نوين ؛ ص62.                                           

[67] والاترين بندگان ؛ ص226.

[68] كليات مفاتيح نوين ؛ ص394.

[69] همان ؛ ص1203.

[70] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص201.

[71] كليات مفاتيح نوين ؛ ص1203.

captcha