با اينكه زندگانى بانوى اسلام، حضرت زهرا، سيده نساء العالمين بسيار كوتاه بود؛ ولى شرح حال او و مصائبش بسيار طولانى است.[1] لذا مصيبت زهرا عليها السلام فوق العاده جانكاه است[2] فاطمه زهرا سلام الله علیها همانگونه که از زیارت نامه آن حضرت پیداست «السلام عليك ايتها المظلومة المغصوبة؛ سلام بر تو اى ستمديده اى كه حقت غصب شده»[3]، از تمام جهات مظلوم است.[4]
شرح مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها در آه سوزان على عليه السلام
امام عليه السلام هنگامی كه جسم پاک زهراى مرضيه عليها السلام را با دست خود در قبر مى گذارد سخنان پرسوز و گداز را مى گويد، سخنانى كه از يكسو دليل بر عظمت بانوى اسلام فاطمه زهرا عليها السلام و از سوى ديگر نشانه شدت ناراحتى على عليه السلام از فراق جانگداز اوست.[5]
امام عليه السلام، بهترين و مناسب ترين مخاطب؛ يعنى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم را انتخاب كرده و با او درد دل مى كند، [6]با اينكه محتواى سخنان امام عليه السلام، شكوائيه دردناكى است؛ ولى ادب كلام ايجاب مى كند كه از سلام و درود بر پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شروع كند.[7]
که در این میان جمله (السريعة اللحاق بك؛ و به سرعت به تو ملحق شده است) اشاره پرمعنايى به مصائب شديد حضرت فاطمه زهرا عليها السلام دارد كه او را در بهترين سال هاى جوانى به ديار باقى منتقل ساخت.[8]
سپس امام عليه السلام در ادامه، خطاب به پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم عرض مى كند: «اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاكت، پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هرچند پس از روبه رو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناك تو، اين مصيبت براى من قابل تحمل شده است».[9]
آنگاه امام بار ديگر به شرح مصيبت حضرت زهرا سلام الله علیها باز مى گردد و خطاب به پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم عرضه مى دارد: « (اى رسول خدا) امانتى را كه به من سپرده بودى هم اكنون باز پس داده شد و گروگانى كه نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شب هايم همراه بيدارى و بى قرارى؛ تا آن زمان كه خداوند منزلگاهى را كه تو در آن اقامت گزيده اى برايم برگزيند (و به تو ملحق شوم)»؛ (فلقد استرجعت الوديعة...).[10]
اين عبارت كه از شدت اندوه على عليه السلام در برابر حادثه غمانگيز شهادت حضرت زهرا عليها السلام حكايت مى كند به خوبى نشان مى دهد كه تا چه حد اين بانوى عزيز در نظر على عليه السلام گرامى بود و پيوند عاطفى و روحانى و معنوى آن دو به يكديگر عميق و ريشه دار.[11]
حضرت زهرا بزرگترين نعمتى بود كه خدا به على عليه السلام داده بود، جمله «حزني فسرمد» تفسيرش روشن است، زيرا هر زمان على عليه السلام به ياد فاطمه زهرا سلام الله علیها مى افتاد غم و اندوهش تجديد مى شد و اين اندوه بزرگى بود كه سراسر زندگى على عليه السلام را دربرگرفته بود.[12]
جمله «و أما ليلي فمسهد» كنايه از اين است كه بسيار شب ها به ياد آن بانوى عزيز مى افتم و خاطره او خواب را از چشم من مى ربايد. گواه اين سخن اشعار معروفى است كه از آن حضرت در فراق حضرت زهرا عليها السلام انشاء فرمود:[13]
نفسي على زفراتها محبوسة |
يا ليتها خرجت مع الزفرات |
|
لا خير بعدك في الحياة و إنما |
أبكي مخافة أن تطول حياتي |
|
جانم گرفتار مصيبت دردناك اوست و اى كاش با آه و ناله از اين تن بيرون مى آمد، بعد از تو زندگى در نظرم بى ارزش است و اگر اشك مى ريزم براى اين است كه مى ترسم بعد از تو عمرم طولانى شود (و همواره گرفتار درد فراق تو باشم).[14]
هتک حرمت به حضرت زهرا سلام الله علیها؛ آتش زدن درب خانه
امام علی عليه السلام در کنار قبر شریف پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم، به گوشه اى از مصائب دردناك حضرت زهرا عليها السلام اشاره كرده، عرضه مى دارد: « (اى رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو در ستم كردن به وى دست به دست هم داده بودند، سرگذشت دردناك او را بى پرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير. اين حوادث دردناك در زمانى رخ داد كه هنوز مدت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود»؛ (و ستنبئك ابنتك بتضافر أمتك على هضمها، فأحفها[15] السؤال، و استخبرها الحال؛ هذا و لم يطل العهد، و لم يخل منك الذكر).[16]
ظاهر اين است كه اين عبارات سربسته كه امير مؤمنان على عليه السلام براى رعايت ادب در پيشگاه پيامبر آن را زياد نمى شكافد و شرح نمى دهد اشاره به حوادث بسيار اسف انگيزى است كه پس از مدت كوتاهى از رحلت پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم رخ داد؛ هجوم به خانه زهرا عليها السلام، آتش زدن در خانه، اسقاط جنين آن حضرت و بردن امام را به زور به سوى مسجد براى بيعت، حوادثى است كه نه تنها به صورت پررنگ در تاريخ شيعه آمده؛ بلكه در منابع اهل سنت هم، با كمال تعجب صريحاً ذكر شده است.[17]
سرانجام امام در آخرين سخن خود خطاب به پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و بانوى اسلام، زهراى مرضيه چنين مى گويد: «درود خدا بر شما هردو باد، درود و سلام وداع كننده؛ نه وداع ناخشنود خسته دل، اگر از كنار قبرت باز گردم به خاطر سبب ملالت نيست، و اگر اقامت گزينم (و گريه و زارى) سر دهم هرگز به جهت سوءظن به وعده نيك خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمى باشد»؛ [18] آه آه! ولى شكيبايى مى كنم كه شكيبايى بهتر و زيباتر است و اگر بيم آن نبود كه نظام حاكم از جايگاه قبر تو آگاه شوند پيوسته در كنار قبر تو مى ماندم و ناله هايى همچون ناله هاى مادرى كه به داغ فرزندش گرفتار شده، براى اين مصيبت بزرگ سر مى دادم. (اى رسول گرامى) خدا مى بيند كه دخترت پنهان به خاك سپرده مى شود و حقش (آشكارا) بر باد مى رود و او را از ارثش محروم مى كنند حال آنكه زمان زيادى نگذشته و نامت فراموش نشده است. اى رسول خدا اين شكايت را به درگاه حق و به نزد تو مى آورم. اى رسول خدا تسليت مرا بپذير! درود و سلام و رضوان خدا بر تو و بر دخترت زهرا باد».[19]،[20]
برگی از مظلومیت حضرت زهرا علیها السلام؛ مدفن پاك فاطمه زهرا عليها السلام کجاست؟
يكى از مصائب و مظلومیت های دختر والا مقام پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم اين است كه جايگاه قبر شريفش هنوز نامعلوم است؛ بعضى آن را مطابق پاره اى از روايات در بقيع و برخى در داخل خانه اش در كنار مسجد پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و بعضى در روضه (آن مقدار از مسجد كه ميان قبر پيامبر و منبر آن حضرت قرار دارد)مى دانند.[21]
اين مطلب هر محققى را در فكر فرو مى برد كه چه طوفانى پس از رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم در ميان امت برخاست كه مرقد پاك تنها دخترش، در هاله اى از ابهام فرو رفت؟ [22]
هرچند بيشترين قرائن دلالت بر دفن آن حضرت در خانه اش دارد، زيرا دفن در روضه در آن زمان كار آسانى نبود و بسيار بعيد است على عليه السلام رضايت به چنين كارى داده باشد و دفن در بقيع با کلام امام عليه السلام، که رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم را انتخاب كرده و با او درد دل مى كند و سخن خود را از اينجا شروع مى كند: «سلام و درود بر تو اى رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم از سوى خودم، و از سوى دخترت (زهرا) كه هم اكنون در جوار تو فرود آمده، و به سرعت به تو ملحق شده است؛ السلام عليك يا رسول الله عني، و عن ابنتك النازلة في جوارك، والسريعة اللحاق بك». چندان سازگار نيست، بلکه جمله (النازلة في جوارك) نشان مى دهد كه قبر بانوى اسلام در كنار قبر پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم بود و نظريه كسانى كه قبر مقدس آن حضرت را در خانه اش مى دانند، تقويت مى كند.[23]
البته ممكن است دفن در بقيع را نيز در جوار پيامبر صلی الله علیه وآله وسلّم محسوب كنيم يا جوار را به معناى همسايگى روحانى و معنوى در بهشت بدانيم؛ ولى معناى اول با ظاهر عبارت سازگارتر است و روايات متعددى نيز آن را تأييد مى كند.[24]
مرحوم علامه مجلسى از ابراهيم بن محمد همدانى نقل مى كند كه مى گويد: براى امام هادى (على بن محمد النقى عليهما السلام) نامه اى نوشتم كه مرا از قبر فاطمه عليها السلام باخبر ساز! حضرت در جواب چنين مرقوم داشت: «هى مع جدي صلوات الله عليه وآله؛ او با جدم پيغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم است».[25]،[26]
مرحوم صدوق نيز مى گويد: صحيح در نزد من اين است كه آن حضرت در خانه اش دفن شده است كه پس از توسعه بنى اميه، الآن جزء مسجد قرار گرفته است.[27]،[28]
در كتاب عيون الاخبار الرضا از بزنطى نقل شده است كه مى گويد: «سألت الرضا عن قبر فاطمة؛ من از امام على بن موسى الرضا عليه السلام از محل قبر فاطمه عليها السلام سؤال كردم، فرمود: دفنت في بيتها فلما زادت بنو امية في المسجد صارت في المسجد؛ آن حضرت را در خانه اش دفن كردند و هنگامى كه بنى اميه مسجد پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم را توسعه دادند خانه آن حضرت در مسجد قرار گرفت».[29]،[30]
در وضع فعلى گرچه قبر پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم و قبور ديگرى در داخل مسجد قرار گرفته؛ ولى آن را به وسيله ديوارها و شباك از مسجد جدا كرده اند.[31]
بنابراين هركس نزديك قبر پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در روضه مقدسه بايستد و حضرت زهرا عليها السلام را زيارت كند إن شاء الله فضيلت زيارت آن حضرت از نزديك را به دست آورده است. در بقيع نيز به قصد رجا مى توان آن حضرت را زيارت كرد.[32]
تاريخ شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها چه زماني است؟
از جمله مظلومیت های آن حضرت این است که نه تنها در مكان دفن آن يادگار پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم گفتگوست، بلکه در تاريخ وفات آن حضرت نيز اختلاف است.[33]
طبق روايت معروف[34] از امام صادق عليه السلام، آن حضرت در سال يازدهم هجرى با گذشت 75 روز از رحلت پدر بزرگوارش ديده از جهان فروبست: (إن فاطمة عليها السلام مكثت بعد رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم خمسة و سبعين يوما). با توجه به اينكه رحلت پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در 28 صفر واقع شده بايد شهادت آن بانوى عزيز در يكى از سه روز[35]سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه جمادى الاولى واقع شده باشد (با در نظر گرفتن احتمال تمام يا ناقص بودن ماههاى وسط).[36]
در حديث ديگرى آمده است كه آن بانوى گرامى در روز سه شنبه سوم جمادى الآخر سنه يازدهم هجرت چشم از جهان بربست[37] و اين حديث مطابق عقيده كسانى است كه مى گويند فاصله ميان رحلت پيامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و شهادت حضرت زهرا عليها السلام 95 روز بود.[38]
مرحوم علامه مجلسى رحمه الله در زاد المعاد از اين قول درباره زمان وفات آن حضرت به عنوان روايتى معتبر نقل كرده است. سپس اضافه مى كند: شيخ طوسى و سيد بن طاووس و ديگران نيز همين را پذيرفته اند و گرچه اين روايت با روايت 75 روز منافات دارد؛ ولى چون مشهور و روايتى معتبر، پشتوانه آن است، بايد روز سوم جمادى الثانى به مراسم تعزيت آن حضرت قيام كرد.[39]،[40]
در حديث غير مشهورى نيز فاصله وفات رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم تا شهادت حضرت زهرا عليها السلام 40 روز ذكر شده است.[41]،[42]
سخن آخر
از اين تعبيرات و آنچه در نهج البلاغه آمده به خوبى روشن مى شود كه حق نشناسان در زمان كوتاهى بعد از رحلت پيامبر چه مصائبى بر حضرت فاطمه زهرا صلی الله علیه وآله وسلّم وارد كردند، مصائبى كه على عليه السلام را كه كوه شكيبايى و استقامت بود به لرزه درآورد و همچون مادر جوان مرده به گريه و ناله واداشت و عجب اينكه مدارك اين تهاجم بى رحمانه بر بيت وحى، در كتب اهل سنت نيز به صورت گسترده آمده است.[43]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص40.
[2] همان ؛ ص34.
[3] كليات مفاتيح نوين ؛ ص234.
[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛10/2/1390.
[5] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص32.
[6] همان.
[7] همان ؛ ص33.
[8] همان.
[9] همان؛ ص 34.
[10] همان؛ ص 36.
[11] همان.
[12] همان؛ص37.
[13] همان.
[14] بحار الانوار، ج 43، ص 213.
[15] « احفها» از ريشه« احفاء» به معناى اصرار در سؤال و خبر گرفتن گرفته شده است.
[16] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص37.
[17] همان؛ص38.
[18] همان.
[19] كافى، ج 1، ص 459، باب مولد الزهرا عليها السلام.
[20] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج8، ص: 39.
[21] همان ؛ ص53.
[22] همان.
[23] همان؛ ص 33.
[24] همان.
[25]. بحار الانوار، ج 97، ص 198، ح 18.
[26] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص53.
[27] من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 572.
[28] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج8، ص: 54.
[29] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 311( مطابق نقل بحار الانوار، ج 97، ص 191).
[30] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج8، ص: 54.
[31] همان.
[32] همان.
[33] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص54.
[34] كافى، ج 1، ص 458، ح 1؛ و بحار الانوار، ج 43، ص 215. مرحوم علامه مجلسى در شرحى كه بعد از حديث 47 نگاشته، مىنويسد:« في الخبر الصحيح أنها عاشت بعد أبيها خمسة و سبعين يوما».
[35] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص54.
[36] همان؛ ص 55.
[37] بحار الانوار، ج 43، ص 170، ح 11.
[38] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص55.
[39] زاد المعاد، ص 456.
[40] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص55.
[41] بحار الانوار، ج 43، ص 7.
[42] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص55.
[43] همان.