تأمّلی در سلوک اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام از منظر معظم له

تأمّلی در سلوک اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام از منظر معظم له


كسانى كه سنت­ ها را زنده بدارند و تمام اوامر و نواهى را عمل كنند، آنها شيعه هستند، به عنوان مثال سنت ائمه عليهم السلام اين بوده است كه بدون واسطه شب­ها به در خانه نيازمندان رفته و به آنها كمك مى ‏كردند. سنت ديگر آنها تواضع و ملايمت در مقابل برخوردهاى خشن بود، يعنى دفع سيئه به حسنه مى‏ كردند‌

در سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، لزوم تبعیت و پیروی از آموزه­ های ناب آن امام همام به ویژه در حوزۀ مسائل اجتماعی می­تواند به عنوان ارتقای روش مندی  زندگی اجتماعی در جامعۀ اسلامی مورد توجه قرار گیرد، زیرا اتفاق نظر در مسائل اجتماعى‏ از جمله موضوعاتی است که غالباً با بلاتكليفى و نابسامانى در جامعۀ اسلامی مواجه شده است[1]، لذا  از آنجا که اطاعت‏ انبيا عليهم السلام و ائمه معصومين  علیهم السلام و جانشينان آنها پرتوى از اطاعت خدا ب شمار می­آید،[2] از این رو بازتولید آموزه­های راهبردی در سیره وسلوک اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام با بهره گیری از اندیشه ­ها ی ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی می­ تواند در نوع خود موجبات تأثیرات عمیق در زندگی اجتماعی مردم را در جامعۀ اسلامی فراهم نماید که در ادامه به مخاطبان گرامی ارائه می­شود.

آخرت گرایی در پرتو خدمت به مردم

بی تردید خدمت‏ به خلق به عنوان توشه‏ اى مهم براى آخرت‏ مطرح است،[3] زیرا كارى كه در خدمت‏ جامعه و در مسير منافع اجتماع باشد عين زهد و توجه به آخرت‏ خواهد بود،[4] لذا امام‏ عسكرى‏ عليه السلام در روایتی می­ فرماید؛ «دو خصلت است كه بالاى آن چيزى نيست. يكى ايمان به خداوند و دوّمى نفع رساندن به برادران دينى و انسانى».[5]

در تبیین این روایت ارزشمند باید گفت شخص پرهيزگار وقتى ببيند مردم مشكل دارند، خود را به زحمت مى‏ اندازد و چه بسا بى‏خوابى را بر خود تحمل مى‏ كند تا مشكل آنها را حل كند. چنان عمل كرده كه وقتى مردم دچار مشكلى مى‏ شوند، خود به سوى او مى‏ آيند و گوئى او باز كننده گره و حلّال مشكلات است، دائماً به دنبال كارهاى مردم است، تا مردم راحت باشند، گرچه خود ناراحت باشد، ولى اين ناراحتى نه به خاطر امور دنيوى و وجهه پيدا كردن است، بلكه براى خدا و توشه برگرفتن براى آخرت است.[6] بی شک او به بقاء مى ‏انديشد و بقاء در آخرت است،[7] زیرا از آنجا که بينش او بينشى توحيدى است خدمت به خلق را بعد از عبادت خالق افضل چيزها مى‏ شمارد،  لذا بينش و انديشه او چنين عملى را به او توصيه مى ‏كند،[8] بدین ترتیب شخص پرهیزکار  به خواهش ­هاى نس امّاره اعتنا نمى‏ كند، تا برای راحتی مردم به سختى افتد، و صرفاً راحتى شخصی و فردی خود را  مايه ناراحتى مردم بر می­شمارد ، او ظلم به احدى نمى‏ كند و جز آسايش خلق به چيزى نمى انديشد.[9]

بلا و مصیبت؛ شاخصۀ کلیدی در  حصول نعمت

بی شک بسيارى از بلاها، نعمت­ های‏ بزرگى هستند كه ما از حقيقت آنها غافليم؛ به عنوان نمونه  بعضى بيمارى­هاست كه انسان در دوران عمر خود يك مرتبه به آن مبتلا مى‏ شود، ولى اثر آن اين است كه در وجود بيمار براى هميشه مصونيتى در مقابل آن بيمارى يا بيمارى‏هاى مشابه آن ايجاد مى‏ كند.[10]

هم چنین مصائب و مشكلات غفلت انسان را از بين مى‏برد. دشوارى‏ها در نگاه ابتدايى بلاست، اما اگر خوب به آن بنگريم نعمت‏ است. بنابراین بلاها يك درس آموزنده براى اجتماع انسانى محسوب می ­شوند.[11]

لذا امام حسن عسکری علیه السلام در روایتی می­فرماید؛« هیچ بلایی نیست؛ مگر اینکه در کنار آن نعمتی وجود دارد»[12].با تأمل در این حدیث پر معنا می ­توان گفت وقتی برای فرد یا جامعه مشکلی پیش می ­آید، در کنار آن آثار نیکی هم پیدا می­شود؛ به عنوان مثال جنگ تحمیلی بلای بزرگی بود اما سبب شد که نیروی نظامی ایران، قویترین نیروی نظامی منطقه شود.[13]هم چنین شجرۀ طیبۀ بسیج با این دامنه وسیع، سپاه با قدرت، ارتش با وسعت از دستاوردهای جنگ تحمیلی بوده است.[14]

از همۀ این موارد مهم­تر می­توان به تحریم­های ظالمانۀ دشمنان نظام اشاره نمود، گرچه تحریم ­ها می­تواند به عنوان بلا ومصیبت برای یک ملت مورد نظر باشد لیکن  دستاوردهای بزرگ و مناسبی برای کشور داشته است.[15] لذا با تعمّق در کلام امام عسکری علیه السلام باید اذعان کرد نباید در برابر بلاها، حالت انفعالی و منفی اتخاذ نمود بلکه حالت اثباتی باید به خود گرفت.[16]

لزوم تحقق عدالت اجتماعی در نظام اسلامی

واژه عدالت‏ از جمله مولّفه­ هایی است كه همه در پی تحقق آن اند، و به عنوان نخستين شرط پویایی نظام جامعه اسلامى شمرده مى‏شود ولى كمتر كسى از حكمرانان و زمامداران تاريخ توانسته‏ اند آن را اجرا كنند جز انبيا و اوصيا كه همواره در خط عدالت اجتماعى‏ گام برمى ‏داشتند، هرچند هميشه با موانعى روبرو بودند.[17] زیرا عدالت محدوده‏اى ندارد و تمام امور فردى و اجتماعى‏ جامعه انسانى را دربر مى‏ گيرد[18]

هم چنین  اصل «عدالت‏» در قران به عنوان زيربناى همه قوانين اجتماعى‏ مورد نظر قرار گرفته است‏[19] زیرا از مهمترين مسائلى كه اسلام روى آن تكيه مى‏ كند، مسأله حفظ حقوق و اموال مردم و بطور كلى اجراى عدالت‏ اجتماعى‏ است.[20] اینچنین است که  يكى از اهداف بعثت انبيا عدالت‏ اجتماعى‏ است‏[21] و مهم‏ترين پايه جامعه انسانى را عدالت اجتماعى‏ تشكيل مى‏ دهد.[22]

از این رو  باید گفت  مسأله عدالت‏ اجتماعى‏ در زمينه مسائل اقتصادى هميشه مهم‏ترين مشكل جوامع انسانى بوده است.[23]زیرا به يقين مال و ثروت، بهترين وسيله براى نيل به اهداف والاى انسانى، كمك به دردمندان و كمك به پيشرفت علم و دانش و برقرار ساختن عدالت‏ اجتماعى‏ و ساختن بناهاى خير و مانند آن است؛[24] لذا عدالت اجتماعى در بعد اقتصادى از نظر اسلام به دو طريق قابل دستيابى است:

1. تأمين زندگى متوسط و قابل قبول اجتماعى براى نيازمندان.

2. جلوگيرى از انباشته شدن فوق العاده ثروت در دست توانگران.[25]

حال با این تفاسیر  امام حسن‏ عسكرى‏ عليه السلام درباره ويژگى‏هاى مردم آخرالزمان می­ فرماید: «أغنياءهم يسرقون زاد الفقراء ؛ توانگرانشان، توشه فقيران را مى ‏دزدند».[26]

نباید فراموش نمود فلسفۀ امامت عبارت است از تحقق بخشيدن برنامه ‏هاى دينى اعم از حكومت به معنى وسيع كلمه، و اجراى حدود و احكام خدا و اجراى عدالت‏ اجتماعى است‏ [27]لذا اگر انسان­هائى در گذشته و حال، غصب حقوق ديگران كنند و روزي ­هاى آنها را به ظلم از آنها بگيرند دليل بر عدم تأمين روزى از ناحيه خدا نيست، بلکه  علاوه بر مسأله تلاش و كوشش، وجود عدالت‏ اجتماعى‏ نيز شرط تقسيم عادلانه روزي­ها است.[28]

با تعمّق در کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام می ­توان دریافت، اجراى عدالت‏ اجتماعى‏ و تقسيم عادلانه ثروت، ريشه بسيارى از مفاسد اجتماعى که از تنازع و كشمكش بر سر اندوختن ثروت­ها و استثمار طبقات ضعيف... ، سرچشمه مى‏ گيرد، ریشه کن خواهد کرد؛ و شايد رقم بزرگ فساد و ظلم در هر جامعه‏ اى از رهگذر استثمار طبقت مستضعف است؛ که با از ميان رفتن ريشه اصلى، شاخ و برگ­ها خود به خود مى‏ خشكد.[29]

بنابراين، براى تأمين عدالت‏ اجتماعى‏ و حمايت از قانون و افراد ستمديده، مقام مسؤولى لازم است تا بر اعمال مردم نظارت كند و در اجراى قوانين بكوشد و آن مقام مسؤول حكومت اسلامى است.[30]هم چنین  رسانه‏ ها می­توانند به عنوان چشم و گوش دولت و ملت، سودجويان را تعقيب، شناسايى و معرفى كرده و از زيان‏رسانى آنان به اقتصاد كشور جلوگيرى مى‏كنند.[31]

تقیّه وحدت آفرین، ضامن حیات اجتماعی تشیع

بدیهی است مسأله «كتمان اعتقاد باطنى» و «پيشگيرى از زيان و ضررهاى معنوى و مادى» عنصر اصلى تقيه‏ را تشکیل می دهد،[32] که برای پيشبرد اهداف مقدس اجتماعی و الهی و در تضاد با منافع شخصی است، [33] زیرا در برخی موارد موج فتنه به قدرى قوى است كه مؤمنان اگر بخواهند با آن به مقابله برخيزند نابود مى‏ شوند و غير آنها كه خود را كنار مى‏كشند سالم مى‏مانند. در چنين مواردى نبايد نيروها را بيهوده از دست داد، بلكه بايد آنها را حفظ كرد و منتظر فرصت مناسب بود. اين همان چيزى است كه شاکلۀ اصلى تقيه‏ را در مسائل اجتماعى‏ تشكيل مى‏دهد، که بر مولفۀ حفظ نيروها و انتظار فرصت مترتب است.[34] بدین نحو که بسيار اتفاق مى‏افتد كه فرد يا افرادى با اظهار عقيده باطنى، براى هميشه از صحنه مبارزات اجتماعى‏ طرد مى‏ شوند، بدون آن كه نتيجه‏ اى در برابر اظهار عقيده خود گرفته باشند. در اين جا عقل و منطق حكم مى‏ كند كه گرفتار احساسات بى‏ دليل كه نتيجه ‏اش به هدر رفتن نيروهاست نشوند و نيروها را براى موقع لزوم حفظ كنند.[35]

در روایتی از  امام حسن‏ عسكرى‏ عليه السلام مى‏ خوانيم: «مَثَلُ مُؤْمِنٍ لَاتَقِيَّةَ لَهُ كَمَثَلِ جَسَدٍ لَارَأْسَ لَهُ‏؛ مثل انسان با ايمانى كه تقيّه را كنار بگذارد، همانند بدنى است كه سر نداشته باشد».[36]،[37]

با تأمل در کلام گهربار امام حسن عسکری علیه السلام می توان گفت؛ «سر» فعال‏ترين عضو پيكر و پركارترين قسمت‏هاى بدن انسان و حساس‏ترين بخش وجود هر شخص است، و به تعبير ديگر، سر نگاهدارنده تمام دستگاه‏ هاى بدن و ضامن بقاى فعاليت‏ هاى آنهاست که اصل تقیه نیز این کارکرد را در حفاظت و صیانت از حیات اجتماعی جوامع بشری ایفا می ­کند.[38]

رشدو کمال اجتماعی در گرو صیانت از حقوق دیگران

گفتنی است  اداى‏ حقوق ديگران تنها يك مسأله اخلاقى و انسانى نيست؛ بلكه يك اصل مهم اجتماعى‏ است كه آرامش و سلامت اجتماع در گرو آن می ‏باشد.[39] از این رو  پايبند بودن به تعهدات و حفظ و اداى‏ امانات از جمله مهمترين پايه‏ هاى نظام اجتماعى‏ بشر است و بدون آنها هرج و مرج در سرتاسر جامعه پدید خواهد آمد، [40]

لازم به ذکر است در آموزه­های اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام مسأله تقيّه و اداى حق برادران مسلمان به عنوان دو فريضه بزرگ در كنار هم قرار داده گرفته است لذا آن حضرت مى‏ فرمايد: «وَ أَعْظَمُهَا فَرْضَانِ قَضَاءُ حُقُوقِ الْأَخوَانِ فِى اللَّهِ وَ اسْتِعْمَالُ التَّقِيَّة مِنْ اعْداءِ اللَّه‏ ؛ از همه آن فرايض مهم‏تر دو چيز است حقوق برادران دينى را ادا كردن و به كار بردن تقيّه در برابر دشمنان خدا».[41]

از اين تعبير نورانی می توان اینگونه تعبیر نمود  كه يك نوع رابطه و پيوند نزديك ميان اين دو موضوع وجود دارد، به نحوی که با تأمل در این فراز مهم می­ توان به این نکته اذعان کرد که  مسأله تقيّه همانند اداى حقوق ديگران يك مسأله اجتماعى است، زيرا در پرتو آن نيروهاى پراكنده حفظ و ذخيره و به موقع بسيج مى‏گردد و از حقوق آحاد جامعه صیانت خواهد شد.[42]

سخن آخر

در خاتمه باید به کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام در ترسیم مهمترین راهبرد اجتماعی تشیع  یعنی پیروی از سنت­ها و اوامر و نواهی ائمۀ اطهار علیهم السلام در تحقق سبک زندگی اسلامی اشاره نمود که فرمودند؛ «إن شيعتنا هم الذين يتبعون آثارنا و يطيعونا فى جميع أوامرنا و نواهينا.... شيعيان ما كسانى هستند كه از سنت­ هاى ما پيروى كرده و تمام اوامر و نواهى ما را اطاعت مى‏كنند، پس اينان شيعيان ما هستند و اما كسانى كه در بسيارى از چيزهايى كه خداوند واجب كرده، ما را مخالفت مى‏ كنند از شيعيان ما نيستند ....[43].

مطابق فرمايش امام علیه السلام كسانى كه سنت­ ها را زنده بدارند و تمام اوامر و نواهى را عمل كنند، آنها شيعه هستند، به عنوان مثال سنت ائمه عليهم السلام اين بوده است كه بدون واسطه شب­ها به در خانه نيازمندان رفته و به آنها كمك مى ‏كردند. سنت ديگر آنها تواضع و ملايمت در مقابل برخوردهاى خشن بود، يعنى دفع سيئه به حسنه مى ‏كردند.

 بدین ترتیب با توجه به اين روايت، انسان اميدوار شده و مى‏فهمد كه بايد براى شيعه بودن خيلى زحمت كشيد، چرا كه محب بودن آسان و شيعه بودن مشكل است و ما در ابتداى راه هستيم و بايد از آنها كمك بخواهيم تا شيعه شويم.

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir

 

 


[1] تفسير نمونه ؛ ج‏3 ؛ ص437.

[2] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏5 ؛ ص622.

[3] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏9 ؛ ص459.

[4] خطوط اقتصاد اسلامى ؛ ص32.

[5] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏2 ؛ ص590.

[6] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏2 ؛ ص589.

[7] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج‏2، ص: 590.

[8] همان.

[9] همان.

[10] پاسخ به پرسش­هاى مذهبى، ص: 63

[11] آفريدگار جهان ؛ ص256.

[12] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ،درس خارج فقه ،مسجد اعظم قم، 1/7/1394.

[13]،  همان.

[14] همان.

[15] همان.

[16] همان.

[17] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص713.

[18] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص487.

[19] قرآن و آخرين پيامبر : تجزيه و تحليل مستدل و گسترده اى درباره عظمت و اعجاز قرآن از دريچه هاى گوناگون ؛ ص263.

[20] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص565.

[21] اهداف قيام حسينى ؛ ص16.

[22] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص81.

[23] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص345.

[24] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏12 ؛ ص644.

[25] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص338.

[26]  مستدرك الوسائل، ج 11، ص 380، ح 13308، از حديقة الشيعه اردبيلى.

[27] تفسير نمونه ؛ ج‏1 ؛ ص438.

[28] يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ ؛ ص625.

[29] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص276.

[30] پاسخ به پرسش­هاى مذهبى ؛ ص602.

[31] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص308.

[32] تقيه ؛ ص3.

[33] تقيه ؛ ص19.

[34] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏7 ؛ ص259.

[35] پيدايش مذاهب ؛ ص77.

[36] همان مدرك، ج 28، ح 2.

[37] تقيه ؛ ص15.

[38] تقيه ؛ ص15.

[39] يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى) ؛ ص35.

[40] تفسير نمونه ؛ ج‏14 ؛ ص200.

[41]وسائل الشيعه، ابواب امر به معروف و نهى از منكر، باب 28، ح 1.

[42] تقيه ؛ ص16.

[43] مشكات هدايت، ص: 44.

برچسب ها :
captcha