حماسه ی کربلا
جانسوزترین ساعت حماسه ی کربلا؛ هنگامى است كه امام عليه السلام ندا داد: «آيا كسى هست به ما کمک کند؟ آيا يارى كننده اى هست كه با اميد به عنايت خدا به يارى ما بیاید؟»
استواری
رمز و رسالت حضرت زینب سلام الله علیها در واقعه آن جا بود که با قدرت در برابر گستاخی ایستاد و در جواب ابن زیاد که کفت: «کار خدا را نسبت به برادر و خانواده ات چگونه دیدی؟» پاسخ داد: «من جز زیبایی ندیدم!»
پرچم دار لشکر
امام حسین علیه السلام که هدایت امر دین و دنیا را بر عهده دارد، طوری از شهادت عبّاس بن علی علیه السلام غمگین شد که فرمودند: «اینک کمرم شکست و راه چاره بر من محدود شد.»
شبیه به پیامبر
هنگامی که امام علیه السلام به چهره ی نورانی فرزندش «علی اکبر» نگاه کرد، سر به سوی آسمان برداشت و عرض کرد: «خدایا! اینک جوانی به مبارزه با آنان می رود که از نظر صورت و سیرت و گفتار، شبیه ترین مردم به رسول تو، حضرت محمد صلّی الله علیه وآله است. ما هر زمان که مشتاق دیدار پیامبرت می شدیم، به چهره ی او می نگریستیم.»
غیرت و فداکاری
مظلومیت و لبان تشنه ی کودکان در واقعه ی کربلا، از پیام های بزرگ واقعه ی کربلا بود. به ویژه وقتی حرمله حلقوم طفل شیرخوار را گوش تا گوش دريد. شهادت کودکان و نوجوانان در واقعه ی کربلا قلب پاک انسان ها را مى لرزاند، عشق و عواطف را برمى انگيزد و غيرت و فداكارى را به جنب و جوش مى آورد.
نهضت حسینی
در میان کودکان و نوجوانان می توان به حضرت قاسم علیه السلام اشاره کرد، شب عاشورا هنگامی که قاسم بن حسن به امام عليه السلام عرض كرد: «آيا من هم فردا از شهدا خواهم بود؟»امام عليه السلام با مهربانى فرمود: «فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟» عرض كرد: «عموجان! از عسل شيرين تر»
درس عبرت
جان دادن دختر سه ساله ی امام حسين عليه السلام در خرابه ی شام پلیدی حکومت اموی را آشکار کرد و درس عبرت بسيار مهمى براى همه ی عبرت بينان شد. حالا ببینید كه چگونه آن كاخ هاى با عظمت ويران گشت و اثرى از آن ها باقى نماند، در حالی که خرابه ای به بركت طفل چهارساله آباد شد.