آثار ونتایج نیکوکاری در روایات از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

آثار ونتایج نیکوکاری در روایات از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی


انفاق و آمرزش گناهان / طول عمر و نیکوکاری / چگونگی دفع عذاب هلاکت از جامعه / نقش انفاق در عمران و آبادی شهرها/ نیکوکاری در سایۀ افزايش رزق و روزی / سریع ترین پاداش ها / جلوگیری از مرگ بد / نیکوکاری حرکت در مسیر انبیاء و اولیاست‌

روایات مختلفى به نحوى به مسئله سخاوت و انفاق‏ و بذل و بخشش پرداخته است و به خوبى عظمت و اهميت‏ و ارزش والاى اين صفت برجسته انسانى را آشکار کرده است؛ صفاتی که نه تنها باعث نظم و سعادت جوامع انسانى و مبارزه با فقر و محروميتى كه سرچشمه انواع نابسامانى‏ ها و گناهان است، بلكه در تكامل معنوى و روحى انسان نيز نقش بسيار مهمى دارد.[1]

در این نگاشته در صددیم يك سلسله آثار و بركات مادی و معنوى انفاق را كه‏ البته روايت ‏هاى فراوانى از معصومين عليهم السلام در این زمینه وارد شده است، مورد واکاوی قرار دهیم.

انفاق و آمرزش گناهان

سخاوت و انفاق در راه خدا، بركات مادى و معنوى را به خانه انسان سرازير مى‏كند، از جمله اینکه انفاق در راه خدا در آمرزش گناهان اثر عميق دارد.

درباره اين كه انفاق‏ سبب آمرزش مى‏شود روايات فراوانى از طرق اهل بيت واهل تسنن وارد شده است، از جمله در حديثى آمده است: «انفاق نهانى خشم خدا را فرو مى‏نشاند، و همان‏گونه كه آب آتش را خاموش مى‏كند، گناه‏ انسان را از بين مى‏برد!».[2]

و نيز در روايتى آمده است: «كسى كه انفاق نهانى مى‏كند به‏طورى كه دست راست او از انفاقى كه دست چپ او كرده آگاه نمى‏گردد، خداوند او را در سايه لطف خود قرار مى‏دهد، در روزى كه سايه ‏اى جز سايه او نيست».[3]

و یا این روایت از امام صادق علیه السلام که می فرمایند: «إنَّ صَدَقَةَ اللَّيْلِ تُطْفِى ءُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ تَمْحُو الذَّنْبَ الْعَظيمَ‏؛ صدقه شبانه، خشم پروردگار را فرو مى‏نشاند وگناه بزرگ را پاك مى‏كند».[4]

امام على عليه السلام نیز در این زمینه فرموده است: «وَ صَدَقَة السِّرِّ فَإِنَّهَا تُکَفِّرُ اَلْخَطِیئَهَ؛ صدقه نهانى است كه گناه را پاك مى‏كند».[5]

البته مفهوم اين روایات آن نيست كه بر اثر انفاق كوچكى همه گناهان بخشوده خواهد شد، بلكه از این روایات استفاده مى‏شود كه انفاق بخشى از گناهان را مى ‏پوشاند. روشن است كه آن بخش بستگى به (مقدار انفاق) و ميزان اخلاص دارد.[6]

طول عمر و نیکوکاری

شکی نیست که يك سلسله عوامل طبيعى در افزايش عمر دخالت دارند، همانند تغذيه صحيح، كار و حركت مداوم، دورى از هيجانات مداوم، و داشتن ايمان قوى كه بتواند انسان را در ناملايمات زندگى آرامش و قدرت بخشد.[7] ولى علاوه بر اينها طول عمر، مولود آرامش فكر و آسودگى خيال و جلوگيرى از فقر و همكارى و همبستگى اجتماعى است و اين امور در سايه اخلاق و نیکوکاری به دست مى‏آيد.[8]

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در این زمینه مى‏فرمايد: «انفاق در راه خدا عمرها را طولانى مى‏كند».[9] و یا در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام اين مسأله روایت شده است: «نيكوكارى‏ عمرها را زياد مى‏كند!».[10]

هم چنین امام باقر عليه السلام مى‏فرمايند: «نيكوكارى‏ و انفاق پنهانى، عمر را زياد مى‏كند».[11]

تحقق این مسأله از آن جهت است که «اجل» و سر رسيد عمر انسان بر اثر تقوا و نيكوكارى و تدبير ممكن است بسيار عقب بيفتد. لذا امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:« ...مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَارِ؛ ...آنها كه بر اثر نيكوكارى‏ عمر مى‏كنند از آنها كه با عمر طبيعى زندگى مى‏نمايند زيادترند!».[12]

اميرمؤمنان على عليه السلام نیز در فرازی اینچنین مى‏فرمايد: «...حَياتُهُ بِالبِرِّ اَكْثَرُ مِنْ حَياتِهِ بِالْعُمُرِ؛ ...طول عمر افراد بر اثر نيكوكارى‏ از طول عمر به عوامل طبيعى زيادتر مى‏باشد».[13]

شکی نیست که نيكوكارى به خاطر اثر عميقى كه در آرامش روح و وجدان دارد مى‏تواند سرچشمه عمر طولانى گردد؛[14] چرا که افراد نيكوكار از درون وجدان خود تشويق مى‏شوند و همين تشويق معنوى نيرو و نشاط تازه ‏اى به آنها مى‏دهد و بر طول عمر آنها مى‏افزايد نتيجه اين كه، كار نيك عمر آدمى را طولانى مى‏سازد.[15]

چگونگی دفع عذاب هلاکت از جامعه

باید دانست اثر و منافع انفاق به زندگى انفاق كنندگان‏ بازگشت مى‏كند؛ ممكن است در ابتدا چنين به نظر برسد كه منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق‏كننده، همان پاداش و نتايج اخروى آن است؛ البته اين معنى صحيح است، ولى نبايد تصور كرد كه سود انفاق تنها جنبه اخروى دارد، بلكه از نظر اين دنيا نيز به سود آنهاست.[16]

 از نظر معنوى، انفاق، روح گذشت و بخشش و فداكارى و نوع دوستى را در انفاق‏كننده پرورش مى‏دهد، و در حقيقت وسيله مؤثرى براى تكامل روحى و پرورش شخصيت اوست. اما از نظر مادى وجود «افراد محروم و بينوا» در يك اجتماع، موجب انفجارهاى خطرناك مى‏گردد، همان انفجارى كه گاه تمام اصل مالكيت را در خود فرو مى ‏برد و تمام ثروت ها را مى ‏بلعد و نابود مى ‏سازد![17]

در این بین، انفاق، فاصله طبقاتى را كم مى‏كند و خطراتى را كه از اين رهگذر متوجه افراد اجتماع مى‏شود، از ميان مى‏برد.انفاق آتش خشم و شعله‏ هاى سوزان طبقات محروم را فرو مى‏نشاند و روح انتقام و كينه‏توزى را از آنها مى‏گيرد. [18]

بنابراين، انفاق از نظر سلامت جامعه و امنيت آن به سود انفاق‏كنندگان نيز هست،[19] چرا که مانع هلاكت اجتماع است؛ همچنان که وقتی مسأله انفاق فراموش شود و ثروت ها در يك قطب جمع شود، افرادى محروم و بينوا به وجود مى‏آيند، و ديرى نخواهد گذشت كه يك انفجار عظيم در اجتماع به وجود مى‏آيد كه نفوس و اموال سرمايه داران در آتش آن خواهد سوخت.[20]

و از اينجا رابطه مساله انفاق و پيشگيرى از هلاكت روشن مى شود. اینگونه است که امير مؤمنان على علیه السلام در يكى از كلمات قصارش به اين حقيقت اشاره فرموده، مى‏فرماید: «حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ؛ اموال خويش را با دادن زكات حفظ كنيد».[21] يعنى اگر انفاق فى سبيل الله ترك شود ثروتمندان خودشان را با دست خود به هلاكت افكنده ‏اند و اكثريت محروم سرانجام به پا ‏خاسته قوانين را در هم مى‏شكنند و شورشى غير قابل كنترل ايجاد مى‏كنند؛[22] و این یعنی مرگ جامعه به خاطر عجز و ناتوانى، مخصوصاً در نظامى همچون نظام اسلام كه بر نيكو كارى بنا شده است‏.[23]

از نظر معنوى نيز جاى ترديد نيست كه خداوند بركات خود را از كسانى بر مى‏گيرد كه حقوق محرومان را نمى‏پردازند.[24]

نقش انفاق در عمران و آبادی شهرها

عمران و آبادى در سايه اتحاد و صميميت و همكارى در ميان قشرهاى جامعه به وجود مى‏آيد، و آنچه باعث تحكيم اين امور شود، از عوامل مهم عمران و آبادى خواهد بود.[25]

در این میان انفاق‏ به محرومان و ناتوانان، اگر بطور فراگير بر تمام خانه ‏ها و بر فرد فرد جامعه سايه بگستراند و از جامعه فقر به كلى ريشه‏كن گردد؛ قهرى است كه شهرها نيز آباد مى‏گردد. زیرا جامعه همچون درختى است كه ثروت بايد به صورت مواد غذائى از آوندها و مجارى تغذيه آن بالا رفته و به تمامى سلول ها، حتى سلول هائى كه در زواياى يك برگ لميده ‏اند برسد، وگرنه به تدريج شاخه ‏هاى آن رو به زردى گرائيده و تمام درخت نابود مى‏گردد.[26]

در روایات نیز به این مسأله اشاره شده است، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: «إنَّ الصّدقة و صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُران الدِّيارَ؛ انفاق در راه خدا و صله رحم خانه‏ها را آباد مى‏كند».[27]

در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام می خوانیم: «البِرُّ وحُسنُ الخُلُقِ يَعمُرانِ الدِّيارَ؛ نيكوكارى‏ و حسن اخلاق، خانه ‏ها (و شهرها) را آباد مى‏كند».[28]

با این تفاسیر از جمله مبانى و اصولى كه فعالان اقتصادى بايد به آن معتقد باشند و آن را به عنوان يكى از سنت‏ هاى حاكم الهى بپذيرند اين است كه از بذل و بخشش اموال در راه خدا هراسى نورزند و باور داشته باشند كه انفاق‏ فى سبيل الله، نه تنها سبب ركود اقتصادى نمى‏شود، بلكه رشد و ترقى را در پى دارد.[29]

باید از بخل و امساك در راه عمران‏ و آبادانى شهرها و رفع نيازهاى نيازمندان جامعه و احياى ارزش ‏هاى دينى و اخلاقى پرهیز کرد و انفاق و گذشت در راه خدا را منافى برنامه ‏ريزى ‏ها و محاسبات دقيق اقتصادى خویش ندید.[30]

چرا که در اجتماعى كه به نيازمندى‏ هاى عمومى رسيدگى شود قدرت فكرى و جسمى طبقه زحمتكش و كارگر كه اكثريت اجتماع را تشكيل مى‏دهد به‏كار مى‏افتد و به دنبال آن يك نظام صحيح اقتصادى كه بر پايه همكارى عمومى و بهره‏گيرى عموم استوار است به‏وجود مى‏آيد.[31]

نیکوکاری در سایۀ افزايش رزق و روزی

وقتى انسان مى‏خواهد انفاق كند شيطان به او وعده فقر مى‏دهد، ولى خداوند وعده آمرزش و فزونى مى‏دهد.[32]

در تفسير مجمع البيان از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه هنگام انفاق دو چيز از طرف خدا است و دو چيز از ناحيه شيطان است، آنچه از جانب خداست «آمرزش گناهان» و «وسعت روزى» است، و آنچه از طرف شيطان است «وعده فقر» و «امر بفحشاء» است.[33]

حال آنکه در قرآن کریم می خوانیم: «وَمَا أَنفَقْتُم‏ مِّن‏ شَىْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ‏ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِين‏؛ هرچيزى را (در راه او) انفاق كنيد، عوض آن را مى‏دهد (و جاى آن را پر مى‏كند)؛ و او بهترين روزى دهندگان است».[34]

اين تعبير، انفاق را از مفهوم فنا بيرون مى‏آورد، و رنگ بقا به آن مى‏دهد، چرا كه خداوند تضمين كرده، كه با مواهب مادى و معنوى خود كه چندين برابر است، جاى آن را پر كند.[35]

جالب توجه اينكه، از اميرمؤمنان على عليه السلام نقل شده كه فرمود: «هنگامى كه در سختى و تنگدستى افتاديد بوسيله انفاق كردن، با خدا معامله كنيد يعنى انفاق كنيد تا از تهيدستى نجات يابيد».[36]

در روايتى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نیز مى‏خوانيم كه مى‏فرمايد: «يُنَادِي مُنَادٍ كُلَّ لَيْلَةٍ؛ اللّهُمَّ‌ هَبْ‌ لِلْمُنْفِقِ‌ خَلَفاً؛ هرشب منادى آسمانى ندا مى‏دهد، خداوندا براى آنها كه انفاق مى‏كنند عوض قرار ده».[37]

در حديث ديگرى از آن حضرت مى‏خوانيم: «مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ سَخَتْ نَفْسُهُ بِالنَّفَقَةِ؛ كسى كه يقين به عوض و جانشين داشته باشد در انفاق كردن سخاوتمند خواهد بود».[38]

و اینچنین خداوند صدقات را افزايش مى‏دهد، زيرا كسانى كه با عواطف انسانى و دلسوزى در اجتماع گام مى‏نهند و از سرمايه و اموالى كه تحت اختيار دارند انفاق كرده و در رفع نيازمندى ‏هاى مردم مى‏كوشند با محبت و عواطف عمومى مواجه مى‏گردند و سرمايه آنها نه تنها در معرض خطر نيست، بلكه با همكارى عمومى، رشد طبيعى خود را طى مى‏كند.[39]

سریع ترین پاداش ها

از روايات استفاده مى‏شود كه نيكوكارى‏ درباره ديگران سريع‏تر از كارهاى خير ديگر پاداشش به انسان ‏ها خواهد رسيد.[40]

رسول اكرم صلى الله عليه و آله در این زمینه فرمود: «إِنَّ أَسْرَعَ اَلْخَيْرِ ثَوَاباً اَلْبِرُّ؛ چيزى كه ثواب آن بسيار زود به انسان مى‏رسد نيكوكارى‏ است».[41]

در كتاب شريف‏ كافى‏ از امام باقر عليه السلام نیز این فراز نقل شده است كه: «إِنَّ أَسْرَعَ اَلْخَيْرِ ثَوَاباً اَلْبِرُّ؛ سريع‏ ترين چيزى كه ثوابش به انسان مى‏رسد نيكوكارى در حق ديگران است».[42]

جلوگیری از مرگ بد

پيشتر گفته شد كه انفاق و صدقه پيش از آن كه براى گيرنده مفيد باشد، براى دهنده آن سودمند است. و اينك گوييم كه صدقه بازدارنده بلايا و مرگ ‏هاى بد فرجام است.[43]

امام باقر عليه السلام در این زمینه مى‏فرمايند:«اَلْبِرُّ وَ صَدَقَةُ اَلسِّرِّ يَدْفَعَانِ عَنْ سَبْعِينَ مِيتَةَ سَوْءٍ؛ نيكوكارى‏ و انفاق پنهانى از هفتاد گونه مرگ و مير بد جلوگيرى مى‏كند».[44]

منظور از «ميتة السوء» مرگ و ميرهايى است كه با شكنجه و ناراحتى شديد واقع مى‏شود؛ مانند سوختن در آتش و بيمارى ‏هاى جانكاه و مشقت ‏بار و تصادف‏ هاى شديد به هنگام رانندگى.[45]

هم چنین پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در روايتى مى‏فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَدْفَعُ‌ بِالصَّدَقَةِ الدَّاءَ وَ الدُّبَيْلَةَ وَ الْحَرَقَ وَ الْغَرَقَ وَ الْهَدْمَ وَ الْجُنُونَ؛ وَعَدَّ سَبْعينَ باباً مِنَ السُّوءِ؛ خداوند به وسيله صدقه و انفاق، دردهاى بيرونى و درونى، آتش سوزى، غرق شدن، ماندن زير آوار و ديوانگى را از انسان دفع مى‏كند. سپس راوى مى‏گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله هفتاد نوع درد و بلا را برشمرد كه به وسيله صدقه دفع مى‏شود».[46]

قطعاً فرموده پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله گزافه و مبالغه نيست؛ به واقع همه اينها از آثار صدقه و انفاق است و اگر اين سنت اسلامى احيا شود، بسيارى از مشكلات اجتماعى حل مى‏شود.[47]

سخن آخر: (نیکوکاری حرکت در مسیر انبیاء و اولیاست)

اين بحث را با حديثى از امام صادق عليه السلام پايان مى‏دهيم. آن حضرت فرمود: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ خَصَّ الانْبِياءَ عليهم السّلام بِمَكارِمِ الاخْلاقِ، فَمَنْ كانَتْ فيهِ فَلْيَحْمَدِ اللهَ عَلى ذلِكَ وَمَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلْيَتَضَرَّعْ اِلَى اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْيَسْأَلْهُ اِيّاها، قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِداكَ وَما هُنَّ؟ قالَ: هُنَّ الْوَرَعُ، وَالْقَناعَةُ، وَالْصَبْرُ، وَالشُّكْرُ، وَالْحِلْمُ، وَالْحَياءُ، وَالسَّخاءُ، وَالشَّجاعَةُ، وَالْغِيرَةُ وَالْبِرُّ، وَصِدْقُ الْحَديثِ، وَاَداءُ الامَانَةِ؛ خداوند متعال پيامبران را به فضايل اخلاقى آراست. كسى كه اين فضايل در او باشد خدا را بر آن سپاس گويد و كسى‏كه نداشته باشد به درگاه خداوند متعال تضرع كند و آن‏ها را از او بخواهد. راوى مى‏گويد: عرض كردم: فدايت شوم، اين مكارم اخلاق كه فرموديد چيست؟ فرمود: ورع، قناعت، صبر، شكر، حلم، حيا، سخاوت، شجاعت، غيرت، نيكوكارى‏، راستگويى و اداى امانت است».[48]

آرى كسى كه اين اوصاف دوازده‏گانه را داشته باشد به يقين انسان كامل و برجسته و در خط انبيا و اولياست‏.[49]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

1. اسلام و كمك هاى مردمى

2.تفسیر نمونه

3. پيام امام امير المومنين عليه السلام

 

[1] اخلاق در قرآن، ج‏2، ص391.

[2] اسلام و كمكهاى مردمى، ص91.

[3] مجمع البيان، ج 1 و 2، ص 385؛ (اسلام و كمكهاى مردمى، ص91).

[4] بحارالانوار، ج 97، ص 125؛ (گفتار معصومين(ع)، ج‏2، ص216).

[5] نهج البلاغه، خ 110؛ (گفتار معصومين(ع)، ج‏2، ص216).

[6] اسلام و كمك هاى مردمى، ص91.

[7] برگزيده تفسير نمونه، ج‏4، ص62.

[8] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص59.

[9] تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 354.

[10] بحارالانوار، ج 68، ص 395؛ (اخلاق در قرآن، ج‏3، ص146).

[11] سفينة البحار، ج 2، ص 23 ماده صدقه؛ (تفسير نمونه، ج‏18، ص208).

[12] به نقل از كتاب سفينةالبحار؛ (يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)، ص85).

[13] سفينة البحار، ص 489؛ (يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)، ص132).

[14] يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)، ص132.

[15] همان، ص85.

[16] اسلام و كمك هاى مردمى، ص57.

[17] همان.

[18] تفسير نمونه، ج‏2، ص354.

[19] اسلام و كمك هاى مردمى، ص57.

[20] گفتار معصومين(ع)، ج‏1، ص124.

[21] نهج البلاغه، ح 146؛ (اسلام و كمك هاى مردمى، ص63).

[22] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏13، ص184.

[23] تفسير فى ضلال القرآن، ج 1، ص 276؛ (تفسير نمونه، ج‏2، ص38).

[24] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏13، ص184.

[25] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص59.

[26] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج‏1، ص335.

[27] تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 354؛ (تفسير نمونه، ج‏18، ص208).

[28] بحارالانوار، ج 68، ص 395؛ (اخلاق در قرآن، ج‏1، ص59).

[29] دائرة المعارف فقه مقارن، ج‏2، ص126.

[30] همان.

[31] همان.

[32] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص165.

[33] اسلام و كمك هاى مردمى، ص53.

[34] سورۀ سبأ، آيه 39؛ (گفتار معصومين(ع)، ج‏1، ص121).

[35] گفتار معصومين(ع)، ج‏1، ص121.

[36] اسلام و كمك هاى مردمى، ص54.

[37] تفسير مجمع البيان، ذيل آيه 39 سوره سبأ؛ (گفتار معصومين(ع)، ج‏1، ص121).

[38] تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 340؛ (گفتار معصومين(ع)، ج‏1، ص121).

[39] تفسير نمونه، ج‏2، ص371.

[40] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏14، ص731.

[41] بحارالانوار، ج 69، ص 195، ح 18؛ (پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏13، ص465).

[42] کافی، ج2، ص 459، ح 1. اين حديث شريف از امام سجاد على بن الحسين عليه السلام نيز نقل شده است.( همان، ح 4)؛ (پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏14، ص731).

[43] مثال هاى زيباى قرآن، ج‏1، ص123.

[44] سفينة البحار، ماده« صدقة»؛ (تفسير نمونه، ج‏18، ص208).

[45] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏4، ص628.

[46] وسائل الشيعه، ج 6، ابواب الصدقه، ب 9، ح 1؛ (مثال هاى زيباى قرآن، ج‏1، ص132).

[47] مثال هاى زيباى قرآن، ج‏1، ص132.

[48] كافى، ج 2، ص 56، ح 3.

[49] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏15، ص326.

captcha