اهميّت علم و دانش به گونه ای است که می توان آن را حيات قلب آدمى دانست [1] در اهميت علم ، همين بس كه طبق صريح آيات قرآن مجيد، چيزى كه سبب [2]فضيلت آدم بر فرشتگان شد و مسجود آن ها گرديد علم و دانشى بود كه خداوند به آدم براثر استعدادش داد.[3]
ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند؛ اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن تعليم و تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات قرآن مجيد و روايات اسلامى آمده است؛ تنها ناظر به علوم دينى است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود.ولى اين اشتباه بزرگى است؛ زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت علم و تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود.[4]
در این بین دانشگاه و حوزه دو نهاد مهم آموزشی و دانشی هستند که هرکدام ساز و کارهای مخصوص به خود را دارند[5]لیکن مسئله وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مهم است و این وحدت از قرن ها قبل وجود داشته و شیخ بهایی هم عالم دینی بوده و هم عالم دانشگاهی و این دو نهاد در هم ادغام بودند، ولی غربی ها آن را کاملا جدا ساخته و در زمان طاغوت ساختار علمی دانشگاه به سوی دانش غربی سوق داده شده است.[6]
اگر چه در زمان رژیم پهلوی، حوزه و دانشگاه را مقابل هم قرار دادند اما به شکرخدا در انقلاب اسلامی، حوزه و دانشگاه دست به دست هم دادند تا انقلاب به ثمر رسید. [7]
لذا باید به نزدیکی حوزه و دانشگاه اهمیت داد چرا که اگر این دو از همدیگر دور باشند، سوء ظن ایجاد می شود و وزارت علوم و دیگر نهادهای مسئول باید برای وحدت حوزه و دانشگاه برنامه ریزی داشته باشد.[8]
وحدت معرفتی؛ مهمترین رهیافت وحدت حوزه و دانشگاه
البته منظور از وحدت میان حوزه و دانشگاه وحدت معرفتی است ، یعنی تحقق ساختار معرفتی علم در حوزه و دانشگاه که به يك مشت اصطلاحات يا روابط مادى در ميان اشياء، و به اصطلاح «علوم رسمى» منحصر نشود، بلكه معرفت و آگاهى خاصى ایجاد شود كه انسان را به «قنوت» يعنى اطاعت پروردگار، و ترس از دادگاه او و اميد به رحمت خدا دعوت مى كند، اين است حقيقت علم، و علوم رسمى نيز اگر در خدمت چنين معرفتى باشد علم است، و اگر مايه غرور و غفلت و ظلم و فساد در ارض شود «قيل و قالى» بيش نيست.[9]
لذامعتقدیم که ساختارحوزه نباید به سمت دانشگاهی شدن پیش رود.[10] بلکه سیاستگذاران فرهنگی کشور باید فاصله حوزه و دانشگاه را محدود کنند که این موضوع آثار و برکات مهمی را بههمراه دارد چون وحدت این دو مجموعه خیر و برکات بسیار خوبی برای جامعه دارد.[11]
سرمایۀ عظیم انسانی حوزه و دانشگاه؛ مهمترین عامل اقتدار نظام اسلامی
بی شک سرمایه انسانی مهمترین سرمایه هر کشور است و منابع زیرزمینی و امکانات دیگر در درجات دیگر قرار دارند.[12] از تجربه كشورهاى پيشرفته مى توان به اين حقيقت پى برد كه جوامعى كه به كيفيت نيروى انسانى توجه كرده و افرادى شايسته، متخصّص و با مهارت تربيت نموده اند، در جنبه هاى مختلف به پيشرفت دست يافته اند.[13]،[14] البته بهره گیری از نیروی انسانی باید بر بر محور علم استوار شود ؛ لذا هر کشوری که مراکز علمی و معرفتی قوی داشته باشد، پیشرفته کرده و موفق شده است. غربیها درباره علوم فعالیتهای زیادی کردهاند و بر اثر این فعالیتها نیز موفقیتهایی هم کسب کردهاند.[15]
اینچنین است که کشورهای دارای منابع انسانی قوی ؛ در دنیا پیشرو هستند، در حالی که کشورهایی که منابع زیرزمینی قوی دارند ولی دارای منابع انسانی ضعیف هستند و یا در علم گرایی در مرحلۀ ضعیفی قرار دارند، به جایی نمیرسند، کشور ژاپن از نظر منابع زیرزمینی ضعیف بوده ولی از نظر منابع انسانی و رویکرد علمی قوی است، بنابراین منابع انسانی حرف اول را در کشورها میزند.[16]
از سوی دیگر جوانان در اولویت منابع انسانی قرار دارند،جوانان در اختیار حوزه ها و دانشگاهها هستند، بنابراین سرمایه اصلی جامعه به آن دو نهاد مهم دانشی تحویل داده شده است، حوزه و دانشگاه باید آنها را پرورش دهند و به متن جامعه آورند، این مسئله حساسیت آن دو نهاد مهم را روشن میسازد.[17]
هم چنین وجود نهادهای مهم معرفتی از ضروریات هر کشور به شمار می آید ؛اینچنین است که می گوئیم حوزه و دانشگاه مبدا خدماتی بوده و خواهد بود.[18] لذا سرمایه عظیمی دست حوزه های علمیه و وزارت علوم داده شده است و باید از این سرمایه به خوبی نگهداری شود تا به ثمرهای بیشتر برسد و اگر استفاده مناسبی از این ظرفیت شود، جامعه از جهت های زیادی بی نیاز می شود.[19]
به عنوان نمونه ژاپن و آلمان در جنگ دوم جهانی ویران شدند اما چون انسان های حسابی داشتند بعد از مدت کوتاهی سر پا ایستادند و الان از مهم ترین کشورهای دنیا هستند.[20]
شهيد مطهري و شهید مفتح؛ اسوه وحدت حوزه و دانشگاه
بی شک ورود شهيد مطهري و شهيد مفتح به دانشگاه؛ پيوند عمیق حوزه و دانشگاه را به همراه داشته است؛ از این رو لازم است ابعاد شخصیتی آن دو شهید والامقام براي دانشآموزان و دانشجويان بيان شود. [21]
ورود شهيد مطهري و شهيد مفتح به دانشگاه ، زمينهساز تحول عظيم در وحدت حوزه و دانشگاه شد و گروه زيادي از دانشجويان و جوانان به طرف مسايل اسلامي گرايش پيدا كردند و پيوند حوزه و دانشگاه اینگونه رقم خورد.[22]
گفتنی است در آغاز اسلام حوزه و دانشگاه يكي بودند و در كنار مدارس ديني، به علوم جديد نیز اهتمام داده می شد. شيخ بهايي، خواجه نصير طوسي و بوعلي سينا در هر دو رشته تخصص داشتند، ولي در گذشت زمان به وسيله طاغوتيان حوزه و دانشگاه از هم جدا شدند، ولي با وجود شهيد مطهري و شهيد مفتح اين دو نهاد دوباره به يكديگر نزديك شدند.[23]
ضرورت پیوند معرفتی حوزه و دانشگاه
اسلام برای علم و دانش هیچ حد و مرزی قائل نیست، از نظر زمانی، مکانی و مقدار این امر صادق است، زیرا دانش گمشده مؤمن است[24]. در آموزه های اسلامی ؛ برای علم آموزی نمی توان وطنى قائل شد؛ لذا اسلام به حكم «اطلبوا العلم و لو بالصين » و «اطلبوا العلم و لو بسفك المهج و خوض اللجج»، مسلمانان را به دنبال آن مى فرستد، هر چند در دور افتاده ترين نقاط جهان، يعنى چين، و با پرداختن هر گونه بها در اين [25]راه حتى خون قلب باشد.[26]
از سوی دیگر در زمان کنونی اسباب فساد افزایش یافته و در مقابل آن ما باید عقاید دینی و فرهنگی خود را تقویت کنیم تا بتوانیم در مقابل آنها ایستادگی کنیم.[27] لذا وقتی دشمن میخواهد با آفات و آلودگی بر دانشگاه ما راه پیدا کند تا از این آلودگیها حمایت کند؛ ما نباید بگذاریم که آن قسمت از فرهنگ فاسق غرب بر دانشگاه ما تسلط پیدا کند.[28] لیکن تأسف آور است که فرهنگ غربی بر دانشگاهها حاکم است؛حال مهمترین راهبرد این است که آن دانش را به فرهنگ اسلامی تبدیل کنیم و فرهنگ غربی را از علوم دانشگاهی خارج کرده و علوم را با فرهنگ اسلامی آمیخته کنیم، این امر برای کشور مفید است.[29]
بی تردید اگر این علوم به همان شکل غربی باشد ما را زیر سلطه آنها میبرد، بنابراین برنامهریزی باید به این سمت و سو حرکت کند.[30]
در تشریح ضرورت پیوند معرفتی حوزه و دانشگاه باید گفت در دورهای که علما و بزرگان ما قدم به عرصهی وجود گذاشتند، اروپا در تاریکی قرون وسطی فرو رفته بود و علمای علوم تجربی و آزمایشگاهی خود را به بند میکشید و آنها را مرتد میدانست و دانشمندان ما بودند که در کنار علمای دینی پرورش مییافتند؛ لذا باید تاریخ علم اسلام را از ابتدای آن تدوین کرده و در دانشگاهها تدریس کنیم.[31]
اگر جوانان پیشینه علمی و تاریخی اسلام را بدانند اعتماد به نفس لازم برای ایجاد نوآوری و ابتکار و خلاقیت در آنان به وجود خواهد آمد.[32]
برنامهی سالم، کتاب درسی سالم، استاد که برنامههای سالم را آموزش دهد و امور جانبی که از لحاظ دینی و معرفتی به تقویت دانشجویان بپردازد از جمله ضروریاتی است که در دانشگاهها نباید فراموش شود.[33]
تعامل حوزه و دانشگاه؛ زمینه ساز تقویت وحدت
نظام ما جمهوری اسلامی است. جمهوریت حضور مردم در تمام صحنههاست و اسلام هم باید در کنار آن وجود داشته باشد.[34] در این زمینه باید دانست مسائل فراوان مثبت و منفی در دانشگاهها و حوزه ها وجود دارد، که در این موضوع باید سعی شود، بخش مثبت آن در هر دو نهاد افزایش یابد[35].
باید تأکید کرد در دانشگاه مسایل اسلامی به صورت بنیادین وجود دارد و بیشترین مشکلات مربوط به روبناست.[36] منشأ این چالش را باید در زمانی جستجو کرد که ساختار دانشگاه به ایران آمد؛ طبعا دست ما به سمت غربیها دراز شد،[37] غربیها فرهنگ فاسدشان را در کتابهایشان جاسازی و به جوانان ما تزریق کردند.لذا کتابهایی هست که ترجمه خارجی است و شاید کتاب خوبی هم باشد، اما باید بررسی شود تا نکات انحرافی در آن وجود نداشته باشد.[38]
نتیجۀ این سیکل معیوب این است که نخبگان پس از تحصیل در کشور ، وقتی زمان شکوفایی آنها که میشود به بهانههایی به خارج از کشور میروند و از آنها استفاده میکنند. در حالی که اگر ساختار علمی کشور و نیز مبانی مذهبی در دانشآموزان و دانشآموختگان تقویت شود، این اتفاق نمیافتد.[39] اگر تقید مذهبی، دینی و اخلاقی وجود نداشته باشد، افراد از هر عاملی برای دستیابی به مسائل مادی استفاده میکنند.[40]اینها سرمایه جامعه ما هستند و نباید این استعدادها از بین برود.[41]
دانشگاهها نیز باید مستقل باشند اگر دانشگاه وابسته به غرب باشد، ضررش بیشتر است.[42] به ویژه آنکه باید بدانیم در گذشته دانشگاههای اسلامی، بسیار پیشرفتهتر از دانشگاههای غربی بودند. لذا پیشرفت علوم اسلامی در گذشته، متوقف شدن آن و علل این توقف باید در دانشگاهها تدریس شود[43].
راهبرد مشترک برای حل مسائل جامعه؛ نمود اصلی وحدت حوزه و دانشگاه
پيوند پژوهش های اجتماعى، تاريخى و تربيتى در حوزه و دانشگاه منطبق با مسائل روز، از ديگر راهکارهای وحدت معرفتی میان حوزه و دانشگاه است. لذا در ساختاری علمی این دو نهاد مهم دانشی باید سعی شود با آنچه امروز مورد نياز است تطبيق داده شود و به اصطلاح، «به روز» و «كاربردى » عرضه گردد.[44]
از این رو علم نافعی که باید مورد توجه حوزه و دانشگاه باشد، علمی است که درد مردم را دوا می کند و باید مورد توجه قرار گیرد.[45]
بر این اساس دانشگاه ها و حوزه ها نباید سراغ علوم تشریفاتی بروند، امروز برخی از علوم در حوزه ها وجود دارد که چندان نیازی به آن وجود ندارد، سابقا در حوزه ها مطول را می خواندند و ما گفتیم که علم بلاغت برای رسیدن به احکام به صورت فشرده و مختصر لازم است، ما علومی را می خوانیم که به فقه، اصول و عقاید برسد اما فنون بلاغت مطول به درد حوزه نمی خورد.[46]
در علوم موجود نیز برخی بخش های آن مفید نیست، باید بخش های غیر مفید را حذف کرد، به دانشگاه و حوزه سفارش می کنیم که به سراغ علم مفید بروند و هر علمی را در حد ضرورت و نیاز دنبال کنند.[47]
در این زمینه باید فیلترهایی از سوی سیاستگذاران علمی، دانشگاهی و حوزوی برای تصفیه کردن علوم دانشگاهی و حتی حوزوی ایجاد شود و موارد کاربردی در دستور کار قرار گیرد، زیرا مسائل غیرکاربردی مشکلی از جامعه را حل نمیکند.[48]
وحدت حوزه و دانشگاه در گرو تولید علم و نظریه
حوزه و دانشگاه باید به دنبال تولید علم باشند، ترجمه کردن آثار دیگران خوب بوده اما افتخار نیست بلکه باید تولید علم کرد، مرحوم شیخ بعد از مرحوم صاحب جواهر تولید علم کرده است و ما نباید بگوییم شیخ انصاری مرد بسیار بزرگی بوده است و دیگر نباید کاری کرد.[49]
بنده از تعابیراتی همانند خاتم المجتهدین و خاتم المحدثین که برخی انجام می دهند خوشم نمی آید، برخی برادران درباره برخی محدثین معروف کتاب چاپ کردند و درشت نوشتند که خاتم المحدثین در حالی مجتهدین و محدثین دیگر هم می آیند و این حرف درست نیست.[50]
لذا این رفتار در دانشگاه و حوزه درست نیست بلکه ضمن توجه به بزرگان باید فکر و تولید علم کرد و نباید گفت که کار تمام شده است، بنابراین باید دنبال تولید علم و علوم نافع بود.[51]
باید به گونهای برنامهریزی شود که به سمت تولید علم و جبران عقب ماندگی در زمینه تولید علم برویم[52] البته تولیدعلم در حوزه و دانشگاه به جمع آوری مطالب نیست بلکه باید به نیازها و مسائل مستحدثه و شبهات پاسخ داد.[53]
تحول در علوم انسانی؛ رمز وحدت حوزه و دانشگاه
ضرورت تحول در علومانسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. در غیر علومانسانی هم شاید فرهنگ غربی جاسازی شود، اما علومانسانی مهمتر است و باید پالایش و مراقبت شود.[54]
از دیگر سو باید رابطهی حوزه و دانشگاه قویتر از گذشته باشد؛ در این میان حوزهی علمیه با داشتن چهارصد پژوهشگاه در علوم مختلف میتواند کمک خوبی برای دانشگاه در زمینهی علوم انسانی باشد.[55]
تحقق این مهم اینگونه است که باید نهضت علمی اسلامی قرون گذشته مدون و در دانشگاهها تدریس شود تا به خودباوری و اعتماد به نفس دست پیدا کنیم و به نقش تولید کنندگی خود بازگردیم و مصرف کننده نمانیم[56].
اگر علوم انسانی را از غرب می گیریم باید از طرف دیگر فرهنگ اسلامی بدهیم تا به تحول در علوم انسانی رهنمون شویم ؛ وگرنه غربی ها فرهنگ مادی خود را در ساختار علمی کشور جانمایی می کنند. [57]
آری باید جلوی نفوذ افکار مادی گری غرب را در علوم انسانی گرفت ؛ هدف این است که کتابهای علوم انسانی، مقالات و برنامههای که سالیان سال انجام میشود در مرحله اول پالایش شوند و بعد برنامهریزی شود که از نفوذ مجدد این افکار جلوگیری شود.[58]
برای اینکه توجه داشته باشیم، تفکر مادی گرای غرب در علوم انسانی از چه زمانی در کشور ما نفوذ کرده، کتابهای درسی دانشگاهها را در علوم انسانی قبل از انقلاب اسلامی بررسی کنید.[59]
بدین ترتیب تلفیق علوم اسلامی با علوم انسانی می تواند از طریق بررسی کتاب هایی که از غرب ترجمه می شود به خوبی صورت گیرد[60].
وحدت حوزه و دانشگاه به مثابۀ قلب ملت
هر وقت نام حوزه و دانشگاه را در کنار هم می بینیم به آن افتخار می کنیم، زیرا دشمنان در صدد ایجاد فاصله و گسل های معرفتی میان حوزه و دانشگاه هستند.[61]حال آنکه حوزه و دانشگاه قلب ملت است و این قلب نباید بیمار شود.[62]
لذا به طور دائم مراقب هستیم، در حوزه ها و دانشگاهها چه میگذرد، هر قدم مثبت خوشحالی را به همراه دارد؛ باید همواره به جلو حرکت کرد و فاصله میان حوزه و دانشگاه کاهش پیدا کند، هر چه این فاصله کمتر شود، بار مثبت به همراه دارد.[63]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 5 ؛ ص470.
[2] همان ؛ ج 14 ؛ ص387.
[3] همان؛ ص 388.
[4] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص252.
[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سومین اجلاسیه اساتید مراکز تخصصی حوزه؛ 13/3/1395.
[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای ستاد پنجمین هم اندیشی وحدت حوزه و دانشگاه؛25/9/1386.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛4/3/1395.
[8] همان.
[9] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 4 ؛ ص214.
[10] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سومین اجلاسیه اساتید مراکز تخصصی حوزه؛ 13/3/1395.
[11] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[12] همان.
[13] سرمايه گذارى در نيروى انسانى و توسعه اقتصادى، محمود متوسلى، ص 24.
[14] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص237.
[15] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای هیاترئیسه دانشگاه آزاد اسلامی؛29/7/1396.
[16] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[17] همان.
[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ديدار جمعي از مسئولان سازمان آموزش و پرورش استان قم؛11/2/1385.
[19] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛4/3/1395.
[20] همان.
[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ديدار جمعي از مسئولان سازمان آموزش و پرورش استان قم؛11/2/1385.
[22] همان.
[23] همان.
[24] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[25] مناظرات تاريخى امام رضا عليه السلام با پيروان مذاهب و مكاتب ديگر ؛ ص21.
[26] همان؛ ص 22.
[27] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و هیات رییسه و مدیران ارشد دانشگاه پیام نور؛25/8/1387.
[28] همان.
[29] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[30] همان.
[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و هیات رییسه و مدیران ارشد دانشگاه پیام نور؛25/8/1387.
[32] همان.
[33] همان.
[34] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای هیاترئیسه دانشگاه آزاد اسلامی؛29/7/1396.
[35] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و هیات رییسه و مدیران ارشد دانشگاه پیام نور؛25/8/1387.
[37] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای هیاترئیسه دانشگاه آزاد اسلامی؛29/7/1396.
[38] همان.
[39] همان.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[41] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای هیاترئیسه دانشگاه آزاد اسلامی؛29/7/1396.
[42] همان.
[43] همان.
[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 15 ؛ ص747.
[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛10/8/1396.
[46] همان.
[47] همان.
[48] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.
[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛10/8/1396.
[50] همان.
[51] همان.
[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛4/3/1395.
[53] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید حوزههای علمی؛18/6/1391.
[54] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای هیاترئیسه دانشگاه آزاد اسلامی؛29/7/1396.
[55] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و هیات رییسه و مدیران ارشد دانشگاه پیام نور؛25/8/1387.
[56] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛4/3/1395.
[57] همان.
[58] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم اختتامیه سومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی؛12/8/1394.
[59] همان.
[60] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر علوم، تحقیقات و فناوری؛4/3/1395.
[61] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای ستاد پنجمین هم اندیشی وحدت حوزه و دانشگاه؛25/9/1386.
[62] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی علی بن موسیالرضا (علیه السلام)؛31/5/1393.
[63] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون حقوقی و امور مجلس وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، معاون فرهنگی اجتماعی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کل کشور ؛10/6/1395.