امروز تمام جهان اسلام از اهانت غربىها به پيامبر عظيمالشأن اسلام خشمگيناند و موج نفرت و انزجار از اهانت مجله فرانسوى كه دولتمردان غربى از آن حمايت كردهاند همه جا را فرا گرفته است.
جريان چنين بود كه گروهى از تكفيرىهاى دستپرورده غرب به فرانسه رفتند و دست به جنايتى زدند كه همه ما آن را شديداً محكوم مىكنيم. ترور در هر لباسى و براى هر گروهى محكوم است ولى رجال سياسى غرب به جاى اينكه سرچشمه را بخشكانند و اجازه ندهند به گروه كوچك تكفيرى كمك شود تا به زودى نابود شوند ورق را برگرداندند و دست به ماجراجويى زدند، مسأله تبديل به مقابله با جهان اسلام شد و به پيامبر گرامى مسلمين اهانت كردند و هر روز بر لجاجت خود افزودند و نسخه بيشترى از اين روزنامه توهينكننده را چاپ كردند و منتشر ساختند و نام آن را حمايت از آزادى بيان گذاشتند.
در حالى كه مىدانيم كمترين نشان انسانيت اين است كه به ديگران آزار نرسانيم و نيز مىدانيم اهانت به پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله وسلم) خنجرى است كه به قلب مسلمين فرو مىرود، آيا فرو كردن خنجر به قلب مسلمين جهان مفهوم آزادى بيان است؟! اگر كسى كمترين احساس انسانى داشته باشد به خود اجازه چنين كارى را مىدهد؟!
حتى هنگامى كه پاپ اعظم شجاعانه از اين كار نهى مىكند حرف او را كنار گذاشته و مىگويند ما به توهين خود ادامه مىدهيم.
حقيقت اين است كه سياستمداران غربى عقل سياسى ندارند و الا به اين سادگى خود را به سبب جنايت گروه كوچكى با جهان اسلام درگير نمىكردند و به جاى فكر منطقى به ماجراجويى نمىپرداختند.
اين دولتمردان فرزندان همان كسانى هستند كه با ماجراجويى جنگ جهانى اوّل و دوم را به راه انداختند، كشورهاى خود را ويران و دهها ميليون كشته و دهها ميليون مجروح و معلول به جاى گذاشتند.
خوب است كمى فكر كنند، معنى صحيح آزادى بيان را بفهمند و دست از ماجراجويى بكشند و از مسلمانان جهان عذرخواهى كنند و جهان را به بىثباتى و ناآرامى نكشانند.
والسلام على من اتبع الهدى