نظر به اینکه در برخی از ابواب فقهی از واژه ناموس استفاده و آثار مهمی نیز بر آن بار شده لکن تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نشده و مصادیق واژه مذکور نیز روشن نمی باشد به نحوی که بین پژوهشگران و قضات در این خصوص اختلاف نظر و تفاوت رویه وجود دارد و برخی شمول آن را فقط نسبت به درجات و طبقات خاصی از اقربا و مخصوص بستگان اناث دانسته و برخی نیز بالعکس؛ لذا موجب امتنان خواهد بود تا نظر آن جناب مستطاب در خصوص معنا و مفهوم واژه ناموس و قلمرو و مصادیق آن مورد استفاده قرار گیرد.
فرد با ایجاد رابطه نامشروع علنى با زن شوهردارى در مدّت طولانى و بطور مکرّر، باعث برانگیخته شدن احساسات و غیرت همسر و برادر آن زن شده است; آنان در صدد شناختن شخص مزبور برآمده که اتّفاقاً شخص مزبور به امید به دام انداختن صیدى جدید و به نیّت زنا به منزل آن زن آمده و به دست شوهر و برادر آن زن گرفتار مى شود، على رغم این که قصد کشتن مشارٌالیه نبوده، بلکه قصد، تحویل به مراجع ذیصلاح بوده است; ولى در نهایت به لحاظ شدّت ضربات وارده وى به قتل مى رسد حال با توجّه به این که (او را مهدورالدّم مى دانسته اند و) فساد اخلاقى مقتول در موارد متعدّد و این مورد احراز شده و مقتول نیز از شوهردار بودن آن زن، اطّلاع داشته و خود باعث اغفال و گمراهى او شده است. حال قتل از چه نوع قتلی به حساب می آید و حکم ضاربین فوق (که شامل 6 مرد و یک زن مى باشند) چه می باشد؟