زوجهای در دوران عقد متوجّه بیمارى روحى و عصبى صعبالعلاجی در همسرش میگردد، بهگونهای که عوارض بیمارى (شوکهای عصبى، ضعف شدید جسمى، بیثباتی شخصیتی، نابینایى موقّت، غش و مانند آن) زندگى را براى وى مخاطرهآمیز ساخته است. حال، نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترک و ضرورت درمان طولانى چندساله و نبودن عزم جدی بر معالجه در زوج و خانواده وى، آیا زوجه در چنین شرایطى شرعاً میتواند درخواست طلاق نماید؟ و در صورت جدایى آیا پرداخت مهریّه و نفقه بر عهده زوج است؟
زوجه در دوران عقد متوجّه بيمارى روحى و عصبى صعبالعلاجی در همسرش میگردد، بهگونهای كه عوارض بيمارى زندگى را براى وى مخاطرهآمیز ساخته است. نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترك و ضرورت درمان طولانى چندساله و نبودن عزم جدی بر معالجه از سوى زوج و خانوادهاش، آيا زوجه میتواند نكاح را فسخ نموده، يا درخواست طلاق كند؟
هرگاه زوجه از ايفاى وظايف زوجيّت خوددارى نمايد، ناشزه بوده ومستحقّ نفقه نخواهد بود. حال اگر شوهر از انجام وظايف زوجيّت سرباز زند، به گونه اى كه زوجه اش را معلّقه قرار دهد، بفرماييد: آيا مىتوان حكم به نشوز زوج كرد؟
شخصی بیش از ده سال است که به دلایل زیر قصد طلاق همسرش را دارد:
الف) عدم تمکین، ب) خروج بدون اذن از منزل و حتّى از شهر در موارد غیر ضرورى، ج) اقدام به آبرویزى و هتک حرمت بنده در جامعه، د) تهمت هاى ناروا، و) تهدید به مسموم نمودن، هـ) نامشروع قلمداد کردن صیغه ازدواج؛ ولی قانون نیز توجّهى به آن نکرده است آیا شخص می تواند خود صیغه طلاق را بخواند؟
زنی بدون هیچ عذر شرعی منزل شوهر را ترک کرده و سپس از صحبت کردن با وی امتناع نموده و شوهر مجبور شده که برای انتقال حرف هایش از پیامک یا نامه استفاده کند، اگر در اینصورت برای برخورد با اعمال خودسرانه زن حرف تند یا توهینی در این پیامک ها یا نامه ها گفته شود آیا این امر می تواند ملاک عسر و حرج برای زن باشد؟ و آیا نامه های خصوصی که بین زن و شوهر رد و بدل شده و مخاطب آن فقط خودشان می باشند، می تواند ملاک دادگاه برای صدور حکم طلاق زن قرار گیرد؟
دادگاه خانواده با توجه به توافق زوجین، رأی به طلاق توافقی صادر نموده است که با بذل کامل مهر از ناحیه زوجه نوع آن خُلع تعین گردیده است؛ حال زوج با وجود پذیرش و موافقت اولیه با طلاق در دادگاه، حاضر به حضور در دفترخانه نمی باشد خواهشمند است اعلام نمائید اگر دادگاه در راستای اعمال بند (ب) از ماده واحده قانون تعین مهلت گواهی عدم امکان سازش طلاق دهد آیا از منظر دیدگاه فقهی حضرتعالی ایرادی وارد است یا الحاکم ولی الممتنع در خصوص طلاق توافقی نیز حاکم است؟
چنانچه برابر مقرّرات شرع و قانون براى غایب مفقودالاثر، حکم طلاق صادر گردد زوجه باید به میزان عدّه وفات عدّه نگهدارد و هرگاه زوج قبل از انقضاى عدّه بازگردد، حقّ رجوع دارد. حال اگر زوجه مطلّقه غایب مفقودالاثر، یائسه یا غیر مدخوله باشد و زوج در حین عدّه مراجعت نماید، آیا باز هم زوج حقّ رجوع دارد؟
زوجه طلاق خلعی نوبت اول در زمان عده طلاق به دفترخانه محل اجرای طلاق مراجعه و تقاضای رجوع نموده که این رجوع توسط دایره اجرای ثبت، بعد از تاریخ عده شرعی به زوج ابلاغ شده است؛ آیا این رجوع مؤثر می باشد؟
حاكم دادگاه بر اساس درخواست زوجه، و به لحاظ عسر و حرج وى، و با عنايت به استنكاف شوهر از طلاق، قصد صدور حكم طلاق دارد، بفرماييد :
الف) چنانچه زوج بذل از طرف زوجه را قبول ننمايد، آيا حاكم مىتواند مالى را كه زوجه بذل مىكند به هر مقدارى كه باشد ولو بسيار اندك قبول نمايد؟
ب) آيا زوجه مىتواند نفقه ايام گذشته خود را به عنوان مال مورد بذل، تعيين نمايد؟
ج) آيا زوجه مىتواند نفقه ايام عدّه را به عنوان بذل تعيين كند؟
د) آيا زوجه مىتواند ضمن مطالبه مهريّه، مالى كمتر از مهريّه را براى بذل تعيين كند؟
هـ) چنانچه زوجه از بذل خوددارى كند آيا حاكم دادگاه وظيفه دارد حكم به طلاق دهد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آيا نوع طلاق بائن است يا رجعى؟
هرگاه زنى كه طلاق خلع يا مبارات داده شده در آخرين روز يا روزهاى عدّه به ما بذل رجوع كند، و به مرد اطّلاع ندهد، يا به محضر اعلام كند ولى فرصت ابلاغ اين اعلام به شوهر نباشد، و عدّه سپرى شود، با توجه به اين كه براى شوهر عرفاً امكان استفاده از حقّ رجوع به نكاح نمىباشد، آيا رجوع زن اثر شرعى دارد؟
اگر پدر زوجه بالغه رشيده به زوج بگويد: «زوجه را طلاق بده، و از مهر معاف هستى» و بر همين اساس زوج وى را طلاق بدهد، آيا طلاق رجعى است؟ آيا پدر ضامن چيزى هست؟
در مورد طلاقی که توسط عاقد جاری شده، چنانچه زوج شهود را عادل نداند آیا طلاق مزبور برای زوج هم معتبر است؟ ( به این معنی که اگر این زن همسر چهارمش بوده، آیا می تواند در این حالت همسر دیگر برگزیند ؟)
با توجّه به اطلاق مادّه 1133 قانون مدنى که مى گوید: «مرد هر وقت بخواهد، مى تواند همسر خود را طلاق دهد»؛ بعضى از محاکم همان طور که طلاق بى دلیل زوجه را رد مى کنند، در مورد در خواست زوج نیز همین حکم را صادر مى نمایند؛ آیا این مطلب با اختیارات مطلق زوج طبق روایت مشهور نبوى «اَلطَّلاقُ بِیَدِ مَنْ اَخَذَ بِالسّاقِ» منافات ندارد؟
اگر زنی از شوهر خود کراهت داشته باشد و حاضر به بخشیدن مهریه به وی باشد آیا بر شوهر واجب است که او را طلاق دهد؟ یا این که شوهر می تواند مالی بیش از مهریه طلب کند تا احتمالا پرداخت آن برای زن مشکل شود و در عمل بدین طریق طلاق ناممکن گردد؟
لطفاً نظر مبارك خويش را در خصوص اين مسأله كه اگر زوج در هنگام ازدواج جهيزيه زوجه را از مال خودش تهيه نمايد. آيا در موقع طلاق زوجه حقّ مطالبه و استرداد چنين جهيزيه اى را دارد يا خير، بيان فرماييد.
مردى زوجه اش را طلاق مى دهد، و پیش از تمام شدن مدّت عدّه فوت مى کند. آیا زوجه باید عدّه وفات نگه دارد، یا همان عدّه طلاق را تمام کند؟ آیا در این مسأله فرقى میان طلاق رجعى و بائن، یا طلاق حامله و غیر حامله وجود دارد؟