اگر واقف یا تملیک کننده از یک مرجع و مجریان کارهاى مسجد (هیأت امنا) هرکدام از مرجع دیگرى تقلید مى کنند چنانچه این دو مرجع در مسائل وقف با هم اختلاف نظر داشته باشند کدام نظر باید عمل شود؟
شخصی جایى را براى عزادارى وقف کرده است که از درآمد آن عزادارى کنند و در زمان حیات، خود متولّى وقف بود و بعد از وفات او اداره اوقاف عدّه اى را به عنوان متولّى تعیین کرده است که اینها مدّعى هستند از طرف فقها هم مأذونند در حالى که معروف است که اینها آدمهاى موثّقى نیستند، آیا این اوقاف بر وقفیّت خود باقى هستند و باید زیر نظر حاکم شرع باشند یا تبدیل به مجهول المالک مى شوند چون که متولّى فعلى آنها غیر شرعى هستند؟
واقف در وقف نامه خود متولّی را فرزند ذکور نسل بعد از نسل معرفی نموده است پس از اولین فرزند ذکور، فرزند ذکور دیگری وجود نداشته که طبق وقف نامه متولّی شود. در این صورت چه کسی متولی وقف خواهد بود؟
شخصى در قبرستان عمومی دفن شده که به علت اینکه در سیر و سلوک معنوی گام برداشته طرفدارانى دارد و اخیراً به خاطر علاقه مندى به او بارگاهى بر روى قبر او نصب کرده اند که محلّ زیارت پیروان او شده است، حکم این کار چیست؟
وجوهى جهت خرید وسائل صوتى و مانند آن، براى مسجد جمع آورى شده است بعد از خرید وسایل مذکور، عدّه اى مى گویند: «قصد ما این بوده که این وسایل منحصر به مسجد نباشد، بلکه از آن وسایل در اعیاد مذهبى و عزادارى در خارج مسجد نیز استفاده کنند و عدّه اى مى گویند: ما پول را فقط جهت خرید وسائل صوتى به عنوان وقف براى مسجد داده ایم؛ حال کدام جهت مقدّم است؟
صفات اصلى براى صدق «ارشد بودن» به ترتیب اولویّت چیست؟ آیا مفهوم «رشد» نسبت به موارد و موضوعات مختلف، داراى قیود اضافه ترى مى باشد؟ مثلا در مورد سؤال، آیا خبره بودن در امر کشت و زرع را مى توان در مفهوم رشد دخالت داد؟
آیا منظور واقف در عبارت ذیل «ارشد سِنى» است یا «ارشد علمى»؟
« تولیت آن را رجوع فرموده اوّل این که با خودم مادام حیّاً و بعد از آن به سیّد غیاث الله که اسنِّ ارشد اولاد حضرت واقف است و بعد از آن به اسنّ ارشد ذکور اولاد واقف و بعد از آن به اسنّ ارشد ذکور اولاد اولاد نسلا بعد نسل و عقباً بعد عقب و اگر در طبقه عالى رشید نباشد در هر طبقه از نسل او که رشید باشد تولیت از آن او باشد ».
مطابق تبصره 6 ماده 96 قانون شهرداریها، کوچهها و پیادهروها و خیابانها و گورستانهای عمومى ملك عمومى محسوب شده و در مالکیت شهردارى قرار دارد؛ شهردارى به علّت متروکه شدن گورستان، مقدارى از آن را طبق ضوابط قانونى به افراد واجد شرايط واگذار نموده است، با عنايت به اینکه دليلى بر وقفيّت زمين گورستان نيست، بفرماييد كه اراضى مذكور وقف است، يا مالکیت شهردارى طبق قانون فوق صحيح است؟