هرگاه بنای ملکی موقوفه بر اثرِ گذشت زمان فرسوده و از بین رفته باشد و برای ایجادِ بنای موقوفه بانی وجود نداشته باشد و از زمین به تنهایی هیچگونه درآمدی نتوان کسب کرد، آیا میتوان برای احیای عرصهی موقوفه و کسب درآمد، زمین را به فردی اجاره داده تا مستأجر بر روی آن بنایی احداث نماید و درآمد حاصله از اجاره ی عرصه به مصرف مورد وقف برسد؟
پنج هکتار زمین در شهرجهت گورستان به شهردارى واگذار گردید، گرچه صیغه وقف خوانده نشده، امّا چند جنازه در آن زمین دفن گردیده است آیا مى توانیم جهت احداث بیمارستان شهر، از یک هکتار این زمین استفاده کنیم، یا زمین مزبور را براى امر فوق اجاره کنیم؟(با توجّه به این که در شهر بیمارستان وجود ندارد؛ امّا قبرستانهاى متعدّدى موجود است)
با پولى كه از مردم جمع آورى شده عمارتى كنار مسجد جهت بانوانى كه عذر شرعی دارند ساخته شده و آن را فاطميّه ناميده اند اما صيغه وقف بر آن خوانده نشده است؛ اكنون ساختمان وسيعى به نام حسينيّه جنب مسجد احداث شده است؛ نظر به اينكه خادم مسجد از نظر منزل مسکونی در مضيقه است آیا می توان آن عمارت قبلى را به او اختصاص داد؟
آيا نيروهاى بسيج مىتوانند در مساجدى كه زمين يا ساختمان و امكانات آنها وقفى است، مستقر شوند و از امكانات چنين مساجدى (مانند آب و برق ...)، براى بسيج استفاده کنند؟
شخصى در سال 1362 زمینى را به شکل زیر وقف کرده است: «اگر این زمین را ساختند، به عنوان
مسجد باشد، و اگر آن را نساختند، همچنان متعلّق به خودم باشد.» آیا وقف به این شکل صحیح
است؟ در هر صورت، آیا مى توان زمین مذکور را فروخت و در جاى دیگر زمینى براى مسجد خرید؟
در سنوات گذشته بعضى از املاک، که گاهى شامل چندین روستا مى شده، توسّط مالکین بزرگ
وقف شده است، با عنایت به این که در این روستاها قبل از وقف شدن املاک، حمّام، اشجار، پل،
تپه، قبرستان، مسجد و امامزاده وجود داشته که وقفنامه اى جهت این مورد تنظیم نشده و اگر هم
بوده فعلاً در دسترس نیست. آیا متولّى موقوفات مى تواند به استناد وقفنامه تنظیم شده، ادّعایى در
خصوص اماکن موجود قبل از تنظیم وقفنامه داشته باشد؟
روستایی وقف خاصّ اولاد ذکور سادات گردیده است، در وقفنامه حدود چهارگانه روستاى مذکور
مشخّص است، طبق وقفنامه کوههاى روستا که جزء آن روستاست، جزء سامان (یا مرز) ذکر شده
است، اکنون عدّه اى مى گویند: «کوه ها جزء انفال است و واقف حقّ وقف کردن کوه ها را نداشته،
در نتیجه در صحّت وقف تردید است»، آیا این ابهام وقف را باطل مى کند؟
گروهی از خیرین هر کدام متناسب با توان مالی خود مبلغی پول به موسسه ای صلح می کنند
مشروط بر اینکه با آن پول ها بیمارستانی (برای مثال) ساخته شود، سپس از طرف صاحبان پول
وقف گردد لطفا به سوالات ذیل پاسخ دهید:
1. آیا در طول مدت احداث بیمارستان، صاحب پول می تواند قرارداد را فسخ نماید؟
2. اگر در مدت اجرا، صاحب پول فوت کند آیا ورثه حق فسخ و تقاضای پول را دارند؟
3. در طول مدت احداث بیمارستان، مالکیت پول از کیست؟
4. حین اجرای صیغه وقف، وقف از طرف صاحب پول است یا ورثه یا پیمانکار؟
شخصى، قطعه زمین موقوفه اى را از متولّى اجاره مى کند، بعد از اجاره، قسمتى از زمینهاى موات
حریم آن رانیز احیا مى کند،آیا متولّى مى تواند زمین مزبور را که مستأجر احیا کرده است جزء
وقف محسوب دارد یا مستأجر مالک آن مى شود؟
سالها پیش مراتعی با تأیید علماى منطقه وقف گردیده است. تا زمان اجراى مادّه 56 حفاظت از
مراتع، طبق وقفنامه عمل مى شد ولى منابع طبیعى و جنگلدارى مدّعى است مراتع مشجّر جزء
انفال است. آیا مراتع مشجّر کماکان وقف است یا نه؟ اگر بعضى از این مراتع جزء محدوده روستاها
قرار گرفت، تکلیف شرعى چیست؟
با توجه به اين که مدارهاي ماهوارهاي در سازماني معين به کشورها اختصاص مييابد که بعد از اين اختصاص، آن کشور ميتواند ماهوارههاي خود - اعم از خود ساخته، خريده يا استيجاري - را در آن مدارهاي محلي قرار دهد آيا وقف آن ها توسط اين کشورها ممکن است؟
اشیائى که مى خواهند به مسجد بدهند (وقف یا تملیک کنند) در صورتى که قدیمى باشد یا
مناسب نباشد و استعمال آن فعلا معمول نیست یا مستهلک شده باشد، آیا مى توان این گونه اشیا
را قبول ننمود و رد کرد؟
شخصى تصميم دارد مبلغ سپرده سرمايهگذارى خود در بانك، و نيز سهام مشخّصى را وقف آستان حضرت عبدالعظيم (ع) كند: به شرط آن كه تا خود زنده است از سود سپردهگذارى و سهام استفاده نموده و پس از مرگ وی، ملحق به وقف بشود، آيا چنين وقفى صحيح است؟
قرآنهایى در مسجدالحرام وجود دارد که بر روى بعضى از آنها جمله «وقف لله تعالى» نوشته شده، و
بر تعدادى نیز این جمله نوشته نشده است در بین حجّاج مشهور است که برداشتن قرآنهایى که جمله مذکور در آن وجود ندارد، جایز است،آیا این سخن صحیح است؟
ملکى وقفی در طول سالیان گذشته به صورت مغازه هاى تجارى درآمده که اعیان احداثى مانند
عرصه، متعلّق به موقوفه مى باشد و اجاره داده شده است، تعدادى از مستأجرین که داراى حقّ
سرقفلى در مغازه می باشند، سرقفلى خود را بدون اجازه متولّى به غیر منتقل نموده اند؛ آیا مى توان جهت حفظ حقوق حقّه وقف از دادگاه صالحه تقاضا کرد در راستای تخلیه آن مکان ها از کسانى که بدون اجازه، مغازه ها را متصرّف شده اند و اجاره بهاى معوّقه و حقّ نقل و انتقال را طبق قانون اوقاف پرداخت نمى کنند اقدام کند؟
زمینى حدود هزار متر مربع از حدود 25 سال پیش وقف قبرستان شده است; امّا پس از دفن
حدود 40 نفر، همسایگان مانع ادامه کار شده اند و آن زمین همچنان معطّل مانده است. آیا زمین
مزبور بر وقفیّت باقى مى باشد؟ در صورت باقى ماندن بر وقف، آیا مى توان آن را تبدیل به مکان عمومى دیگر (مانند مدرسه، بیمارستان، حسینیّه و غیره) کرد؟
واقف یک مسجد ، در هنگام وقف شرط کرده که مسجد را بشرطی وقف میکنم که امام جماعت آن یکی از سادات باشد، آیا باید به این شرط عمل کرد؟
و اگر وظیفه عمل به آن بود ، در صورت نبود یکی از سادات تکلیف چیست ؟
و آیا میشود یکی از روحانیون غیر سید پیش نماز این مسجد باشد؟