چندین سال قبل، زمينى مزروعى با حدود چهارگانه و سند دولتى به نام چند نفر به ثبت رسيده است، بعد از گذشت چند سال از این ماجرا فرزندان يكى از شركا چشمه و زمینهای موات واقع در خارج از محدوده موصوفه را احيا نمودند. ولی چند سال پس از احياى زمینهای موات، فرزندان بقيّه شركا ادّعا مىكنند كه چون چشمه و زمين در منطقهاى واقع شده كه تحت نام زمين مشترك است، يعنى جزء منطقه حساب مىشود- و لو اینکه خارج از محدوده زمين مشترك مزروعى است- آنها هم در آن زمين و چشمه احياى شده حقدارند، حكم چيست؟
يك جريان طبيعى آب از چشمه سارهاى دامنه يك كوهستان از قديم الايّام وجود دارد، مزارع و باغاتى نيز از گذشته در اطراف مجراى آب مزبور به وجود آمده، كه از همين آب مشروب مى شده است. در سال هايى كه بارندگى زياد و مقدار آب بيش از نياز مزارع و باغات مىباشد مقدار آب زائد بر مصرف داخل در مسيل گرديده و پس از عبور از يك مسير كوهستانى لميزرع در فاصله 30 كيلومترى به مزرعه و روستاى ديگرى مىرسد كه اهالى آن روستا، آن را بر آب قنات خويش اضافه نموده و از آن استفاده مىكنند. در سال هاى كم باران مقدار آب بيش از نياز مصرفى مزارع بالادست نبوده و طبعاً آبى به روستاى بعدى نمىرسد و همين امر مايه نزاع بين اهالى دو روستاى مزبور شده كه هنوز نيز ادامه دارد. مقرّرات فقهى موجود و اصل 49 قانون اساسى و قانون توزيع عادلانه آب، مصوّب سال 1361 مجلس شوراى اسلامى، و ماده 156 قانون مدنى، مبنى بر حقّ تقدّم مزارعى كه به منبع آب نزديكترند، ظاهراً براى رفع خصومت و قطع مايه نزاع كافى نيست. لطفاً در اين موضوع نظر خود را در خصوص چگونگى حقّ تقدّم استفاده از آب چشمه سارهاى طبيعى كه توسّط آباديها و روستاهاى اطراف آن چشمه سارها به صورت سنّتى و بدون قرارداد مدوّن مورد بهرهبردارى قرار مىگيرد و موجب اختلاف مىشود بیان نمایید؟
يك جريان طبيعى آب از چشمهسارهای دامنه يك كوهستان از قدیمالایام وجود دارد، مزارع و باغاتى نيز از گذشته در اطراف مجراى آب مزبور به وجود آمده، كه از همين آب مشروب میشده است. در سالهایی كه بارندگى زياد و مقدار آب بيش از نياز مزارع و باغات مىباشد مقدار آب زائد بر مصرف داخل در مسيل گرديده و پس از عبور از يك مسير كوهستانى لميزرع در فاصله 30 كيلومترى به مزرعه و روستاى ديگرى مىرسد كه اهالى آن روستا، آن را بر آب قنات خويش اضافه نموده و از آن استفاده مىكنند. در سالهای كم باران مقدار آب بيش از نياز مصرفى مزارع بالادست نبوده و طبعاً آبى به روستاى بعدى نمىرسد و همين امر مايه نزاع بين اهالى دو روستاى مزبور شده كه هنوز نيز ادامه دارد. مقررات فقهى موجود و اصل 49 قانون اساسى و قانون توزيع عادلانه آب، مصوّب سال 1361 مجلس شوراى اسلامى و ماده 156 قانون مدنى، مبنى بر حقّ تقدّم مزارعى كه به منبع آب نزدیکترند، ظاهراً براى رفع خصومت و قطع مايه نزاع كافى نيست. لطفاً در اين موضوع نظر خود را در خصوص چگونگى حقّ تقدّم استفاده از آب چشمهسارهای طبيعى كه توسّط آبادیها و روستاهاى اطراف آن چشمهسارها بهصورت سنّتى و بدون قرارداد مدوّن مورد بهرهبردارى قرار مىگيرد و موجب اختلاف مىشود بیان نمایید؟
مالك چشمهای که زراعت خود را با آب همان چشمه آبيارى مىكرده و به همسايگان نيز اجازه داده كه در ملكش جوى آب ايجاد نمايند، مدّت بیستوچند سال از آب چشمه زراعتشان را مشروب نمودهاند، آيا اكنون مالك مذكور مىتواند همسايگان را از رفتوآمد در ملكش، جهت سركشى و استفاده از آب چشمه، منع نمايد؟
1. آیا حریم قنوات، چشمهها و چاهها مختص زمینهای مواتى است وکسی آن را قبلاً احداث کرده میتواند از کسانی که قصد احداث یکی دیگر از آنها را داشته باشد ممانعت کند حتّى اگر این کار در املاک مجاور باشد؟
2. آیا بعد از خشک شدن قنات، یا چشمه، یا چاه سابق، بازهم همان حکم باقى است؟
3. اگر شخصى این حکم را رعایت نکند و در ملک یا منزل خود چشمه یا قنات یا چاهى حفر کند و آب استخراج نماید، آیا این آب را مالک میشود و براى او مباح است؟
4. اگر از آب مذکور محصولاتى مثل سبزى و میوه و مانند آن به دست آورد، چه حکمى دارد؟ آیا این محصولات حرام است؟
چشمه ای که بیش از نیم قرن خشک شده باشد واثری از آبراهه آن در طبیعت موجود نباشد ایا بطور شرعی و قانونی برای مادام العمر میتواند از حق ارتفاق برخوردار باشد؟
ریختن فاضلابها در چشمهها، رودها و دریاچهها موجب تلف شدن هزاران هزار جاندار آبزى و صدمات غیرقابلجبران به طبیعت است نظر مبارک نسبت به انجام چنین کارى چیست؟
در ملك كسى چشمهاى ظاهر شده و جارى است، آيا كسى مىتواند بدون رضايت مالك ملك مذكور جهت زياد شدن آب، چشمه مذكور را تعميق كند؟ اگر كسى اين كار را كند و آب چشمه زياد شود، آيا براى حفركننده حقّى ايجاد مىشود؟
مالك چشمه ای که زراعت خود را با آب همان چشمه آبيارى مىكرده و به همسايگان نيز اجازه داده كه در ملكش جوى آب ايجاد نمايند، مدّت بيست و چند سال از آب چشمه زراعتشان را مشروب نمودهاند، آيا اكنون مالك مذكور مىتواند همسايگان را از رفت و آمد در ملكش، جهت سركشى و استفاده از آب چشمه، منع نمايد؟
1. آیا حریم قنوات، چشمه ها و چاه ها مختصّ زمین هاى مواتى است وکسی آن را قبلا احداث کرده می تواند از کسانی که قصد احداث یکی دیگر از آن ها را داشته باشد ممانعت کند حتّى اگر این کار در املاک مجاور باشد؟
2. آیا بعد از خشک شدن قنات، یا چشمه، یا چاه سابق، باز هم همان حکم باقى است؟
3. اگر شخصى این حکم را رعایت نکند، و در ملک یا منزل خود چشمه یا قنات یا چاهى حفر کند، و آب استخراج نماید، آیا این آب را مالک مى شود، و براى او مباح است؟
4. اگر از آب مذکور محصولاتى مثل سبزى و میوه و مانند آن به دست آورد، چه حکمى دارد؟ آیا این محصولات حرام است؟