در مواردى كه لازم است پزشك سقطجنین كند، ديه لازمه بايد توسّط چه كسى پرداخت شود، آيا پزشك میتواند شرط كند كه ديه بر عهده وى نباشد؟ آيا اين شرط، جهت رفع دين از وى كافى است؟
اگر طبيبى متوجّه نقض عضو جنين درون شكم مادرى شود و در صورت اطّلاع دادن به والدين او، احتمال میدهد آنان سقطجنین كنند و شايد هم در مقام معالجه نقص عضو از جنين برآيند، كه احتمال بهبودى بسيار كم است؛ و در ضمن اگر اطّلاع ندهد، در معرض شكايت والدين نسبت به عدم اطّلاع به آنان از وضعیت جنين قرار خواهد گرفت، وظيفه طبيب در اينجا چيست؟
اگر دكترها به خانمى بگويند كه حاملگى برايت خطرهايى دارد، آيا زن میتواند لولههای رحم خود را ببندد اگرچه مستلزم عقيم شدن دائم و يا مستلزم نظر و لمس حرام باشد؟ آيا اين از مصاديق اضطرار است؟ تشخيص ضرورت بر عهده كيست؟
اگر جان بيمار درخطر نباشد بلكه یک بيمارى خفيف يا متوسّط باشد، آيا خانم بيمار حتماً بايد به پزشك همجنس در شهر مراجعه كند، يا در روستا پزشك مرد مجاز است با انجام معاينات ضرورى، اقدام به تشخيص و درمان نمايد؟
بیماری به علت سکته حاد قلبی و حال عمومی بد به درمانگاه دارای پزشک عمومی و بدون وجود متخصص آورده میشود پزشک حدود ۳۰ دقیقه بیمار را تحت نظر گرفته و جهت ویزیت متخصص به نزدیکترین شهر که در فاصله ۴۰ کیلومتری قرار دارد توسط همراهان ارجاع میدهد همراهان بیمار را به منزل برده و بعد از یک ساعت فوت میکند پزشکی قانونی از تعیین درصد قصور پزشک معالج عاجز مانده و در جواب قاضی نوشته که ازلحاظ علمی نمیتوان مشخص کرد که این بیمار اگر در بهترین مرکز بود چند درصد شانس زنده ماندن را داشته ولی قاضی ۱۰۰ درصد پزشک را محکومبه پرداخت دیه کامل نموده است آیا این حکم ازلحاظ شرعی صحیح است؟
جوانی به هنگام دعوا چاقو کشیده و در شکم جوان ۲۲ سالهای فروکرده است (در حدود ۵ الی ۶ سانتیمتر) جوان مجروح را به بیمارستان بردند به گمان اینکه زخم سطحی است و چیز مهمی نیست جراحت را باز نکردند و منجر به فوت او شد. بعدا معلوم شد چاقو به طحال او سرایت کرده است و اطبا کوتاهی کردهاند و اگر باز میکردند راه نجات وجود داشت بعضی از قضات آن را جزو قتل عمد دانستهاند و بعضی تردید دارند. حکم اطبایی که به گواهی پزشک قانونی در این مورد کوتاهی کردهاند را بیان فرمایید. در فرض فوق اگر جوان در اثر سقوط از بلندی بدون دخالت فرد خاصی دچار ضایعه شده و پزشک متوجه نشده باشد، آیا پزشک ضامن است یا خیر؟
با توجّه به اينكه بعد از پيوند، شیمیدرمانی ضرورى به نظر میرسد و اين عمل باعث عوارضى خفيف يا شديد در بيمار میگردد، آيا پزشكى كه مجبور به انجام اين كار جهت عدم ردّ پيوند است، در ايجاد عوارض آن مسئول است؟
اگر بيمار، كاملاً بیهوش باشد و یا طفل صغیری باشد و در حال حاضر هیچیک از خويشاوندان وى نيز در دسترس نباشند و از طرفى جان بيمار درخطر جدی باشد، جهت اجازه و شرط چه بايد كرد؟ آيا میتوان طبق وظيفه پزشكى هرگونه اقدام ممكن را بدون اجازه انجام داد؟ اگر با اقدامات غير مؤثر بهصورت غیرعمدی به مرگ بيمار تسريع بخشيده شود مسئولیتی بر گردن پزشك معالج خواهد بود؟ اگر به خاطر خوف از عدم تأثير درمان و كمك به تسريع مرگ و مديون شدن، پزشك هيچ كارى انجام ندهد، در اين صورت مسئول خواهد بود؟
اگر پزشك روش درمانى يا دارويى را تعريف كند و بگويد: «اين دارو براى فلان بيمارى مفيد است» و يا بگويد: «درمان، مترتّب بر فلان داروست» بدون آنكه بيمار را وادار به مصرف آن دارو كند، آيا در اين حالت، در صورت عدم تأثير يا عوارض دارو، پزشك مسئول يا مديون است؟
بهطورکلی و در تمام روشهای تشخيصى و درمانى، اگر پزشك قبل از انجام هر عملى به خود بيمار و يا ولی او ـ اگر بيمار بالغ يا عاقل نباشد ـ متذكّر شود كه اين روشها ازیکطرف ممكن است بیفایده باشد و وقت و مال او را به هدر دهد و از طرف ديگر ممكن است عوارض متفاوتى براى او داشته باشد؛ و بدين ترتيب، پزشك با ذكر اين مطلب، قبل از هرگونه معاينه و دستور روشهای تشخيصى و درمانى و تجويز دارو، در قبال خسارات و عوارض احتمالى از خود كاملاً سلب مسئولیت كند و بيمار چه از روى ناچارى و چه از روى تمايل و يا بهظاهر از روى تمايل، اين شرط را قبول نمايد، آيا در صورت اشتباه سهوى پزشك، طبيب نسبت به هزینههای بيهوده، بیفایده بودن، يا عوارض ناشى از روشهای تشخيصى و درمانى، مسئول است؟ درصورتیکه وى حدّ اكثر تلاش خود را بكند چطور؟
چنانچه پزشك معالج، عمداً يا سهواً در مداواى بيمار يا مجروحى كه مسئولیت درمان وى را پذيرفته كوتاهى ورزد و شخص در اثر سرايت بيمارى، يا جراحت سابق، صدمهدیده و يا تلف شود، آيا طبيب مسئولیت خواهد داشت؟
نظر به اينكه به خاطر سير تكامل علوم، تعليم روشهای قبلى نيز در دوران دانشجويى امکانپذیر نيست، چه برسد به روشهای جديد، آيا پزشك میتواند به همان روشهای قبلى اكتفا نمايد و يا فقط در حدّى كه وقت محدودش اجازه میدهد به فراگيرى آنها بپردازد در اين صورت اگر متوجّه مسائل مهم جديد نشود آيا مسئولیتی بر عهده اوست؟
در مواردی که دختران برای گواهی سلامت بکارت جهت ازدواج مراجعه میکنند و پزشک متوجه میشود که بکارت سالم نیست، ولی طرف فریبخورده است و پشیمان است و اصرار میکند که آبرویش حفظ شود و اگر گواهی سلامت داده نشود آبرویش درخطر است و ممکن است به فساد کشیده شود، چه باید کرد؟ و آیا دادن گواهی سلامت در این موارد جایز است و گناه ندارد؟
جوانى جهت ازدواج براى آزمايش به پزشك مراجعه میکند. پزشك وى را دچار بيمارى مسرى مییابد و يا متوجّه میشود كه معتاد است. در اينجا، اگر واقعیت را براى ديگران، كه منتظر نتيجه آزمايش هستند بگويد، پرده از روى راز پنهان بيمار برداشته میشود، كه قطعاً براى بيمار تبعات سوئى به دنبال خواهد داشت؛ و اگر نگويد همسر آينده وى دچار بيمارى مسرى شده و گرفتاریهایی پيدا میکند و ممكن است براى طبيب هم مشکلساز شود. تكليف طبيب چيست؟