اینجانب پدرخواندگی دختری را از بدو تولدش قبول کرده ام و توسط یک روحانی نیز صیغه محرمیتی بین اینجانب(پدرخوانده) و این دختر در سن 3 سالگی اش تا مدت سن 25 سالگی اش جاری شده و لیکن به نظر می رسد صیغه محرمیت مذکور در زمان جاری شدن صیغه تا به امروز، بدون إذن پدر و بدون إذن حاکم شرع بوده است، بنابر این توضیحات و با توجه به عدم وجود (فوت) پدر و جد پدری این دختر و با عنایت به مصلحت هایی که وجود دارد آیا می توان از حاکم شرع إذن گرفت که اکنون صیغه محرمیت موقتی بین پدر پدرخوانده و این دختر جاری شود تا از این به بعد این دختر به اینجانب (پدرخوانده) همیشه و إلی الأبد محرم شود؟
اگر پدر عروس با این ذهنیت که مهریه 140 سکه است اذن به عقد دایم دخترش بدهد ولی دختر و پسر بدون اطلاع پدر با 14 سکه عقد دایم بخوانند آیا عقد آنها صحیح است؟
صیغه موقت بدون اذن پدر انجام شد بعد از تحقیق فهمیدم عقد باطل است و جدا شدم اما نمی دانستم که باید مدت بخشیده شود و بعدش با شخص دیگری قبل از تمام شدن مدت دخول از پشت داشتم و میخواهم با آن شخص ازدواج کنم حکم چیست؟(در همان زمان از مراجع تحقیق کردم و گفتند عقد باطل است و چیزی در مورد بخشیدن مدت نگفتند)
اگر دختر باکره ای بدون اذن ولی اقدام به صیغه موقت با مردی مسن نماید اما هیچ گونه دخول یا عمل زناشویی نداشته اند حتی کنار یکدیگر هم نخوابیده اند و این که آن مرد مسن هم فوت کرده است آن دختر میتواند با پسر آن مرد ازدواج موقت یا دائم نماید؟
فرموده اید اگر دختری پدرش فوت شده بود برای ازدواج موقت باید مادر و برادرش و اگر برادر نداشت بزرگتر های فامیل باید اجازه اش را بدهند یعنی اسلام اینقدر سخت گرفته است؟ اشکالی ندارد بپرسم این اجازه های فامیل و برادر را از کدام روایت استخراج کردید؟
اگر در عقد نامه اجازه اشتغال به همسر داده نشده باشد ولي بعداز يكسال اجازه اشتغال داده شود به صورت كتبي دريك كاغذ و متاسفانه اشتغال همسر باعث ايجاد مشكلات عديده اي از لحاظ روابط زناشويي و بدحجابي و غيره گردد حال سوال این است که با توجه به اينكه قانون اين اختيار را از زوج سلب نموده بخاطر مجوز كار كه بعدا به زوجه داده، آيا امكان اين وجود دارد كه مانع اشتغال زوجه گردم؟
با توجه به قوانین، ازدواج مجدد مرد منوط به اذن همسر اول یا اجازه دادگاه است حال اگر مردی با اجازه همسر اول با خانم الف ازدواج کرده سپس او را طلاق دهد و بخواهد دوباره با خانم الف(که ازدواج سابقش با او مسبوق به اذن بوده) ازدواج کند آیا اذنی که همسر سابق داده محدود به یک بار ازدواج زوج می باشد؟
من زن مطلقه ای هستم که با شوهر خاله ام برای مدت سه سال ازدواج موقت کردم ،بدون اینکه بدونیم نیاز به رضایت خاله ام داریم ، بعد از سه سال که گذشت از خاله ام رضایت را برای این سه سال گرفتیم، حالا یک سال هست که رابطمون قطع شده ولی تصمیم گرفتیم دوباره باهم ازدواج کنیم سوالم این است که برای ازدواج دوباره با شوهر خاله ام نیاز به رضایت دوباره خاله ام داریم؟
مادر شوهر من دوسال پیش گوسفند نذر کرد در حالی خودش حقوقی نداشت به پدر شوهرم گفت او قبول کرد قربانی کند ولی مکان تعریف کرد برای محل قربانی،اما الان پدر شوهرم مرده و مادر شوهرم حقوق او را میگیرد؛ سوال اینکه نذر متعلق به کدامیک از آنها می باشد؟
فردی مي خواست به حج برود به او گفتند در صورتی که فوت کردى، چه کسى به جای او برود گفت به نائب شدن دخترهایم راضى هستم به پسرهایم نه؛ امّا بعد از فوتش يکى از پسرهای او به حج رفت و اجازه به دخترها ندادند، مي خواهیم بدانیم تکليف حجی که پسر او به جا آورده چيست؟ (در ضمن دخترها هم راضى نبوده اند)
پدرم من و پسرم را به حج عمره ثبت نام کرده و چون وقت رفتن ما شده اقدام به گرفتن پاسپورت کرده ایم؛ اما شوهرم نه اجازه میدهد به مکه بروم نه سند پاسپورت را امضا می کند؛ آیا واجب است سند و پاسپورت را امضا کند و اگر امضا نکند استطاعت ما ساقط می شود؟
اگر انسان از ساير ورثه اجازه بگيرد، مىتواند با فيش ميّت به حج مشرف شود، آيا استجازه از ساير ورثه بهعنوان مقدمه واجب، مثل ثبتنام و تهيّه بليط و امثال آن واجب است يا نه؟ و با فرض عدم استجازه، چنانچه با همان فيش به حج برود و ساير شرايط را داشته باشد، آيا حج او صحيح است و كفايت از حجةالاسلام مىنمايد؟
زوج، زوجه عقد بسته خود را از رفتن به عمره منع کرد، ولى با توجّه به اینکه هنوز زوجه در خانه پدر هست و نفقهخور همسرش بهحساب نمیآید; عازم سفر عمره گردید، آیا سفر زوجه سفر معصیت است؟ آیا احرام او صحیح میباشد؟ بههرحال وظیفه فعلى زوجه چیست؟