جنابعالى در ابتداى رساله مرقوم فرمودهاید: «عقیده مسلمان به اصول دین، باید از روى دلیل باشد.» اگر مسلمانى به دنبال تحقیق رفت و درنتیجه دینى غیر از اسلام را برگزید، آیا حق دارد پیرو آن دین شود؟ آیا حکم مرتد بر او جارى نمیشود؟ اگر جارى میشود، چرا؟ آیا این فتوا با فتواى به لزوم تحقیق در اصول دین و عدم جواز تقلید در آن سازگار است؟ اصولاً کسى که میداند، اگر به نتیجهای غیر از دین پدر و مادرش برسد کشته خواهد شد، چگونه میتواند بافکری آزاد در اصل دین تحقیق کند؟
آيا انسان مىتواند وصيّت كند اعضاى بدنش را بعد از وفات، به مسلمانى كه اعضاى مهمّ بدنش مثل قلب و غير آن در خطر است اهدا كنند، به بيمار غير مسلمان چطور؟
یکى از پسرهاى یک خانواده زرتشتى در سال 62 به عنوان یکى از مهره هاى تقریباً مهمّ چریکهاى فدایى دستگیر و زندانى مى شود. ایشان در زندان توبه کرده و پس از گرایش به اسلام و نیز پس از تحمّل مدّت زندانى آزاد مى شود. در سال 66 پدرش فوت مى کند و در سال 68 شخص مورد نظر سهم الارث خود را مى گیرد و غیر منقول را رسماً منتقل مى کند. اکنون با راهنمایى یکى از وکلاى دادگسترى به استناد این حکم که «کافر از مسلم ارث نمى برد و اگر در بین ورثه متوفاى کافرى مسلم باشد ورّاث کافر ارث نمى برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدّم بر مسلم باشند» اقدام به طرح شکایت علیه مادر و خواهر و برادرش کرده است. بفرمایید آیا غیر از وارث مسلمان بقیّه ورثه هم ارث مى برند؟
مسلمان اگر در محیط کلیسا و معابد اهل کتاب با دریافت مزد کار کند چه اشکالی دارد؟ البته کارهای جزئی مثل نگهبانی، رانندگی، نقاشی، باغبانی که در عین حال عقیده مسلمانی خودش را هم نگه می دارد.