بعضی افراد آیه شریفه «انی وجهت وجهی للذی فطر السموات والارض حنیفا و ما انا من المشرکین» را بهعنوان دعا چنین قرائت میکنند: «انی وجهت وجهی للذی فطر السموات و الارض عالم الغیب و الشهاده حنیفا و ما انا من المشرکین»آیا تغییر در آیه شریفه قرآن بهعنوان دعا جایز است؟
آیا وقتی ما دعا میکنیم وقتی خداوند بخواهد اجابت کند بهاصطلاح دلش به رحم میآید (که خداوند از صفت بشری مبرّاست ) و یا با علم الهی خود هر چیزی که درست است انجام میشود و دعا کردن ما فقط نشاندهندهی افتادگی در برابر خداوند است، درحالیکه در قرآن آمده که مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم معنی این جمله چیست (آیا با صفات خداوند جور درمیآید)؟ در یککلام فلسفهی دعا و نیایش چیست؟
آیا دعانویسی صرفاً نوشتن دعایى خاص در کاغذ و نگهداشتن به همراه خود است، یا دستورالعملی هم دارد؟ مثل اینکه نوشته کاغذ را در آب حل کرده و به کسى بخورانند! یا دعاى خاصی را بسوزانند! یا در معرض باد قرار دهند! یا زیر سنگ بگذارند! یا آن را دفن کنند! یا در آب روان بیندازند. آیا این دستورالعملها اعتبارى دارد؟
اگر همهی امور در دست خداوند است و اگر خداوند متعال مقدّر فرموده که زمان وقوع هر امری چه وقت باشد مانند فرج امام زمان (عج) و شفای مریضان؛ پس دعا کردن به جهت برآورده شده حوائج چه لزومی دارد؟
در بعضی کتب مذهبی نوشتهشده است که اگر کسی این دعا را بخواند، تمام گناهان او بخشیده میشود و یا اگر کسی این صلوات را بفرستد، جهنم بر او حرام میشود؛ این مطالب باعقل جور درنمیآید، نظر حضرتعالی چه است؟