محلی، طبق اسناد معتبر و مسلّم، وقف مسجدى شده است. از طرفى قسمت اعظم آثار مسجد در اثر مرور زمان از بین رفته ولى قسمتى از آثار ازجمله محراب آن هنوز باقى است. با توجّه به وقف بودن محل براى مسجد، متولی موقوفه قصد احداث مسجد در محل مسجد مخروبه سابق را دارد; ولى احداث مسجد و عمل به نیّت واقف با بعضى از مقررات میراث فرهنگى تعارض دارد; در صورتِ تعارضِ نیّتِ واقف با مقررات میراث فرهنگى، عمل به کدامیک مقدّم است؟ تکلیف شرعى متولی موقوفه چیست؟
اگر شخصى زمین موقوفه اى را از متولّى اجاره نماید، سپس چاه آبى در آن زمین حفر نماید،آیا مستأجر مى تواند از آب زمین موقوفه به صورت مجانى استفاده نماید، یا باید براى آب هم اجاره بپردازد؟
خانه موقوفه اى موجود است هر ساله مراسم روضه خوانى در آن برپا مى شود ولى متأسفانه وقف نامه اى که حاکى از چگونگى وقف بودن این خانه باشد در دست نیست، وظیفه متولی در این مورد چیست؟
شخصى، قطعه زمین موقوفه اى را از متولّى اجاره مى کند، بعد از اجاره، قسمتى از زمینهاى موات
حریم آن رانیز احیا مى کند،آیا متولّى مى تواند زمین مزبور را که مستأجر احیا کرده است جزء
وقف محسوب دارد یا مستأجر مالک آن مى شود؟
ملکى وقفی در طول سالیان گذشته به صورت مغازه هاى تجارى درآمده که اعیان احداثى مانند
عرصه، متعلّق به موقوفه مى باشد و اجاره داده شده است، تعدادى از مستأجرین که داراى حقّ
سرقفلى در مغازه می باشند، سرقفلى خود را بدون اجازه متولّى به غیر منتقل نموده اند؛ آیا مى توان جهت حفظ حقوق حقّه وقف از دادگاه صالحه تقاضا کرد در راستای تخلیه آن مکان ها از کسانى که بدون اجازه، مغازه ها را متصرّف شده اند و اجاره بهاى معوّقه و حقّ نقل و انتقال را طبق قانون اوقاف پرداخت نمى کنند اقدام کند؟
متولّى موقوفه ای بسیار قدیمی ادّعا دارد كه مسؤوليّت تكيه و مسجد از قبيل انتخاب روحانى ايّام ماه مبارك رمضان و دهه محرّم و صفر، انتخاب مدّاحان و خادمين مسجد، و حسينيه با اوست، وحتّى ورود به داخل مسجد و حسينيّه جهت اقامه نماز و عزادارى بايد با اجازه او باشد. آيا مىتواند چنين ادعايى داشته باشد؟
چنانچه واقف، توليت موقوفه را طىّ وقفنامهاى براى اشخاص معيّنى به ترتيب قرار دهد و افراد فوق از قبول توليت اعراض نمايند، آيا متولّى بعدى بايد از سوى واقف باشد، يا حاكم شرع او را تعيين مىكند؟
اگر واقف یا تملیک کننده از یک مرجع و مجریان کارهاى مسجد (هیأت امنا) هرکدام از مرجع دیگرى تقلید مى کنند چنانچه این دو مرجع در مسائل وقف با هم اختلاف نظر داشته باشند کدام نظر باید عمل شود؟
واقف در وقف نامه خود متولّی را فرزند ذکور نسل بعد از نسل معرفی نموده است پس از اولین فرزند ذکور، فرزند ذکور دیگری وجود نداشته که طبق وقف نامه متولّی شود. در این صورت چه کسی متولی وقف خواهد بود؟
شخصى، قطعه زمين موقوفهاى را از متولی اجاره مىكند، بعد از اجاره، قسمتى از زمینهای موات حريم آن را نيز احيا مىكند. آيا متولی مىتواند زمين مزبور را كه مستأجر احيا كرده است جزء وقف محسوب دارد يا مستأجر مالك آن مىشود؟
متولی موقوفه ای که عرصه و اعیان آن وقف بوده به جهت آنکه اعیانی در معرض خرابی قرار گرفته و قابل استفاده نبوده ، طی انعقاد قرارداد با سازنده ساختمان به شیوه ای که در جامعه معمول است ، آپارتمانی ۹ واحدی احداث می نماید که توافق می کنند ۶ واحد سهم سازنده و ۳ واحد سهم موقوفه باشد حال سوال این است که :
۱- آیا پس از احداث ساختمان ،اعیانی سه واحدی که سهم موقوفه بوده به خودی خود وقف خواهد بود و خرید و فروش آن ممنوع است یا طلق است؟
۲-آیا متولی می تواند صرفاً یکی از سه واحد ساخته شده را به عنوان اعیانی وقف منظور کند (جایگزین همان یک واحد مسکونی که تخریب شده) و دو واحد دیگر (فقط اعیانی آن ) را به عنوان عوائد موقوفه تلقی کند و بفروشد و وجه حاصل از فروش را صرف نیت واقف نماید؟
اگر ديوار ملك موقوفهاى مشرف به خرابى گردد و براثر فروريختن ديوار، كسى كشته يا مجروح شود، در اين حالت مسئول پرداخت ديه چه كسى است؟ آيا متولی موقوفه مسئول است، يا ديه از عايدات موقوفه پرداخت میگردد؟