حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار با آیة الله محسنی اراکی رئیس دیوان عالی کشور به نکات مهمی دربارۀ مسائل مربوط به اسلامی شدن دستگاه قضائی کشور اشاره کرده، از جمله فرمودند:
در روایات اسلامی مخصوصاً در قضاوتهای امیرمؤمنان (علیه السلام) آمده است که آن حضرت تنها قناعت به قاعده مدّعی و منکر نمی فرمود بلکه با تحقیقاتی در اطراف طرح دعوا به قرائن روشنی برای حکم می رسید تا حق به حق دار برسد.
در حالی که در بسیاری از محاکم ما همین اندازه که قاضی محترم بینه ای برای مدعی نیافت با قسمِ منکر، دعوا را خاتمه می دهد، در حالی که کشف حقیقت در بسیاری از موارد بسیار آسان است مثلاً اخیراً وکیلی از موکل خود یک چک سیصد میلیون تومانی امانت گرفته بود شیطان او را وسوسه می کند وبه اجرا می گذارد و قاضی محترم طرف مقابل را مجبور به پرداختن وجه چک می کند در حالی که قاضی محترم می توانست سؤال کند این سیصد میلیون تومان در برابر چه چیزی به تو داده شده آیا خانه ای به او فروخته ای؟ کدام خانه در کجا؟ آیا طلبی داشته ای مربوط به چه چیز بوده آیا سیصد میلیون اسکناس نقد به او داده ای؟ برای چه؟ به این ترتیب با چند سؤال ساده حق با دلیل یقینی و روشن آشکار می شده است. آیا لازم نیست به همۀ قضات محترم این امور آموزش داده شود؟
دیگر اینکه متأسفانه هنوز در عقدنامه ها (مثلاً ازدواج دو جوان دانشجو) نوشته می شود مهریه 200 یا 300 سکه بهار آزادی بر عهدۀ زوج است که عندالمطالبه زوجه، باید بپردازد چیزی نمی گذرد که احیاناً اختلافی پیدا می شود و زوج را که آه در بساط ندارد به زندان می افکنند تا اعسار و عدم قدرت او ثابت شود در حالی که قضیه بر عکس است اصل بر اعسار است، توانمند بودن باید ثابت شود.
وانگهی بعد از اثبات اعسار، مهریه را تقسیط می کنند مثلاً هرماه یک سکه طلا و می گویند تا تمام سیصد سکه پرداخته نشود زوجه مجبور به تمکین نیست، به خانه شوهر نمی رود، نفقه هم می گیرد و هر ماه سکه را نیز دریافت می کند، تا 300 ماه تمام شود! یعنی درست 25 سال و اگر مهریه 600 سکه باشد بعد از 50 سال زوجه باید به حکم دادگاه به خانۀ زوج برود! آیا این حکم مضحک نیست؟
این حکم قطعاً حکم اسلام نیست و هر کس در دنیا بشنود مسخره می کند، حکم اسلام این است که با گرفتن سکۀ اول تمکین کند زیرا موضوع «مطالبه» بعد از حکم قاضی به قسط بندی، قطعاً تغییر یافته و به صورت اقساط درآمده است.
مثال دیگر اینکه شخصی قاتل عمد است و محکوم به قصاص شده ولی ارباب دم نه رضایت به قصاص می دهند و نه عفو می کنند و گاه قاتل 5 سال و ده سال در زندان های ما در انتظار مرگ می ماند.
در حالی که حکم صحیح این است که اگر اولیای دم نمی خواهند فعلاً قصاص کنند باید قاتل را با گرفتن وثیقه و کفالت مطمئن، آزاد کرد زیرا او بیش از قصاص شرعاً مستحق نیست (هم قصاص هم زندان؟!).
اینها و امثال اینها ایجاب می کند که قضات محترم آموزش های بیشتری ببینند تا مردم به دستگاه قضائی اسلام خوشبین تر شوند.
حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی در پایان به ریاست محترم دیوان عالی کشور گفتند: سلام مرا به آیة الله لاریجانی برسانید و بگویید که مردم در انتظار محاکمۀ مجرمان کوی دانشگاه و زندان کهریزک و مجتمع سبحان هستند. لازم است هر چه زودتر اقدام فرمایید تا اعتماد مردم خدای نکرده به دستگاه کم نشود، به یقین اینگونه محاکمات شجاعت می خواهد که در جنابعالی و ایشان سراغ داریم.
16/08/1388