رحمت واسعۀ الهی از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی

رحمت واسعۀ الهی از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی


معناشناسی رحمت الهی / مراتب رحمت / اقسام رحمت الهی / رحمت عام الهی / رحمت خاص پروردگار / رحمت الهی تجلی صیرورت / بهانۀ خلقت / رحمت خاص خدا نسبت به مردم / ناامیدی از رحمت الهی، دام خطرناک شیطان‌

بررسی نام هاى خدا در قرآن مجید و یا سایر منابع اسلامى آمده نشان مى ‏دهد که هر کدام از آن یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس می سازد.[1]

یکى از صفات مشهور و معروف خداوند «رحمت» است،[2] از جمله صفات افعال خداوند که دائماً ورد زبان ‏ها است، و مرتباً در هر نماز و آغاز سوره‏ هاى قرآن؛ بلکه آغاز هر کار تکرار می شود، صفت «رحمانیت» و «رحیمیت» او است که خبر از لطف و رحمت‏ بی پایان او نسبت به همه بندگان بلکه همه موجودات می دهد.[3]

معناشناسی رحمت الهی

رحمت‏ الهى مفهوم وسیعى دارد که دنیا و آخرت را در برمی گیرد، و در آیات قرآن بر معانى زیادى اطلاق شده است، گاه بر مساله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پر برکت، گاه به نعمت هاى دیگرى همچون نعمت نور و ظلمت، و در موارد بسیارى نیز به بهشت و مواهب خدا در قیامت اطلاق شده است.[4]

مراتب رحمت

رحمت، درجات و مراتب دارد که یکى از مراتب آن «قابلیت و استعداد» است، و مرتبه دیگر «فعلیت».

مثلاً باران رحمت الهى است، یعنى این قابلیت و شایستگى، در تمام قطرات آن وجود دارد که منشاء خیر و برکت و نمو و حیات باشد، ولى مسلماً ظهور و بروز آثار این رحمت تنها در سرزمین هاى آماده و مستعد است، بنا بر این هم می توانیم بگوئیم تمام قطره ‏هاى باران، «رحمت» است و هم صحیح است گفته شود این قطرات در سرزمین هاى مستعد و آماده، مایه «رحمت» است، جمله اول اشاره به مرحله «اقتضا و قابلیت» است، و جمله دوم اشاره به مرحله «وجود و فعلیت».[5]

اقسام رحمت الهی

خداوند داراى دو رحمت است: «رحمت‏ عام»(رحمان) که همگان را شامل می شود و «رحمت خاص»(رحیم) که مخصوص اهل ایمان و طاعت است.[6] این بنده ‏نوازى و لطف خدا، بندگان را شیفته او می سازد: که با یک دنیا علاقه بگویند: «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ».[7]

رحمت عام الهی

«رحمانیت»[8] رحمت‏ عام خداست؛ بدین معنا که خداوند برخى از نعمت ‏هایش را به همه موجودات مى ‏دهد و تفاوتى بین انسان و غیر انسان و مسلمان و غیر مسلمان نمی گذارد. نور آفتاب که بزرگ ترین نعمت پروردگار است در اختیار همه موجودات قرار گرفته است. اکسیژن، معادن، دریا ها، میوه ‏ها، آب ‏ها، همسر و فرزند، سلامتى و مانند آن، از نعمت‏ هایى است که خداوند به مقتضاى رحمانیت خویش به کافر و مسلمان، همگى مى ‏دهد.[9]

خزائن رحمت‏ الهى چنان است که به محض گشوده شدن، بر خلایق جارى می شوند، و نیاز به چیز دیگرى نیست، و هیچ کس مانع از آن نتواند شد؛[10] بلکه باران رحمت بی حسابش همه را رسیده، و خوان نعمت بی  دریغش همه جا کشیده و همه بندگان از مواهب گوناگون حیات بهره ‏مندند، و روزى خویش را از سفره گسترده نعمت هاى بى ‏پایانش بر مى ‏گیرند، این همان رحمت عام او است که پهنه هستى را در بر گرفته و همگان در دریاى آن غوطه‏ورند.[11]

از سوی دیگر کار خدا فراهم آوردن زمینه ‏هاى رحمت است او انسان را آفرید، و به او عقل داد، و پیامبران براى را راهنمایى او فرستاده و انواع مواهب را در اختیار وى گذارد، و راهى به سوى زندگى جاویدان به روى همگان گشود. این ها بدون استثناء رحمت است.[12] همین رحمت است که ایجاب می کند هرگز روى زمین از حجت الهى خالى نماند.[13]

هم چنین نزول قرآن از سوى پروردگار از «رحمت‏ عامه» او سرچشمه می گیرد که همه انسان ها را بدون استثناء به سعادت و کمال دعوت می کند.[14] البته این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند و از این در وارد شوند.[15] و این است مقام رحمت‏ عامه و رحمانیت پروردگار که دوست و دشمن را در برمی گیرد.[16]

رحمت خاص پروردگار

صفت رحیمیت[17] رحمت خاصّه اوست که همه انسان ها را در بر نمی گیرد. بلکه تنها مؤمنان را تحت پوشش قرار مى ‏دهد، و شامل غیر مؤمنان نمی گردد.[18]

و این رحمت‏ خاص خدا است که مؤمنان را از ظلمات اوهام و شهوات و وساوس شیطانى بیرون می آورد، و به نور یقین و اطمینان و تسلط بر نفس رهنمون می گردد که اگر رحمت‏ او نبود این راه پر پیچ و خم هرگز پیموده نمی شد.[19]

این صفت در دنیا فقط شامل مؤمنان می شود، ولى در آخرت تمام رحمت خداوند از این قسم است، و آن جهان تنها میدان رحمت خاصّه مالک روز جزاست.[20]

رحمت الهی تجلی صیرورت

رحمت به معناى اعطاء فیض و نعمت به موجودى است که قابلیت و استعداد آن را داشته باشد. و از آنجا که انسان با آن ساختمان مخصوص، و روحى که از برکت نفخه الهى در او دمیده شده، استعداد حیات جاویدان و رسیدن به کمالات فراوان دارد، خداوند رحمان رحیم چنین فیض و سعادتى را از او قطع نمی کند، و فیض و رحمت او با مرگ قطع نخواهد شد.[21]

خداوند قادر توانا، بر مبنای رحمت عامه که‏ همه‏ خلایق‏ را شامل‏ می شود (رحمن) و رحمت خاصه‏ اش که ویژه مؤمنان است (رحیم)،[22] رحمت‏ را بر خود مقرّر داشته‏؛ «کتَبَ عَلی  نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»[23] تا به انسان امید بخشد و اینچنین او را در راه طولانى تکامل و سیر الى اللَّه که در پیش دارد یارى دهد که قطع این مرحله بى همراهى لطف او نمی شود و ظلمات است و خطر گمراهى دارد.[24]

آرى! آن کس که در سایه ولایت «اللّه» قرار گیرد، هجرتش از رذائل به فضائل و از بدی ها به خوبی ها آغاز می گردد؛ او به سوى رحمت‏ و رأفت پیش می رود، چرا که ذات خداوند، رحمان‏ و رحیم است؛ و به همین ترتیب، حرکت به سوی  فضائل دیگر شروع می شود، چرا که نقطه امید و مقصد و مقصود و معبود و محبوب، اوست.[25]

رحمت‏ خدا است که حتى به آلوده ‏ترین اقوام فرصت و مهلت براى مطالعه، تجدید نظر و بازگشت مى ‏دهد.[26] زیرا رحمت واسعه او ایجاب می کند که انسان را در مسیر تکامل پیش ببرد، همین رحمت ایجاب می کند انسان را که استعداد بقاء و زندگى جاودانى دارد پس از مرگ در لباس حیاتى نوین و در عالمى وسیع تر در آورد و در این سیر ابدى تکامل دست رحمتش پشت سر او باشد.[27]

از آیات و اخبار اسلامى استفاده می شود که دریاى رحمت‏ الهى آن قدر وسیع و گسترده است که گروه عظیمى از خطاکاران را دربر می گیرد: گروهى از طریق شفاعت‏، گروهى از طریق عفو، گروهى از طریق اعمال نیک کوچکى که انجام داده اند و خداوند به بزرگى خودش آن اعمال کوچک را پاداش عظیم مى ‏دهد؛ و گروه دیگرى بعد از آن که مدّتى در دوزخ مجازات شدند و در این بوته الهى تصفیه گشتند، به رحمت و مواهب الهى باز می گردند.

تنها گروهى باقى می مانند که بر اثر لجاجت و دشمنى با حق، و ظلم و فساد و نفاق بیش از حد، وجودشان را سر تا پا ظلمت کفر و بی ایمانى فرا گرفته است.[28]

بهانۀ خلقت

بعضى امور مقدمه براى بعضى دیگر است، آگاهى و معرفت مقدمه‏ اى است براى بندگى و عبادت، و آن نیز مقدمه‏ اى است براى آزمون و تربیت بشر و آن هم مقدمه ‏اى است براى بهره‏گیرى از رحمت‏ خدا.[29]

در این میان هدف اصلى خلقت همان «عبودیت» است عبودیت نهایت اوج تکامل یک انسان و قرب او به خداست؛ هدف نهائى آفرینش بشر که خدا براى وصول به آن میدان آزمایشى فراهم ساخته و علم و آگاهى به انسان داده، و نتیجه نهائی آن نیز غرق شدن در اقیانوس «رحمت» اوست.[30]

آری «رحمت‏ واسعه خداوند»[31] زیر بناى تمام عالم هستى،[32] و نتیجه این عبودیت است،[33] و (خداوند) براى همین پذیرش رحمت‏ آن ها را آفرید.[34]

رحمت خاص خدا نسبت به مردم

آن ها که بخواهند در زیر چتر رحمت الهى قرار بگیرند راه براى آن ها باز است رحمتى که از طریق تشخیص عقل و هدایت انبیاء و کتب آسمانى به همه مردم افاضه شده است.[35] لذا خداوند در قرآن کریم فرمود: «انَ‏ اللَّهَ‏ بِالنّاسِ‏ لَرَؤُفٌ‏ رَحِیمٌ‏؛ زیرا خداوند، نسبت به مردم، رئوف و مهربان است».[36]

حق نیز این است که همه مردم باید اهل نجات باشند، چرا که رحمت‏ واسعه الهى سبب شده تا خداوند صدو بیست و چهار هزار پیامبر و این همه کتاب هاى آسمانى به خصوص قرآن را بفرستد، علاوه بر این به انسان عقل و هوش داده که اگر از آن استفاده کنند، بر نفس مسلّط ‏می شوند؛ همچنین فطرت‏ پاکى به‏ [مردم] داده که باعث هدایت می شود و وجدان به آن ها داده که داور و قاضى خوبى است. درس‏ هاى عبرتى براى او در زندگى قرار داده که با چشم خویش می بیند؛ آیات توحید و عظمتش، آسمان و زمین را پر کرده است.[37]

سخن آخر: (ناامیدی از رحمت الهی، دام خطرناک شیطان)

در خاتمه باید گوشزد نمود یأس از رحمت‏ خدا بالاترین گناهان است، زیرا کسى که از رحمت‏ حق مأیوس شود از هیچ گناهى إبایى ندارد، چون می گوید: آب از سر من گذشته و من غرق شده ‏ام چه یک قامت چه صد قامت. ناامیدى خطرناک ‏ترین راه نفوذ شیطان در دل آدمى است که او را آلوده هر گونه گناه می کند،[38] ابلیس را نیز به همین مناسبت ابلیس گفته‏اند که از رحمت‏ خدا مأیوس و غمناک شد.[39] بی جهت نیست که شیطان، انسان را به پوچى و بی هدفى تشویق می کند که نتیجه آن، سرگردانى است.[40]

بنابراین با علم و اطلاع از حکمت و رحمت‏ واسعه خدا و محبت و مهربانى او، باید تمام وسوسه‏ های شیطان را نقش بر آب کنیم.[41] و در مشکلات سخت و حوادث بسیار پیچیده و دردناک باید به این وصف امیدبخش الهى پناه بریم، و خود را در سایه رحمت او قرار دهیم، هم چنین بکوشیم مظهر این صفت باشیم و لااقل پرتوى از آن را در وجود خود زنده کنیم.[42]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:
 1. تفسیر نمونه

 2. پیام قرآن

 

[1] برگزيده تفسير نمونه، ج ‏1، ص 27.

[2] پيام قرآن، ج ‏5، ص 210.

[3] همان، ج ‏4، ص 355.

[4] تفسير نمونه، ج ‏21، ص 282.

[5] همان، ج ‏8، ص 17.

[6] لغات در تفسير نمونه، ص 249.

[7] سورۀ حمد، آیۀ1؛ (تفسير نمونه، ج ‏1، ص 37).

[8] «الرَّحْمنُ»؛ (سوره رحمن، آیه 1).

[9] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم(ع)، ص 60.

[10] سورۀ فاطر، آيه 2؛ ( تفسیر نمونه، ج 18، ص 189).

[11] تفسير نمونه، ج ‏1، ص 22.

[12] همان، ج ‏5، ص 167.

[13] همان، ج ‏12، ص 271.

[14] همان، ج ‏15، ص 186.

[15] همان، ج ‏6، ص 393.

[16] همان، ج ‏21، ص 11.

[17] «وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»؛ (سورۀ احزاب، آیه 43).

[18] والاترين بندگان، ص 19.

[19] تفسیر نمونه، ج ‏17، ص 354.

[20] والاترين بندگان، ص 19.

[21] پيام قرآن، ج ‏5، ص 210.

[22] تفسير نمونه، ج ‏23، ص 552.

[23] سورۀ انعام، آيه 12؛ (پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج ‏8، ص 239).

[24] تفسير نمونه، ج ‏23، ص 552.

[25] اخلاق در قرآن، ج ‏1، ص 374.

[26] تفسير نمونه، ج ‏16، ص 256.

[27] همان، ج ‏5، ص 165.

[28] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص 149.

[29] تفسير نمونه، ج ‏24، ص 264.

[30] رک: همان، ج ‏22، ص 388.

[31] همان، ج ‏22، ص 387.

[32] برگزيده تفسير نمونه، ج ‏4، ص 57.

[33] تفسير نمونه، ج ‏22، ص 387.

[34] «وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»؛ (سوره هود، آیۀ 119).

[35] تفسير نمونه، ج ‏9، ص 280.

[36] سوره بقره، آيه 143.

[37] مشكات هدايت، ص 78.

[38] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج ‏12، ص 515.

[39] تفسير نمونه، ج ‏16، ص 378.

[40] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج ‏5، ص 479.

[41] تفسير نمونه، ج ‏6، ص 117.

[42] پيام قرآن، ج ‏4، ص 358.

captcha