از جمله گرایشهایى که کمتر محیطى از آن برکنار مانده، گرایشهاى مربوط به تصوف یا شبه آن است که در هر مکان، اقلیتى را به خود جذب کرده است؛ حال آنکه صوفیه به عنوان یک فکر خطرناک همواره عقاید مسلمین را تهدید کرده است و اهل بیت عصمت و طهارت عليهم السلام آنان را رد و مورد نکوهش شدید قرار داده اند.
در این بین کتاب « جلوه حق: بحثی پیرامون صوفیگری در گذشته و حال » از جمله آثار و تألیفات ارزشمند حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) به شمار می آید که با هدف راهنمایی و روشنگری اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان، از عقاید انحرافی صوفیه و آشنایی کامل با اصول فکری صوفیه به رشته تحریر درآمده است.
انگیزه تالیف کتاب
گفتنی است حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در یکى از سفرهاى خود به شهر شیراز در مواجهه با بازار گرمی صوفیگرى و درخواست گروهى از متدینین محضر ایشان مبنی بر نگارش اثری پیرامون اصول صوفیگرى؛ با استفاده از مدارک موجود، عقاید تصوف را در کمال برطرفی مورد بررسى و انتقاد قرار داد و کتاب گرانسنگ «جلوه حق» را به زیور طبع آراست ؛ دراین بین طرز نگارش این کتاب و اتقان اثر، توجه مخصوص حضرت آیتالله العظمی بروجردى(ره) را نسبت به آن اثر جلب نمود؛ لذا زعیم عالیقدر جهان تشیع در دیدار با مؤلف و پس از تقدیر از خدمات ارزنده ایشان، در بیانی فرمود:«من این کتاب را به هنگام فراغت، مطالعه کردم و کوچکترین نقطه ضعفى در آن به نظرم نیامد. شكر الله مساعيك».
مولف در بخشی از کتاب می نویسد: . اين اثر علاوه بر اينكه راهنماى خوبى براى «شناخت طرق مختلف صوفيه» است، اطلاعات قابل توجهى براى كسانى كه مىخواهند با يك مطالعه كوتاه به اصول عقايد و افكار آنها آشنا گردند در بردارد.
هم چنین در قسمتی از پیشگفتار جدید کتاب با قلم داود الهامی میخوانیم: از جمله كتابهايى كه در نقد عقايد صوفيه به قلم روز نوشته شده، كتاب كم حجم و پر فايده «جلوه حق» به قلم استاد ما و استاد بزرگ حوزه و زعيم عاليقدر شيعه حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى(مدظله) است. اين كتاب را استاد گرچه حدود ٤٠ سال پيش در دوران جوانى نوشته و ظاهراً اولين اثر چاپى اواست؛ ولى در نوع خود كتاب بسيار ارزشمند و مفيد و «مؤثر مىباشد؛ و در اين اواخر در آن تجديد نظر كرده و تغييرات و اصلاحات فراوانى در آن كردند و بر ارزش آن افزودند.
اين كتاب كه مدتها است ناياب شده بود به در خواست علاقهمندان هم اكنون به زيور طبع آراسته مىگردد و اين چاپ نسبت به چاپهاى قبلى مزايايى دارد كه از جمله: افزودن يك مقاله مفصل زير عنوان «عرفان اسلامى و عرفان التقاطى» توسط خود استاد بر اصل كتاب است. و ديگر مقدمه و مقالهاى به نام «پيدايش تصوف در جامعه اسلامى» و پاورقىهائى است كه توسط نگارنده اين سطور بر اين چاپ افزوده شده است.
لازم به يادآورى است منظور ما اين است كسانى كه ميل دارند با يك مطالعه كوتاه، اطلاعات قابل توجهى از طرز فكر و عقايد صوفيه به دست آورند، گمشده خود را در اين كتاب به دست آورده، درباره آنها به قضاوت بنشينند. اميد است اين خدمت ناچيز مقبول درگاه حضرت احديت و موجب خشنودى حضرت ولى عصر امام زمان (روحى له الفداء) باشد و باعث بيدارى و آگاهى همگان مخصوصاً نسل جوان و تحصيل كرده گردد.
ساختار کلی کتاب
لازم به ذکر است اثر حاضر، تاریخ شکلگیری تصوف و ادامه آن در اعصار مختلف را تحت فصول شش گانه با عنوان عرفان اسلامی و عرفان التقاطی، عقل و عشق، ذکر و فکر، کشف و شهود و رویا، امکان کشف، و شیخ و قطب و مرشد بیان میکند.
از دیگر عناوین مهم كتاب می توان به تصوف در گذشته و امروز؛ تضادهای درونی ناشی از التقاط، انگیزه های چهارگانه گرایش به «تصوف»؛ ، عوامل روانی و اجتماعی توجه به تصوّف؛ علل هفتگانه مخالفت عالمان با صوفیان؛ رئوس پنجگانه مطالب صوفیه؛ تاریخچه تصوف؛ ورود تصوف در اسلام؛ دیدگاه رسول اكرم صلی الله علیه و آله درباره صوفیه؛ دیدگاه امام صادق علیه السلام درباره صوفیه؛ دیدگاه امام رضا علیه السلام درباره صوفیه؛ دیدگاه امام هادی علیه السلام درباره صوفیه؛ انحطاط تصوف؛ اصول چهارگانه عقاید صوفیه؛ مبارزه با علوم و دانش ها!؛ قرآن را هم به گوشه ای گذارد؛ كشف و شهود و رؤیا؛ نمونه ای از مكاشفات صوفیه؛ اثر تلقین از نظر روانشناسی و اشتباهات عجیب مدعیان کشف؛ ریاضت های عجیب صوفیان؛ یك نمونه از منطق اسلام درباره ریاضت؛ لذات و هوسرانی های خانقاه!؛ رقص مقدم بر همه چیز بود حتی بر نماز؛ فراز دیگری از رسوایی های خانقاه؛ شیخ و قطب و مرشد؛ حدود اختیارات ده مادّه ای اَقطاب؛ راه شناسی قطب و مرشد!؛ شمس من و خدای من؛ خطرات صوفی گری و تفسیر به رأی و قانون شكنی! اشاره کرد.
روش شناسی نگارش کتاب در بیان مولف
صاحب اثر در بخشی از کتاب با عنوان «روش ما» در بیان روش شناسی تألیف این اثر مهم می نویسد؛يكى از عيبهاى بزرگ كتابهايى كه در پاسخ دور افتادگان و فرق منحرف نوشته مىشود، اين است كه نويسندگان آنها غالباً تحت تأثير احساسات مذهبى واقع شده، و از حدود بحثهاى علمى و منطقى خارج مىشوند، و در وادى تعصبات خشك و غير علمى قدم مىگذارند.
لذا بعضى از اين كتابها بيش از آنچه جنبه «راهنمايى و هدايت» دارد، جنبه «انتقام و كينه توزى» را دارا است و به همين دليل كمتر اثر عميقى از خود مىگذارد، و با كمال تأسف بايد اعتراف كرد كه قسمت قابل توجّهى از كتابهايى كه در اين قسمتها نوشته مىشود كم و بيش از اين نقطه ضعف خالى نيست.
بديهى است اين طرز نويسندگى علاوه بر اين كه گمراهان را هدايت و راهنمايى نمىكند موجب تحريك جنبههاى منفى آنها شده و شايد آنها را متصلبتر و عصبانىتر هم مىكند!
بنابراين لازم است نويسندگان اين كتابها، تمام حملات و بدگوئيهاى نارواى مخالفين را (به خاطر هدايت آنها) تحمّل كرده و بدون تعصب و عصبانيت، بلكه با دلسوزى و حسن نيت، به تشريح نقاط ضعف و اشتباه طرف بپردازند.
همچنين نويسندگان اين كتابها بايد هيچ مطلبى را بدون مدركى كه براى افراد بى طرف قابل اعتماد باشد ذكر نكنند؛ و عقايد مخالفين خود را حتى الامكان از كتابهاى خود آنها نقل كنند، به علاوه بايد هرگز تنها به قاضى نروند بلكه هميشه فكر كنند كه دستهاى از مخالفين سر سخت جلو روى آنها نشسته و نوشتههاى آنها را كنترل و نقّادى مىكنند. البته انكار نمىتوان كرد در برابر بعضى معاندين جز بحثهاى كوبنده ثمر بخش نيست! ولى اين امر جنبه استثنائى دارد.
اگر تمام اين نكات در اين گونه نوشتهها رعايت شود مطمئناً خيلى مؤثرتر خواهد افتاد. «نگارنده» سعى كرده است كه اين كتاب را كه به منظور «راهنمايى صوفيه» است طبق همين نظر بنگارد، اميد است موفقيت حاصل كرده باشد.
کتاب « جلوه حق: بحثی پیرامون صوفیگری در گذشته و حال » در یک نگاه
گفتنی است مولف در این اثر با بررسی و نقد عقاید صوفیه و ریشههای آن، به ارزیابی صوفیگری و عجایبی از حالات و افکار صوفیان پرداخته است.
محتوای کتاب در بخش نخست شامل مقالهای است با عنوان «عرفان اسلامی و عرفان التقاطی»، در این مقاله، نگارنده به جلوههای تصوف در گذشته و حال اشاره كرده، تضادهای درونی ناشی از التقاط را برمیشمارد و به این نتایج میرسد كه یكی از بارزترین خصیصههای عرفان التقاطی یعنی تصوف، مبارزه با علم و اندیشه است در حالی كه خصیصهی عرفان اسلامی حمایت از علم و دانش است، نیز عرفان التقاطی، حریم احكام اسلامی را میشكند و بنیانگذار تفسیر به رای است.
سپس نگارنده انگیزههای گرایش به تصوف را بازگو میكند كه از آن جمله است: گرایشهای شدید مادی، اسلام منهای روحانیت، آزادی عمل و تلاشهای استعمار، فعالیتهای صوفیان در ادوار مختلف نظیر ساختن خانقاهها، دعوت علنی به تصوف و انتشار كتابها و جزواتی در این زمینه، از دیگر بخشهای كتاب است. بخش دیگر كتاب، نقدی است بر كتاب «چهل مقاله» كه در آن به علما و سخنان آنها، هتاكی شده است. معرفی فرق صوفیه نظیر ملامتیه، تاریخچهی تصوف، انشعابات و انحطاط تصوف، كشف و شهود و رویا، اشتباهات عجیب مدعیان كشف، ریاضتهای صوفیه حدود اختیارات قطب و راهشناسایی قطب و رشد، از دیگر مباحث كتاب به شمار میآید.
مولف در اهمیت جایگاه کتاب در روشنگری عقاید صوفیه در بخشی از مقدمه جدید اثر می نویسد: در سال های دور وقتی بخش اوّل اين كتاب را كه نخستين اثر حقير بود نوشتم جنب و جوش صوفيان در بعضى از شهرها بسيار زياد بود؛ و حكومت آن زمان نه تنها آنها را آزاد گذارده بود؛ بلكه گاهى رجال دولت خودشان دست در كار ساختن خانقاه داشتند و اهل خرقه و در سلك درويشان بودند!
دليل آن هم روشن بود، آنها مذهبى را مىخواستند كه به «سير درون» بپردازد و كار به «بيرون» نداشته باشد، در سياست دخالت نكند؛ و اصولًا سر از سياست بيرون نياورد؛ از «ناسوت» بگريزد و به «لاهوت» و «جبروت» پناه برد.
علاوه بر دين، از روحانيون بكلّى جدا باشد تا خطرى را كه هميشه از محور بودن علما در جامعه احساس مىكردند پيش نيايد و كابوس بزرگى كه سرانجام دامانشان را گرفت، رخ ندهد.
آن زمان با تمام تلخىهايش گذشت؛ باز امروز مىبينيم دستهايى از خارج و داخل درست به همان ادّله، در ترويج صوفيگرى مىكوشند. لیکن با مطالعه اين كتاب كه در آن تجديد نظر فراوان شده و مطالب بسيارى بر آن افزوده شده است، به خوبى پى به اهميت اين «كانون خطر» خواهيد برد، هر چند هوشيارى عمومى تا حد زيادى از اين خطر كاسته است.
در اين كتاب به عجايبى از حالات و افكار و عقايد صوفيان، برخورد مىكنيد كه شايد باور كردن آنها براى شما مشكل باشد، ولى مسأله باز از اين هم فراتر است كه ما براى رعايت اختصار از ذكر همه آنها صرف نظر كرديم.
مسائلى در اين كتاب مىخوانيد كه درباره ريشههاى تصوف و صوفيگرى است و درباره همه كسانى كه به تصوف گرايش دارند صادق نيست؛ زيرا چه بسا جوانان پاكدامن و با ايمانى فريب آنها را خورده و در دام آنها گرفتار شدهاند و گناهشان، نگاه به ظاهر و غفلت كردن از باطن است، ما آنها را از زياد نكوهش نمىكنيم و بلكه براى نجاتشان دعا مىكنيم. من مطمئن هستم آنها هر گاه بدون تعصب اين كتاب را مطالعه كنند تحوّل خواهند يافت.
هم چنین در بخشی از این کتاب میخوانیم: اعتقاد صوفیان به قطب و شیخ و مرشد را به ترتیبى که گفته شد از هر نظر حساب کنیم خطرناک است زیرا:اولا این طرز عقاید یک نوع تجلى فردپرستى است و سرانجام سر از شرک بیرون مى آورد چنانکه مراقبت صورت قطب و مرشد حتى در عبادات ولو به اسم اینکه او مظهر کامل خالق است نوعى شرک است. چقدر تفاوت است بین این عقیده و آنچه از کلمات معصومین علیهم السلام براى ما نقل شده است: یعنى « کلما شغلک عن اللّه فهو صنمک» «هر چه تو را از خدا مشغول سازد بت تو است »
لازم به ذکر است اين كتاب نفیس نخستين بار در سال ١٣٣٠ نگاشته و منتشر شد ؛ لیکن چاپ جدید آن اثر گرانبها با تجديد نظرهاى فروان در سال١٣٧٣ در یک جلد و در ٢٠٨صفحه، در قطع رقعی توسط انتشارات نسل جوان به زیور طبع آراسته شده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.