هر مسلمانی حق دارد به بحث و بررسى درباره اسرار و فلسفه احكام بپردازد؛ امّا اين سخن به اين معنا نيست هر چه مى خواهد دل تنگمان بگوييم و هر چه به فكرمان رسيد، به نام بازگو کردن فلسفه حكم، مثلاً روزه را منحصراً رژيمى براى لاغر شدن بدانیم؛[1] چرا که روزه، اثر و مزيّت مخصوص خود را دارد[2] و جامع ميان مادّه و معناست.[3]
تزکیه روح، تصفیه جسم
ما مجموعه اى هستيم از جسم و جان و روح و تن، و طبعاً دستورات آسمانى براى تكميل هر دو جنبه است.[4] درباره اثر بهداشتى روزه و تأمين سلامت جسم انسان ها و مصون و محفوظ ماندن از بيمارى هاى گوناگون در حديثى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) مىخوانيم :«صوموا تصحّوا؛ روزه بگيريد تا سالم باشيد».[5]
از سوی دیگر روزه روح انسان را در قالب «تقوا»[6] لطافت مى بخشد؛[7] تقوایی الهى که سرچشمه حركت به سوى تمام خوبي ها و نيكي هاست و انسان با احساس مسئولیت در درون خود به سوى اطاعت اوامر الهى و ترك معاصى حرکت می کند،[8] و اینچنین جسم و جان آدمى از آلودگى گناه پاک می شود.[9]
روزه، آزمون اخلاص
تمام عبادات، مشروط به اخلاص و به يك معنا از اسباب خلوص نيت است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عمیق ترى در آزمودن اخلاص مردم دارد؛ به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزه دار چيزى نگويد كسى از روزه او باخبر نمى شود. [10]
لذا امير مؤمنان على(عليه السلام) در نهج البلاغه هنگامى كه به فلسفه روزه مى رسد چنين مى فرمايد: «... الصِّيامَ ابْتِلاءً لاخلاصِ الْخَلْقِ؛ خداوند روزه را از اين جهت تشريع فرموده كه روح اخلاص در مردم پرورش يابد»![11]
روزه، عامل نورانیت قلب
كمخورى موجب روشنائى نور معرفت در قلب و پرخورى موجب خاموشى آن است، همان نور معرفت فطرى كه خداوند براى تشخيص صلاح و فساد در نهاد هر انسانى قرار داده است.[12]
بر این اساس، هنگامى كه انسان روزه مى گيرد[13] نور و صفاى تازه اى در دل احساس مىكند، خود را به نيكي ها نزديك تر، و از زشتي ها و بدي ها دورتر مى بيند،[14]و آمادگى بيشتری براى شنيدن مواعظ در او حاصل می شود.[15]
اينكه در ماه رمضان، قرآن خواندن سفارش شده، علّتش اين است كه در ماه رمضان به سبب روزه، قلب انسان صاف شده و آماده پذيرش تلقينات و تبليغات است و قرآن هم بهترين تبليغ است.[16]
روزه، تقویت کننده صبر
گاهى خداوند متعال در قرآن مجيدش وقتى مسئله اى داراى ابعاد مختلف و متنوّع باشد در هرجايى به مناسبت، اشاره به يكى از ابعاد آن مىنمايد، مثلًا به تأثير روزه در تقويت روح انسان اشاره كرده، مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از صبر(روزه) و نماز كمك بگيريد! (زيرا) خداوند با صابران است!».[17]
صبر آن حالت استقامت و شكيبايى و ايستادگى در جبهه مشكلات است. که در روايات فراوانى به روزه تفسير شده است؛ بلكه ذكر روزه به عنوان يك مصداق بارز و روشن آن است، زيرا انسان در پرتو اين عبادت بزرگ اراده اى نيرومند و ايمانى استوار پيدا مىكند و حاكميت عقلش بر هوس هايش مسلم مىگردد.[18]
مفسران بزرگ در تفسير اين آيه[19] نقل كرده اند كه رسول گرامى اسلام هر گاه با مشكلى روبرو مىشد كه او را ناراحت مىكرد از نماز و روزه مدد مىگرفت.[20]
بیداری از خواب غفلت
استفاده از مواهب و نعمت هاى مادی به عنوان يك اصل پذيرفته شده، ولى در مسیر عبوديّت و بندگى و عمل صالح نه اینکه زندگى مرفّه هدف براى انسان شود و بقيّه چيز ها را در مسير آن قرار بدهد؛[21] چرا که این نوع زندگی انسان را از خدا غافل و بىخبر می کند.[22]
اينجاست كه اسلام دستور روزه را داده،[23] و با تعطيل كردن برنامه هايى كه در معرض هوى و هوس است، و با محروم ساختن فرد از پاره اى لذّات مادّى و امثال آن ها؛[24] انسان را از دنیای مادی جدا می کند و در عالم معنویت وارد می سازد.[25]
سخن آخر: (مبارزه با هوای نفس مهم ترین فلسفه روزهداری است)
روزه رابطه انسان با خويشتن است؛ با ايجاد اين رابطه، انسان موفق مىشود كه با هواى نفس خويش مبارزه كند؛[26] و با تحمل گرسنگى و تشنگى و همچنين چشم پوشی از لذت جنسى عملاً ثابت كند مىتواند زمام نفس سركش را به دست گيرد، و بر هوس ها و شهوات خود مسلط گردد. در حقيقت بزرگ ترين فلسفه روزه همين اثر روحانى و معنوى آن است.[27]
تعبیر نورانی پیامبر(صلی الله علیه و آله) درباره روزه ماه رمضان به «أَلصَّوْمُ جُنَّةٌ؛ روزه سپر (ابزار دفاعى در برابر آتش جهنّم) است!»[28]ناظر بر این مسأله است که به وسيله روزه، شهوات در كنترل عقل در می آيند و انسان با اين وسيله دفاعى، از حملات شيطان محفوظ مى ماند.[29]
البته در این کارزار غالباً سنگين و پرزحمت، صفوف مطيعان و متواضعان در برابر فرمان حق، از هواپرستان خودخواه جدا می شود که اگر غير از اين مىبود هرگز اين جدايى صفوف صورت نمى گرفت.[30]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع
1. پاسخ به پرسش هاى مذهبى
2. اخلاق در قرآن
3.انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى
[1] پاسخ به پرسش هاى مذهبى، ص272
[2] همان، ص284.
[3] همان، ص274.
[4] همان.
[5] سيرى در فلسفه احكام، ص 122؛ (دائرة المعارف فقه مقارن، ج1، ص413).
[6] «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ تا شايد شما تقوا پيشه كنيد». (سورۀ بقره، آیۀ183).
[7] گفتار معصومين(ع)، ج2، ص127.
[8] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج5، ص94.
[9] تفسير نمونه، ج1، ص635.
[10] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج14، ص87.
[11] نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره 252؛ (يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، ص419).
[12] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج2، ص381.
[13] اخلاق در قرآن، ج1، ص213.
[14] همان، ص338.
[15] همان، ص213.
[16] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص436.
[17] «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»؛ (سورۀ بقره، آیۀ153).
[18] تفسير نمونه، ج1، ص218.
[19] سوره بقره، آیه 153.
[20] مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث؛ (تفسير نمونه، ج1، ص218).
[21] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص600.
[22] همان، ص601.
[23] همان.
[24] اخلاق در قرآن، ج1، ص265.
[25] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 1/3/1390.
[26] آيات ولايت در قرآن، ص70.
[27] برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص 163.
[28] والاترين بندگان، ص100.
[29] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج4، ص624.
[30] همان، ج7، ص431.