مساله ازدواج، مساله ای بسیار ساده و در عین حال مهم و پیچیده است.[1] ازدواج و تشكيل خانواده يكى از حاجت هاى زندگى انسان،[2] بر مبنای اشباع غريزه جنسى، اشتراك در تشكيل زندگى و انس روحى و آرامش فكرى(لِتَسْكُنُوا إِلَيْها)[3] و تربيت فرزندان و همكارى در همه شؤون زندگی است.[4]
تحقق این امور، بدون زندگى مشترك، حاصل نمى شود؛[5] چرا که اين دو جنس مكمّل با يكديگر، و مايه شكوفائى و نجات و پرورش يكديگر مى باشند، به گونه اى كه هريك از آن دو، بدون ديگرى ناقص است، و از اين طريق تكامل خويش را باز مى يابد.[6]
با همۀ این تفاسیر، عده زیادی از جوانان دختر و پسر در سن ازدواج هستند که نمی توانند ازدواج کنند و این مسأله به یک غول و گردنه صعب العبور تبدیل شده؛[7] حال آنکه در گذشته مسئله ازدواج به این سختی نبود، لیکن حالا به دلایلی، مشکلاتی ایجادشده و ازدواج ها سخت شده است.[8]
حال با اين بن بست ها، و مشكلات طاقت فرسايى كه جوانان در این راه دارند چه بايد كرد؟ آيا با اين زندگى ماشينى و آن همه عوارضش، با اين توقّعات بيجا، با اين اختلاف فكر پدران و مادران و جوانان، با اين وضع تحصيلى و هفت خوان هايش! و با اين وضع تهيّه كار و مشكلاتش، و با اين بى اعتمادى افراد نسبت به يكديگر، باز مى توان اين وظيفه بزرگ و مقدّس را به موقع انجام داد؟ اين هاست كه بايد دقيقاً مورد بررسى قرار گيرد و بدون حل آنها، حل نهايى اين معضل اجتماعى ممكن نيست.[9]
اهمیت تحقق ازدواج آسان
امروزه زندگى اجتماعى، در بسيارى از قسمت ها، از صورت يك زندگى طبيعى و صحيح خارج شده، كه يك نمونه آن كاهش شديد ازدواج، و روى آوردن جوانان به زندگى مجردی است.[10]
كاهش ازدواج و توسعه تجرّد، يك نوع سيستم زندگى بدون احساس مسئوليّت ، قطع پيوندهاى اجتماعى و بى تفاوتى در برابر رويدادهاى اجتماعى است که يك فاجعه بزرگ براى جوامع بشرى محسوب می شود.[11]
از نظر اخلاقى نیز افراد مجرّد هرگز يك «انسان كامل» نخواهند بود، زيرا بسيارى از مفاهيم اخلاقى از قبيل وفا، گذشت، جوانمردى، عاطفه، محبّت، فداكارى و حق شناسى، بيش از همه جا در محيط خانواده و زندگى مشترك همسران و فرزندان تحقّق مى يابد و كسانى كه از اين زندگى دورند به اين مفاهيم كمتر آشنايى دارند.[12]
هم چنین مسأله پاسخ به نياز طبيعى جسم و روح، و واكنش هاى نامطلوب روانى و جسمى كه بر اثر پاسخ نگفتن به اين نياز قطعى و مسلّم پيدا مى شود خود داستان جداگانه اى دارد؛ چرا که اگر غريزه جنسی به صورت صحيح مدیریت نشود خرد كننده ترين ضربت را بر پايه خوشبختى و سعادت جوانان خواهد زد و سرنوشت آنها را به كلى دگرگون خواهد ساخت.[13]
بی جهت نیست که [به تأخیر انداختن ازدواج] بسيارى از جوانان را گرفتار ناراحتى هاى روانى و اضطراب و كج خلقى و پراكندگى فكر و بى اعتنايى به زندگى و نااميدى و بدبينى کرده است.[14]
[همۀ این مسائل نشان می دهد] سخت گیری ها [در ازدواج] مشکلی را حل نمی کند به جز اینکه مشکلات را افزایش می دهد.[15] لذاباید مسائل اجتماعی نظیر ازدواج را آسان گرفت تا زندگی شیرین شود و در نهایت اجتماع حرکت کند.[16]
ازدواج ساده و قرآنی؛ راه خوشبختی جامعه امروز
مضمون آیۀ 21 سوره روم،[17] پایه اصلی خانواده را شکل می دهد؛ این آیه می فرماید یکی از نشانه های خدا این است که خدا از جنس شما همسرانی برای انسان آفریده و در میان آن ها محبت ایجاد کرد.[18]
لذا آفرینش همسر برای آرامش انسان است، و در نتیجه اساس کار ازدواج از نظر قرآن آرامش است، و هرچیزی که این آرامش را برهم بزند بر خلاف منطق قرآن است.[19]
اما به راستی مهریه های سنگین آرامش بخش است؟ یا آرامش ها را برهم می زند؟ قطعا این کار بر هم زننده آرامش است و چنین ازدواجی قرآنی محسوب نمی شود.[20]
در واقع ازدواج قرآنی این است که توأم با آرامش بوده و مهریه ها سبک، و جهیزیه ها و مراسمات ساده باشد، ازدواجی که دور از تشریفات کمر شکن باشد، قرآنی به شمار می رود. اما متأسفانه چشم و هم چشمی ها، رقابت های غلط، آداب و رسوم نادرست و تقلید های کورکورانه - به نحوی که زوج تا سال های زیاد زیر بار اقساط وام هایی است که برای تشریفات ازدواج و مهریه گرفته است - دست به دست هم داده و ازدواج آرام بخش قرآنی را تبدیل به یک ازدواج پر مخاطره تبدیل کرده است.[21]
به هر حال زمانی روی سعادت خواهیم دید که به ازدواج قرآنی برگردیم، همه باید الهام بگیریم و توصیه به چنین ازدواجی کنیم.[22]
آسان گرفتن والدین در ازدواج
در عصر ی به سر می بریم ، كه فساد از در و ديوار آن مى بارد، و امواج مفاسد از هر نقطه اى به نقطه ديگر سرازير شده، و ابتلاى فرزندان به گناه و معصيت را زياد كرده.[23] لذا اسلام در مورد فرزندان مسئوليت سنگينى بر دوش پدران افكنده، و پدرانى را كه در اين مسئله حياتى بى تفاوت هستند شريك جرم انحراف فرزندانشان شمرده است؛ چنان كه در حديثى از پيامبر صلی الله علیه و آله مى خوانيم: «من ادرك له ولد و عنده ما يزوجه فلم يزوجه، فاحدث فالاثم بينهما؛ كسى كه فرزندش به حد رشد رسد و امكانات تزويج او را داشته باشد و اقدام نكند، و در نتيجه فرزند مرتكب گناهى شود، اين گناه بر هر دو نوشته مى شود»![24]
لیکن در عمل شاهدیم بسيارى از پدران و مادران كه به اصطلاح «خرشان از پل گذشته» و خبرى از طوفانى كه در دل جوانان اعم از دختران و پسران در مورد پاسخگويى صحيح به غريزه جنسى برپاست، ندارند، در مورد مسائل مربوط به ازدواج پسران و دخترانشان فوق العاده «خونسرد» و يا «سختگيرند».[25]
اين «خونسردى» و «سختگيرى» گاهى به حدّى است كه تأخير يك سال و 5 سال در نظر آنها يك كار ساده و كوتاه مدّت است! «خوب امسال نشد، ان شاءاللَّه سال آينده، و يا حالا نمى شود چند سال ديگر، هنوز دير نشده! ...». غافل از اين كه يك سال كه هيچ، گاهى تأخير يك ماه يا حتّى چند روز در مواقع حسّاس ممكن است سرنوشت جوانى را عوض كند.[26]
معلوم نيست اين پدران و مادران چرا گذشته خود را به ياد نمى آورند؟ چرا خود را به جاى فرزندان جوانشان فرض نمى كنند؟![27]
به راستی چرا پدران و مادران غالباً، وضع جوانان و بحران طغيان غريزه جنسى آنان را به دست فراموشى سپردند، و به خود اینگونه القاء می کنند: كه هنوز وقت بسيار است، و مگرچه خبر است به اين زودى؟! ...هنوز دهنشان بوى شير مى دهد! ...هنوز بچّه اند... .[28]
ولى همين «هنوز» هاست كه گاه عواقب دردناك آن يك عمر تمام دامان خود پدران و مادران را خواهد گرفت، آن هم در موقعى كه راهى براى جبران آن وجود ندارد.[29]
اگر چه براى انتخاب همسر حتماً بايد دقت كافى به خرج داد، ولى «دقّت» با «سختگيرى و وسواس» فرق بسيار دارد.[30]
به راستی چرا در خواستگاری ها شرایط خاص یا سنگینی برای دختر و پسر گذاشته می شود؛ بنده فراموش نمی کنم کسی که می گفت با دختری ازدواج می کنم که قد، سواد و اموال پدر او بیشتر از من نباشد.[31]
برخی از دوران خواستگاری به دنبال برتری جویی هستند؛ همچنین برخی از همان آغاز خواستگاری توجه می کنند که فرد خواستگار با چه ماشینی می آید که اگر مدل بالا باشد به گونه دیگری حساب و رفتار کنند.[32]
حال آنکه وقتی ظواهر امر نشان دهد، طرف، شايسته همسرى است، تحقيقاتى هم كه به دنبال آن از افراد مطّلع به عمل مى آيد اين حقيقت را تأييد كند، بايد بدون ترديد اقدام كرد، و از لطف و يارى خداى بزرگ مدد گرفت، وبا الهام از دستورات مكرّر اسلامى در مورد تعجيل در ازدواج فرزندان، و با الهام از فرمان عقل و آزمايش هاى فراوان مطّلعان، در مسأله ازدواج فرزندان خود از خونسردى، و سختگيرى هاى بى مورد به شدّت بپرهيزند.[33]
نبايد فراموش كرد كه غريزه جنسى جوان به قدرى نيرومند است كه ناديده گرفتن و سهل انگارى در مورد آن همه گونه انفجارى را ممكن است به دنبال داشته باشد.[34]
ازدواج آسان و کاهش توقعات، راه حل مشکلات جوانان
از چيزهائى كه اساس خانواده ها را خراب مى كند كثرت توقّعات و انتظارات است.[35]
متأسفانه بسیاری از جوانان می گویند درست است كه از وقت طبيعى ازدواج ما مدت ها گذشته است ولى ما چگونه مى توانيم ازدواج كنيم با اين كه هنوز منزل شخصى نداريم، هنوز اتومبيل نداريم، هنوز شغل پردرآمدى به دست نياورده ايم.[36]
هنوز پول هنگفتى كه جواب گوى هزينه هاى سنگين ازدواج، و هدايا و كادوهاى خانم عروس و بستگان و اقوام او باشد ذخيره نكرده ايم.[37]
هنوز محل مناسب بزرگ و آبرومندى براى برگزارى جشن هاى ازدواج در نظر نگرفته ايم هنوز ... و هنوز ... ![38]
[و یا اینکه بسیاری از والدین می گویند:] «ما چگونه با ازدواج دخترمان موافقت كنيم با اين كه هنوز يك شوهر ايده آل، با درآمد كافى، شغل آبرومند، پست خوب، خانه و زندگى، خوش تيپ، فاميل دار و ... به خواستگارى او نيامده و هر كس آمده غالباً فاقد يك يا دو تا از اين شرايط بوده است»!؟[39]
به علاوه هنوز جهيزيه لازم تهيّه نكرده ايم... دو سه قلم كسرى داريم! و البتّه با اين وضع اقدام به ازدواج دختر، جز آبروريزى چيزى نيست![40]
اينها درد دل يا صحيح تر؛ بهانه هاى بنى اسرائيلى، جمعى از پدران و مادران و دختران و پسران در مورد عدم اقدام به امر حياتى ازدواج است.[41]
به راستی چه ضرورتی دارد جهیزیه های سنگینی برای دختر و پسر جوانی که می خواهند ازدواج کنند، تهیه شود که تا پایان عمر هم نیاز به آنها ندارند.[42]
برخی به سن تاریخ تولد دختر، سکه برای مهریه تعیین می کنند، اما فردا اختلافاتی پیش می آید که براساس عندالمطالبه بودن، مهریه را به اجرا می گذارند.[43]
هم چنین به دلیل تشریفات و هزینه های بالای مراسم جشن عقد و عروسی در هتل و تالارها، دختر و پسر نمی توانند زندگی مشترک خود را آغاز کنند.[44]
به هر حال به اين جوانان و به آن پدران و مادران بايد گفت[45] وضع نابسامان كنونى ازدواج و مشكلاتش از آسمان بر سر ما نباريده، از زير زمين سر درنياورده و این ماييم كه بر اثر چشم و هم چشمى ها، ندانم كارى ها، پيش داورى هاى نادرست، محاسبات غلط، و گرفتارى در چنگال يك سلسله عادات و رسوم و تقاليد كوركورانه زيان بخش، اين «بنا» را نهاده ايم.[46]
شما چه كسى را پيدا مى كنيد كه در آغاز جوانى خانه و زندگى و همه چيزش جور بوده كه چنين توقعى را درباره خودتان يا همسرتان پيدا كرده ايد؟ هر كسى را مى بينيد غالباً از صفر شروع كرده است. بله آنها كه ثروتمند بوده و پول مفتى به چنگ آورده اند شايد چنين باشند.[47]
لذا كارها را باید سهل گرفت و همين كه شرايط ساده و عاقلانه ازدواج فراهم شد اقدام کرد.[48] باید درك كرد كه شرايط زندگى بهتر تدريجاً فراهم مى گردد و توقعات هم بايد هميشه در حدود امكانات باشد.[49]
نقش خیرین در ترویج فرهنگ ازدواج آسان
در جامعه اى كه عدّه زيادى از جوانان آن، وسايل ابتدايى و ساده زندگى و ازدواج را ندارند و از طرفى، عدّه اى بالاترين مهريّه و سنگين ترين جهيزيّه ها را براى ازدواج فرزندان خود در نظر مى گيرند و در عروسى هاى خود ميليون ها تومان خرج مى كنند، در چنين جامعه اى اگر ناامنى ايجاد شود و فساد و فحشاء شايع گردد چه كسى عامل آن است؟ آيا جز خود افراد اين اجتماع، مى توان ديگران را سرزنش كرد؟![50]
لذا در قرآن کریم به يكى از مهمترين راه های مبارزه با فحشاء كه ازدواج ساده و آسان و بى ريا و بى تكلّف است، اشاره شده، و آمده است: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ؛[51] و مردان و زنان بى همسر را همسر دهيد، و همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را».[52]
در این میان اصل تعاون اسلامى ايجاب مى كند كه مسلمانان در همه زمينه ها [در قالب فعالیت های خیریه] به يكديگر كمك كنند ولى تصريح به اين امر در مورد ازدواج دليل بر اهميت ويژه آن است.[53]
اهميت اين مسأله تا به آن پايه است كه در حديثى از امير مؤمنان على عليه السّلام مى خوانيم: «بهترين شفاعت آن است كه ميان دو نفر براى امر ازدواج ميانجيگرى كنى، تا اين امر به سامان برسد»![54]
باز در حديث ديگرى از پيامبر صلی الله علیه و آله مى خوانيم: «شراركم عزابكم؛ بدترين شما مجردانند». به همين دليل در آيات و روايات متعددی، مسلمانان تشويق به همكارى در امر ازدواج مجردان و هر گونه كمك ممكن به اين امر شده اند.[55]
در حقیقت کمک به ازدواج جوانان از جمله اعمال صالح است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. و (خیرین) می توانند با کم کردن هزینه ها به کمک زوج های جوان بشتابند.[56]
ازدواج آسان به فرهنگ عمومی تبدیل شود
اخیرا گفتگوهایی درباره ازدواج آسان وجود دارد اما هنوز جا نیفتاده است و باید به فرهنگ عمومی تبدیل شود، دختری که به مهریه 14 سکه راضی است، باید افتخار در جامعه باشد.[57]
بی تردید اگر فرهنگ ازدواج آسان حاصل شود، بسیاری از مشکلات حل می شود و این عزم راسخ الهی محکم می خواهد که در مقابل بدعت ها، آداب و رسوم غلط بایستیم.[58]
آسان سازی ازدواج در گرو مقابله با طرح افزایش سن ازدواج
بلوغ و سنّ ازدواج دختران و پسران يك موضوع قراردادى نيست كه بنشينيم و براى آن حد و مرزى تعيين كنيم؛ بلكه يك امر طبيعى و فطرى است و از قلمرو اختيار و انتخاب ما بيرون است و هر دختر و يا پسرى در سنين خاصّى از عمر خود به حدّ بلوغ مى رسد و فصل تازه اى از زندگى به روى او گشوده مى شود. [59]
بلوغ در انسان با تغييرات جسمى و روحى عميقى آغاز مى گردد؛ قدّ و قامت تغيير مى كند، نيروى انسانى رو به فزونى مى گذارد؛ شكل اعضا با گذشته كاملًا تغيير پيدا مى كند، تمايلات خاصّى در انسان براى گسترش زندگى پيدا مى شود، احساسات جنسى همچون شكوفه هاى بهارى شكفته مى شود؛ احساس همسر خواهى روز به روز رو به افزايش گذارده و استخوان ها درشت شده و دگرگونى روشنى در آهنگ صدا پديد مى آيد.[60]
بنابراين، باید سنّ قانونى ازدواج را براساس سنّت خلقت و قانون آفرينش تعيين نماييم و از هر نوع خيالبافى و فلسفه تراشى خوددارى كنيم.[61]
كسانى كه مسأله «بلوغ» را يك امر قراردادى تلقّى مى نمايند و تصوّر مى كنند كه واقعيّات و حقايق، تابع انديشه و قرارداد آنهاست، با سُنَن آفرينش به جنگ برخاسته و سرانجام مغلوب مى شوند؛ زيرا سنن خلقت با گفت و شنود افراد غافل از اصول خلقت، دگرگون نمى گردد.[62]
در تدوين قانون نیز بايد همه جوانب را در نظر گرفت؛ زيرا معدّل «سنّ بلوغ جنسى» در دختران كشور ما 14 و در پسران 16 مى باشد. در اين فصل از زندگى تمايلات جنسى آنها بيدار مى شود.[63]
در نتیجه هنگامى كه ارضاى غريزه جنسى از راه طبيعى و ازدواج صورت مى گيرد، انسان از طريق مشاهده و لمس و ساير حواس، مركز تحريكات جنسى او در مغز برانگيخته شده و از جهت فيزيولوژى تأثيراتى كه از چشم و لمس و مانند آن به مراكز مغزى منتقل مى گردد انعكاس جنسى را مى سازد و عمل جنسى به صورت طبيعى انجام مى گيرد.[64]
هم چنین [تسهیل] ازدواج و همسر گزينى موجب شكفته شدن استعدادهاى نهفته است و افراد متأهّل بهتر از افراد مجرّد فكر مى كنند.[65]
لیکن هرگاه سنّ ازدواج را بالا ببريم تكليف دختران و پسران در اين مدّت محروميّت چگونه خواهد بود؟ يا بايد تن به آميزش هاى نامشروع بدهند و سرانجام هزاران مصيبت دامنگير اجتماع گردد، يا در برابر آتش غريزه جنسى مقاومت طولانى كنند كه به فرض ممكن بودن براى همه افراد، رنج آور است.[66]
و از آنجا که در كانون وجود او آتش شهوت زبانه مى كشد و وسيله مشروع براى اطفاى آن ندارد، نمى تواند صحيح و آرام فكر كند.[67]
سخن آخر: (سازمانی مستقل برای ساماندهی ازدواج تشکیل شود)
در خاتمه و با تبریک سالروز ازدواج مبارک مولا علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باید تأکید کرد، خداوند ازدواج را به صورت یک فریضه جمعی شمرده است، لذا دولت، مسؤولان، مردم و خانواده ها همه باید دست به دست هم دهند تا مشکل ازدواج جوانان حل شود.[68]
از این رو شایسته است در نظام جمهورى اسلامى تشكيلاتى (و لو وزارت خانه) وجود داشته باشد كه عهده دار ازدواج جوان ها باشد تا قسمت عمده اى از فسادها و مشكلات ريشه كن شود.[69]
بی تردید اگر یک سازمان مجهزی برای مساله ازدواج جوانان فراهم کنند که هم تسهیلات بدهند و هم آموزش های لازم را به آنها ارائه کنند، بسیار مفید و بجا خواهد بود.[70]
لیکن اگر این مساله را رها کنیم و هر ازچند گاهی مراسمی برگزار کنیم حالت نمادین و شعاری پیدا می کند؛ از این رو باید سازمانی دارای سرمایه های کافی و اختیارات لازم وجود داشته باشد تا مساله ازدواج ساماندهی شود.[71]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع:
1. مشكلات جنسى جوانان
2. تفسير نمونه
3. بیانات معظم له
[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 26/7/1391.
[2] كتاب النكاح؛ ج 7 ؛ ص96.
[3] سورۀ روم؛ آیۀ21.
[4] انوار هدايت(مجموعه مباحث اخلاقى)؛ ص587.
[5] استفتاءات جديد؛ ج 3؛ ص248.
[6] پيام قرآن؛ ج 2؛ ص446.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رسانۀ ملی؛ 15/4/1395.
[8] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای هیئت مدیره مجمع خیّرین کشور؛ 6/9/1395.
[9] مشكلات جنسى جوانان؛ ص26.
[10] همان؛ ص30.
[11] همان.
[12] همان؛ ص25.
[13] همان؛ ص124.
[14] مسيحيت در دنياى كنونى؛ ص62.
[15] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 16/12/1396.
[16] همان.
[17] «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ؛ و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند!».
[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رسانۀ ملی؛ 27/3/1396.
[19] همان.
[20] همان.
[21] همان.
[22] همان.
[23] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رسانۀ ملی؛ 15/4/1395.
[24] تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص464.
[25] مشكلات جنسى جوانان؛ ص58.
[26] همان؛ ص59.
[27] همان.
[28] همان؛ ص60.
[29] همان.
[30] همان؛ ص62.
[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رسانۀ ملی؛ 15/4/1395.
[32] همان.
[33] مشكلات جنسى جوانان؛ ص62.
[34] همان.
[35] كتاب النكاح؛ ج 1؛ ص20.
[36] مشكلات جنسى جوانان؛ ص40.
[37] همان.
[38] همان.
[39] همان؛ ص41.
[40] همان.
[41] همان.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در رسانۀ ملی؛ 15/4/1395.
[43] همان.
[44] همان.
[45] مشكلات جنسى جوانان؛ ص42.
[46] همان؛ ص27.
[47] همان؛ ص43.
[48] همان.
[49] همان؛ ص44.
[50] مثالهاى زيباى قرآن؛ ج 1؛ ص382.
[51] سورل نور؛ آیۀ32.
[52] برگزيده تفسير نمونه؛ ج 3؛ ص293.
[53] تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص457.
[54] تفسير نمونه؛ ج 14؛ ص457.
[55] همان؛ ص464.
[56] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها؛ 1/1/1398.
[57] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید حوزه های علمیه خواهران؛ 21/6/1395.
[58] همان.
[59] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ ص463.
[60] همان؛ ص464.
[61] همان.
[62] همان.
[63] همان؛ ص465.
[64] همان؛ ص352.
[65] همان؛ ص465.
[66] همان.
[67] همان.
[68] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 26/7/1391.
[69] كتاب النكاح؛ ج 1؛ ص21.
[70] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 26/7/1391.
[71] همان.