گرچه در جهان امروز در باره مقام مادر سخن بسيار گفته مى شود و حتى روز بیستم جمادی الثانی مطابق با ولادت اسوه مادران عالم، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام رابه نام «روز مادر» و تکریم از شخصیت والای این موجود مقدس اختصاص داده اند.[1]
اما متاسفانه وضع تمدن ماشينى چنان است كه رابطه پدران و مادران را از فرزندان خيلى زود قطع مى كند آن چنان كه كمتر روابط عاطفى بعد از بزرگ شدن در ميان آنها ديده مى شود.[2]
منظره دردناك آسايشگاه هاى بزرگسالان در جوامع بشری كه مركز پدران و مادران ناتوانى است كه از كار افتاده اند و از خانواده طرد شده اند شاهد بسيار گويايى براى اين حقيقت تلخ است.[3]
مردان و زنانى كه بعد از يك عمر خدمت، و تحويل فرزندان متعدد به جامعه در ايامى كه نياز شديدى به عواطف فرزندان، و كمك هاى آنها دارند، به كلى رانده مى شوند، و در آنجا در انتظار مرگ روزشمارى مى كنند، و چشم به در دوخته اند كه آشنايى از در درآيد، انتظارى كه شايد در سال يك يا دو بار بيشتر تكرار نمى شود! به راستى تصور چنين حالتى زندگى را براى انسان از همان آغازش تلخ مى كند و اين است راه و رسم دنياى مادى و تمدن منهاى ايمان و مذهب.[4]
این چالش جهانی در حالی است که در اسلام آیات و روايات شگفت انگيزى در اين زمينه وجود دارد كه اهميت فوق العاده مقام مادر را به مسلمانان توصيه مى كند، تا نه تنها در سخن، بلکه در عمل ، در اين باره بكوشند.[5]
اگرچه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين كافى است، ولى چون اسلام در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى يابد سكوت نمى كند، بلكه براى تأكيد در چنين موارد دستورهاى لازم را صادر مى كند، در مورد احترام والدين به ویژه قدرشناسی از مقام مادر آن قدر تأكيد كرده است كه در كمتر مسأله اى چنين ديده مى شود.[6]
مادر؛ اساس خانواده و پناهگاه فرزندان
واژه«ام »[7] (مادر) در لغت به معنى اصل و اساس هر چيزى است و اگر«مادر» را «ام» مى گويند به خاطر اين است كه اساس و اصل فرزندان و ريشه خانواده و پناهگاه فرزندان در حوادث و مشكلات مى باشد.[8] و فرزندان در مشكلات به او پناه مى برند، و نزد او مى مانند.[9]
مادر شدن و اجر ویژه آن در کلام رسول خداصلی الله علیه و آله
در حديثى مى خوانيم: ام سلمه خدمت پيامبر صلی الله علیه و آله رسيد و عرض كرد: همه افتخارات نصيب مردان شده، زنان بيچاره چه سهمى از اين افتخارات دارند: پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود:« بلى اذا حملت المرأة كانت بمنزلة الصائم القائم المجاهد بنفسه و ماله فى سبيل اللَّه فاذا وضعت كان لها من الاجر ما لا يدرى احد ما هو لعظمة، فاذا ارضعت كان لها بكل مصة كعدل عتق محرر من ولد اسماعيل، فاذا فرغت من رضاعه ضرب ملك كريم على جنبها و قال استانفى العمل فقد غفر لك!؛ آرى (زنان هم افتخارات فراوانى دارند) هنگامى كه زن باردار مى شود در تمام طول مدت حمل به منزله روزه دار و شب زنده دار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است، و هنگامى كه وضع حمل مى كند آن قدر خدا به او پاداش مى دهد كه هيچكس حد آن را از عظمت نميداند، و هنگامى كه فرزندش را شير مى دهد در برابر هر مكيدنى از سوى كودك خداوند پاداش آزاد كردن برده اى از فرزندان اسماعيل را به او مى دهد، و هنگامى كه دوران شيرخوارگى كودك تمام شد يكى از فرشتگان بزرگوار خداوند بر پهلوى او مى زند و مى گويد: برنامه اعمال خود را از نو آغاز كن چرا كه خداوند همه گناهان تو را بخشيده"! (گويى نامه عملت از نو آغاز مى شود)[10]،[11]،[12]
شکر گزاری از پدر و مادر به مثابۀ شکر خداوند
در آيات قرآن اهميت زيادى به احترام و اكرام به پدر و مادر، داده شده است؛ خداوند در قرآن مجيد صريحاً دستور شكرگزارى نسبت به پدر و مادر را صادر كرده و آن را در كنار شكرگزارى از خودش قرار داده است، لذا مى فرمايد: «وَوَصَّيْنا الْانْسانُ بِوالِدَيْهِ.. انِ اشْكُرْ لى وَلِوالِدَيْكَ الَىَ الْمَصير؛ ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم...كه براى من و براى پدر و مادرت شكرگزارى كن كه بازگشت همه شما به سوى من است».[13]،[14]
زحمت بی شائبه مادر مهربان
آن گاه زحمات فوق العاده مادر و لزوم حق شناسى در برابر مادر مورد تأکید قرار گرفته و آمده است: «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَ وَضَعَتْهُ كُرْهاً وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً؛[15]مادر، او را با اكراه و ناراحتى حمل مى كند، و با ناراحتى بر زمين مى گذارد، و دوران حمل و از شير باز گرفتنش سى ماه است» [16]
اين مساله از نظر علمى ثابت شده، و تجربه نيز نشان داده كه مادران به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه اى را متحمّل مى شوند.[17]
مادران در دوران باردارى گرفتار وهن و سستى مى شوند، چرا كه شيره جان و مغز استخوانشان را به پرورش جنين خود اختصاص مى دهند، و بهترین مواد حياتى وجود خود را تقديم او مى دارند.[18]
لذا از نخستين روزهاى انعقاد نطفه، حالت مادر دگرگون مى شود، و ناراحتي ها پشت هم پدید مى آيد، حالتى كه به آن «ويار» می گویند و يكى از سخت ترين حالات مادر است.که به گفتۀ پزشكان بر اثر كمبودهايى است كه در جسم مادر به خاطر ايثار به فرزند رخ مى دهد.[19]
به همين دليل، مادران در دوران باردارى گرفتار كمبود انواع ويتامينها مى شوند كه اگر جبران نگردد ناراحتي هايى براى آنها به وجود مى آورد.[20]
در ادامه هر قدر جنين رشد و نمو بيشتر مى كند مواد بيشترى از شيره جان مادر مى گيرد، و حتى روى استخوانهاى او و اعصابش اثر مى گذارد، گاه خواب و خوراك و استراحت و آرامش را از او مى گيرد، و در آخر دوران حمل راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشكل مى شود اما با صبر و حوصله تمام و به عشق فرزندى كه به زودى چشم به دنيا مى گشايد و بر روى مادر لبخند مى زند تمام اين ناملائمات را تحمل مى كند.[21]
آری دوران وضع حمل، يكى از سخت ترين لحظات زندگى مادر است تا آنجا كه گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مى نهد.[22]
به هر حال پس از آنکه مادر بار سنگينش را بر زمين گذارد، دوران سخت ديگرى شروع مى شود، حتى نارسایی های جسمی مادر در دوران رضاع و شير دادن نيز ادامه مى يابد، چرا كه «شير، شيره جان مادر است». [23]
هم چنین دوران مراقبت دائم و شبانه روزى از فرزند، دورانى است كه مادر بايد به تمام نيازهاى كودكى پاسخ گويد؛ کودکی که هيچگونه قدرت بر بيان نيازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد نمى تواند محل درد را تعيين كند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد قادر به بيان آن نيست، جز اينكه ناله سر دهد و اشك ريزد، و مادر بايد با كنجكاوى و صبر و حوصله تمام يك يك اين نيازها را تشخيص دهد و برآورده كند.[24]
بيماري هاى مختلفى كه در اين دوران دامان نوزاد را مى گيرد و مادر بايد با شكيبايى فوق العاده به مقابله با آنها برخيزد مشكل ديگرى است. نظافت فرزند در اين دوران مشكلى است طاقت فرسا، و تامين غذاى او كه از شيره جان مادر گرفته مى شود ايثارى است بزرگ.[25]
آری «مادر» در طول حدأقل سى ماه بزرگترين ايثار و فداكارى را هم از نظر روحى و عاطفى، و هم از نظر جسمى، و هم از جهت خدمات در مورد فرزندش انجام مى دهد.[26]
جالب اينكه خداوند در آغاز آیۀ شریفه قرآن،[27] توصيه در باره هر دو مى كند ولى به هنگام بيان زحمات و خدمات، روى زحمات مادر تکیه می کند[28] و تنها از ناراحتي هاى مادر سخن به ميان آورده و سخنى از پدر در ميان نيست که البته نه به خاطر عدم اهميت آن است، چرا كه پدر نيز در بسيارى از اين مشكلات شريك مادر است، ولى چون مادر سهم بيشترى دارد بيشتر روى او تكيه شده است[29] تا انسان متوجه ايثارگري های مادر و حق عظيم او گردد. [30]
بی شک اين شكرگزارى ها افزون بر اين كه باعث پرورش روح انسان مى شود، آحاد جامعه را به اکرام و احترام بيشتر به مادر تشويق مى كند و اگر مى بينيم در دنياى امروز طى مراسمى از مقام مادر قدردانى مى كنند براى همان آثار مثبتى است كه اين كار در ارتقای قدرشناسی عمومی مردم از مقام مادر و پيشرفت جامعه دارد.[31]
حضرت عیسی علیه السلام و قدرشناسی از مادر
گرچه حضرت مسيح علیه السلام که به فرمان نافذ پروردگار از مادر بدون پدر تولد يافت ولی همین اندازه که در آيه شریفۀ قرآن کریم از زبان او مى خوانيم«و برا بوالدتي ؛[32]،[33] مرا نيكوكار و قدردان و خيرخواه، نسبت به مادرم قرار داده است»[34] كه در مقام بر شمردن افتخارات خود نيكوكارى نسبت به مادر را ذكر مى كند و دليل روشنى بر اهميت مقام مادر و قدرشناسی آن حضرت است.[35] چرا که قدرشناسی از حقوق مادر، انسان را به مقام قرب الهى می رساند، و مشمول الطاف خاص خداوند قرار می دهد .[36]
اولویت در احسان به مادر نسبت به پدر در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله
اسلام برترين احترام را براى پدر و مادر قائل است، به نحوی که كه حتى در صورت مشرك بودن، و دعوت به شرك كردن كه منفورترين كارها در نظر اسلام است باز حفظ احترام آنها را در عين عدم پذيرش دعوت آنها به شرك واجب مى شمرد.[37]
در قرآن نیز ذكر نيكى به پدر و مادر، بلافاصله بعد از مبارزه با شرك، و قبل از دستورهاى مهمى همانند تحريم قتل نفس، و اجراى اصول عدالت، دليل بر اهميت فوق العاده حق پدر و مادر در دستورهاى اسلامى است.[38]
اهمیت نیکی به پدر و مادر وقتى روشن تر مى شود كه توجه كنيم به جاى «تحريم آزار پدر و مادر» ، موضوع احسان و نيكى كردن« وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً[39]؛ نسبت به آنها نيكى كنيد»، ذكر شده است، يعنى نه تنها ايجاد ناراحتى براى آنها حرام است بلكه علاوه بر آن، احسان و نيكى در مورد آنان نيز لازم و ضرورى است.[40]
لذا حق پدر و مادر از مسائلى است كه در قرآن مجيد زياد روى آن تكيه شده و كمتر موضوعى است كه اين قدر مورد تاكيد واقع شده باشد، و در پنج مورد از قرآن، بعد از توحيد قرار گرفته است [41] از اين تعبيرهاى مكرر استفاده مى شود كه ميان اين دو ارتباط و پيوندى است و در حقيقت چنين است چون بزرگترين نعمت، نعمت هستى و حيات است كه در درجه اول از ناحيه خدا است، و در مراحل بعد به پدر و مادر ارتباط دارد، زيرا كه فرزند، بخشى از وجود پدر و مادر است، بنا بر اين ترك حقوق پدر و مادر، هم دوش شرك به خدا است.[42]
اما در این میان، رعایت حق مادر از اولویت بیش تری برخوردار است به نحوی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کلامی گهربار، فرزندان را به اولویت نیکوکاری درباره مادر توصیه فرمودهاند؛ در حديثى از امام صادق علیه السلام مى خوانيم: مردى نزد پيامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض كرد: «يا رسول اللَّه من ابر؟ قال امك، قال ثم من؟ قال امك! قال ثم من قال امك! قال ثم من قال اباك!؛ اى پيامبر به چه كسى نيكويى كنم؟ فرمود: به مادرت، عرض كرد بعد از او به چه كسى؟ فرمود: به مادرت، بار سوم عرض كرد بعد از او به چه كسى؟ فرمود: به مادرت، در چهارمين بار كه اين سؤال را تكرار كرد، فرمود: به پدرت» [43]،[44]
اولویت حق مادر
آری حق مادر حتی از حق پدر برتر است و به قدری گسترده و مهم است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هرگاه در نماز مستحب بودی و پدرت تو را فرا خواند، نمازت را قطع نکن؛ ولی اگر مادرت تو را فرا خواند نمازت را قطع و اجابتش کن.[45]،[46]
فزونی نیکی به مادر
و یا امام باقر علیه السلام که میفرماید: حضرت موسیبن عمران علیه السلام سه بار به خدا عرض کرد: پروردگارا! به من توصیهای کن! خدای سبحان در هر سه بار فرمود: تو را به خودم سفارش میکنم؛ آنگاه عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن! فرمود: تو را سفارش میکنم به مادرت. سپس عرض کرد: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به مادت سفارش میکنم. باز گفت: پروردگارا! مرا سفارش کن. فرمود: تو را به پدرت سفارش میکنم.[47]،[48]
حق مادر؛ دو برابر حق پدر
از این جهت است که اما باقر علیه السلام فرمود: حق مادر از نیکی، دو سوم و برای پدر یک سوم است.[49]،[50]
بی شک شرح درد و رنج هاى مادر در راه پرورش فرزند هم به خاطر اين است كه محسوس تر و ملموس تر است، و هم به خاطر اين كه زحمات مادر در مقايسه با پدر از اهميت بيشترى برخوردار است، و به همين دليل در روايات اسلامى تاكيد بيشترى در مورد مادر شده است.[51]
چرا بهشت زیر پای مادران است؟
بدون شك اگر زحمات فراوانى را كه مادر از هنگام حمل تا وضع حمل و دوران شيرخوارى و تا زمان بزرگ شدن او تحمل مى كند، رنج ها و تعب ها و بيداري ها و بيماري ها و پرستاري ها را كه او با آغوش باز در راه فرزند خود پذيرا مى گردد در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه هر قدر انسان در اين راه بكوشد باز هم در برابر حقوق مادر بدهكار است.[52]
در حديث ديگرى كه در بسيارى از كتب آمده است پيامبر صلی الله علیه و آله فرمود:«الجنة تحت اقدام الامهات؛ بهشت زير پاى مادران است»، لذا تنها از طريق خضوع و همچون خاك راه بودن در برابر آنها مى توان به بهشت برين راه يافت.[53]
جهاد یا ماندن در کنار مادر؟!
با اينكه جهاد يكى از مهم ترين برنامه هاى اسلامى است، اما تا جنبه وجوب عينى پيدا نكند، يعنى داوطلب به قدر كافى باشد، در خدمت پدر و مادر بودن از آن مهم تر است و اگر موجب ناراحتى آنها شود شركت در جهاد جايز نيست.[54]،[55]
در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه مردى نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: من جوانى بانشاط و ورزيده ام و جهاد را دوست دارم، ولى مادرى دارم كه از شركت من در جهاد غمناك مى شود. حضرت فرمود: «ارجع فكن مع والدتك فوالذي بعثني بالحق لانسها بك ليلة خير من جهاد في سبيل الله ؛ برگرد و با مادر خويش باش، قسم به خدايى كه مرا به حق مبعوث ساخته است، اگر يك شب مادر با تو مأنوس باشد بهتر است از يك سال جهاد در راه خدا».[56] ،[57]
و یا در تعبیر دیگری از پيامبر صلی الله علیه و آله می خوانیم:« أ لك والدة قال نعم قال ل فان الجنة تحت قدمها؛ آيا مادرى دارى عرض كرد آرى، فرمود: در خدمت مادر باش كه بهشت زير پاى مادران است»[58]،[59]
بی شک در مورد ساير واجبات كفايى و نيز مستحبات، مسأله چنان است كه در مورد جهاد گفته شد.[60]
آیا می توان حق مادر را ادا کرد؟
در حديثى به اين مضمون از پيامبر صلی الله علیه و آله آمده است؛ كه مردى مشغول طواف بود و مادر پير و ناتوان خود را بر دوش گرفته و طواف مى داد، پيامبر صلی الله علیه و آله را در همان حال مشاهده كرد عرض كرد : هل اديت حقها ؛آيا حق مادرم را با اين كار انجام دادم، پيامبر در جواب فرمود: لا و لا بزفرة واحدة؛ نه حتى جبران يكى از ناله هاى او را به هنگام وضع حمل نکردی![61]
سخن آخر:( تجلیل از مقام مادر؛ نشانۀ مسلمان واقعی)
اصولا دين مجموعه اى است از آداب است؛ ادب در برابر خدا، ادب در مقابل پيامبر صلى الله عليه و اله و پيشوايان معصوم عليهم السلام، ادب در مقابل استاد و معلم، و پدر و مادر، و عالم و دانشمند.[62]
در این بین پدر و مادر به سال هايى از عمر مى رسند كه نگهدارى و تحملشان مشكل مى شود، اينجا است كه بايد فرزندان، امتحان خود را در زمينه حق شناسى و اطاعت فرمان خدا بدهند، و از پدران و مادران به بهترين وجه نگاهدارى كنند.[63]
لذا هر كس شايسته نام انسان و مسلمان واقعی است بايد در برابر پدر و مادر حق شناس باشد، و احترام و تكريم و نيكى به آنها را در تمام عمر فراموش نكند، هر چند با اين اعمال هرگز نمى تواند دين خود را به آنها ادا كند.[64]
البته مساله نيكى به پدر و مادر از اصول انسانى است كه حتى كسانى كه پايبند به دين و مذهبى نيستند نيز طبق الهام فطرت به آن جذب مى شوند، بنا بر اين آنها كه پشت پا به اين وظيفه بزرگ مى زنند، نه تنها مسلمان واقعى نيستند كه نام انسان براى آنها شايسته نيست.[65]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص56.
[2] همان.
[3] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص334.
[4] همان؛ص335.
[5] همان ؛ ج 13 ؛ ص56.
[6] همان ؛ ج 12 ؛ ص78.
[7] «قال ابن امّ اِن القوم استضعفونی؛ گفت فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاردند». (سورۀ اعراف؛ آیۀ ۱۵۰).
[8] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص435.
[9] همان ؛ ج 27 ؛ ص266.
[10] وسائل؛ ج 15؛ ص 175.
[11] ر.ک: تفسير نمونه؛ج12؛ ذيل آيه 23 سوره اسراء.
[12] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص57.
[13] سورۀ لقمان؛ آيه 14.
[14] اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص94.
[15] سورۀ احقاف؛ آیۀ15.
[16] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص324.
[17] همان ؛ ج 17 ؛ ص40.
[18] همان.
[19] همان ؛ ج 21 ؛ ص326.
[20] همان ؛ ج 17 ؛ ص40.
[21] همان ؛ ج 21 ؛ ص326.
[22] همان ؛ ج 21 ؛ ص326.
[23] همان ؛ ج 17 ؛ ص40.
[24] همان ؛ ج 21 ؛ ص326.
[25] همان ؛ ص327.
[26] همان ؛ ج 17 ؛ ص40.
[27] «وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ؛ و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم» ،(سورۀ لقمان؛ آيه 14).
[28] «حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ؛ مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است»،(سورۀ لقمان؛ آيه 14).
[29] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص327.
[30] همان.
[31] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 13 ؛ ص577.
[32] سورۀ مریم؛ آیۀ32.
[33] « بر»( به فتح با) به معنى شخص نيكوكار است، در حالى كه« بر»( به كسر باء) به معنى صفت نيكوكارى است، و بايد توجه داشت كه اين كلمه در آيه فوق عطف است بر مباركا، نه به صلاة و زكاة، و معنى در واقع چنين است«جعلنى برا بوالدتى؛ مرا نيكوكار نسبت به مادرم قرار داد».
[34] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص53.
[35] همان ؛ ص56.
[36] همان ؛ ج 21 ؛ ص337.
[37] همان ؛ ج 16 ؛ ص218.
[38] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص664.
[39] سوره نساء؛ آیه 36.
[40] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص664.
[41] سوره بقره؛ آيه 83، سوره انعام؛ آيه 151، سوره اسراء؛ آيه 23، سوره نساء؛ آیه 36.
[42] تفسير نمونه، ج 3، ص: 379.
[43] وسائل الشيعه؛ ج 15؛ ص 207.
[44] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص56.
[45] مستدرک الوسائل؛ ج15؛ ص181.
[46] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص56.
[47] امالی؛ صدوق؛ ص511.
[48] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص56.
[49] امالی؛ صدوق؛ ص511.
[50] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص333.
[51] همان.
[52] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص57.
[53] ر.ک:مجمع البیان.
[54] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص364.
[55] همان.
[56] كافى؛ ج 2؛ ص 163؛ ح 20.
[57] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص79.
[58] جامع السعادات؛ ج 2؛ ص 261.
[59] تفسير نمونه ؛ ج 13 ؛ ص57.
[60] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص: 365.
[61] فى ظلال؛ ج 5؛ ص 318.
[62] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 4 ؛ ص495.
[63] تفسير نمونه ؛ ج 16 ؛ ص218.
[64] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص491.
[65] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص333.