مولّفه های اقتدار نیروی انتظامی از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی

مولّفه های اقتدار نیروی انتظامی از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مد ظله العالی


مفهوم اقتدار/ دین مداری؛ شاخصۀ اصلی اقتدار نیروی انتظامی/ امنیت آفرینی ؛ مهمترین مولفۀ اقتدار نیروی انتظامی/ جرم زدایی؛ به مثابۀ سلب موقعیت مجرمانه از بزهکاران/ اخلاق گرایی و تامين امنيت اجتماعي؛ رویکرد اقتدارآفرین نیروی انتظامی/ اقتدار پلیس؛ مرهون اجرای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر/ پیشرفت و اقتدار نیروی انتظامی نیازمند همکاری دستگاه های گوناگون جامعه اسلامی است‌

شکی نیست که دشمنان در چهل سال گذشته هیچ گاه دست از دشمنی با نظام اسلامی برنداشته‌اند،[1]بلکه همواره در سال‌های پس از انقلاب همواره در حال دست و پا زدن بوده تا در عزم و اراده مردم خلل ایجاد کنند.[2]

در این میان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران از جمله نهادهای موفق انقلابی است که مدیریت مطلوب توأم با اقتدار در انجام رسالت‌ها و وظایف خود، فعالیت های ناجا در انجام رسالت های ذاتی خود به ویژه در مقابله با توطئه های قدرت های استکباری ، از دیگر نهادها متمایز کرده است.[3]

این مهم در حالی است که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با نیروهای پلیس دیگر نقاط دنیا تفاوت دارد و با توجه به دشمنی‌های بسیار علیه ایران اسلامی وظیفه آن نهاد انقلابی در ابعاد گوناگون بسیار سنگین است، لیکن با همۀ این اوصاف اقتدار روز افزون نیروی انتظامی غیر قابل انکار است .[4]

مفهوم اقتدار

«اقتدار» از ريشه قدرت به معناى سلطه كامل است،[5] در این میان سلطه و نفوذ معنوى و فکری بر دیگر قدرت ها را اقتدار و تسلّط می نامند.[6] اقتداری که سبب اصلاح ذات البين و انسجام اقشار مختلف جامعه و تحكيم پيوندهاى محبت در ابعاد گستردۀ جوامع انسانی مى شود.و اين اتحاد و انسجام، خود سبب پيروزى و عزّت و اقتدار جامعه اسلامى است.[7]

هم چنین استقلال، ثبات سياسى، نفوذ در مجامع جهانى،مرهون اقتداری است که تسلط و امنيت را در  هر جامعه به ارمغان خواهد آورد.[8]

دین مداری؛ شاخصۀ اصلی اقتدار نیروی انتظامی

يكى از مهم ترين چيزهايى كه در سرنوشت اجتماع تأثيرگذار است، نظام ارزشى آن جامعه است. جامعه براى هر چيزى اهميّت قائل شود و آن را ارزش قلمداد كند، مردم به سمت همان چيز مى روند تا در جامعه ممتاز شوند. اگر در جامعه اى مقام و ثروت، ملاك ارزش شناخته شود، غالب مردم به سوى آن مى روند و مسابقه مقام و ثروت برگزار مى گردد. امّا اگر در جامعه اى شخصيّت در علم و تقوا و ايمان بود مردم هم به سوى اين ارزش هاى معنوى سوق پيدا مى كنند.[9]

از این منظر باید گفت جمهوری اسلامی برکات بسیاری داشته است که بسیاری از آن غافلند، یکی از این برکات ورود حقیقی دین به زندگی آحاد مردم به ویژه نیروی انتظامی است.[10]

حال آنکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی این گونه نبود که در نیروهای انتظامی دین مداری با محوریت  قرآن  ظهور و بروز داشته باشد؛ اما امروز در نیروی انتظامی که ماهیت آن برقراری نظم و امنیت است، می بینیم حافظان قرآنی حضور دارند و این بسیار ارزنده و قابل تقدیر است.[11]

البته باید سعی کرد به موازات حفظ و تلاوت قرآن، به محتوای آن عمل شود و مطمئن بود برای آن نهاد انقلابی اسباب خیر و برکت خواهد بود.[12]

بنده در ملاقات خود با نیروهای انتظامی و نظامی بارها عنوان کرده ام که باید بهترین سلاح را برای دفاع از خود فراهم کنیم اما باید بدانیم که برترین سلاح ما سلاح ایمان و توکل به خداوند است.[13]

ایمان سلاحی است که بواسطه آن نیروی های ما از شهادت ترسی نخواهند داشت بلکه  به آن افتخار می کنند در صورتی که دشمنان ما از این سلاح محروم اند. [14] لذا  برخی از نیروهای آمریکایی در جنگ عراق دچار افسردگی شدند و برخی ها فرار یا خود کشی کردند، حال آنکه در هشت سال دفاع مقدس چنین حالاتی در رزمندگان ما مطلقا وجود نداشت و آنها با نشاط راهی جبهه ها می شدند و با نشاط نیز بازمی گشتند. [15]

  آری سلاح ایمان در زراتخانه های دشمن یافت نمی شود از این جهت دشمنان سعی دارند که این سلاح را از ما بگیرند که باید برای جلوگیری از این آسیب بزرگ در جهت ارتقای بنیه ایمانی و اعتقادی جوانان برنامه ریزی کنیم. [16]

  بی شک مادامی که این سلاح در نیروی انتظامی و دیگر قوای نظامی کشور  وجود دارد دشمن از پیروزی خود مایوس خواهد بود اما اگر بفهمد دیگر خبری از جوانان کفن پوش و با ایمان وجود ندارد در این صورت در صدد ضربه زدن، بر خواهد آمد. [17]

مسئولین سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی نیز باید تلاش کنند تا در این ایام، انقلاب و معارف دینی را به پرسنل جوان خود بیش از پیش بشناسانند تا همه در راه انقلاب گام بر داریم و در حفظ آن بکوشیم.[18]

امنیت آفرینی ؛ مهمترین مولفۀ  اقتدار نیروی انتظامی

بى شك اوّلين و مهم ترين شرط براى زندگى صحيح امنيّت است، لذا وجود افراد نيرومندى كه در برابر دشمنان خارجى و زياده خواهان داخلى سدّى ايجاد کنند بسیار ضروری است.[19]

از این رو آیات و روایات در همه قرون و اعصار دستور جامع و همه جانبه اى به تمام مسلمانان مى دهد كه براى حفظ امنيت خود و دفاع از مرزهاى خويش، دائما مراقب باشند و يك نوع آماده باش مادى و معنوى بطور دائم بر اجتماع آنها حكومت كند.[20]

در این بین نیروی انتظامی وظیفه بسیار حساسی را به عهده دارد که همان حفظ و تأمین امنیت جامعه است، زیرا امنیت جامعه حرف اول را می زند و اگر امنیت نباشد، اقتصاد، آموزش و پرورش و آرامش هم نیست. [21]

  لذا امنیت به عنوان بستر تمام فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد نظر است و همۀ نهادها و سازمان ها باید در تحقق این مهم به نیروی انتظامی کمک کنند.[22]

واقعیت آن است که نقش و رسالت مهم نیروی انتظامی در تامین امنیت ستودنی است و باید از تلاش ها و خدمات آنان در این راستا قدردانی کرد؛ این دستاورد مهم در حالی است که عوامل نا امنی در عصر ما نسبت به گذشته بیشتر شده و سیاست های مخرب روی عوامل ناامنی تاثیرگذاشته است و اگر دشمنان و معاندان بتوانند در جامعه ایجاد نا امنی کنند خواهند توانست اهداف خود را عملیاتی نمایند.[23]

لذا می بینیم هنگامى كه نيروى انتظامى براى برقرارى امنيّت در سطح شهرها و كشور، با اراذل و اوباش برخورد مى كند، تا خانواده و ناموس هاى مردم احساس امنيّت كنند، صداى رسانه هاى خارجى بلند شده، و متأسّفانه بعضى از[24] هم فكرانشان در داخل كشور نيز با آنها هم صدا مى شوند. اما آيا آنها دوست دارند امنيّت خانواده هاى مردم در خطر باشد، امّا اراذل و اوباش احساس خطر نكنند؟[25]

و به راستی کارنامه نیروی انتظامی در تحقق امنیت بسیار قابل قبول است و  فعالیت‌های بسیار خوبی در این سال‌ها برای ارتقای امنیت کشور در حوزه‌های مختلف صورت گرفته است که باید از این تلاش‌ها، تقدیر شود.[26]

جای بسی خوشوقتی است که با وجود مسیرهایی که دشمنان کشور می‌توانند از آن راه‌ها کشور را ناامن کنند، با تلاش و زحمات دستگاه‌های امنیتی به‌ویژه نیروی انتظامی در حوزه امنیتی، نگرانی وجود ندارد.[27]

و از این رهگذر بايد هزاران بار خدا را شكر كنيم كه امنيّت در كشور ما حكمفرماست. اگر سرى به كشورهاى ناامن همسايه بزنيم، قدر امنيّت خود را خواهيم دانست.[28]

جرم زدایی؛ به مثابۀ سلب موقعیت مجرمانه از بزهکاران

انسان تحت فشار انگيزه هاى درونى و بيرونى است؛ هميشه انگيزه ها و نيازهائى او را به طرف گناه مى كشاند، هواها و نيازها و خواهش هاى نشأت گرفته از شهوت از درون و محيط هاى فاسد و شيطان و دوستان ناباب و غيره از برون مزاحم و رهزن مسير تكامل و صلاح اويند،و عامل  اصلی گناه و جرم به شمار می آیند. [29]

به هر حال وجود چنين دشمنان خطرناكى، هوشيارى فراوانى مى طلبد، به خصوص اينكه آنها هرگز با صراحت انسان را دعوت به گناه نمى كنند، زشتى ها را زيبا جلوه مى دهند، گناهان بزرگ را كوچك و طاعات كوچك را بزرگ نشان مى دهند و دام هاى رنگارنگ بر سر راه بشر مى نهند و از تمام نقطه هاى ضعف انسان و راه هاى نفوذ، در درون جان او بهره مى گيرند و زنجيرهاى اسارت در چنگال شهوات و مال و مقام و آرزوهاى دور و دراز بر دست و پاى او مى نهند و به همين سبب، گاه يك لحظه غفلت، يك عمر بدبختى بدنبال مى آورد.[30]

حال برای پیشگیری از گناه به دو عامل برونی و درونی احتیاج است. در وهلۀ نخست تقوا يك نيروى كنترل درونى است كه انسان را از گناه باز مى دارد و در واقع احساس مسؤوليّت از درون است.لذا باید تقواى الهى را پيش گرفت كه سرچشمه همه خوبي هاست؛ انسان با ايمان در هر رشته اى كه باشد احساس مسئوليّت مى كند، وظيفه شناس است، نيكوكار و با گذشت است، همواره يك پليس معنوى را در درون جان خود حاضر مى بيند كه مراقب اعمال او است.[31] لذا تقوا به سان يك پليس نيرومند از درون، انسان را را كنترل مى كند، و بى آنكه مامور و مراقبى داشته باشد وظائف خود را به نحو احسن انجام مى دهد و در عين حال خود را در پيشگاه خدا مقصر مى شمرد.[32]

امّا كسانى كه فاقد مراقب درونى هستند تنها به هنگام مراقبت نگهبان بيرونى دست از تخلّف مى كشند، و در كوچك ترين غفلت او آلوده تخلّف مى شوند. كسانى كه از چراغ قرمز در زمان عدم حضور پليس عبور مى كنند، از اين دسته هستند.[33]

لذا افراد بى ايمان مردمى خودخواه و خودكامه و خطرناكند و هيچ گونه مسئوليتى براى خود قائل نيستند، ظلم و ستم و تجاوز به حق ديگران براى آنها ساده است.[34] به ناچار برای پیشگیری از گناه باید به عامل بيرونى روی آورد که همان مأمورین انتظامی و امثال آن هستند که جلوی جرم و گناه را می گیرند.[35]

اگرچه نيروى انتظامى در همه زمان ها و مكان ها نظارت ندارد، و در مكان ها و زمان هايى كه نظارت دارد، نظارت بصورت كامل و دقيق صورت نمى گيرد، امّا همان مراقبت ناقص تأثيرات فراوانى در كاهش جرم دارد. [36]

اخلاق گرایی و تامين امنيت اجتماعي؛ رویکرد اقتدارآفرین نیروی انتظامی

مسائل اخلاقی در اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است و متاسفانه در این ایام مورد تهاجم شدیدی واقع شده است؛ علت آن هم این است که مسائل اخلاقی متولی خاصی ندارد. دادگاه قضایی می گوید اگر جرمی انجام شود پیگیری می کنیم. نیروی انتظامی هم تا حدی فقط دخالت دارد. وزارت ارشاد هم بیشتر به کارهای فرهنگی، نمایشگاه کتاب و فیلم و سینما و امثال آن است. سازمان تبلیغات اسلامی هم نه بودجه ای دارد و نه قدرتی که بتواند جلوی این کار را بگیرد نهایة اینکه مبلغی به اطراف بفرستد.[37]

این چالش مدیریتی در حالی است که متأسّفانه فساد در بعضى از جوانان نفوذ كرده، لذا در وهلۀ نخست پدران و مادران باید مراقب جوانانشان باشند و نيروى انتظامى ، دستگاه قضايى، جمعيّت ناصحان، رسانۀ ملی، روزنامه ها و روحانيت نیز بايد در راستای ترویج اخلاق گرایی در جامعه تلاش کنند.[38]

اهمیت این مسأله در حالی است که مسائل اخلاقی امروز به تبدیل به مسائل سیاسی شده است و ما باید به آنها اهمیتی ویژه بدهیم ؛[39] اخیرا در نیروی انتظامی حرکتی مبارک شروع شده تا محکم در مقابل ناهنجاری های بایستند. مشروط بر این که این گونه اقدامات با کارهای دیگر خنثی نشود و با دستور برخی اثر آن از بین نرود.[40]

  این راهبرد مهم از سوی ناجا در حالی است که دشمنان ما می گویند اگر ارزش های اخلاقی و مساله حجاب را کم رنگ و بی حجابی و بد حجابی را شایع کنیم اساس سیاست اسلام هم متزلزل می شود؛ لذا تصمیمی که از سوی نیروی انتظامی گرفته شده برای تقویت مبانی نظام و ارزش های اسلامی امری لازم است. [41]

هم چنین مردم متدین و انقلابی جمهوری اسلامی نیز انتظار دارند جلوی مفاسد اخلاقی گرفته شود، مقام معظم رهبری نیز بر این مسأله تأکید و تصریح دارند که باید این مبانی حفظ شود. [42]

البته بعضی از مخالفین با مغالطه گری خیال می کنند مسأله امنیت اخلاقی این است که دائماً با مردم درگیری ایجاد شود، هیچ کس معتقد نیست که باید با مردم درگیری ایجاد شود اینها بهانه است، در مسأله امنیت اخلاقی شرط اول حکمت، موعظه و جدال احسن و منطقی است که قرآن صریحاً دستور داده است.حال عده ای وقتی اسم امنیت اخلاقی به میان می آید حواشی آن را برجسته می کنند که این کار ناپسندی است، البته در هر جامعه ای اقلیتی هستند که به هیچ چیز پایبند نیستند که در همه جا با آنها برخورد می شود.[43]

  بر این اساس ما این رویکرد را طلیعه مبارکی می دانیم چون داد مردم و متدینان بلند است و ارزش های اسلامی دارد کم رنگ می شود.ل ذا به کسانی که در این امر مشارکت دارند تبریک می گوییم و به برخی از کسانی که سابقا وقتی این صحبت ها و مسائل پیش آمد و سعی کردند آن را متزلزل کنند، هشدار می دهیم. [44]

هم چنین در زمینۀ نقش آفرینی نیروی انتظامی در تأمین امنیت اجتماعی باید گفت وقتی به عنوان نمونه مسأله حجاب مطرح می‌شود، می‌گویند باید کار فرهنگی کرد در صورتی که مسئولین دولتی کاری نکرده‌اند و در کار مأمورین انتظامی نیز دخالت می‌کنند. حال اگر راست می‌گویید اول از ادارات خود شروع کنید و به همه زنان کارمند خود بگویید رعایت کنند.[45]

بی شک مسئله حجاب باید حل شود تا امنیت اجتماعی فراهم شود. برخی به نیروی انتظامی ایراد می‌گیرند که چرا سخت‌گیری می‌کند در صورتی که در نیروی انتظامی، اول پلیس زن مراجعه کرده و خواهش می‌کند که برخی رعایت می‌کنند، اما برخی گوش نکرده و به پلیس اهانت و حتی گاهی فحاشی می‌کنند که این افراد لایق سخت‌گیری هستند چون به پلیس توهین کرده‌اند. بنابراین باید برای همه مردم روشن شود که نیروی انتظامی با ادب و درست برخورد می‌کند.[46]

اقتدار پلیس؛ مرهون اجرای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر

بهترين نوع حكومت، حكومتى است كه همه مردم در آن سهيم و شريك باشند، و به تعبير ديگر پايه هاى آن بر دوش عموم مردم باشد؛ امر به معروف و نهى از منكر در واقع تعميم مسأله حكومت، و تثبيت مشاركت عموم، در آن است؛ زيرا از اين طريق جلو بسيارى از تخلّفات گرفته مى شود و مردم به انجام وظايف فردى و اجتماعى آشنا مى گردند، در این بین نقش پليس و نيروى انتظامى در اجرای فریضۀ امر به معروف و نهی از منکر غیر قابل انکار است، اهميّت اين وظيفه اسلامى وقتی روشن تر مى گردد؛ که بدانیم  از اين طريق مى توان تا حدود  زیادی  به وضع جامعه سرو سامان داد؛ و تا حدّ وسيع، جلو تخلّفات را گرفت.[47] زیرا بخش مهمى از امر به معروف و نهى از منكر، احقاق حقوق و اجراى حدود و بسط و گسترش عدل و داد است که نياز به قدرت و نيرو دارد، که تحقق این امر از طریق نیروی انتظامی امکان پذیر است.[48]

كلمه «امر» داراى بار مثبتى است، در اين كلمه قدرت و قوّت نهفته است. و اين بدان معنى است كه حاکمیت بايد از موضع قدرت و قوّت و حاكميّت صحبت كند، نه اين كه از مردم خواهش و تمنّا و التماس كند. اين معنى در «امر» به معروف هم وجود دارد، لذا امر به معروف و نهی از منکر بايد از موضع قدرت باشد؛ ولى بايد توجّه داشت كه انجام كارى از موضع قوّت و قدرت، منافاتى با مدارا نمودن و به نرمى رفتار كردن ندارد.[49]

البته برخی مخالفان بدون اتكاى بر تعاليم دينى بر فعالیت های ارزشمند نیروی انتظامی خرده می گیرند حال آنکه مأموران پليس تنها مأمور اجراى قانون هستند نه تفسير آن.[50]

مسؤولان بدانند، اگر امر به معروف ونهی از منکر ترک شود گروه هایی از مردم وارد این عرصه می شوند و امر به معروف نهی از منکر را اجرا می کنند؛ لذا دولت، نیروی انتظامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید امر به معروف ونهی از منکر کنند.[51]

سخن آخر:( پیشرفت و اقتدار نیروی انتظامی نیازمند همکاری دستگاه‌های گوناگون جامعه اسلامی است)

در خاتمه باید تأکید کرد پیشرفت و اقتدار نیروی انتظامی نیازمند همکاری دستگاه‌های گوناگون جامعه اسلامی است.[52] لذا اگر سایر نهادها و مردم  با نیروی انتظامی همکاری نکنند امنیت برقرار نخواهد شد، نیروی انتظامی یک وظیفه به عهده دارد و به دنبال آن دستگاه قضایی نیز وظایفی دارد و اگر دستگاه قضایی فعال نباشد، زحمات نیروی انتظامی هم بر باد خواهد رفت. [53] زیرا اگر نیروی انتظامی فعال باشد، به موقع در صحنه حوادث حضور یافته و مجرمان را دستگیر کند؛ اما بین دستگیری و صدور حکم فاصله بیافتد، مجازات اثر بازدارنده نخواهد داشت لذادستگاه قضایی باید به مسائلی که مربوط به امنیت جامعه است سرعت ببخشند.[54]

  مردم هم در این مسائل باید بیشتر همکاری کنند، هم خودشان به قانون عمل کنند و هم متخلفان را به موقع معرفی کنند، البته مردم به وظیفه خود عمل می کنند و بسیاری از کشفیات در مواد مخدر و سایر تخلفات را مردم گزارش می دهند. [55]

هم چنین باید به دولت گوشزد نمود با تعبیرات خود برای نیروی انتظامی ایجاد زحمت نکند‌؛ به‌عنوان مثال در شرایط فعلی‌ و در اوج بحران اقتصادی، چه لزومی دارد بحث ورود زنان به ورزشگاه‌ها مطرح شود، یا این بحث که فلان کنسرت در مکانی برگزار شود یا نشود، چه مشکلی را حل می‌کند؟ بدین وسیله یک اختلاف جدیدی با نیروی انتظامی مطرح می‌شود و این درست نیست.[56]

از این رو  باید یک هماهنگی کاملی در این زمینه‌ها صورت گیرد و مردم باور کنند که نیروی انتظامی هم ضامن انتظام و امنیت ظاهری است و هم امنیت اخلاقی. وظیفه نیروی انتظامی فقط کنترل چراغ قرمز و سبقت غیرمجاز نیست و همگان باید بقیه وظایف ناجا را هم بپذیرند.[57]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 


[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 16/10/1396.

[2] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛4/1/1397.

[3] همان.

[4] همان.

[5] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 8 ؛ ص174.

[6] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص394.

[7] همان ؛ ج 3 ؛ ص317.

[8] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص35.

[9] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص 160.

[10] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده انتظامی استان قم و کارکنان حافظ قرآن ناجای قم؛25/3/1393.

[11] همان.

[12] همان.

[13] همان.

[14] همان.

[15] همان.

[16] همان.

[17] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛18/11/1389.

[18] همان.

[19] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص436.

[20] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص421.

[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی استان قم؛19/7/1390.

[22]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده انتظامی استان قم؛7/5/1391.

[23]همان.

[24] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع) ؛ ص147.

[25] همان؛ ص 148.

[26] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله  افق حوزه؛ش351؛29/8/1391. 

[27] همان.

[28] قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم (ع) ؛ ص148.

[29] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص198.

[30] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 3 ؛ ص422.

[31] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص22.

[32] تفسير نمونه ؛ ج 15 ؛ ص151.

[33] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص97.

[34] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص22.

[35]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 26/6/1393.

[36] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص188.

[37]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 15/2/1389.

[38]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 21/8/1386.

[39]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی کشور و مدیران ستادی نیروی انتظامی سراسر کشور؛16/10/1389.

[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس مجلس شورای اسلامی؛25/3/1391.

[41] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی کشور و مدیران ستادی نیروی انتظامی سراسر کشور؛16/10/1389.

[42] همان.

[43] همان.

[44]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 21/2/1390.

[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع زائران حرم مطهر رضوی ؛ 24/4/1391.

[46] همان.

[47] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص229.

[48] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 10 ؛ ص453.

[49] آيات ولايت در قرآن، ص: 129.

[50] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص667.

[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع زائران حرم مطهر رضوی ؛ 9/5/1389.

[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی ؛14/7/1394.

[53] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی انتظامی استان قم؛ 19/7/1390.

[54]  همان.

[55] همان.

[56] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده نیروی انتظامی؛23/3/1394.

[57] همان.

captcha