اسلام اين آيين نجات بخش و مايه رحمت و بركت براى مردم جهان، بر مولفۀ ايستادگى در برابر تجاوز دشمن و مقاومت در مقابل ظلم و فساد، و بذل جان ومال وفداكارى در اين راه تأکید کرده است.[1]
مقاومت در برابر دشمنان خارجى، دشمنان حقيقت، دشمنان عدالت، دشمنان اصلاحات، دشمنان فضيلت و دين[2] و مقاومت سنگين در برابر دنيائى كه به منزله بند شيطان براى به بند كشيدن انسان ها است. [3]
لذا اسلام به هر كس حق مى دهد كه اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله كند، زیرا تسليم در برابر متجاوز مساوى است با مرگ و مقاومت مساوى است با حيات.[4] حال اگر مسلمانان براى رسيدن به اهداف متعالی از عنصر مقاومت به عنوان يك دستورالعمل و برنامه مستمر در زندگى بهره گیرند و پيوسته اين برنامه را بخوانند و اجرا كند در اين صورت آثار وکارکردهای آن را به عینه مشاهده خواهند کرد.[5]
مفهوم شناسی مقاومت
مقاومت از ماده قوم و قیام گرفته شده و از آنجا كه انسان هنگامى كه مى خواهد فعاليت پى گيرى انجام دهد، قيام مى كند و به كار مى پردازد، از اين نظر، «مقاومت » كنايه از حسن انجام امور و آمادگى براى فعاليت آمده است.[6]
«مقاومت» به معناى راستى و استقامت است، لذا به معناى پايدار و جاويدان، و هم به معناى قائم به امور دين و دنيا است[7]،[8] يعنى بايد در هر حال و در هر كار و در هر عصر و زمان قيام به عدالت كنيد، به گونه اى كه اين عمل خلق وخوى شما شود، وانحراف از آن برخلاف طبع و روح شما گردد.[9]،[10]
مفهوم پايدارى و مقاومت به معناى صاف بودن طريق و به معناى ملازم راه مستقيم بودن و ثبات بر خط صحيح است [11] بنابراين از امورى كه سبب ورود در كانون لطف خدا يعنى بهشت مى شود علاوه بر ايمان تداوم خط و راه صحيح و مستقيم است.[12]
هم چنین صبر مفهومى معادل مقاومت ، سرسختى، پايدارى، حوصله، تحمّل، خويشتن دارى و يا مفهومى بر ضدّ بى تابى وجزع، دستپاچگى، ضعف و ناتوانى روحيه دارد.[13]و به معناى ايستادگى در برابر حوادث و درگيرى مداوم با مشكلات و فرار نكردن از مقابل آن است.[14]
خاستگاه معرفتی مقاومت اسلامی
بی شک سرچشمه مفاهيمی همچون مقاومت، ايمان به يك حقيقت و آگاهى كامل از آن و عشق و علاقه شديد نسبت به آن است، لذا کسانی كه ايمانى ضعيف و اطّلاعاتى ناچيز و علاقه اى مختصر نسبت به هدفى دارند، هرگز در راه آن صبر و استقامت به خرج نمى دهند و به سرعت از ميدان حوادث بيرون مى روند.[15]
در این میان درك آگاهانه از مذهب سر چشمه اصلى مقاومت و پايدارى و ايستادگى است،[16] اینگونه است كه خدامحوری به آرامش می انجامد و هر گونه شك و ترديد و وحشت را از انسان زائل مى كند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم مى دارد.[17]
اين آرامش جنبه عقيدتى دارد، و تزلزل اعتقاد را بر طرف می سازد، و در عمل، ثبات قدم و مقاومت و شكيبائى به انسان می بخشد.[18]
البته منظور از ياد خدا تنها ذكر لفظى نيست، بلكه خدا را در درون جان حاضر ديدن است، اين توجه به خدا روحيه سرباز مجاهد را تقويت مى كند و در پرتو آن احساس مى نمايد كه در ميدان مبارزه تنها نيست، تكيه گاه نيرومندى دارد كه هيچ قدرتى در برابر آن مقاومت نمى كند، و اگر هم كشته شود به بزرگ ترين سعادت، يعنى سعادت شهادت رسيده است.[19]
اینگونه است که ميدان جهاد براى مؤمنان؛ ميدان اظهار عشق به محبوب و ميدان پايدارى و مقاومت و پيروزى است، و در چنين ميدانى ترس معنى ندارد.[20] زیرا روح و جان جنگجويان با خداگرایی عجين شده است و مسأله ترس از خدا و احساس مسؤليّت در برابر فرمان او به شدت خودنمایی می کند، و اين مهم ترين انگيزه اى است كه جهادگر با ايمان مى تواند داشته باشد و به خاطر آن تا پاى جان مقاومت مى كند! در حالى كه انگيزه هاى ديگر در برابر آن كم اثر است.[21]
هم چنین توكّل بر خدا، بر آن منبع فناناپذير قدرت و توانايى، سبب افزايش مقاومت انسان در برابر مشكلات و حوادث سخت زندگى مى شود[22] و از آنجا كه متوكّلان كار خود را به خدا واگذار مى كنند، اعتماد به نفس و ايستادگى و مقاومت در برابر مشكلات چندین برابر خواهد شد.[23]
لذا انسان در برابر عظمت مشكلات، احساس حقارت و ضعف نمی كند، بلكه با اتّكاءِ بر قدرت بى پايان خداوند، خود را پيروز و فاتح می داند و به اين ترتيب، توكّل اميدآفرين، نيروبخش و تقويت كننده و سبب فزونى پايدارى و مقاومت می شود.[24]
حال آنکه اگر مفهوم توكّل، به گوشه اى خزيدن و دست روى دست گذاشتن بود معنا نداشت كه درباره مجاهدان و مانند آنها سفارش شود.[25]
مقاومت اسلامی؛حرکتی برای تحقق عدالت
هميشه وجود مصائب دستاويزى براى كفّار در مورد نفى عدالت در اين جهان بوده است، از اين نظر بدون مقاومت در برابر دشمنان مؤمن به جائى نمى رسد و در راه تحقق عدالت باید مقاومت اسلامی را سرلوحۀ عمل قرار داد.[26]زیرا حق مقاومت، ناشى از اصل عدالت است.[27]
انتخاب اصل عدالت به عنوان يك اصل از اصول دين، رمزى است به احياى عدل در جوامع بشرى و مبارزه با هر گونه ظلم و ستم.[28]
لذا مادامى كه همه مردم جهان در برابر اصول عقل و عدالت تسليم نشده، و زور و قدرت بر روابط ملل دنيا حكومت مى كند ، اين احتمال وجود دارد كه جامعه اسلامى مورد تهاجم بيگانه قرار گيرد، از این رو اسلام به مقاومت دستور مى دهد؛ لذا مسلمانان باید آمادگى كامل خود را براى دفاع از خويش حفظ كنند؛ قرآن دستور صريحى در اين باره دارد و در يك جمله كوتاه همه مطالب لازم را بيان فرموده: «وَاعِدُّوا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُم مِنْ قُوَّةٍ؛ هرگونه نيرو و قدرت كه ممكن است براى مقابله با هجوم دشمنان آماده و مهيا سازيد».[29]،[30]
مقاومت اسلامی؛ به مثابۀ حمایت از تمامیت ارضی جهان اسلام
اسلام در نحوه استقلال و تماميّت ارضى و جلوگيرى از نفوذ دشمنان، بر اصل راهبردی مقاومت تأکید کرده است، لذا با در نظر گرفتن اوضاع و احوال موجود، مقرّرات و احكامى از طرف حكومت اسلامى در نظر گرفته شده است و از راهى كه به حفظ مقاصد اسلام كمك كند اقدام شده است.[31]
بر این اساس جهاد يا به تعبير ديگر دفاع از تماميّت كشورهاى اسلامى در برابر هجوم بيگانگان ، از وظايف حكومت هاست. درست است كه جهاد و دفاع وظيفه هر مسلمان بالغى است ولى بى شك اين كار بدون سازماندهى و تهيه ساز و برگ مناسب و اسلحه روز امكان پذير نيست و اين كار تنها از حكومت ساخته است؛ همانگونه كه در تمام دنيا چنين است.[32]
این مسألۀ مهم وقتی رنگ و بوی حقیقت به خود می گیرد که بدانیم در عصر و زمان کنونی جنگ ها صورت بسيار پيچيده ترى به خود گرفته و نياز به تشكيلات بسيار وسيعى دارد اعمّ از آموزش و تعليم و تهيّه سلاح هاى پيچيده و تكيه بر اطلاعات گسترده از وضع دشمن و برنامه ها و نقشه هاى او و تهيه هزينه هاى سنگين در راستای حمایت از مقاومت اسلامی، انکار ناپذیر است و به همين دليل، همه جا حكومت ها را عهده دار آن مى بينيم.[33]
در این بین نباید فراموش نمود اگر افراد با ايمان و غيور و دولت های اسلامی دست روى دست بگذارند و تماشاچى فعاليتهاى ويرانگرانه قدرت های استکباری باشند و از این رهگذر دشمنان اسلام ميدان را خالى ببينند اثرى از تمامیت ارضی مسلمانان نخواهند گذارد، لذا اگر آنها فرصت پيدا كنند ممالک اسلامی را با خاك يكسان خواهند كرد.[34]
مقاومت و پایداری؛ زمینه ساز بیداری اسلامی
باید دانست نيروى مقاومت و پايدارى در مسلمانان به بيداری انديشه ها، بالا بردن سطح معرفت و آگاهى منجر می شود.[35] از یک سو ترك هر گونه همكارى و هماهنگى با ایادی قدرت های استکباری و از سوی دیگر مقاومت و مبارزه و درگيرى با آنها؛ به خودسازى و خوديارى و جلب آمادگى هاى جسمى و روحى و مادى و معنوى می انجامد که به نوبۀ خود عامل تحرك و آگاهى و بيدارى اسلامی است.[36]
و اینگونه است که پس از رشادت های جبهۀ مقاومت به ویژه در یمن، سوریه و عراق، به اذعان و اعتراف همگان، امت اسلامی بيدار شده و مقاومت مى كند؛ حتّى دولت های غربی هم امروز به اين نكته معترفند كه كشورهاى اسلامی بيدار شده اند و مى كوشند زنجيرهاى وابستگی به کشورهای استکباری را ازدست و پاى خود بردارند.آثار اين بيدارى را در ميان کشورهای حامی مقاومت، به خوبى مى توان مشاهده نمود.[37]
وحدت امت اسلامی در سایه مقاومت و ایستادگی
حفظ وحدت از نظر اسلام اهميت زيادى دارد لذا مسلمانان در صدر اسلام توانستند در برابر آن همه دشمنان فراوان ايستادگى به خرج دهند و در سايه مقاومت و ایستادگی، اتحاد نيرومند مقدس و جمعيت فشرده و هماهنگ به منصۀ ظهور رسید.[38]
البته ترديدى نيست كه در دنيا دولت های غربی از اتحاد ما رنج مى برند و «وضع آشفته» ما باعث «جمعيت خاطر» آنها است، و معتقدند: «چون چنين است پس آشفته ترش بايد كرد!» لذا بايد با كمال دقت مراقب نقشه هاى آنها باشيم و از طریق مقاومت و پایداری، توطئه های آنان را نقش بر آب كنيم.[39]
ما چه «مرد دين» باشيم و چه «مرد دنيا» چه دوستدار اسلام باشيم چه خواهان وطن و مليت، و چه مرد سياست باشيم و چه مرد روحانيت، در هر صورت بايددر راستای احیای مقاومت اسلامی حرکت کنیم و اجازه ندهيم اين رشته اتحاد مقدسى كه نامش «مذهب» است و در اعماق روح و زواياى قلب ميليون ها مردم كشور ما جا دارد از هم گسسته شود! نبايد اين سرمايه معنوى بر باد رود! [40]
راستى حيرت آور است امروز سعى مى شود اختلافاتى كه در ميان شيعه و سنى وجود دارد تقليل پيدا كند و همه مسلمانان يك دل و يك زبان در برابر دشمنان مشترك خود مقاومت و ايستادگى كنند از آن بالاتر سعى مى كنند در ميان تمام معتقدان به مذاهب عالم در برابر سيل ماديگرى و الحاد و بى دينى يك نوع اتحاد و هماهنگى ايجاد كرده و زنجير محكمى تشكيل دهند.[41]
از سوی دیگر اگر كشورهاى اسلامی از يك وحدت قابل ملاحظه برخوردار نباشند قدرت مقاومت در برابر دولت هاى نيرومندترى مانند آمريكا و ایادی آن را نخواهند داشت، و در آينده سرنوشتى همچون سرنوشت كشورهاى وابسته پيدا خواهند نمود.[42]
بنابراين راهى جز اين نيست كه مقياس هاى كوچك سياسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى در جهان اسلام، به مقياس هاى بزرگ تر و وسيع ترى كه قادر به مقاومت در برابر فشار قدرت ها عظيم بين المللى باشد تبديل گردد، و امت اسلامی با همكارى و همبستگى هر چه بيشتر در زمينه هاى مختلف، پايه يك نوع وحدت را در ميان خود بريزند و بالاخره همه در برابر غرب متّحد گردند.[43]
آرى نخستين گام را بايد از اين جا برداشت، به ویژه آنکه سياست هاى غربى در برانگيختن ناسيوناليست هاى محلى و جنبش هاى نژادى در راستای تجزيه و از هم پاشيدگى جهان اسلام صورت می گیرد.[44]
به همين دليل به جاى ناسيوناليسم هاى محلى كه «مليّت و وطن دوستى» را تنها در مرزهاى يك كشور كوچك يا يك نژاد مخصوص جستجو مى كند، باید صیانت از امت اسلامی را جانشين آن امر موهوم نمود و مسلمانان،[45]سراسر ممالک اسلامی را وطن خود بدانند، و از آن دفاع كنند و در حمايت آن از هيچ نوع كوشش و فداكارى مضايقه ننمايند.[46]
کرامت ، عزت، مقاومت
مسأله مقاومت اسلامی امروز براى ما مسلمانان به ویژه شيعيان به صورت يك الگو و برنامه جهت قیام در برابر هر گونه استبداد و زورگويى و ظلم و ستم درآمده و شعارهاى «هَيْهاتَ مِنَّا الذِّلَّة؛ ما هرگز تن به ذلّت نمى دهيم»، «وَ انَّ الْحَياةَ عَقيدَة وَ جَهاد؛ حقيقت زندگى ايمان و جهاد است» كه برگرفته از تاريخ خونبار كربلاست هميشه به ما كمك كرده است كه در مقابل حكومت هاى ظالم بايستيم و با اقتدا به سالار شهيدان حسين و يارانش، شرّ ظالمان را برطرف سازيم، در جمهورى اسلامى ايران نيز همه جا اين شعارها به چشم مى خورد.[47]
لذا مقاومت و ایستادگی در دفاع و عزّت و سربلندى مسلمين تجلى مى كند و سبب مى شود مثلًا بيست نفر چنان قدرتمند شوند كه در برابر دويست نفر ايستادگى كنند. نمونه هاى بارز اين نوع صبر در قرآن مجيد، در مورد طالوت و همراهان اندك او، اصحاب بدر و بسيارى از پيامبران و همراهان آنها آمده است، چنان كه مى فرمايد: «وَكَأَيِّنْ مِّنْ نَبِىٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ؛[48] چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می رسید سست و ناتوان نشدند ( و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت کنندگان را دوست دارد».[49]
درباره حضرت حسين بن على عليهما السلام سيدالشهدا كه اسوه صبر و استقامت بود، در يكى از زيارت نامه ها آمده است: «ولقد عجبت من صبرك ملائكة السماوات؛[50] آنچنانکه فرشتگانِ آسمان ها ازصبر و شکیبائى توبه شگفت آمدند»[51]بی شک چنين آزادگى و كمال روحى به مقاومت و پايدارى نيازمند است.[52]
از مقاومت تا پیشرفت
وجود شهوات در درون نفس آدمى و مقاومت عقل و ايمان در برابر نيروهاى مخالف، سبب قوّت و قدرت انسان در مسير اطاعت فرمان خدا مى شود، همچنين وسوسه هاى «شيطان» از برون و مقاومت سرسختانه انسان در برابر او سبب تكامل او مى گردد، چرا كه هميشه وجود دشمن، عامل حركت و تحصيل قدرت و قوّت و پيشرفت و تكامل است.[53]
از این رو براى مؤمنان بيدار و سالكان هوشيار، شيطان مى تواند وسيله اى براى تكامل و پيشرفت و پرورش باشد، چرا كه هر قدر در برابر وسوسه هاى او مقاومت كنند، قدرت معنوى و روحانى آنها افزوده مى شود و مقامشان در پيشگاه خدا بالاتر مى رود.[54]
بنابراین براى پيشرفت و پيروزى بر مشكلات دو ركن اساسى لازم است، يكى پايگاه نيرومند درونى و ديگر تكيه گاه محكم برونى، در این میان استقامت و شكيبايى و ايستادگى در جبهه مشكلات ا اهمیت فراوان برخوردار است.[55] لذا سر پيشرفت هر انسانى در مقاومت او در برابر حوادث و مشكلات اجتماعی و يا تمايلات درونى او است.[56]
با این تفاسیر باید گفت مشكلات و سختي ها به اين صورت باقى نمى ماند، كارشكني هاى دشمنان براى هميشه ادامه نخواهد يافت، و محروميت هاى مادى و مشكلات اقتصادى و فقر مسلمين به همين صورت ادامه نمى يابد.[57]
بلکه آن كس كه تحمل مشكلات كند، و در برابر طوفانها ايستادگى به خرج دهد روزى ميوه شيرين آن را مى چشد، روزى كه فرياد دشمنان خاموش، كارشكني ها بى رنگ، جاده هاى پيشرفت و تكامل صاف، و پيمودن مسير حق آسان خواهد شد.[58]
اين نويد و وعده الهى است كه دل را نور و صفا مى بخشد، و به پيروزي ها اميدوار مى كند، و گرد و غبار ياس و نوميدى را از صفحه روح انسان مى زدايد، در حديثى آمده است كه پيغمبر اكرم ص فرمود:«و اعلم ان مع العسر يسرا، و ان مع الصبر النصر، و ان الفرج مع الكرب؛ بدان كه با سختي ها آسانى است، و با صبر پيروزى و با غم و اندوه خوشحالى و گشايش است»[59]،[60]
به عنوان نمونه يكى از عوامل پيشرفت اسلام در صدر اسلام و عدم شكست آن در زير فشارهاى شكننده دشمنان، منطبق شدن مسلمانان با نيازهاى اندك بود، آنها با اين عمل خود را در برابر فشارهاى اقتصادى بيمه كردند جريان محاصره هاى اقتصادى و شعب ابيطالب و سختى مسلمانان و در نتيجه مقاومت آنان زبانزد خاص و عام بود. اسلام از طرفى با تعاليم خود توسط پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و از طرفى با الگوسازى و ارائه الگوهاى مطمئن چون پيامبران و به ويژه پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) مسلمانان را در اين امر يارى رساند؛ آنان را چنان ساخت كه اگر مى خواستند به زندگى پرزرق و برق روى آورند، كمال نفسانى و ايمان بارور آنها به آنان اجازه نمى داد، و چنان آنها را قانع كرد، كه به اندك چيزى مى ساختند، و دم نمى زدند.[61]
مقاومت اسلامی؛ رمز پیروزی حق بر باطل
زندگى انسان در دنيا، آميخته با مشكلات عجيبى است كه اگر در مقابل آن بايستد و شكيبايى و مقاومت به خرج دهد، به يقين پيروز خواهد شد و اگر ناشكيبايى كند و در برابر حوادث زانو زند، هيچ گاه به مقصد نخواهد رسيد.[62] تمام سطور تاريخ جهان نیز حاكى از اين حقيقت است كه پيروزي ها در سايه استقامت ها به دست آمده است.[63]
از آنجا كه پيروزى در اين امتحانات جز در سايه مقاومت و پايدارى ممكن نيست لذا خداوند در قرآن کریم مى فرمايد: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛[64]و بشارت ده صابران و پايداران را»[65] زیرا صبر و استقامت مهم ترين وسيله پيروزى انسان در دنيا و آخرت است.[66]
از اين رو در قرآن مجيد مى خوانیم: «إِنَّ الَّذينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ به يقين كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداى يگانه است سپس استقامت ورزيدند فرشتگان بر آنان نازل مى شوند و مى گويند:نترسيد و غمگين مباشيد و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است».[67]،[68]
تأمل در این فراز نورانی نشان می دهد هنگامی که «حركت» و «مقاومت » دست به دست هم دهند عامل اصلى هرگونه پيروزى خواهند شد.[69] لذا آنها هستند كه از عهده اين آزمايش هاى سخت به خوبى بر مى آيند و بشارت پيروزى متعلق به آنها است، اما سست عهدان بى استقامت از بوته اين آزمايش ها سيه روى در مى آيند.[70] همانگونه که در طول تاريخ افراد زيادى ديده شده اند كه بر اثر غرور، در دام «غفلت» گرفتار شده و نتوانستند در برابر دشمنان مقاومت كنند، از اين رو ضربات دشمن، آنها را از پاى درآورد.[71]
هنر مقاومت؛ بهترین الگو در اصل هدایت
بدیهی است آنها كه در راه او جهاد كنند، به جنگ مشكلات بروند، با هواى نفس به مبارزه برخيزند، و در برابر دشمنان بيرونى مقاومت و سرسختى نشان دهند، خداوند وعده هدايت آنها را داده است و اين عين عدالت است.[72]
و امّا آنها كه «ظلم و ستم» بنياد كنند، خدا توفيق هدايت را از آنها سلب مى كند، قلبشان بر اثر اين اعمال، تاريك و ظلمانى مى گردد، و توفيق رسيدن به سرمنزل سعادت نصيبشان نخواهد شد. و اين است معنى گمراه ساختن پروردگار كه نتيجه اعمال ما را در اختيار ما مى گذارد و اين نيز عين عدالت است. [73]
لذا خداوند ناظر به مشكلات طاقت فرسايى كه انبیای الهی در مسير رهبرى و هدايت مردم و مبارزه با خرافات، فساد، تبعيض و ستم داشتند، آنها را به مقاومت و استقامت در برابر دشمنى ها، جهالت ها، تعصبّ ها، و مانند آن دعوت مى كند كه تضادّ آن با تسليم و سكوت بديهى و روشن است.[74]
سخن آخر:(«ایران» محور مقاومت؛ تروریست خواندن حزب الله لبنان شرم آور است)
در خاتمه باید این مسألۀ مهم را با صدایی رسا فریاد زد که بی تردید ایران اسلامی محور مقاومت است، لذا ما باید با همراهی دیگر کشورهای اسلامی در برابر دشمنان قوی و محکم بایستیم، همچنان که از ابتدای انقلاب در برابر دشمنان ایستادگی و مقاومت کردهایم و امروز نیز باید همین راه را ادامه دهیم؛ البته امروز باید قویتر در برابر آنها بایستیم چون دشمنان حاضر مسلحتر شدهاند.[75]
هم چنین باید اذعان کرد حزبالله لبنان که سرسختترین دشمن رژیم صهیونیستی و در تاریخ عرب شجاعت و شهامت آنها بینظیر است و افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی را درهم شکست متاسفانه از سوی جمعی از سران عرب جزو گروههای تروریستی است.[76]
حال آنکه آنها بدانند هرگز نمیتوانند با مصوبات شرمآور افتخارات حزبالله را پنهان کنند، حزبالله همچنان قهرمان میماند و آنها نام ننگی برای خود به جای میگذارند.[77]
لذا دبیرکل اتحادیه عرب در واقع رژیم صهیونیستی است و بهترین نشانه این است که سرسختترین دشمنان رژیم صهیونیستی یعنی حزبالله را تروریست نامیدند.[78]
البته آنهایی که طرح دوستی با دشمنان پیامبر میریزند ، ایمان به خدا و روز قیامت ندارند، اگر ایمان به خدا و روز قیامت داشتند با کسی که قبله اول را گرفته و سرزمینها را غصب کرده است و قتل و غارت میکند، طرح دوستی نمیریختند.[79]
امید است به عظمت اسلام ریشه رژیم صهیونیستی و نوکران آنها قطع شود و عالم اسلام از شر این نوکران رژیم صهیونیست رهایی یابد و آتشهایی که در کشورهای اسلامی روشن شده است خاموش شود.[80]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص202.
[2] همان ؛ ص203.
[3] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص410.
[4] برگزيده تفسير نمونه، ج 1، ص 177.
[5] فضيلت سوره ى قرآن برگرفته از تفسير نمونه ؛ ص38.
[6] لغات در تفسير نمونه ؛ ص61.
[7] سورۀ انعام؛ آيه 161( تفسیر نمونه؛ج 6؛ ص 79).
[8] لغات در تفسير نمونه ؛ ص450.
[9] سورۀ نساء؛ آيه 135( تفسیر نمونه ج 4؛ ص 213).
[10] لغات در تفسير نمونه ؛ ص448.
[11] همان؛ ص42.
[12] پيام قرآن ؛ ج 6 ؛ ص164.
[13] پيدايش مذاهب ؛ ص65.
[14] همان ؛ ص59.
[15] همان.
[16] تفسير نمونه ؛ ج 15 ؛ ص166.
[17] برگزيده تفسير نمونه، ج 4، ص: 471.
[18] همان.
[19] همان ؛ ج 2 ؛ ص157.
[20] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص462.
[21] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 3 ؛ ص92.
[22] پيدايش مذاهب ؛ ص138.
[23] اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 270.
[24] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص52.
[25] همان.
[26] برگزيده تفسير نمونه، ج 5، ص: 203.
[27] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص639.
[28] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص81.
[29] سوره انفال؛ آيه 60.
[30] اسلام در يك نگاه ؛ ص101.
[31] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص103.
[32] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص539.
[33] همان.
[34] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص115.
[35] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 4 ؛ ص193.
[36] لغات در تفسير نمونه ؛ ص77.
[37] اسرار عقب ماندگى شرق ؛ ص185.
[38] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص47.
[39] همان؛ ص 49.
[40] همان.
[41] همان.
[42] اسرار عقب ماندگى شرق ؛ ص187.
[43] همان ؛ ص190.
[44] همان؛ص191.
[45] همان؛ص190.
[46] همان؛ص191.
[47] اعتقاد ما ؛ ص110.
[48] سورۀ آل عمران؛ آيه 146.
[49] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص181.
[50] بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 240.
[51] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 2 ؛ ص181.
[52] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص287.
[53] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص465.
[54] همان ؛ ج 3 ؛ ص419.
[55] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص70.
[56] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه، نص ج 3، ص: 493.
[57] تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص127.
[58] همان.
[59] تفسير«نور الثقلين»؛ ص 604؛ ح 11 و 13.
[60] تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص128.
[61] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص318.
[62] اخلاق در قرآن ؛ ج 2 ؛ ص427.
[63] پيدايش مذاهب ؛ ص68.
[64] سوره بقره؛آیه155.
[65] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص139.
[66] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 12 ؛ ص350.
[67] سورۀ فصلت؛ آيه 30.
[68] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 12 ؛ ص350.
[69] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص385.
[70] همان.
[71] اخلاق در قرآن ؛ ج 2 ؛ ص339.
[72] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان، ص 140.
[73] همان.
[74] پيدايش مذاهب ؛ ص63.
[75] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیران کارخانۀ ذوب آهن اصفهان؛11/11/1391.
[76] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛19/12/1394.
[77] همان.
[78] همان.
[79] همان.
[80] همان.