بدیهی است آداب و رسومی که از پیشینیان مانده، بسیاری از آن خوب است؛ لیکن همه آنچه از گذشتگان به ما رسیده خوب نیست، اما برخی از آنها خرافی و غلط است که باید آنها را کنار گذاشت. لذا قرآن کریم و روایات دینی مذمت می کند کسانی را که چشم و گوش بسته عمل می کنند.[1] از سوی دیگر ملّتها نمى توانند با فرهنگ و مذهب خود وداع كنند، و چشم و گوش بسته تسليم مقرّراتى شوند كه نه در تصويب آن حضور داشته اند، و نه از نظر وجدان و منطق قطعيّت دارد.[2]
در این میان صله رحم از جمله سنت های پسندیده ای است که آثاری بی بدیل در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه به همراه دارد[3]؛ به ویژه آنکه باید دانست فرهنگ يك جامعه مجموعه پيچيده اى از اعتقادات، مذهب، اخلاق، آداب و رسوم، تاريخ و نگرشهاى اجتماعى و سياسى است، که قبل از هر چيز بر عقايد آن جامعه استوار است، و براى هرگونه پویایی فرهنگى بايد به سنت های پسندیده نیز پرداخت، چراكه تا پايه هاى محكمى از سنت ها و آداب و رسوم در جامعه شکل نگیرد، اصلاح ايدئولوژى ها و رفتارها ممكن نيست.[4]
سنن تاریخی؛ بستر ساز تحکیم فرهنگ عمومی
فرهنگ، مجموعه امورى است كه به روح و فكر انسان، شكل مى دهد و انگيزه اصلى او را به سوى مسائل مختلف، فراهم مى سازد.در این بین تاريخ و آداب و رسوم جامعه در کنار دیگر مولفه ها؛ همان فرهنگ جامعه است.[5] زیرا حوادث تاريخ مجموعه هاى مكرّرى هستند كه در اشكال مختلف ظاهر مى شوند و به همين دليل كسانى كه در گذشته تاريخ به دقّت مى انديشند مى توانند با آگاهى بيشتر با حوادث حال و آينده برخورد كنند.[6]
آداب و عادات و رسوم و سنن و تاريخ يك جامعه، نقش راهبردی در تحكيم پايه هاى فضائل يا تعميق صفات رذيله در فرهنگ عمومی جامعه ایفا می کند؛ حال اگر بر محور فضائل دور زند، زمينه بسيار مناسبى براى پرورش صفات عالى انسانى و تهذيب نفوس فراهم مى سازد، و اگر از رذائل اخلاقى مايه بگيرد، محيط را كاملًا آماده پذيرش رذائل مى سازد.[7]
و به همين دليل، تمام ملّتهاى جهان به تاریخ متوسّل مى شوند، و بخشى از فرهنگ خود را خود را بر اساس آن بنا مى كنند؛ در مجالس خود از تاریخ کهن خود سخن مى گويند و آنها را مى ستايند.[8]
زیرا تاريخ، آثار فوق العاده اى در آموزش و پروش و انتقال علوم از نسلى به نسل ديگر و تكامل فرهنگ هاى بشرى داشته باشد.[9]
لذا باید از نقطه روشن تاريخ به روزهاى تاريك پيشين نگریست، و اين نگرش كه از آينده به گذشته است واقعيتها را به نحو عینی بر ما مجسم مى سازد، زیرا ما خود را در آن روز تصور میكنيم.[10]
آری بازگشت به گذشته تاريخ ، راه آينده را براى ما روشن می سازد و خواهیم توانست با چراغ تقوا و پرهيزگارى، تاريكيهاى شبهات را بر طرف سازيم و در پناه اين سنگر مطمئن از ضربات هولناك شياطين و نفس امّاره در امان بمانيم![11]
با این تفاسیر تبیین سنن تاريخى بازمانده از اقوام پيشين، كه خاموش است اما يك دنيا غوغا دارد، آثارى كه مى تواند تاريخ گذشته را به روشنى ترسيم كند، و آيينه اى مى گردد پيشاپيش روى انسان تا چهره زندگى خود و آينده خويش را در آن ببيند.[12]
صله رحم به چه معنی است؟
صله يك معناى عرفى دارد كه داشتن نوعى رابطه است كه اين رابطه مختلف است، گاهى رابطه به اين است كه زندگى پدر و مادرى را كه در مضيقه هستند تأمين كند، (وجوب نفقه مصداق صله رحم است) و گاهى وجوب نفقه نيست، بلكه خبر داشتن از بيماران آنها و كمك كردن به گرفتاريها و مشكلات آنها در حد توان، مصداق صله است، و گاهى با يك سلام، صله رحم صورت مى گيرد، به عبارت ديگر طورى باشد كه او را بيگانه ندانند.[13]
لذا صله رحم يعنى پيوند با خويشاوندان، كه گاه با ديدار آنها حاصل مى شود، و گاه با نامه، يا تلفن، يا دعوت از آنان، يا طرق ديگر. و خويشاوندان خيلى دور را شامل نمى شود، و مادام كه محذور و مانع شرعى و عرفى در كار نباشد، نبايد قطع كرد.[14]
چه افرادی مصداق در«صله رحم» هستند؟
ظاهر رحم كه در روايات آمده، تمام ارحام را شامل مى شود و دليلى نداريم كه فقط طبقه اوّل ارث، داخل ارحام باشد و طبقات ديگر داخل نباشد، منتها چگونگى صله مختلف است يعنى صله اى كه درباره درجه اوّل مثل پدر، مادر و فرزند است، غير از آن صله اى است كه درباره وابستگان درجه دوم است.[15]
ضرورت و اهمیت «صله رحم» در اسلام
دین مبین اسلام براى صله رحم و كمك و حمايت و محبّت به خويشاوندان اهمّيّت فوق العاده اى قائل شده و از قطع رحم و بريدن رابطه از خويشان و بستگان به شدّت نهى كرده است.[16]
اهمّيّت صله رحم تا آن پايه است كه پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله فرمود: «پيوند خويشاوندان شهرها را آباد مى سازد و بر عمرها مى افزايد هر چند انجام دهندگان آن از نيكان نباشند».[17]
در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود: «صِل رَحِمَكَ وَلَو بِشَربَةٍ مِن ماءٍ وَأفضَلُ ما تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الأذى عَنها؛ پيوند خويشاوندى خود را حتّى با جرعه اى از آب محكم كن و بهترين راه براى خدمت به آنان اين است كه (لااقل) از تو آزار و مزاحمتى نبينند».[18]،[19]
زشتى گناه قطع رحم به حدّى است كه امام سجّاد عليه السلام به فرزندش نصيحت مى كند كه از مصاحبت با پنج طايفه بپرهيزد. يكى از آن پنج گروه كسانى اند كه قطع رحم كرده اند: «يا بُنَىَّ انظُر خَمسَةً فَلا تُصاحِبهُم وَإيّاكَ وَمُصاحَبَةَ القاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإنّي وَجَدتُهُ مَلعوناً في كِتابِ اللّهِ عزّ وَجَلَ ؛ بپرهيز از معاشرت با كسى كه قطع رحم كرده كه قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است».[20] مختصر اينكه قرآن نسبت به قاطعان رحم و پيوند خويشاوندى تعبيرات شديدى دارد و احاديث اسلامى نيز آنها را سخت مذمّت كرده است.[21]
از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند مبغوض ترين عمل در پيشگاه خداوند كدام است؟در پاسخ فرمود: «شرك به خدا» پرسيدند: بعد از آن؟ فرمود: «قطع رحم».[22] علّت اينكه اسلام نسبت به حفظ پيوند خويشاوندى اين همه پافشارى كرده اين است كه هميشه براى اصلاح، تقويت، پيشرفت، تكامل و عظمت بخشيدن به يك اجتماع بزرگ چه از نظر جنبه هاى معنوى و چه اخلاقى بايد از واحدهاى كوچك آن شروع كرد، با پيشرفت و تقويت واحدهاى كوچك، اجتماع خود به خود اصلاح خواهد شد.[23]
اسلام براى عظمت مسلمانان از اين روش به نحو كامل ترى بهره بردارى كرده است و دستور به اصلاح واحدهايى داده كه معمولًا افراد از كمك و اعانت و عظمت بخشيدن به آن رويگردانند، زيرا تقويت بنيه كسانى را توصيه مى كند كه خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضاى يك خانواده اند، و پيداست هنگامى كه اجتماعات كوچك خويشاوندى نيرومند شد عمر انسان نيز طولانى مى شود و در نتيجه موجب عمران شهرها مى گردد. شايد حديثى كه مى گويد: «صله رحم باعث آبادى شهرها مى شود» اشاره به همين معنى باشد.[24]
«صله رحم»؛ اصل بنیادین در پویایی خانواده
خانواده يك اجتماع كوچك و نهادی فرهنگ ساز است؛ لذا همان طور كه استحكام و استوارى پيوندهاى اجتماع بزرگ در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه مؤثّر است، استحكام پيوندهاى اين اجتماع كوچك در اين راه تأثير بسزايى دارد؛ زیرا «صله رحم » تقويت پيوندهاى اجتماع خانوادگى و فاميلى است.[25]
تقویت وحدت وانسجام در نهاد خانواده از جمله آثار «صله رحم» به شمار می آید؛مرحله اوّل وحدت در خانواده و مرحله دوم وحدت در بين فاميلها و مرحله بعد وحدت در كل مؤمنان وجامعه اسلامى است، چرا كه هميشه براى اصلاح، تقويت و پيشرفت جامعه، وحدت، از ضروريّات است؛ و با پيشرفت و تقويت تمام واحدهاى كوچك، اجتماع عظيم، خود به خود اصلاح خواهد شد. [26]
شکوه ارتباطات انسانی در سایۀ اهتمام به«صله رحم»
تحوّل زندگى بشر، گسترش ارتباطات و در يك جمله «مدرنيته» موضوعات جديدى را پيش پاى بشر قرار داده است.[27] آثار مخربی که امروز در ارتباطات جمعى صورت مى گيرد، بر كسى پوشيده نيست.[28]برنامه هاى بى محتوا يا مخرب كه زندگى ارتباطی انسان ها مخصوصاً نسل جوان را به خطر مى افكند.[29]
در عصر ما كه عصر ارتباطات و رسانه ها نام دارد و راديو و تلويزيون و پس از آن سايت ها و شبکه های اجتماعی و روزنامه ها به طور گسترده و آسان در دسترس مردم قرار دارند، اين تشكيلات عظيم ، ارتباطات حقیقی انسانها را خدشه دار کرده است.[30]
لذا رسانه هاى گروهى روش زندگى و ترويج فرهنگ مصرفى جامعه و کاهش ارتباطات انسانی را موجب شده است ، به عبارت دیگر فرهنگى، جايگزين فرهنگ ديگر شد و عادات ارتباطی افراد نيز تغيير کردو با اشاخصه های سبک زندگی غربی هماهنگ شد.[31]
با آگاهى از اين تأثيرگذارى، باید برای برون رفت از گسترۀ تبعات وسائل ارتباط جمعى تلاش نمود[32] که در این بین «صله رحم» به معنى حالت ارتباطى و پيوند ميان دو شخص يا دو چيز است، این سنت حسنه اصلاح اساس ارتباطات و تقويت و تحكيم پيوندها و از ميان بردن عوامل و اسباب تفرقه و نفاق است.[33]
در روایت است که وقتی دو نفر با هم قهر می کنند خداوند تا سه روز به آنها فرصت می دهد اگر بعد از آن آشتی نکنند و بعد از دنیا بروند مسلمان از دنیا نمی روند.[34]،[35] زیرا قطع کردن ارتباط یک درجه از قهر کردن بالاتر است. قهر کردن یک جدایی کوتاه و محدود است ولی قطع کردن به معنای بریدن کامل رشته ی ارتباط است.[36]
خداوند در قرآن می فرماید: «الَّذينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ميثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون؛[37] فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.» این فقط مربوط به قطع رحم نیست. صله ی رحم، صله ی مؤمنین، صله ی دوستان و همه ی روابطی که خداوند بین مسلمانان برقرار کرده است همه در این آیه گنجانده شده است.[38]
این چالش در حالی است که در دنیای امروز هر چه دنیا رو به مادی گرائی می رود قطع رحم بیشتر می شود گاه دو برادر به دلیل اختلاف میراث با هم سالیان درازی قطع رابطه می کنند و حتی این قطع رابطه به فرزندانشان هم منتقل می شود دیگر ارتباط دو خانواده از بین می رود.[39]
اینگونه است که مساله ارتباطات فاميلى و خویشاوندی ، در تقویت فرهنگ عمومی غالباً كارگشا است و گاهى خود نظامى را تشكيل مى دهد كه بر ساير نظامات جامعه حاكم مى گردد.[40]از این رو اهتمام به سنت صله رحم علت تمايل نوع انسان به زندگى اجتماعى را روشن مى سازد؛به ویژه آنکه این پدیدۀ مبارک، ارتباطات انسانی را محكم تر می کند و اجتماع به صورت كامل تر و وسيع ترى در آمد.[41]
البته جاى تردید نيست كه انجام هر فريضه اى مشروط به اين است كه مسائل مهمتر از آن از بين نرود؛ موضوع صله رحم نيز از اين قانون مستثنا نيست.[42]
هرگاه ارتباط و رفت و آمد با كسانى كه در مسير زندگى خود مقرّرات مذهبى را رعايت نمى كنند، سبب شود كه آنان در وضع زندگى خود تجديدنظر كنند و كم كم به اصول و موازين پايبند شوند و يا لااقل اين رفت و آمدها اثر سويى در روحيه خود انسان و وضع خانواده او نگذارد، در اين صورت رعايت پيوند خويشاوندى لازم است و بايد اين فريضه الهى را انجام داد.[43]
ولى اگر برعكس به جاى اين كه انسان در روحيّه آنان اثر بگذارد، معاشرت با آنها سبب شود كه انسان تحت تأثير افكار و روحيّات فاسد و زندگى آلوده آنان قرار گيرد، در اين صورت چون سعادت او در خطر است ناچار بايد اين فريضه را به خاطر يك امر مهم تر بطور موقّت ترك گويد.[44]
گسترش فرهنگ نیکوکاری و رفع کدورت ها در پرتوسنت«صله رحم»
بی شک صله رحم کدورت ها را از بین می بردو دشمنی ها را تقلیل می دهد،[45] به گونه ای که دستور به نيكى كردن نسبت به همه خويشاوندان از جمله مسائلى است كه در آموزه های اسلامی به آن تاكيد شده است، درواقع اسلام مى خواهد به اين وسيله علاوه بر پيوند وسيعى كه در ميان تمام افراد بشر به وجود آورده، پيوندهاى محكمترى در ميان واحدهاى كوچكتر و متشكلتر، بنام« فاميل» و« خانواده » به وجود آورد تا در برابر مشكلات و حوادث يكديگر را يارى دهند و از حقوق هم دفاع كنند.[46]
رسيدگى و نيكى به خويشاوندان موجب تصفيه و پاكيزگى اعمال و رشد كردار آدمى مى گردد؛ وقتى انسان به شاخ و برگ درخت زندگى خود كه همان اقوام او باشند، رسيدگى كرد، و از خشكيدن حتى برگى از[47]
برگهاى اين درخت جلوگيرى نمود، احساس آرامش و صفاى باطنى خواهد كرد، كه خود عاملى براى تصفيه و رشد اعمال نيك است. وقتى چنين صفائى را حاكم بر نفس خود مشاهده كرد، به تدريج در صدد برمى آيد تا بوسيله نيكيهاى ديگر بر اين صفا و روحانيّت دل بيفزايد، و بالطبع كردار او خالص تر و اعمال نيك او بيشتر مى گردد که این سیر عظیم معرفتی به ارتقای فرهنگ عمومی جامعه منتهی می شود.[48]
صله رحم و تقویت فرهنگ همدلی و همزبانی
در تبیین این مسأله باید گفت صله ی رحم مراحلی دارد. یک مرحله دید و بازدید است. یکی این است که در شادی افراد و یا غم های آنها شریک باشند یک مرحله ی آن عیادت از بیمار و دلداری دادن آن است. یک مرحله ی آن کمک کردن مالی، بدنی و یا استفاده از نفوذ اجتماعی و امثال آن است در این مورد صرف دید و بازدید کافی نیست و باید در رفع احتیاج خویشاوند برآمد. یک مرحله هم این است که حتی با تماس تلفنی...؛ ولی این در همه ی موارد کافی نیست.[49]
فلسفه ی صله ی رحم این است که این یک نوع بیمه ی خانوادگی است به این شکل که مشکلات بر همه تقسیم شود. در صله ی رحم اینچنین است که اگر شخصی دچار مشکل شد همه از احوال او جویا می شوند و بخشی از مشکلات او را برمیدارند تا ناراحتی او به زودی حل شود. از این رو مشکلات برطرف می شود و کمتر کسی دچار بیچارگی و ناامیدی می شود و خود به خود مشکلات عمومی از طریق این بیمه ی خانوادگی حل می شود.[50]
زیرا منظور از صله رحم اين است كه پيوند محبّت، برقرار باشد و در مشكلات ، به يارى هم بشتابند و از حال هم غافل نشوند و در شرايط مختلف، به مقتضاى آن شرايط، عمل كنند. حتّى گاه مى شود با يك سلام و يك تلفن، بخشى از تكليف صله رحم انجام مى گيرد.[51]
به عنوان نمونه در فرهنگ مادی، همسایه هیچ جایگاهی ندارد گاه دو نفر را هم سالها همسایه اند ولی از هم بی خبرند. این در حالی است که کمک همسایه ها با هم بسیاری از مشکلاتشان را حل می کند. در جامعه ی مادی همه تنها هستند ولی در جامعه ی اسلامی هیچ کس تنها نیست و افراد با هم مرتبط اند به همین سبب است که صله ی رحم، همسایه ها، عیادت برادر مسلمان همه از اهمیت بالایی برخوردار است.[52]
اینچنین است که در صله رحم پيوندهاى خانوادگى غالباً سبب همكارى هاى دسته جمعى اقتصادى مى شود و معمولا مشکلات اقتصادی ارحام مرتفع می شود.[53] از اين جهت است که می گوئیم وقتی ارحام روابط خوبى با هم داشته باشند، در مشكلات و از جمله بيمارى ها به يارى هم بشتابند زیرا این امر باعث مى شود غم و اندوه کاهش یابد و نشاط و شادابى در جامعه حاکم شود.[54]
ترویج فرهنگ احترام و محبت در سایۀ «صله رحم»
بی شک احترام به بزرگترها و محبّت به كوچكترها در سایۀ صله رحم حاصل می شود[55]این سنت مبارک در واقع احترام به بزرگان را در پی دارد[56].
لذا در قرآن کریم می خوانیم:«وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ ؛[57]از قطع رابطه با خویشاوندان خود، پرهیز کنید! » که نشان از اهميتى است كه تقوى در ساختن زير بناى يك جامعه سالم دارد[58]؛تأمل در آن فراز قرآنی اولاً نشانه اهميت فوق العاده اى است كه قرآن براى صله رحم قائل شده تا آنجا كه نام ارحام بعد از نام خدا آمده است، و ثانياً اشاره به این مسأله است که شما همه از يك پدر و مادريد و در حقيقت تمام فرزندان آدم خويشاوندان يكديگرند و اين پيوند و ارتباط ايجاب ميكند كه شما نسبت بهمه انسانها از هر نژاد و هر قبيله اى همانند بستگان فاميلى خود محبت بورزيد.[59]
چه بسا افرادی که در طول سال همدیگر را نمی دیدند و یا با هم قهر بودند، لیکن پس از صله رحم همدیگر را می بینند و آشتی می کنند. و اینگونه مهربانی ها، دوستی ها و سایر آثار مثبت در افراد افزایش می یابد.[60]
اگر چه عواطف انسانى و مساله حق شناسى به تنهايى براى رعايت احترام در برابر والدين و دیگر اقوام كافى است، ولى از آنجا كه اسلام حتى در مسائلى كه هم عقل در آن استقلال كامل دارد، و هم عاطفه آن را به وضوح درمى يابد، سكوت روا نمى دارد، بلكه به عنوان تاكيد در اين گونه موارد از طریق صله رحم ، دستورات لازم را صادر مى كند در مورد احترام والدين و اقوام و آشنایان آن قدر تاكيد كرده است كه در كمتر مساله اى ديده مى شود.[61]
وقتی مردم صله ی رحم به جا می آورند؛ قهرها تبدیل به آشتی می شود. و شاد کردن دل ها منبعث از جوشش محبتی است که در دل ها ایجاد می شود. این نکته که همان تألیف قلوب و صله ی رحم و گذشت است مورد توصیه ی اکید اسلام می باشد.[62]
آری ترویج صله رحم واهتمام به فرهنگ احترام و محبت از جمله سرمايه زندگى اجتماعى است که اعتماد متقابل افراد جامعه را در پی دارد است[63]
سخن آخر:( شب یلدا از دیدگاه معظم له)
شب یلدا در صورتی که برای سنت خوب صله رحم بوده و گناهی در آن صورت نگیرد اشکالی ندارد.[64]
بيشتر مردم صله رحم را مستحب مى دانند و حال آنكه صله رحم يكى از واجبات و قطع رحم يكى از گناهان كبيره است.[65] لذا نبايد فرهنگ غربى به جامعه ما هم سرايت كند كه فرزندان از پدر و مادر و يا به عكس پدر و مادر از حال فرزندان و بقيّه بستگان از يكديگر بى اطّلاع باشند.[66]
اهمّيّت اين موضوع را باید در کلام رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)جستجو کرد که فرمود: «من شما و همه امّت خود را كه تا روز رستاخيز پا به عرصه وجود خواهند گذارد توصيه مى كنم از صله رحم غفلت نورزند؛ و اگر انجام اين فريضه الهى در گرو مسافرت به نقطه دورى باشد، رنج سفر را بر خود هموار ساخته و اين دين اخلاقى و اجتماعى را ادا نمايند».[67]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛26/12/1394.
[2] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص617.
[3] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛24/12/1394.
[4] آفريدگار جهان ؛ ص15.
[5] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص185.
[6] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص543.
[7] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص185.
[8] همان ؛ ص365.
[9] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص276.
[10] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 4 ؛ ص440.
[11] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص539.
[12] پيام قرآن ؛ ج 1 ؛ ص161.
[13] گفتار معصومين(علیهم السلام)، ج 1، ص: 92.
[14] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص610.
[15] گفتار معصومين(علیهم السلام)، ج 1، ص: 92.
[16] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص394.
[17] همان.
[18] كافى؛ ج 2؛ ص 151.
[19] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص394.
[20] كافى؛ ج 2؛ ص 376.
[21] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص 395.
[22] كافى؛ ج 2؛ ص 290.
[23] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص 395.
[24] همان.
[25] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص466.
[26] گفتار معصومين(علیهم السلام) ؛ ج 1 ؛ ص92.
[27] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص563.
[28] همان ؛ ج 2 ؛ ص422.
[29] همان.
[30] همان ؛ ج 2 ؛ ص307.
[31] همان.
[32] همان.
[33] تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص83.
[34] «دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ قَالَ أَبِي ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَيُّمَا مُسْلِمَيْنِ تَهَاجَرَا فَمَكَثَا ثَلَاثاً لَا يَصْطَلِحَانِ إِلَّا كَانَا خَارِجَيْنِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُمَا وَلَايَة»؛کافی؛ ج 2؛ ص 345، ح 5.
[35] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ http://www.eshia.ir.
[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ http://www.eshia.ir.
[37] سورۀ بقره؛ آیۀ27.
[38] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ http://www.eshia.ir.
[39] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 18/12/1387.
[40] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص330.
[41] رهبران بزرگ ؛ ص29.
[42] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص467.
[43] همان؛ص 468.
[44] همان.
[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛26/12/1394.
[46] تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص379.
[47] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص331.
[48] همان؛ ص 332.
[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛5/3/1389.
[50] همان.
[51] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص67.
[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛7/3/1393.
[53] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 4، ص 626.
[54] همان ؛ ص625.
[55] كليات مفاتيح نوين ؛ ص696.
[56] آيات ولايت در قرآن ؛ ص182.
[57] سورۀ نساء ؛آیۀ1.
[58] تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص247.
[59]همان؛ص 248.
[60] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛29/12/1391.
[61] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص78.
[62] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛24/12/1390.
[63] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص155.
[64] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ https://makarem.ir.
[65] گفتار معصومين(علیهم السلام) ؛ ج 1 ؛ ص91.
[66] مشكات هدايت ؛ ص109.
[67] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص467.