بیستم صفر؛ روز اربعین حسینی
بيستم ماه صفر روز اربعين امام حسين عليه السلام است.[1] با توجه به آنكه امام حسين در عصر عاشورا به شهادت رسيد، بايد ابتداى اربعين را از روز يازدهم حساب كرد ولذا بيستم صفر، اربعين آن حضرت است.[2]،[3]
معمول شيعه آن است كه عزادارى امام حسين عليه السلام را تا اربعين ادامه مى دهد، و در پايان ماه صفر نيز وفاتهاى متعدّدى است؛ به خاطر اين جهات مختلف، كلّ دو ماه محرّم و صفر در عرف پيروان مكتب اهل بيت عليهم السلام به عنوان دو ماه سوگوارى معروف شده است.[4]
علاوه بر اين، در بعضى روايات نيز آمده كه بعد از واقعه كربلا تا چهل روز آثار عزاى آن حضرت در طبيعت نيز بوده است.[5]
جابربن عبدالله انصاری؛ اولین زائر اربعین حسینی
از شيخ مفيد است كه مى نويسد: «روز بيستم صفر روزى است كه جابر بن عبداللَّه انصارى به كربلا براى زيارت قبر امام حسين عليه السلام آمد و او نخستين كسى است كه قبر آن حضرت را زيارت كرد».[6]،[7]
بنابر نقل جمعى از بزرگان مانند شيخ مفيد، شيخ طوسى و كفعمى، جابر بن عبداللَّه انصارى در اين روز براى زيارت امام حسين عليه السلام به كربلا آمد[8]
مرحوم «علّامه مجلسى» از «سيّد بن طاووس» نقل مى كند كه يكى از دوستان جابر بن عبدالله به نام عطا (عطيّه) مى گويد: روز بيستم ماه صفر با جابر بن عبداللَّه انصارى بودم، وقتى به «كربلا» رسيديم در آب فرات غسل كرد و پيراهن پاك و تميزى كه با خود داشت پوشيد و به من گفت: آيا از بوى خوش چيزى به همراه دارى؟ گفتم: آرى! قدرى از آن بر سر و بدن پاشيد و پا برهنه روانه شد، تا به مزار حضرت رسيد، نزد سر مبارك امام حسين عليه السلام ايستاد و سه مرتبه اللَّه اكبر گفت و افتاد و بى هوش شد.وقتى به هوش آمد شنيدم كه گفت «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا آلَ اللَّه ...»[9]،[10]،[11]
هم چنین در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين (علیه السلام) به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى گويد: من گواهى مى دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم».[12]
اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده ايم كه باآنها شريك باشيم، نه از درّه اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين (علیه السلام) ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! جابر، با استناد به حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله) اصلی را به «عطيّه» يادآور شد و گفت: من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است».[13]
بازگشت کاروان اهل بیت امام حسین(علیه السلام) از شام به کربلا
مطابق نقل سيد بن طاووس كاروان اهل بيت عليهم السلام در كربلا با جابر و يارانش ملاقات كردند و با گريه و ناله و زارى به استقبال يكديگر شتافتند و چند روزى را در كربلا به اقامه عزا پرداختند.[14]کاروانی كه چهل روز پيش، پرپر شدن عزيزان خود رامشاهده كردند و با چشمان خود غربت پدران و برادران و عموها و عموزادگان خود را ديدند. اینک بار ديگر به كربلا آمدند،اينان به مكانى قدم گذاشته اند كه با کاروانی که خاطرات تلخ و كوهى از اندوه و غم آنجا را ترك گفتند.[15]
لذا كاروان اهل بیت(علیهم السلام) قبل از رفتن به مدينه بار ديگر به كربلا رفتند و با قبور شهدا تجديد ديدار نمايند.[16]
اربعین؛ روز الحاق سرهای شهدا به بدن ها
در بيستم صفر سر مطهّر امام حسين عليه السلام به پيكرش بازگردانده شد و همراه آن به خاك سپرده شد. [17]
علّامه مجلسى در زادالمعاد مى نويسد: «مشهور آن است كه سبب تأكيد زيارت آن حضرت در اين روز، آن است كه امام زين العابدين عليه السلام با ساير اهل بيت در اين روز بعد از مراجعت از شام به كربلاى معلّى وارد شدند و سرهاى مطهّر شهداء را به بدن هاى ايشان ملحق كردند».[18]
شيخ صدوق (متوفاى 381 ق) مى نويسد: «امام سجاد عليه السلام با اهل بيت عليهم السلام به همراه سرهاى مبارك شهيدان (از دمشق) خارج شدند و سرهاى مقدس را به كربلا باز گردانند و (به خاك سپردند)».[19]،[20]
فتّال نيشابورى (متوفاى 508 ق) نيز مى نويسد: «خَرَجَ عَليُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام بِالنِّسْوَةِ، وَرَدَّ رَأْسَ الْحُسَيْنِ إلى كَرْبَلاءَ؛ امام على بن الحسين عليه السلام همراه با زنان، سر امام حسين عليه السلام را به كربلا بازگرداند».[21]،[22]
ابن شهر آشوب (متوفاى 588 ق) نيز در مناقب، اعاده سر مطهر امام حسين عليه السلام را به بدنش ذكر كرده است.[23]
عالم بزرگ اهل سنّت سبط بن جوزى (متوفاى 654 ق) نيز مى نويسد:«أَلْأَشْهَرُ أَنَّهُ رُدَّ إلى كَرْبِلاءَ فَدُفِنَ مَعَ الْجَسَدِ؛ قول مشهورتر آن است كه سر مبارك آن حضرت به كربلا آورده شد و در كنار پيكر مطهرش دفن گرديد».[24]،[25]
علّامه مجلسى نيز مى نويسد: «مشهور ميان علماى اماميه آن است كه سر مبارك آن حضرت كنار پيكر شريفش به خاك سپرده شد و اين كار توسط امام على [26]بن الحسين عليه السلام انجام گرفت».[27]،[28]
شبلنجى عالم بزرگ اهل سنت نيز مى نويسد: «اماميه معتقد است بعد از چهل روز از شهادت امام حسين عليه السلام سر مطهر آن حضرت به بدنش در كربلا ملحق شد».[29]
سخنی در باب زمان ورود کاروان حسینی به کربلا با استناد به یک واقعۀ تاریخی
با توجّه به اين نكته كه سرهاى شهدا به كربلا بازگردانده شد و آن هم توسط امام سجّاد عليه السلام صورت گرفت و در كنار بدن هاى مطهّر به خاك سپرده شد و از سوى ديگر نقل نشده است كه آن حضرت پس از ورود به مدينه، سرها را به كربلا آورده باشد و يا كاروان را به مدينه فرستاده و خود به تنهايى به كربلا آمده باشد؛ مى توان از آن استفاده كرد كه امام سجّاد عليه السلام همراه خواهران و عمه ها و ديگر بازماندگان حادثه عاشورا به كربلا آمده است و ضمن دفن سرهاى شهيدان، بار ديگر با شهداى كربلا تجديد خاطره نمودند؛ هرچند در پاره اى از اين نقل ها نيامده است كه آن روز، بيستم صفر و يا با روز ورود جابر بن عبداللَّه همراه بوده است، امّا در پاره اى ديگر از نقل ها به آن تصريح شده است مانند سخن ابوريحان بيرونى (متوفاى 440 ق) که مى نويسد: «در بيستم ماه صفر بعد از خروج اهل بيت از شام، سرهاى مبارك شهدا به كربلا آورده شد و كنار بدن ها دفن گرديد»[30]،[31]
هم چنین آنها كه انتقال سرها را به كربلا آورده اند، نيز تاريخ ديگرى ذكر نكرده اند؛ لذا با توجه به سخن كسانى كه معتقدند ورود اهل بيت عليهم السلام به كربلا در بيستم صفر بوده، مى توان نتيجه گرفت كه الحاق سرها توسط امام سجاد عليه السلام همراه ديگر اعضاى كاروان در همان روز اتفاق افتاده است.[32]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] كليات مفاتيح نوين ؛ ص609.
[2] (ر.ک: تحقيق درباره اربعين؛ ص 201- 202.
[3] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص626.
[4] استفتاءات جديد ؛ ج 3 ؛ ص624.
[5] همان.
[6] مسارّالشيعه؛ ص 46.
[7] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص626.
[8] كليات مفاتيح نوين ؛ ص609.
[9] بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 329؛ ح 1.
[10] کلیات مفاتیح نوین؛ ص409.
[11] همان ؛ ص404.
[12] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص502.
[13] همان ؛ ص503.
[14] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص638.
[15] همان.
[16] همان.
[17] همان ؛ ص634.
[18] زادالمعاد؛ ص 402.
[19] امالى صدوق؛ مجلس 31؛ ص 168؛ ح 4،( خَرَجَ عَليُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام بِالنِّسْوَةِ وَرَدَّ رَأْسَ الْحُسَيْنِ إِلى كَرْبَلاءَ).
[20] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص631.
[21] روضة الواعظين؛ ص 192.
[22] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص.631
[23] مناقب ابن شهر آشوب؛ ج 4؛ ص 85.
[24] تذكرة الخواص؛ ص 150.
[25] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص631.
[26] همان.
[27] بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 145.
[28] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 632.
[29]نورالابصار؛ ج 2؛ ص 44.
[30] الآثار الباقيه؛ ص 331؛( مطابق نقل مقتل الحسين مقرّم؛ ص 363).
[31] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص629.
[32] همان؛ ص 632.