لحظات پرشكوه تاريخ كربلا براى هميشه ثبت و جاودانى است و اين همه ايثار و فداكارى و علم و ايمان و عشق به عنوان درسى ماندگار در پيشانى تاريخ پر افتخار آن بزرگ مردان براى هميشه مى درخشد و راه و رسم زندگى شرافتمندانه و مرگ با عزّت و عظمت را ترسيم مى كند.[1]
لذا آن حضرت در آن حادثه و قيام، راه و رسمى ماندگار در عالم به يادگار گذاشت و با خون سرخش مكتبى را براى مسلمانان، بلكه همه آزادگان جهان بنا نهاد، كه تا هميشه تاريخ باقى است و سرمشق حق طلبان عالم است اما به راستی رموز ماندگاری قیام عاشورا چیست؟[2]
بی شک بررسی ريشه اين حادثه عظيم را در تاريخ اسلام می تواند ما را به عظمت و مفهوم عاشورا متصل سازد ؛ در این صورت جزء جزء اين حادثه معنى مى شود و پاسخ بسيارى از پرسش هاى مربوط به آن آشكارتر مى گردد.[3]
عاشورا؛واقعه ای ماندگار
در وهلۀ نخست باید گفت خاصیت حوادث تاریخی این است که با گذشت زمان کم رنگ و در نهایت فراموش میشود و مهمترین حوادث از این قاعده مستثنی نیست.[4]
به عنوان نمونه جنگ جهانی دوم که دهها میلیون نفر در آن کشته شده و کمتر از صد سال از آن میگذرد، ولی خیلیها آن را فراموش کردهاند، لیکن واقعه عاشورا که نزدیک به ۱۴۰۰ سال از آن میگذرد، نه تنها فراموش نشده بلکه هر سال بر عظمت آن افزوده میشود.[5]
خداوند در این قرآن کریم[6] بیان میدارد باطل مانند کفهای روی آب پر سر و صدا هستند و هیچ فایده ای ندارند، از این رو زود هم از بین میرود، ولی آب که موجب آبادی و برکات است، بی سر و صدا در حرکت است و آثار و برکات آن نیز ماندگار میباشد.لذا آنچه مفید است، ماندگار و آنچه بی فایده است، از بین رفتنی است، حال با این تفاسیر باید تأکید کرد مکتب امام حسین علیه السلام مفید است و مکتبی است که همه در هر زمان میتوانند از آن استفاده کرده و راه خود را به وسیله آن پیدا کرد.[7]
اتصال به خداوند؛ رمز ماندگاری قیام عاشورا
بی تردیدعالم ماده، عالم فرسودگی است و هرچه به آن مرتبط باشد سرانجامی به جز فرسودگی نخواهد داشت، در مقابل عالم ماده، ذات خداوند ابدی و جاودانه است و از همین رو هر آنچه به آن متصل شود، جاوادنه خواهد شد و بر همین اساس رمز ماندگاری عاشورا اتصال به ذات خداوند است.[8]
از این رو عنصر انگيزه الهى در قيام امام حسين عليه السلام بسيار ممتاز است به نحوی که آن حضرت فقط و فقط براى رضاى خدا دست به قيام زد و هرگز هيچ عنصر دنيوى و جاه طلبانه در قيام او دخالت نداشت؛ جاى جاى تاريخ كربلا گواه اين مدّعاست. از اين رو، امام عليه السلام در اين نهضت همواره به وظيفه الهى خويش مى انديشيد و نتيجه را به خدا واگذار كرد. اين حقيقت بارها در كلمات، سيره و رفتار امام حسين عليه السلام جلوه گر شده است .[9]
امام عليه السلام كنار قبر مطهر پيامبر صلى الله عليه و آله و قبل از حرکت از مکه اینچنین فرمود:«اللَّهُمَّ! ... انَا أَسْأَلُكَ يا ذَالْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ بِحَقِ [10]هذَا الْقَبْرِ وَ مَنْ فيهِ مَا[11] اخْتَرْتَ مِنْ أَمْري هذا ما هُوَ لَكَ رِضىً ؛ بار الها! ... من از تو اى خداوند صاحب جلال و بزرگوارى مى خواهم به حقّ اين قبر و كسى كه در آن است راهى را كه خشنودى تو در آن است برايم مقرّر دارى».[12]،[13]
اینگونه است که در زيارتنامه هاى مربوط به امام حسين عليه السلام از جمله زيارت وارث مى خوانيم:«اشْهَدُ انَّكَ ...اطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اتيكَ الْيَقينُ ؛ شهادت مى دهم كه تو (امام حسين عليه السلام) ..تا هنگام شهادت از خدا و رسولش اطاعت كردى».[14]،[15]
آری امام حسين عليه السلام تمام هستى خويش را يكجا با خداوند معامله كرد و مخلصانه از همه چيزش در راه خدا گذشت .[16]
لذا وقتی سپاه دشمن حمله ور شد، امام عليه السلام به پيشگاه الهى عرض كرد:«اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتي في كُلِّ كَرْبٍ، وَ أَنْتَ رَجائي في كُلِّ شِدَّةٍ... ؛ خداوندا! تو تكيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر شدّت و ناراحتى هستى، و تو در هر مشكلى كه براى من پيش آيد، پشت و پناه منى، چه بسا اندوهى كه قلب، در آن ناتوان و چاره در آن اندك و دوست در آن خوار مى شد و دشمن شماتت مى كرد و من همه آنها را به پيشگاه تو آوردم و شِكوه نمودم، تا از همگان بريده و تنها به تو رو آورده باشم و تو مرا از آن گرفتاريها نجات بخشيدى، تو ولىّ هر نعمت، و صاحب هر كار نيك و خير و منتهاى هر مقصودى».[17]،[18]
جالب اين كه امام عليه السلام در اين مناجات در آن روز بحرانى و خطرناك تقاضاى خاصّى از خداوند نمى كند؛ او فقط اعتماد كامل و توكّل خود را به لطف بى پايان پروردگار ابراز مى دارد.[19]
پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی؛تضمین ماندگاری و جاودانگی قیام حسینی
فطرت انسانى امرى ثابت و پايدار و همگانى و همه زمانى است قوانين و مقرّرات دينى نيز كهنه نمى شود و براى همه اعصار و امصار سريان و جريان دارد[20]؛لذا ترك ظلم و فساد و اداى حقوق مردم و رعايت عدالت در درون فطرت انسانها از روز نخست بوده است.[21]
فطرت سليم انسانى خير و تصديق كننده خير و تقبیح کنندۀ بدی و زشتی است[22]؛ زیرا «حسن عدل و قبح ظلم » از فطريات است.[23]لذا هركس با فطرت خود درك مى كند كه در مقابل تهاجم دشمن بايد از خود دفاع كند.[24]
پيام خون حسين (عليه السلام)؛ پيام جهانى، انسانى و فطری است؛ بی شک شعار«هيهات منّا الذّلة» هميشه بعنوان تابلوئى روشن در مسير هر قوم و ملتى متجلّى است.[25]
اینگونه است که اجراى عدالت و ظلم ستيزى به عنوان پیوند ذاتی عاشورا و فطرت انسانی، منحصر به جهان اسلام نيست، بلکه تعليماتى است كه امام حسين عليه السلام در كربلا به نسل بشر داد و مى تواند راهگشاى تمام امّت ها گردد.[26]
لذا اهمّيّت تاريخ زندگى امام حسين عليه السلام كه به صورت يكى از شورانگيزترين حماسه هاى تاريخ بشريّت درآمده، نه تنها از اين نظر است كه همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليون ها انسان را در اطراف خود بر مى انگيزد و مراسمى پرشورتر از هر مراسم ديگر به وجود مى آورد، بلكه اهمّيّت آن بيشتر از اين جهت است كه: هيچ گونه «محرّكى» جز فطرت و عواطف پاك دينى و انسانى و مردمى ندارد و اين تظاهرات پرشكوه كه به خاطر بزرگداشت اين حادثه تاريخى انجام مى گيرد، نيازمند هيچ مقدّمه چينى و فعّاليّت هاى تبليغاتى نيست و از اين جهت در نوع خود بى نظير و حادثه ای بس ماندگار است.[27]
احياي اسلام نبوي ؛راز جاودانگی نهضت حسینی
باید دانست امام حسين عليه السلام به قصد اصلاح مفاسدى كه پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله در جامعه رخ داده بود دست ردّ بر سينه يزيد براى بيعت با او زد، و تصميم گرفت با بازگرداندن نظمِ لازمِ سابق به زندگى فردى و اجتماعى مردم، خاطرات وسنّت هاى دوران حضرت رسول صلى الله عليه و آله را زنده كند.[28]اگر امام حسين عليه السلام دست به اين كار بزرگ نمى زد به يقين امروز خبرى از اسلام نبود، يا اگر بود قابل توجّه نبود.[29]
شهادت امام حسين عليه السلام و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمّدى صلى الله عليه و آله كمك كرد.[30]
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: پس از شهادت امام حسين عليه السلام هنگامى كه ابراهيم بن طلحه (در مدينه) با امام على بن الحسين عليه السلام روبرو شد (از روى طعنه) گفت:«يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ مَنْ غَلَبَ؟؛ اى على بن الحسين در اين نبرد چه كسى پيروز شد؟!».[31]
امام چهارم عليه السلام فرمود:«إِذا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلاةِ فَأَذِّنْ وَ أَقِمْ ؛ اگر مى خواهى بدانى پيروزى و غلبه با چه كسى بود، به هنگام فرا رسيدن وقت نماز اذان و اقامه بگو».[32]،[33]
امام عليه السلام با اين پاسخ به او فهماند كه هدف يزيد محو اسلام و نام رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، ولى همچنان طنين لَاإلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ بر مأذنه ها مى پيچد و مسلمانان در همه جا حتى در شام و پايتخت سلطنت يزيد به يگانگى خدا و رسالت محمد صلى الله عليه و آله گواهى مى دهند![34]
لذا بهتر می توان در حديث معروف نبوى صلى الله عليه و آله كه فرمود: «حُسَيْنُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ ؛ حسين از من است و من از حسينم»[35] تأمل کرد، زیرا حسين از رسول خداست، چرا كه فرزند دختر او حضرت فاطمه زهرا عليها السلام است؛ ولى رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «من از حسينم» بدين معنا كه حسين عليه السلام آيين مرا احيا مى كند و از اين جهت خودم را از حسين مى دانم.[36]
به صراحت مى توان گفت: قيام امام حسين عليه السلام نه تنها آيين پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله را نجات داد، بلكه از محو اهداف رسالت ساير انبيا نيز جلوگيرى كرد. چرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله كامل كننده رسالت پيامبران گذشته و خاتم رسولان و دين او خاتم اديان بود.[37]
و شايد به همين دليل در «زيارت وارث»[38] نه تنها امام حسين عليه السلام وارث پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، بلكه وارث انبياى بزرگى همچون حضرت آدم عليه السلام، حضرت نوح عليه السلام، حضرت ابراهيم عليه السلام، حضرت موسى عليه السلام و حضرت عيسى عليه السلام ناميده شده است.[39]
عاشورا؛ هویت زایی صحیح جنبش های آزادی بخش جهان
در طول تاريخ، رهبران انقلابى شيعه، با الهام از حماسه هاى بزرگ و جاودان كربلا، در بسيج انسان هاى فداكار و از خود گذشته به توفيقات بزرگى دست يافته اند.[40]
پيروزى ملّت ايران در برچيدن بساط ظلم و بيدادگرىِ نظام استبدادى 2500 ساله، و حماسه هاى غرورآفرين هشت سال دفاع مقدّس در جبهه هاى نبرد حقّ عليه باطل، و مجاهدت هاى جوانان جان بر كف و رشيد حزب اللَّه جنوب لبنان در مقابله با رژيم سفّاك و تا بُن دندان مسلّح صهيونيستى، از نمونه هاى بارز و روشنِ ماندگاری نهضت امام حسين عليه السلام در عصر حاضر است.[41]
لذا عاشورا مکتبی مفید، انسان ساز و آزادی بخش است که هیچ گاه فراموش نمیشود و نسلهای آینده نیز به وسیله این مکتب درمسیر درست حرکت خواهند کرد هم چون انقلاب اسلامی که برگرفته از مکتب عاشورای حسین بن علی علیه السلام است.[42]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت درگاه اهل بیت(علیهم السلام) درگاه اتصال به رحمت و فیض بیکران حضرت حق است، لذا هر کس که به امام حسین(علیه السلام) متصل شود به دریای بیکران رحمت حق متصل شده است،به همین دلیل هیچکس از درب خانه امام حسین(علیه السلام) ناامید و دست خالی بر نمی گردد بلکه این خانه و این مکتب حسینی به قدری غنی و پر بار است که هر تشنهای را به ظرفیت معرفت او سیراب و حاجت روا خواهد کرد.[43]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص475.
[2] همان ؛ ص661.
[3] همان ؛ ص27.
[4] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ شبستان امام خمینی(ره)؛ حرم حضرت معصومه(س)؛21/7/1395.
[5] همان.
[6] سوره رعد؛آیۀ14.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ شبستان امام خمینی(ره)؛ حرم حضرت معصومه(س)؛21/7/1395.
[8] همان.
[9] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص30.
[10] همان ؛ ص325.
[11] در مقتل الحسين خوارزمى تعبير به« الَّا اخترتَ» شده است.
[12] فتوح ابن اعثم؛ ج 5؛ ص 27، مقتل الحسين خوارزمى؛ ج 1؛ ص 186 ، بحارالانوار؛ ج 44؛ ص 328.
[13] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص326.
[14] مفاتيح نوين؛ص 382، بحارالانوار؛ ج 98؛ ص 197؛ ح 32.
[15] اهداف قيام حسينى ؛ ص38.
[16] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص79.
[17] ارشاد مفيد؛ ص 447- 488، تاريخ طبرى؛ ج 4؛ ص 321، بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 4.
[18] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص411.
[19] همان.
[20] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص77.
[21] تفسير نمونه ؛ ج 15 ؛ ص336.
[22] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص413.
[23] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص77.
[24] همان.
[25] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص319.
[26] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص89.
[27] احكام عزادارى ؛ ص13.
[28] اهداف قيام حسينى ؛ ص32.
[29] همان.
[30] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص658.
[31] همان.
[32] بحارالانوار؛ ج 45؛ ص 177. در مقتل الحسين مقرّم( ص 375) آمده است: وقتى كه امام زين العابدين عليه السلام با اهل و عيالش وارد مدينه شد، ابراهيم بن طلحة بن عبيداللَّه پيش آمد و گفت:« مَنِ الْغالِبُ؟» امام عليه السلام فرمود:« إِذا دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأَذِّنْ وَ أَقِمْ تَعْرِفُ الْغالِبَ».
[33] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص658
[34] همان؛ ص 659.
[35] بحارالانوار؛ ج 43؛ ص 261. اين حديث در منابع مختلف اهل سنّت نيز نقل شده است؛ از جمله:« مستدرك حاكم؛ ج 3؛ ص 177، معجم الكبير طبرانى؛ ج 22؛ ص 274 ، كنزالعمّال؛ ج 12؛ ص 115.
[36] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص659
[37] همان .
[38] كامل الزيارات؛ ص 375، تهذيب الاحكام؛ ج 6؛ ص 88، اقبال سيّد بن طاووس؛ ج 2؛ ص 63 ،مفاتيح الجنان.
[39] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص 660.
[40] همان ؛ ص664.
[41] همان.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ شبستان امام خمینی(ره)؛ حرم حضرت معصومه(س)؛21/7/1395.
[43] همان.