روز بيست و چهارم ماه ذى الحجّه روز «مباهله » است، روزى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله با نصاراى نجران «مباهله » كرد، و پيش از آن كه مباهله صورت گيرد مسيحيان نجران، پشيمان شده و از مباهله صرف نظر كردند. اين جريان در سال دهم هجرى واقع شده است.[1]،[2] البته در مباهله مسائل مختلفی نمایان شده است.[3]
هم چنین علاوه بر روز مباهله که روز پیروزی اسلام بر مخالفان است [4] ، روز بیان عظمت امیر مؤمنان و حضرت زهرا است.[5] امروز روزی است که آیه ی شریفه ی «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ »[6] در شان حضرت علی علیه السلام نازل شده است که در حال رکوع، خاتم خود را به فقیری بخشید.[7]و نیز گفته شده است که آیه ی شریفه ی تطهیر و داستان حدیث کساء هم در چنین روزی واقع شد. از این جهت امروز روز مبارکی است.[8]
مباهله چیست؟
«مُباهَله» در اصل از مادّه «بَهْل» (بر وزن اهل) به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است،و به همين جهت هنگامى كه حيوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در كيسه قرار ندهند، تا نوزادش بتواند به آزادى شير بنوشد، به آن «باهِل» مى گويند،[9] حتى در تعبيرات فارسى نيز به کار گیری اين جمله که آن فرد را بِهِل كرده اند يعنى به حال خود رها نموده اند.[10]
لذا «ابْتِهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى كار به خدا است. و اگر آن را گاهى به معناى هلاكت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نيز به خاطر اين است كه رها كردن و واگذار كردن بنده به حال خود اين نتائج را به دنبال مى آورد، اين بود معناى «مباهله» از نظر ريشه لغت.[11]
و امّا در اصطلاح، به معناى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است [12]بدین ترتیب هرگاه دو نفر بعد از بحث هاى منطقى و استدلالهاى عقلى و برهانهاى روشن، نتوانستند يكديگر را قانع كنند، در اينجا هر كدام در حقّ ديگرى نفرين مى كند و چنين مى گويد: «اگر من بر حق هستم و تو خلاف مى گويى به مجازات الهى گرفتار شوى» و ديگرى هم همين را تكرار مى كند. به چنين كارى با حصول شرائطش «مباهله» مى گويند.[13]
به عبارت دیگر هر گاه دو گروه بر سر يك امر مذهبى در برابر هم قرار گيرند، و هر كدام درباره ديگرى نفرين كند، نفرين هر كدام مؤثر واقع شد دليل حقانيت او است، همان گونه كه در صدر اسلام در ميان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و مسيحيان نجران واقع شد، و هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله به همراه اهل بيتش (على و فاطمه زهرا و حسن و حسين عليهم السلام) به ميعادگاه براى مباهله آمد، و آثار اجابت دعا را در چهره آنان ديدند، مسيحيان نجران عقب نشينى كردند و با پيغمبر اكرم از در مصالحه در آمدند.[14]
ارتباط معناى لغوى و اصطلاحى «مباهله» با يكديگر روشن است؛ زيرا در مباهله شخصى كه مدّعى است حق مى گويد طرف ديگر را رها مى كند و امر او را به خداوند محوّل و واگذار مى نمايد.[15]
جریان مباهله و مفاد قرارداد پیامبر (ص) با مسیحیان
سال دهم فرا رسيد و آوازه اسلام در همه جا پيچيد،[16]که همزمان شد با جریان مباهله رسول خدا با مسيحيان نجران ؛[17]،[18] بدین نحو که پس از گفتگوى فراوان نصاراى نجران با رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره حضرت مسيح عليه السلام سرانجام علماى نصارا از پذيرفتن حق خوددارى كردند و كار به مباهله كشيده شد. براين امر توافق شد كه در چنين روزى مسيحيان نجران با رسول خدا «مباهله» نمايند و نفرين كنند كه هر گروه و جمعيّتى كه ناحق مى گويد، رسوا و مجازات شود.[19]
خداوند در قران کریم به پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود:[20]«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ، ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ ؛[21] هرگاه بعد از علم و دانشى كه (درباره مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.»[22]
پيرو اين دستور الهى، رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه فرزندش حسين عليه السلام را در آغوش داشت و دست حسن عليه السلام را در دست گرفته بود و على و فاطمه عليهما السلام نيز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حركت كرد.[23]
نصارا، چون چنين جمعيّتى و نشانه هايى را از نزديك شدن كيفر الهى ديدند، وحشت كردند و از «مباهله» منصرف شدند و حاضر به پذيرفتن جزيه گرديدند.[24]،[25]
آری نصاراى نجران براى مباهله آمدند و بدون مباهله مصالحه كردند: «وَ صالَحُوهُ عَلى الْفَىْ حُلَّةٍ ثَمَنُ كُلِّ حُلَّةٍ ارْبَعُونَ دِرْهَماً وَ عَلى انْ يُضَيِّفُوا رُسُلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ ذِمَّةَ اللَّهِ تَعالى وَعَهْدَهُ الَّا يُفْتِنُوا عَنْ دينِهِمْ وَ لا يُعشِروُا وَ شَرَطَ عَلَيْهِمْ انْ لا يَأكُلُوا الرِّبا وَ لا يَتَعامَلُوا بِه ؛[26] در برابر (پرداخت) و دو هزار حلّه كه قيمت هر حلّه چهل درهم بود با او مصالحه كردند و نيز از آنان پيمان گرفت كه از فرستادگان رسول خدا پذيرايى كنند و براى آنها پيمان الهى قرار داد كه كسى مسيحيان نجران را مجبور به ترك آيينشان نكند و از آنها عشريه (زكوة) نگيرد و با آنان شرط نمود كه ربا نخورند و معامله ربوى ننمايند».[27]
مباهله؛ دلیلی بر حقانیت اسلام
مباهله با نصارى ،شاهدى گوياست كه وقتى اسلام آمد آيين هاى ديگر نسخ شد.[28]لذا جریان مباهله نشانه ديگرى از عظمت دين اسلام است.[29]
داستان مباهله و دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله از دشمنان خودکه كه اگر راست مى گويند بيايند با او مباهله كنند، و هر كدام از خدا بخواهد اگر ديگرى راستگو نيست، عذابى بر او نازل سازد و رسوايش كند؛ نشانه ديگرى از ايمان راسخ او به مكتب خويش است؛ زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله اعلام آمادگى كامل در اين راه كرد و مخالفان سرباز زدند، چرا كه اطمينانى به استحكام پايه هاى مذهب خود نداشتند.[30]
مباهله؛ اثبات حقانیت پیامبر (ص)
در برابر پافشارى مسيحيان در عقايد باطل خود از جمله ادعاى الوهيت حضرت [31]مسيح عليه السلام و عدم كارايى منطق و استدلال در برابر لجاجت آنها، پيامبر صلى الله عليه و آله مأمور مى شود از طريق مباهله وارد شود، و صدق گفتار خود را از اين طريق خاص روحانى به ثبوت برساند؛ يعنى با آنها مباهله كند تا راستگو از دروغگو شناخته شود!.[32]
لذا نخستين چيزى كه در آيه مباهله[33] جلب توجه مى كند اين است كه مسأله مباهله را مى توان به عنوان نشانه روشنى بر حقانيت و صدق پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در مسأله دعوى رسالت مطرح كرد، زيرا ممكن نيست كسى كه به ارتباط خود با پرودرگار ايمان قطعى نداشته باشد وارد چنين ميدانى گردد. يعنى از مخالفان خود دعوت كند كه بيائيد و با هم به درگاه خدا برويم و از خدا بخواهيم دروغگو را رسوا سازد؛ و[34]من قول مى دهم كه نفرين من در حق مخالفان عملى خواهد شد؛ و نتيجه آن را خواهيد ديد![35]
به طور مسلم ورود در چنين ميدانى بسيار خطرناك است؛ زيرا اگر نفرين به اجابت نرسد و اثرى از مجازات مخالفان ظاهر نشود؛ نتيجه جز رسوايى دعوت كننده نخواهد داشت؛ و هيچ انسان عاقلى بدون اطمينان به نتيجه، قدم در اين ميدان نمى گذارد.[36]لذا مباهله حقّانيّت اسلام و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را ثابت مى كند[37].
مباهله؛ سند عظمت اهل بیت(ع)
بی تردید جریان مباهله نشانه ديگرى از عظمت اهل بيت عليهم السلام است[38]، در این میان آيه مباهله رفعت مقام و علوّ درجه اهل بيت پيامبر عليهم السلام را بيان مى دارد.[39]
غالب مفسران و محدثان شيعه و اهل تسنن تصريح كرده اند كه آيه مباهله در حق اهل بيت پيامبر (ص) نازل شده است و پيامبر تنها كسانى را كه همراه خود به ميعادگاه برد فرزندانش حسن و حسين (ع) و دخترش فاطمه (ع) و على (ع) بودند.[40]
ولى بعضى از مفسران اهل تسنن كه كاملاً در اقليت هستند كوشيده اند كه ورود احاديث را در اين زمينه انكار كنند، مثلا نويسنده تفسير« المنار» در ذيل آيه مباهله[41] مى گويد:«اين روايات همگى از طرق شيعه است، و هدف آنها مشخص است، و آنها چنان در نشر و ترويج اين احاديث كوشيده اند كه موضوع را، حتى بر بسيارى از دانشمندان اهل تسنن مشتبه ساخته اند»![42]
اما مراجعه به منابع اصيل اهل تسنن نشان مى دهد كه على رغم پندارهاى تعصب آلود نويسنده« المنار» بسيارى از طرق اين احاديث به« شيعه و كتب شيعه» هرگز منتهى نمى شود، و اگر بنا باشد ورود اين احاديث را از طرق اهل تسنن[43] انكار كنيم ساير احاديث آنها و كتبشان نيز از درجه اعتبار خواهد افتاد.[44]
اعمال روز مباهله
بی شک اين روز، روز باعظمتى است كه چند عمل براى آن نقل شده است:[45]
روزه گرفتن در روز مباهله
اين روز را به شكرانه اين بركات بزرگ، روزه بدارد.[46] ،[47]
غسل روز مباهله
غسل كند و بهترين لباسش را بپوشد و خود را معطّر نمايد.[48]،[49]
نماز روز مباهله
شایسته است نيم ساعت قبل از ظهر، دو ركعت نماز بخواند؛ در هر ركعتى يك مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللَّه احد»، ده بار «آيةالكرسى» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند.[50]در روايتى از امام صادق عليه السلام براى اين نماز پاداش فراوانى ذكر شده است.[51]،[52]
دعای روز مباهله
شایسته است همگان دعاى روز «مباهله» را بخوانند كه از امام صادق عليه السلام نقل شده است و آن چنين است:«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ بَهآئِكَ بِابْهاهُ، وَ كُلُّ بَهآئِكَ بَهِىٌّ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِبَهآئِكَ كُلِّهِ، اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِاجَلِّهِ، وَ كُلُّ جَلالِكَ جَليلٌ... فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى ...[53]؛خدايا از تو خواهم از درخشنده ترين مراتب درخشندگيت و همه مراتب آن درخشنده است خدايا از تو خواهم به تمام مراتب درخشندگيت خدايا از تو خواهم از باشوكت ترين مراتب جلالت و تمام مراتب جلال تو شوكتمند است... پس دعايم را به اجابت رسان چنانچه وعده ام دادى...»[54]
سخن آخر
بسيار شايسته است مسلمانان در چنين روزى، با يادآورى و آگاهى بيشتر از اين جريان، عظمت و بزرگى رسول خدا و اهل بيت پاكش را به خاطر آورند و بر معرفت خويش نسبت به آنان بيفزايند، و به شكرانه آن به نيازمندان انفاق كنند.[55]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] ر.ک: منتهى الآمال، تاريخ زندگانى پيامبر صلى الله عليه و آله، وقايع سال دهم هجرى.
[2] كليات مفاتيح نوين ؛ ص836.
[3] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛10/9/1389.
[4] همان.
[5] همان.
[6] سورۀ مائده؛آیۀ55.
[7] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛10/9/1389.
[8] همان.
[9] لغات در تفسير نمونه ؛ ص497.
[10] اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص226.
[11] لغات در تفسير نمونه ؛ ص497.
[12]همان.
[13] آيات ولايت در قرآن ؛ ص202.
[14] اخلاق در قرآن ؛ ج 3 ؛ ص226.
[15] آيات ولايت در قرآن ؛ ص202.
[16] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص39.
[17] اقبال؛ ص 496 و 515 ، مصباح المتهجّد؛ ص 759.
[18] كليات مفاتيح نوين ؛ ص896.
[19] همان.
[20] آيات ولايت در قرآن ؛ ص95.
[21] سوره آل عمران؛آیۀ61.
[22] آيات ولايت در قرآن ؛ ص96.
[23] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[24] ر.ک: تفسير نمونه، ج 2، ذيل تفسير آيه 61 سوره آل عمران.
[25] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[26] كامل، ج 1، ص 646.
[27] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص39.
[28] كتاب النكاح ؛ ج 4 ؛ ص131.
[29] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[30] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص399.
[31] همان ؛ ج 9 ؛ ص229.
[32] همان؛ ج 9؛ ص 230.
[33] سورۀ آل عمران ؛آیۀ61.
[34] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص237.
[35] همان؛ ص 238.
[36] همان.
[37] آيات ولايت در قرآن ؛ ص201.
[38] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[39] آيات ولايت در قرآن ؛ ص201.
[40] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص582.
[41] سوره آل عمران؛آیۀ61.
[42] تفسير نمونه، ج 2، ص 582.
[43] « قاضى نور اللَّه شوشترى» در جلد سوم از كتاب نفيس« احقاق الحق» چنين مى گويد:در حدود شصت نفر از«بزرگان اهل سنت» هم چون مسلم بن حجاج نيشابورى، احمد بن حنبل، طبرى، حاكم، حافظ ابو نعيم اصفهانى، واحدى نيشابورى، فخر رازى، ابن اثير، آلوسى، زمخشرى و... تصريح نموده اند آيه مباهله در باره اهل بيت (ع) نازل شده است و نام آنها و مشخصات كتب آنها را از صفحه 46 تا 76 آن کتاب ارزشمند، مشروحاً ذکر کرده است.( تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص584).
[44] تفسير نمونه، ج 2، ص 583.
[45] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[46] اقبال، ص 515.
[47] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[48] اقبال؛ص515 .
[49] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[50] همان.
[51] مصباح المتهجّد، ص 758.
[52] كليات مفاتيح نوين ؛ ص897.
[53] مصباح المتهجّد، ص 759.
[54] كليات مفاتيح نوين، ص 898.
[55] همان ؛ ص897.