انتشار جلد اول و دوم کتاب «عرفان اسلامی؛ شرحی جامع بر صحیفه سجادیه»

انتشار جلد اول و دوم کتاب «عرفان اسلامی؛ شرحی جامع بر صحیفه سجادیه»


جلد اول و دوم کتاب «عرفان اسلامی؛ شرحی جامع بر صحیفه سجادیه» تازه ترین اثر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) با همکاری جمعی از علمای حوزه علمیه انتشار یافت.‌

قابل توجه پژوهشگران و محققان محترم؛ جلد اول و دوم کتاب «عرفان اسلامی؛ شرحی جامع بر صحیفه سجادیه» تازه ترین اثر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته) با همکاری جمعی از علمای حوزه علمیه انتشار یافت.
علاقمندان می توانند جهت تهیه کتاب به انتشارات امام علی بن ابی طالب علیه السلام به آدرس: خیابان شهدا – کوچه 22 – پلاک 15 مراجعه نمایند. تلفن: 02537732478

مقدمه معظم له بر کتاب:

کتابى که در پیش رو دارید بدون مبالغه از پرمحتواترین کتاب ها، در زمینه عرفان اسلامى و شاخ و برگ هاى آن و طرق سیر و سلوک الى الله است؛ کتابى است که با کمک و همکارى گروهى از اندیشمندان حوزوى با توجه به منابع معتبر اسلامى به بار نشسته است و هدف آن است تلاش کنیم در میان انبوه عرفان هاى کاذب و گمراه کننده راه وصول به قُرب پروردگار را از نزدیک ترین مسیر به کمک قرآن مجید و رهنمودهاى مقرّبان درگاه الهى و آموزه هاى عقلانى (در سایه شرح صحیفه سجادیه) در اختیار طالبان این راه و عاشقان الله بگذاریم.
مى دانیم عرفان اسلامى دو شاخه دارد :
شاخه نظرى که از طریق شناخت «صفات جمال و جلال الهى» حاصل مى شود و شاخه عملى که از طریق تهذیب نفوس و خودسازى و سیر و سلوک عملى به دست مى آید.
عارفان بزرگ اسلامى هر کدام یکى از این دو راه ـ و گاه هر دو راه ـ را پیموده اند و دستورهایى از متون اسلامى استخراج کرده، در اختیار رهروان نهاده اند که شرح دستورات مهم آنها در «همین جلد» آمده است تا با آموزه هاىخود عاشقان سرچشمه بقا را رهبرى کنند و آنها را به مقام «النفس المطمئنه» برسانند و بتوانند بر بساط قُرب پروردگار (رَاضِیةً مَّرْضِیةً) گام نهند و به خطاب (فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى)؛ «در سلک بندگان خاصم درآى و در بهشت خاص خودم گام نه» مخاطب شوند.
جالب این که: این بهشت نه تنها در سراى دیگر که در همین سرا بهشتى در انتظارشان است که انواع میوه هاى معرفت و جلوه هاى محبوب بى همتا بر شاخسار پربار درختانش نمایان است و صبح و شام به حکم (وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَةً وَعَشِیّآ) مشمول موهبت تازه اى مى شوند بلکه در عالمى غوطه ور مى شوند که صبح از شام نمى شناسند.
از شب و روزم چه مى پرسى که من با یار خویش در مکانى زندگى دارم که صبح و شام نیست
* * *
در برابر این گروه جمعى از شیاطین انس و جن در گذرگاه هاى حساس زندگى نشسته اند تا راه آن معبود بى همتا را به روى سالکان طریق و رهروان راه ببندند و از صراط مستقیم منحرفشان سازند و به دوزخى که آتش سوزانش به مصداق (الَّتِى تَطَّلِعُ عَلَى الاَْفْئِدَةِ) روح و جان را قبل از جسم مى سوزاند گرفتار سازند.
این بیراهه ها توسط این شیاطین خبیث که غالبآ براى وصول به اهداف مادى و شهوات شیطانى و گاه به منظور «اهداف شوم سیاسى» سازمان یافته با نهایت تأسف گروهى از جوانان را در خود غرق کرده است.
در این کتاب عمده ترین آنها مورد بحث قرار گرفته و مشخصاتشان بررسى شده است و هشدارهاى لازم داده شده.
* * *در بخش نهایى کتاب اسناد صحیفه سجادیه به طور جامع مورد بررسى قرار گرفته، و تاریخچه آن تبیین شده، و با گوینده بزرگوار آن یعنى امام سجاد زین العابدین على بن الحسین (علیهما السلام) آشنایى بیشترى حاصل شده و مسیر براى شرح دعاهاى صحیفه سجادیه و استخراج گوهرهاى عرفانى، اعتقادى، اخلاقى و اجتماعى هموار گردیده است و دعاها از جلد دوم شروع مى شود.
قاطبه علما و دانشمندان که صحیفه سجادیه را مورد بررسى قرار داده اند، اعم از شیعه و اهل سنت و حتى غیر مسلمانان اعتراف به عظمت اعجاز مانند آن کرده اند.
از جمله علامه طنطاوى مفتى اسکندریه در مصر و مؤلف تفسیر معروف الجواهر فى تفسیر القرآن هنگامى که آیت الله نجفى مرعشى (رحمة الله علیه) یک نسخه از صحیفه سجادیه به ضمیمه نامه اى براى او فرستاد از آن هدیه گرانبها بسیار خوشوقت شد و آن را فوق العاده ستود و در پاسخ مرحوم آیت الله نجفى مرعشى چنین نوشت :
«نامه گرامى مدتى پیش به ضمیمه کتاب صحیفه على بن حسین زین العابدین ریحانة المصطفى (صلی الله علیه و آله) رسید، کتاب را با دست تکریم گرفتم و آن را کتابى یگانه یافتم که مشتمل بر علوم و معارف و حکمت هایى است که در غیر آن یافت نمى شود، به راستى این از بدبختى ماست که تاکنون بر این اثر گرانبهاى جاوید که از میراث هاى نبوت و اهل بیت (علیهم السلام) است دست نیافته بودیم، من هر چه در آن مطالعه و دقت مى کنم آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایین تر مى یابم، راستى چه کتاب کریمى است، خداوند شما را در برابر این هدیه عالى بهترین پاداش دهد و به نشرعلم و هدایت موفق و مؤید بدارد، نکته دیگر این که آیا کسى از علماى اسلام این کتاب را شرح کرده و چیزى از آن شروح نزد شما یافت مى شود؟».
مرحوم آیت الله نجفى مرعشى در پاسخ به نامه علامه طنطاوى تعدادى از شروح صحیفه سجادیه را نام مى برد و به همراه آن نامه کتاب ریاض السالکین شرح معروف مرحوم سید على خان را براى او مى فرستد و او مجددآ نامه تشکرآمیز جالبى براى آن عالم ربانى ارسال مى دارد.
* * *
امام راحل امام خمینى (قدس سره) هنگامى که کتاب صحیفه سجادیه را به عنوان هدیه براى نوه خود فرستاد در نامه اى خطاب به ایشان چنین نوشت :
«صحیفه کامله سجادیه ... از بزرگ ترین مناجات هاى عرفانى در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است، کتابى است الهى که از سرچشمه نور خداوند نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیاء بزرگ و اوصیاى عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهى مى آموزد.
کتاب شریفى است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات براى تشنگان معارف الهیه بیان مى کند، این کتاب مقدس همچون قرآن کریم سفره الهى است که در آن همه گونه نعمت موجود است و هر کس به مقدار اشتهاى معنوى خود از آن استفاده مى کند». پروفسور آنه مارى محقق آلمانى مسیحى مذهب، هنگامى که دسترسى به «صحیفه سجادیه» پیدا کرد چنین گفت :
«من خودم همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامى را از اصل عربى آن مى خوانم، بخش کوچکى از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را به آلمانى ترجمه و منتشر کردم».
سپس این نویسنده به تأثیر مهم ترجمه این کتاب بر یک خانم کاتولیک متعصب اشاره کرده، مى نویسد:
«این خانم کاتولیک وقتى فهمید من دعاهاى اسلامى را ترجمه مى کنم دلگیر شد که مگر در مسیحیت و در کتب مقدسه خودمان کمبودى داریم که تو به ادعیه اسلامى روى آوردى، وقتى کتابم چاپ شد یک نسخه براى او فرستادم، یک ماه بعد تلفن زد و گفت: صمیمانه از هدیه این کتاب متشکرم، زیرا هر روز به جاى دعا آن را مى خوانم».
* * *
در موسوعه الفرق المنتسبة للاسلام که تحت اشراف یکى از علماى بزرگ اهل سنت شیخ علوى بن عبدالقادر السقاف نوشته شده (در جلد 6، ص 85) چنین آمده است :
بعد از جریان کربلا که امام سجاد على بن الحسین (علیهما السلام) دردناک ترین حوادث را در روز عاشورا مشاهده کرد و سپس آن حضرت را به اسارت توهین آمیز به دمشق بردند شب و روز مى گریست تا آنجا که عنوان «بکاء» (بسیار گریه کننده) لقب گرفت.در این حال طبیعى بود که آن اندوه دائمى را که قلب امام را مى فشرد در سخنان و خطبه هایش تجلى کند و خلافت اموى حاکم را به شدت بکوبد، همان خلافتى که در آن زمان هنوز نام جدش على (علیه السلام) را بر منابر بعد از هر نماز مى بردند و سبّ مى کردند.
امام سجاد (علیه السلام) پنجاه و چهار دعا را در یک کتاب جمع کرد، کتابى که به نام دعاهاى صحیفه سجادیه نامیده شد، که هر کس این دعاها را بخواند یقین پیدا مى کند که امام (علیه السلام) در این دعاها هرگز تقیه نکرد و خلافت اموى را تحت ضربات سنگین خود قرار داد.
این دعاها به یقین دعاهاى انقلابى است و از امامى صادر شده که شاهد مهم ترین انقلاب اسلامى از نظر حجم و کوتاه ترین آنها از نظر زمان (یعنى واقعه کربلا) بود. هنگامى که امام (علیه السلام) نتوانست با خون خود انقلاب کربلا را آبیارى کند با زبانش که همچون شمشیر برنده اى بود در آن شرکت جُست!
آرى این همان امام سجاد (علیه السلام) است که هنگامى که به زیارت خانه خدا مى رود حاجیان به عنوان احترام و اکرام راه براى او مى گشایند، اما خلیفه «هشام بن عبدالملک» این جریان را مى بیند در حالى که خودش بین مردم مشغول طواف است و کسى به او اعتنایى ندارد و امام (علیه السلام) نیز خلیفه را مى بیند و به او اعتنا نمى کند، هنگامى که هشام این جریان را از امام (علیه السلام) و از مردم دید به عنوان تجاهل و بى اطلاعى از اطرافیان خود سؤال کرد : «مَن هذا؟؛ این مرد کیست؟» در حالى که اشاره به امام سجاد (علیه السلام) مى کرد ومقدّرات چنین اقتضا کرده بود که فرزدق شاعر در آنجا حاضر بود، ارتجالا (بدون مطالعه قبلى) آن قصیده معروف مهم خود را بیان کرد که هشام شرمنده شد».بخشى از اشعار او چنین است :
هَذا الّذى تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ وَالبَیْتُ یعْرِفُهُ وَالحِلُّ وَالحَرَمُ
هذا ابنُ خَیرِ عِبادِ الله کُلّهِمُ هذا التّقىّ النّقىّ الطّاهِرُ العَلَمُ
وَلَیْسَ قَوْلُکَ: مَن هذا؟ بضَائرِه العُرْبُ تَعرِفُ من أنکَرْتَ وَالعَجمُ
«این همان کسى است که سرزمین مکه جاى قدم هاى او را مى شناسد
خانه کعبه او را مى شناسد، حِلّ و حرم او را مى شناسند
این فرزند بهترین بندگان خداست
این انسانى است با تقوا و مشهور در میان مردم
این که تو مى گویى: این مرد کیست؟ (او را نمى شناسم) به او زیان نمى رساند
کسى را که تو نمى شناسى تمام عرب و عجم او را مى شناسند».
* * *
اینها بخش کوچکى از گواهى صاحب نظران است.
همان گونه که مى بینیم عارفان به عنوان درس عرفان و نسخه والاى سیر و سلوک به آن مى نگرند،
و معلمان اخلاق به عنوان سرچشمه جوشان فضائل اخلاقى
و انقلابیون به عنوان درسى بزرگ از انقلاب و ادامه قیام عاشوراى حسینى و درهم کوبنده نظام حاکمان ظالم و بیدادگر.
تا از کدام دریچه به آن نگاه کنى و چه بهتر که از تمام زوایا تجلیات آن نگاه شود.
با صد هزار جلوه برون آمدى که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
و امیدوارم بتوانیم با ادبیات عصرى شرحى را که در خور نیازهاى این زمان وجوامع اسلامى و انسانى است ارائه دهیم و از خوانندگان گرامى مى خواهیم کهپس از مطالعه دقیق این جلد هرگونه پیشنهاد و نظرى داشته باشند براى ما بفرستند.
خداوندا بار بزرگى را بر دوش گرفته ایم، ما را براى رساندن آن به مقصد یارى ده، «إنَّکَ خَیرُ ناصِرٍ وَمُعینٍ».
در اینجا دست نیاز به درگاه پروردگار ذوالجلال بر مى داریم و با تمام
وجود خود از ساحت مقدّسش تقاضا مى کنیم: خداوندا! توفیق شرح کامل
این اثر گرانبها و سپس هدایت در ضوء آن و عمل به آن را به ما مرحمت کن،


آمین یا رب العالمین.
ناصر مکارم شیرازى
قم ـ حوزه علمیه
بهمن ماه 1394 شمسى
ربیع الثانى 1437 قمرى

 

captcha