بدون شك در عصر ما كه بعضى نام آن را عصر برهنگى و آزادى جنسى گذارده اند و افراد غربزده، بى بندوبارى زنان را جزئى از آزادى او مى دانند سخن از حجاب گفتن براى اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه اى است متعلق به زمانهاى گذشته![1]فى المثل كسى بخواهد مسئله حجاب اسلامى را به آراى عمومى يا مشورت واگذار كند، چه بسا افرادى پيدا شود كه بگويند: چه لزومى دارد ؟ بلکه در اجتماع فعلى، حجاب براى زنان مسلمان، دست و پا گير است!.[2]
ولى مفاسد بى حساب و مشكلات و گرفتاري هاى روز افزون كه از اين آزاديهاى بى قيد و شرط به وجود آمده سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايى براى اين سخن پيدا شود.[3] زیرا مسأله حجاب يك امر ضرورى اسلام است،[4] و ر عايت اين اولويّت در اسلام، بسیار زيبا و هماهنگ با فطرت انسانى است.[5]
از آنجا که در روايات اسلامى چنين آمده است كه: «ان اللَّه جميل يحب الجمال ، و يحب ان يرى اثر النعمة على عبده؛ خداوند زيبا است، و زيبايى را دوست دارد! و همچنين دوست دارد آثار نعمت را بر بنده خود ببيند»[6]،[7] لذا حجاب و عفاف از جمله مهمترین نعمت های الهی است که انطباق آن با آهنگ وجدان و نداى فطرت، زيبایی شناسی خاصی به آن بخشیده است و چه دل انگيز است اين ندا و اين آهنگ![8].
حفظ کرامت زنان در پرتو زیبایی حجاب و عفاف
مسأله «ابتذال زن» و «سقوط شخصيت او» از جمله چالش های مهم عصر کنونی است كه نيازى به ارقام و آمار ندارد، هنگامى كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد، طبيعى است روز به روز تقاضاى آرايش بيشتر و خودنمايى افزونتر[9]از او دارد، هنگامى كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاقهاى انتظار، و عاملى براى جلب جهانگردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهند، در چنين جامعه اى شخصيت زن تا سر حد يك عروسك، يا يك كالاى بى ارزش سقوط مى كند، و ارزشهاى والاى انسانى او به كلى به دست فراموشى سپرده مى شود، و تنها افتخار او جوانى و زيبايى و خودنمائيش مى شود.[10]
به اين ترتيب مبدل به وسيله اى خواهد شد براى اشباع هوس هاى سركش يك مشت آلوده فريبكار و انسان نماهاى ديو صفت! در چنين جامعه اى چگونه يك زن مى تواند با ويژگيهاى اخلاقيش، علم و آگاهى و دانائيش جلوه كند، و حائز مقام والايى گردد؟! براستى درد آور است كه در كشورهاى غربى، و غرب زده، و در كشور ما قبل از انقلاب اسلامى، بيشترين اسم و شهرت و آوازه و پول و در آمد و موقعيت براى زنان آلوده و بى بند و بارى بود كه به نام«هنرمند و هنر پيشه»، معروف شده بودند، و هر جا قدم مى نهادند گردانندگان اين محيط آلوده براى آنها سر و دست مى شكستند و قدمشان را خير مقدم مى دانستند! لیکن پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه پس از زمانی که زن حجاب بر خود پوشيد بى آنكه منزوى شود در تمام صحنه هاى مفيد و سازنده اجتماعى حتى در صحنه جنگ با همان حجاب اسلاميش ظاهر شد.[11]
آری حجاب براى حفظ شخصيّت زن [12] است و بى حجابى، شخصيّت و كرامت زنان را درهم می شکند و زن ر به موضوعى براى بهره كشى هاى جنسى تبدیل می کند.[13]
مسأله اشباع غريزه جنسى مسأله ساده اى نيست، بسيارى از طلاقها به خاطر اين است كه خيلى از زنان و مردان در اين زمينه مشكل دارند، ولى نمى توانند با كسى در ميان بگذارند و به بهانه اى سراغ طلاق مى روند؛ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:«من تزوّج فقد أحرز نصف دينه فليتّق اللّه فى النصف الآخر؛ کسی که ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده پس در مابقی آن تقوای الهی داشته باش »معلوم مى شود كه اين مسأله مساوى با نصف دين است چطور می توان آن را آسان گرفت؟![14]
لذا بحث در اين است كه آيا زنان در يك مسابقه بى پايان در نشان دادن اندام خود و تحريك شهوات و هوسهاى آلوده مردان درگير باشند و يا بايد اين مسائل از محيط اجتماع بر چيده شود، و به محيط خانواده و زندگى زناشويى اختصاص يابد؟! اسلام طرفدار برنامه دوم است و حجاب جزئى از اين برنامه محسوب مى شود، در حالى كه غربي ها و غرب زده هاى هوسباز طرفدار برنامه اول اند! اسلام مى گويد كاميابي هاى جنسى اعم از آميزش و لذت گيري هاى سمعى و بصرى و لمسى مخصوص به همسران است و غير از آن گناه، و مايه آلودگى و ناپاكى جامعه مى باشد كه جمله«ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ؛ این برای آنان پاکیزهتر است »[15] اشاره به آن است.[16]
حال آنکه برهنگى زنان كه طبعاً پيامدهايى همچون آرايش و عشوه گرى و امثال آن به همراه دارد مردان مخصوصاً جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى دهد تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمارگونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد.[17]
مخصوصا با توجه به اين نكته كه غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سر چشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده، تا آنجا كه گفته اند: «هيچ حادثه مهمى را پيدا نمى كنيد مگر اين كه پاى زنى در آن در ميان است»! حال آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگى به اين غريزه و شعله ور ساختن آن بازى با آتش نيست؟ آيا اين كار عاقلانه اى است؟.[18]
حجاب ؛ استحکام خانواده و بهبود روابط زناشویی
مسأله اين است كه آيا زنان بايد براى بهره كشى از طريق سمع و بصر و لمس جز آميزش جنسى در اختيار همه مردان باشند و يا بايد اين امور ، مخصوص همسرانشان گردد؟[19]
آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد كه با افزايش برهنگى در جهان، طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا بطور مداوم بالا رفته است، زيرا در «بازار آزاد برهنگى» كه عملا زنان به صورت كالاى مشتركى (لااقل در مرحله غير آميزشى جنسى) در آمده اند ديگر قداست پيمان زناشويى مفهومى نمى تواند داشته باشد.[20]
هم چنین بى حجابى، از نظر اخلاقى سبب ناامنى خانواده ها و بروز جنايات مى شود، كه ثمره آن سستى پيوند خانواده ها است.[21]
حجاب و عفاف؛ تبلور عشق و عاطفه
آمارهاى قطعى و مستند نشان مى دهد كه با افزايش برهنگى در جهان طلاق و از هم گسيختگى زندگى زناشويى در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، چرا كه«هر چه ديده بيند دل كند ياد» و هر چه«دل»(بخوانید هوسهای سرکش) بخواهد به هر قيمتى باشد به دنبال آن مى رود، و به اين ترتيب هر روز دل به دلبرى مى بندد و با ديگرى وداع مى گويد.[22]
در حالی که در محيطى كه حجاب است (و شرائط ديگر اسلامى رعايت مى شود) دو همسر تعلق به يكديگر دارند، و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص يكديگر است.[23]
آیا حجاب زنان، مردان را حریص می کند؟
برخی مخالفان حجاب و پوشش می گویند حجاب از اين نظر كه ميان زنان [24] و مردان فاصله مى افكند طبع حريص مردان را آزمندتر مى كند، و به جاى اينكه خاموش كننده باشد آتش حرص آنها را شعله ورتر مى سازد كه«الانسان حريص على ما منع!؛ انسان نسبت به چيزى كه براى او ممنوع شده حرص فراوان دارد»، پاسخ اين ايراد يا صحيح تر سفسطه و مغلطه را مقايسه جامعه امروز ما كه حجاب در آن تقريبا در همه مراكز بدون استثناء حكم فرما است با دوران رژيم طاغوت كه زنان را مجبور به كشف حجاب مى كردند مى دهد.[25]
آن روز هر كوى و بر زن مركز فساد بود، و هزاران بدبختى ديگر،[26] البته نمى گوئيم امروز همه اينها ريشه كن شده اما بدون شك بسيار كاهش يافته و اگر ساير نابساماني ها نيز سامان پيدا كند، جامعه ما به مرحله مطلوب خواهد رسيد.[27]
اين به خاطر آنست كه محتواى سوره نور و دیگر آموزه های دینی دستورات مهمى در زمينه مبارزه با انحرافات جنسى دارند: دستور به تسريع ازدواج افراد مجرد، دستور به حجاب ، دستور به ترك چشم چرانى و نگاههاى هوس آلود، دستور به ترك شايعه پراكنى و نسبتهاى ناروا، و بالاخره دستور به اجراى حد شرعى درباره زنان و مردان زنا كار.[28]
بديهى است اگر محتواى آیات و روایات مرتبط با امر حجاب و پوشش در جامعه يا خانواده اى پياده شود آلودگى از جامعه رخت خواهد بست،[29]حال آنکه بى حجابى سبب مى شود كه گروهى از زنان، در يك مسابقه بى پايان، در نشان دادن اندام خود و تحريك مردان هوسباز شركت كنند. اين امر در عصر و زمان ما كه به خاطر[30] گرفتارى هاى تحصيلى و اقتصادى سن ازدواج بالا رفته و قشر عظيمى از جامعه را جوانان مجرّد تشكيل مى دهد، آثار بسيار زيانبارى داشته[31]و سبب ايجاد هيجان هاى مستمر عصبى و حتّى بيمارى هاى روانى و موجب افزایش طمع ورزی مردان در تجاوز جنسی علیه زنان مى گردد.[32]
آری برهنگى و خودآرايى زنان و مردان به شهوت جنسى دامن مى زند كه تأثير آن، به خصوص در ميان جوانان مجرّد، قابل انكار نيست، به گونه اى كه مى توان گفت: آلودگى به بى عفّتى رابطه مستقيمى با بى حجابى، برهنگى و خودآرايى در انظار عموم دارد؛ حتى طبق بعضى از آمارهاى مستند، هر قدر اين مسئله تشديد شود، به همان نسبت آلودگى به بى عفتى بيشتر مى شود؛ مثلًا، در تابستان كه به خاطر گرمى هوا، برهنگى زنان بيشتر مى شود، به همان نسبت مزاحمت هاى جنسى افزايش مى يابد و به عكس، در زمستان كه زنان، پوشش بيشتر دارند؛ اين گونه مزاحمت ها كمتر مى شود.[33]
حجاب ؛ سلامت روانی و امنیت اجتماعی
بی شک برهنگى زنان كه طبعاً پيامدهايى همچون آرايش و عشوه گرى و امثال آن همراه دارد، مردان مخصوصا جوانان را در يك حال تحريك دائم قرار مى دهد تحريكى كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجانهاى بيمار گونه عصبى و گاه سر چشمه امراض روانى مى گردد، مگر اعصاب انسان چقدر مى تواند بار هيجان را بر خود حمل كند؟ در حای که به تعبیر پزشكان هيجان مستمر عامل بيمارى است.[34]
از سوی دیگر حجاب و پوشش، همگان را سالم تر و پاكتر نگاه خواهد داشت.[35] اسلام مى خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاك داشته باشند، و اين يكى از مهمترین ابعاد زیبایی شناسانۀ حجاب و عفاف است.[36]
تاثیر حجاب و عفاف بر کاهش آسیب اجتماعی
مساله برهنگى و بى حجابى یکی از عوامل موثر در وقوع آسیب های اجتماعی است[37]، در این بین مساله گسترش فحشاء حتى در کشورهای غربی و براى آنها كه هيچ اهميتى براى مذهب و برنامه هاى اخلاقى قائل نيستند فاجعه آفرين است، بنا بر اين هر چيز كه دامنه فساد جنسى را در جوامع انسانى گسترده تر سازد تهديدى براى امنيت جامعه ها محسوب مى شود، و پى آمدهاى آن را هر گونه حساب كنيم به زيان آن جامعه است.[38]
لذا مطالعات دانشمندان تربيتى نيز نشان داده، مدارسى كه در آن دختر و پسر با هم درس مى خوانند، و مراكزى كه مرد و زن در آن كار مى كنند احتمال وقوع بى بند و بارى در آنها بسیار ییشتر از مراکزی است که تفکیک جنسیتی در آن لحاظ شده است، هم چنین كم كارى، عقب افتادگى، و عدم مسئوليت نیز در آن مراکز مختلط به خوبى مشاهده شده است.[39]
از این رو يكى از عوامل آلودگى به عمل منافى عفّت، بى حجابى و برهنگى و حتّى بد حجابى زنان است. [40]که اسلام براى پيشگيرى از اين گناه و بقيّه جرمها و جنايتها، كه منشأ آن اعمال منافى عفّت است، قانون حجاب را، به عنوان پيشگيرى مطرح كرده است.[41]
در واقع هدف اين است كه زنان مسلمان در پوشيدن حجاب سهل انگار و بى اعتنا نباشند مثل بعضى از زنان بى بندوبار كه در عين داشتن حجاب آن چنان بى پروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمتهايى از بدنهاى آنان نمايان است و همين معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى كند.[42]
حجاب؛ زمینه ساز حضور زنان در عرصه های اجتماعی
به اذعان برخی مخالفان حجاب و پوشش، حجاب يك لباس دست و پاگير است و با فعاليتهاى اجتماعى مخصوصا در عصر ماشينهاى مدرن سازگار نيست،[43] زنان نيمى از جامعه را تشكيل مى دهند اما حجاب سبب انزواى اين جمعيت عظيم مى گردد، و طبعاً آنها را از نظر فكرى و فرهنگى به عقب مى راند، مخصوصاً در دوران شكوفايى اقتصاد كه احتياج زيادى به نيروى فعال انسانى است از نيروى زنان در حركت اقتصادى هيچگونه بهره گيرى نخواهد شد، و جاى آنها در مراكز فرهنگى و اجتماعى نيز خالى است!.[44]
ولى اين ايراد كنندگان از يك نكته غافلند و آن اينكه حجاب هميشه به معنى چادر نيست، بلكه به معنى پوشش زن است، حال آنجا كه با چادر امكان پذير است چه بهتر و آنجا كه نشد به پوشش قناعت مى شود.[45]
لذا امروزه با چشم خود گروه گروه زنانى را مى بينيم كه با داشتن حجاب اسلامى در همه جا حاضرند، در اداره ها، در كارگاه ها، در راهپيمايي ها و تظاهرات سياسى، در راديو و تلويزيون، در بيمارستان ها و مراكز بهداشتى، مخصوصا و در مراقبتهاى پزشكى و... .[46]
و یا زنان كشاورز و روستايى ما، مخصوصاً زنانى كه در برنج زارها مهمترين و مشكلترين كار كشت و برداشت محصول برنج را بر عهده دارند عملا به اين پندارها پاسخ گفته اند، و نشان داده اند كه يك زن روستايى با داشتن حجاب اسلامى در بسيارى از موارد حتى بيشتر و بهتر از مرد كار مى كند، بى آنكه حجابش مانع كارش شود.[47]
كوتاه سخن اينكه وضع موجود پاسخ دندان شكنى است براى همه اين ايرادها و اگر ما در سابق سخن از«امكان» چنين وضعى مى گفتيم امروز در برابر«وقوع» آن قرار گرفته ايم، و فلاسفه گفته اند بهترين دليل بر امكان چيزى وقوع آن است و اين عيانى است كه نياز به بيان ندارد.[48]
زیبایی شناسی حجاب در عبادت
اگر کسی در حالت متعادل روحى نباشد و خسته و كوفته باشد، عبادت با كسالت صورت مى گيرد، از سوی دیگر اگر كسى علاقه شديد به عبادت داشته باشد، عبادت را با نشاط انجام می دهد، بسيار در نماز خواندن خود تجربه كرده ايم، گاهى آنقدر به نماز بى علاقگى نشان مى دهيم كه مى گوئيم نماز را بخوانيم تا راحت شويم، گويا نماز عذابى است كه تا نخوانيم راحت نشويم، و سريع نماز را مى خوانيم بى حال و بى نشاط.[49]
از جمله الزامات برای برون رفت از این نقیصه این است که براى حضور به درگاه پروردگار، بايد بهترين لباس و پوشش را برگزيد و اين يك نوع ادب و احترام به ساحت قدس خداوند متعال است، نماز خواندن زنان با حجاب كامل، پوشيدن لباسهاى تميز به هنگام نماز، خوشبو كردن خويشتن به هنگام عبادت، و حتى غسل و كفن ميت با آب پاك و لباس پاك، همه نوعى اداى احترام به پيشگاه حق است.[50]
آری زن بايد بهترين و مناسب ترين لباس را در مقابل خداوند بپوشد، که بهترين لباس زن، حجاب كامل است. به علاوه اين سبب مى شود كه در موارد ديگر حجاب را فراموش نكند.[51]
لذا می گوئیم نماز خواندن با مانتو و شلوار و روسرى معمولى، يا بلوز و دامن و جوراب و روسرى معمولى، به گونه اى كه به جز گردى صورت و دستها تا مچ بقيّه بدن پوشيده باشداشكالى ندارد، هر چند چادر حجاب برتر است، و در صورتى كه لباس زينتى باشد، ولى در مقابل نامحرمان نباشد، آن هم اشكالى ندارد.[52]
سخن آخر
گرامی داشت هفته حجاب و راهپیمایی هایی که برگزار شد نشان داد، اکثریت قاطع زنان این کشور طرفدار حجاب هستند،لذا دولت مسأله حجاب را جدی بگیرد، ساده تصور نکند و بداند مردم مملکت خواهان حجاب هستند، افراد دیگر هم باید خود را تطبیق کنند با شرایط کشوری که در آن زندگی می کنند زیرا اکثریت مردمش خواهانِ حجاب و عفاف هستند.[53]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص291.
[2] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 8 ؛ ص93.
[3] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص291.
[4] استفتاءات جديد ؛ ج 1 ؛ ص58.
[5] والاترين بندگان ؛ ص139.
[6] فروع كافى؛ ج 6؛ ص 438.
[7] تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص110.
[8] پيام قرآن ؛ ج 3 ؛ ص187.
[9] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص445.
[10] همان؛ ص 446.
[11] همان.
[12] احكام بانوان ؛ ص187.
[13] كتاب النكاح ؛ ج 5 ؛ ص24.
[14]كتاب النكاح ؛ ج 5 ؛ ص25 .
[15] سورۀ نور؛ آیۀ30.
[16] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص443.
[17] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص292.
[18] همان.
[19] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص291.
[20] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص444.
[21] اخلاق در قرآن، ج 2، ص: 320.
[22] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص444.
[23] همان.
[24] همان ؛ ص448.
[25] همان؛ ص 449.
[26] همان.
[27] همان.
[28] همان ؛ ج 1 ؛ ص60.
[29] همان.
[30] اخلاق در قرآن ؛ ج 2 ؛ ص319.
[31] همان؛ ص 320.
[32] همان.
[33] همان ؛ ص319.
[34] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص443.
[35] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ؛ نص ج 3 ؛ ص87.
[36] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص444.
[37] همان؛ ص 445.
[38] همان.
[39] همان.
[40] والاترين بندگان ؛ ص188.
[41] همان؛ ص 189.
[42] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص631.
[43] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص448.
[44] همان ؛ ص447.
[45] همان ؛ ص448.
[46] همان ؛ ص447.
[47] همان؛ص448.
[48] همان ؛ ص447.
[49] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 2 ؛ ص214.
[50] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص605.
[51] احكام بانوان ؛ ص104.
[52] همان ؛ ص103.
[53] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) در صحن جامع رضوی؛1/5/1395.