ضرورت و اهمیت  قدرشناسی در شب قدر از منظر معظم له

ضرورت و اهمیت قدرشناسی در شب قدر از منظر معظم له


فضیلت شب بیست و سوم ماه رمضان/ لزوم قدر شناسی در شب قدر ؛ شب رقم خوردن تقدیرمان خواب نمانیم!/ مقدرات شب قدر با دعا قابل تغییر است/ فرصت شناسی شب قدر در پرتو اصرار و پافشاری در دعا/ قدرشناسی شب قدر؛ در سایۀ توبه و جلب رضایت خداوند‌

در دين اسلام درباره اهمّيّت و عظمت «شب قدر» مطالب زيادى وارد شده و از طرف پيشوايان دينى عبادت ها و دستورات خاصّى به ما رسيده است.[1]

خداوند برای  بيان عظمت شب قدر، مى فرمايد: « و ما ادراك ما ليلة القدر؛[2]و تو چه مى دانى شب قدر چيست؟»[3]

اين تعبير نشان مى دهد كه عظمت اين شب به قدرى است كه حتى پيامبر با آن علم وسيع و گسترده اش قبل از نزول آيات سورۀ قدر، به آن واقف نبود.و بلافاصله مى گويد: « ليلة القدر خير من الف شهر[4]؛شب قدر بهتر از هزار ماه است»[5]

هم چنین خداوند به توصيف بيشترى از آن شب بزرگ پرداخته، مى افزايد:« تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ؛[6] فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدير هر كار نازل مى شوند».[7]

با توجه به اينكه«تنزل» فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد روشن مى شود كه شب قدر مخصوص به زمان پيغمبر اكرم (ص) و نزول قرآن مجيد نبوده، بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه در همه سال تكرار مى شود.[8]لذا باید قدر نعمت بسیار بزرگ شب قدر  را دانست و از آن بهره مند شد.[9]

 

 روايات فضيلت ليلة القدر و فضيلت عبادت آن، كه در كتب شيعه و اهل سنت فراوان است اين معنى را كاملا تأييد مى كند.علاوه بر اين نزول قرآن در اين شب، و نزول بركات و رحمت الهى در آن سبب مى شود كه از هزار ماه برتر و بالاتر باشد.[10]

فضیلت شب بیست و سوم ماه رمضان

معصومين عليهم السلام شب قدر را به طور دقيق، تعيين نكرده اند و آن را مردّد در ميان سه شب (نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم ) ذكر فرموده اند، تا مؤمنان در هر سه شب به آمادگى كامل، جهت دريافت عنايات ويژه الهى دست يابند.هرچند علما، با توجّه به روايات، شب هاى بيست و يكم و بيست و سوم را به شب قدر بودن، نزديكتر مى دانند.[11]

لیکن باید دانست شب بيست و سوم از دو شب قبل برتر است و در روايات درباره غسل و احيا و تلاش در عبادت در شب بيست و سوم تأكيد شده است.[12]،[13]

از احاديث متعدّدى استفاده مى شود كه شب قدر همين شب است. در روايتى از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه مردى به نام «جهنى» در ماه رمضان خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت عرض كرد: من در بيرون مدينه به سر مى برم و شتر و گوسفند دارم كه نمى توانم همه شب در مدينه حاضر شوم. دوست دارم شبى را به من معرّفى كنى تا آن شب را به مدينه بيايم و در نماز و عبادت حاضر باشم. حضرت او را به نزد خود فراخواند و به طور درگوشى آن شب را معرّفى كرد.[14] «جهنى» نيز وقتى شب هاى بيست و سوم ماه رمضان فرا مى رسيد، با همه خانواده و فرزندان و غلامان به مدينه مى آمد و آن شب را مى ماند و صبحگاهان به منزل خويش برمى گشت.[15]،[16]

 همچنين در روايت ديگرى نقل شده است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در شب بيست و سوم ماه رمضان به سر و روى خانواده اش آب مى پاشيد تا به خواب نروند (و از فضيلت اين شب بهره بگيرند).[17] روايات متعدّد ديگرى نيز مى گويد: شب قدر، شب بيست و سوم است.[18] مرحوم «علّامه مجلسى» نيز در «زاد المعاد» مى گويد: اكثر احاديث معتبر دلالت دارد كه شب بيست و سوم، شب قدر است.[19]،[20]

 

تجلی  قدر شناسی در شب قدر ؛ شب رقم خوردن تقدیرمان خواب نمانیم!

بدیهی است در برخی موارد، گاهی «دقيقه ها» و «لحظه ها» سرنوشت ساز است، و در يك لحظه ، ممكن است همه چيز دگرگون گردد؛ لذا مومنان بايد بدون فوت وقت،حتّى لحظه ها را نيز از دست ندهد.[21]

لذا بايد بهوش بود كه گاهى يك لحظه سرنوشت ساز سرنوشت انسان را تا آخر عمر رقم مى زند و چه بسا تلخى اين يك لحظه برابر با شيرينى روزگارى، و شيرينى لحظه اى معادل با تلخى روزگارى است و خوشا به حال كسى كه در اين لحظه اسب چموش شهوت را كنترل مى كند و نمى گذارد او را بر زمين زند، چرا كه زمين خوردن همان، ساقط شدن همان!.[22]

تعجب ندارد كه در يك لحظه يا يك روز يا يك شب سرنوشت انسان تعيين شود، كه شب قدر هم يك شب است.[23]

حال از آنجا كه در شب قدر سرنوشت انسانها براى يك سال، بر طبق لياقتها و[24]شايستگي هاى آنها، تعيين مى شود، بايد آن شب را بيدار بود، و توبه كرد و خودسازى نمود و به درگاه خدا رفت و لياقتى بيشتر و بهتر براى رحمت او پيدا كرد.[25]

آرى در لحظاتى كه سرنوشت ما تعيين مى شود نبايد انسان در خواب باشد، و از همه چيز غافل و بيخبر كه در اين صورت سرنوشت غم انگيزى خواهد داشت!.[26]

مقدرات شب قدر با دعا قابل تغییر است

در شب قدر مقدرات [27]يك سال همه انسانها تعيين مى گردد، و ارزاق، و سرآمد عمرها، و امور ديگر، در آن شب تفريق و تبيين مى شود[28]شبى است كه هر امرى از امور بر طبق حكمت الهيه تفصيل و تبيين مى شود:« فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ [29]»،[30]تعبير به« يفرق» اشاره به اين است كه همه امور و مسائل سرنوشت ساز در آن شب مقدر مى شود. [31]

امادر این میان پرسشی مطرح می‌شود که اگر مقدرات تنظیم شده است دیگر نقش ما در این مسأله چیست  که مجلس پند و اندرز بگیریم تا مقدرات عوض شود؟[32] به راستی  ما چگونه مى توانيم با دعا و راز و نیاز در شب قدر مقدّرات الهى را تغيير دهيم، اگر در علم خدا مقدّر شده حادثه اى رخ دهد، با دعاى ما تغيير نمى كند، و اگر مقدّر شده واقع نشود با دعاى ما واقع نمى شود، و به تعبير ساده، دعا نوعى فضولى در كار خداست، او هر چه مصلحت است انجام مى دهد و نيازى به دعاى ما نيست؟!.[33]

در پاسخ باید گفت  مقدرات بر اثر لیاقت ها داده می شود و خدا حکیم است و شخص حکیم روی حساب کار می‌کند و لیاقت‌ها را می‌بیند و وقتی که می‌خواهد جایزه بدهد آن کسی که لیاقت بیشتری دارد جایزه بیشتر، آن کسی که لیاقت کمتری دارد جایزه کمتر و آن کسی که لیاقت ندارد اصلا جایزه به او نمی‌دهد. و شب قدر ما می آییم توبه می کنیم، قلبمان را پاک می‌نماییم، و اینگونه پاک و لایق می‌شویم. [34]

اینگونه است که  امام صادق(ع) در روایتی می فرماید:« تنظیم مقررات در لوح محو و اثبات [35]است که با اعمال انسان قابل تغییر است. یعنی با صدقه، تقوا ، صله و رحم می توان مقدرات ناگوار را تغییر داد.[36]

فرصت شناسی شب قدر در پرتو اصرار و پافشاری در دعا 

بی تردید شب قدر شب دعا و دنيايش و راز و نياز و توبه است.[37]،[38] اما مفهوم صحيح دعا اين است كه ما منتهاى تلاش و كوشش خود را انجام دهيم، و آنچه را از توان ما بيرون است به لطف خدا بسپاريم، و با دعا حلّ مشكل را از او بخواهيم، و به مضمون «أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ»[39]، به هنگام اضطرار و عقيم ماندن تلاشها و كوششها به در خانه خدا برويم و دست به دعا برداريم.[40]

 از این رو  دعا  عامل حركت و تلاش تا آخرين حدّ توان است؛ امام صادق عليه السلام در روايتى مى فرمايد:[41] «اكْثِرْ مِنَ الدُّعا فَانَّهُ مِفْتاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجاحُ كُلِّ حاجَةٍ وَ لا يَنالُ ما عِنْدَ اللَّهِ الَّا بِالدُّعا وَ لَيْسَ بابٌ يُكْثَرُ قَرْعُهُ الَّا يُوشَكَ انْ يُفْتَحَ لِصاحِبِهِ»؛ زياد دعا كنيد و در خواندن خدا اصرار كنيد؛ زيرا كليد تمام رحمت ها و عامل پيروزى در هر حاجتى دعاست؛ نعمت ها و بركاتى كه نزد خداوند است، بدون دعا به كسى نمى رسد، و هيچ درى وجود ندارد مگر اينكه با اصرار و سماجت و پافشارى گشوده مى شود.[42]،[43]

بدین ترتیب اصرار و پافشارى در دعا، مورد سفارش معصومين عليهم السلام است؛[44] دعاكننده نبايد نااميد شود، و از دعا كردن دست بردارد.[45] اینگونه دعا کردن در برخى از زمان ها مخصوصاً ماه مبارك رمضان، شب هاى قدر و مانند آن تأثير بسزايى دارد.[46]

قدرشناسی شب قدر؛ در سایۀ توبه و جلب رضایت خداوند

اين كه گفته مى شود دعا مقدّرات الهى را تغيير نمى دهد، پاسخش روشن است، دعا سبب افزايش قابليت و شايستگى انسان مى شود زيرا به در خانه خدا مى رود، دل و جان خود را به نور معرفت او صفا مى بخشد، از گناه خود توبه مى كند، چرا كه توبه يكى از شرايط قبولى دعا است، و با اين امور قابليت بيشترى [47] براى لطف پروردگار مى يابد، و مشمول عنايت تازه اى مى شود، زيرا خداوند مقدر كرده آنها كه شايسته ترند بهره بيشترى از لطف و عنايت او داشته باشند.[48]

به تعبير ديگر، خداوند نعمتها و بركاتى دارد كه شامل حال بندگانش مى شود اما مشروط به شرايطى است يكى از شرايط آن است كه به در خانه او بروند و دست به دعا بردارند روح خود را پاك كنند و به او نزديك شوند، بنا بر اين در پرتو دعا شرايط رحمت الهى حاصل مى شود و باران لطف او ريزش مى كند.[49]

اینچنین است که یکی از مهتمرین  فلسفه های احیای شب قدر توبه و پاک کردن روح است، [50] صد البته رسیدن به شب‌های قدر مشروط به  توبه، ترک معصیت و قرب الهی است، لذا باید  به سمت خدا برگردیم،[51] باید این شب‌ها را با شب زنده داری، توبه و خودسازى، قدر بدانیم.[52]

سخن آخر

خوشا به حال آن كس كه از فيض عظيم اين شب كه شب نزول قرآن است، بهره مند شود و با دعا و مناجات و گريه و توبه ، به درگاه حقّ روى آورد و زمينه تقديرات ارزشمند و سرنوشت معنوى و روحانى والايى را براى خويش فراهم سازد.[53]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

 

 

 

 

[1] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص500.

[2] سورۀ قدر؛ آیۀ2.

[3] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص548.

[4] سورۀ قدر؛ آیۀ2.

[5] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص548.

[6] سورۀ قدر؛ آیۀ4.

[7] تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص184.

[8] همان.

[9] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(ع) ؛5/4/1395.

[10] همان ؛ ج 27 ؛ ص191.

[11] كليات مفاتيح نوين ؛ ص783.

[12]  اقبال، ص 194.

[13] كليات مفاتيح نوين ؛ ص787.

[14] همان ؛ ص791.

[15] اقبال، ص 207.

[16] كليات مفاتيح نوين ؛ ص791.

[17] اقبال، ص 207.

[18] همان ؛ص 206 و 207.

[19]  زاد المعاد، صفحه 187.

[20] كليات مفاتيح نوين ؛ ص791.

[21] مديريت و فرماندهى در اسلام ؛ ص76.

[22] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج 1 ؛ ص352.

[23] همان.

[24] تفسير نمونه ؛ ج 27 ؛ ص191.

[25] همان؛ ص 192.

[26] همان.

[27] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص152.

[28] همان؛ ص 153.

[29] سورۀ دخان؛ آیۀ4. 

[30] تفسير نمونه ؛ ج 21 ؛ ص152.

[31] همان.

[32] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(ع) ؛5/4/1395.

[33] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص519.

[34] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(ع) ؛5/4/1395.

[35] تفسیر قمی؛ ج۱؛ ص۳۶۶/ تفسیر نورالثقلین؛ ج۲؛ ص۵۱۵؛ ح ۱۷۴.

[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(ع) ؛5/4/1395.

[37]  مصباح المنير؛ ص 395.

[38] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج 2 ؛ ص165.

[39]  سوره نمل؛ آيه 62.

[40] كليات مفاتيح نوين ؛ ص20.

[41] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج 1 ؛ ص275.

[42] ميزان الحكمه؛ باب 1196؛ ح 5585.

[43] مثالهاى زيباى قرآن، ج 1، ص: 276.

[44]  بحارالانوار؛ ج 90؛ ص 300 و 374.

[45] كليات مفاتيح نوين ؛ ص21.

[46] ر.ک: بحارالانوار؛ ج 90؛ ص 348؛ ح 15 / ص 351، ح 16 .

[47] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص519.

[48] همان؛ ص520.

[49] همان.

[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ مدرسه علمیه امام کاظم(ع) ؛5/4/1395.

[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛7/4/1385.

[52] همان.

[53] كليات مفاتيح نوين ؛ ص783.

برچسب ها :
captcha