تأملی در آموزه های امام جواد علیه السلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه

تأملی در آموزه های امام جواد علیه السلام از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه


اهتمام به قرآن؛ شاخصۀ کلیدی در اقتدار امت اسلامی / تحریف امامت با چاشنی ظاهرگرایی اسلامی / نعمت ازدواج؛ راهبرد کلیدی در مقابله با آسیب های اجتماعی / انتظار عملی در ظهور؛ شاخصۀ کلیدی در فرجام شناسی / انتظار فرج؛ با فضیلت ترین  اعمال در آموزه های شیعی / آثار و برکات مبارزه با هوی نفس / صبر بر اطاعت و معصیت؛ مولفه ای منبعث از مبارزه با نفس / تقوا ورزی؛ عامل کلیدی در حصول سعادت دنیوی و اخروی‌

شیوع بی حد و حصر آسیب های اجتماعی حیات مطلوب جوامع بشری را با مخاطرات و چالش های جدی مواجه ساخته است، لیکن راهبرد کلیدی امام جواد (علیه السلام) در این زمینه می تواند به عنوان منشور جامع رویکرد سیاست گذاران مسائل اجتماعی کشور در ترویج ازدواج آسان قرار گیرد

در سالروز شهادت جانسوز امام جواد (علیه السلام)، ضرورت واکاوی و بازخوانی مهمترین آموزه های اخلاقی، دینی، اجتماعی و سیاسی آن امام همام، با بهره گیری از اندیشه های ارزشمند حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) می تواند به عنوان منظومۀ فکری بی بدیل از آموزه های ناب شیعی در بسط و گسترش معارف اسلام اصیل مورد توجه قرار گیرد.

بدیهی است غفلت از تبیین آموزه های بی نظیر امام جواد (علیه السلام) از جمله نکات تأمّل برانگیز در مقولۀ سیره شناسی ائمۀ معصومین (علیهم السلام) به شمار می آید، حال با این اوصاف لزوم اهتمام ویژۀ همۀ بزرگان دینی و نیز مورخان بزرگ شیعی در تبیین هر چه بیشتر این مقوله به شدت احساس می شود، بنابراین با توجه به ضرورت الگوگیری از آموزه های آن حضرت، دراین نگاشته سیرۀ عملی امام جواد (علیه السلام) با نگاه ژرف اندیشانۀ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) به مخاطبان محترم ارائه می گردد:

اهتمام به قرآن؛ شاخصۀ کلیدی در اقتدار امت اسلامی

بی شک اجرای دقیق کلام الهی در جوامع اسلامی و اجتناب از اکتفاء به برخی ظواهر اسلامی به نوبۀ خود می تواند موجبات اقتدار واقعی امت اسلامی را فراهم سازد، از این رو حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تبیین روایتی مهم و کلیدی در این زمینه از امام جواد (علیه السلام) اینگونه فرمودند: بسیار مناسب است روایت جالبى را از امام‏ جواد (علیه السلام) ذکر کنم، تا روشن شود چطور در اثر عدم توجه به قرآن، خداوند قرآن و علاقه به آن را از ملتى مى ‏گیرد، و دشمنان را بر سر آنها مسلّط مى ‏گرداند.

حضرت مى‏ فرمایند:«وَ کُلُّ امَّة قَد رَفَعَ الله عنهم علمَ الکتابِ حین نَبَذوه و ولّاهم عَدُوّهم حین تَوَلّوه و کان نَبْذُهم الکتاب انْ اقاموا حروفَه و حَرّفوا حدودهَ فهم یَرونُه و لا یرعَونه و الجهّال یُعْجِبُهم حفظُهم للروایة و العلماء یحزُنُهم ترکُهُم للرعایة»[1]

«هر امّتى که خداوند علم قرآن را از آنها برداشت وقتى بود که خود قرآن را ترک کردند و هر امّتى که خداوند بر آنها دشمنانشان را مسلّط کرد وقتى بود که خود زیر سلطه دشمن رفتن را قبول کردند، و ترک کردن و کنار گذاشتن آنها قرآن را به این صورت بود که حروف و کلمات و الفاظ قرآن را حفظ مى‏ کردند، ولى حدود و احکام آن را تحریف مى ‏کردند، روایت قرآن مى‏ کردند، ولى مراعات آن نمى ‏کردند، نادانان حفظ قرآن را براى روایت کردن آن ترجیح مى‏ دادند و علماء از اینکه ترک رعایت قرآن مى‏ شود محزون و غمگین مى‏ شدند

تحریف امامت با چاشنی ظاهرگرایی اسلامی

معظّم له در تشریح روایت امام جواد (علیه السلام) می فرمایند؛ با توجه به این روایت، حرکت قهقرائى امّت اسلامى و به عقب برگشتن آنها کاملا روشن مى‏ شود و چقدر دقیق منطبق بر این زمان مى‏ شود، که مى‏ بینیم در کشورهائى مثل عربستان و مصر... حفظ الفاظ قرآن بسیار مورد توجه است، به طورى که بچه ‏هاى کوچک مبادرت به حفظ قرآن مى‏ کنند، در حالى که احکام آن مراعات نمى‏ شود، و در کنار این عدم رعایت، علماى راستین محزونند، و خون دل مى‏ خورند، با چشمى گریان و دلى پرخون نظاره‏ گر این اوضاع هستند، و کارى از دست آنها ساخته نیست، آنقدر که به صورت زیبا و تجوید قرآن توجه مى‏ شود، به‏ تفسیر و بیان احکام توجه نمى‏ شود، و این نقشه‏ اى بود که بعد از به انحراف کشیدن خط امامت بعد از پیامبر (صلى الله علیه وآله) کشیده شد، و تا به حال ادامه دارد، این سیاست شومى بود که بعد از پیامبر ریخته شد که قرآن خوانده شود ولى تفسیر نشود. به امید روزى که به هوش آئیم و براى رفع همه دردها و خصوصاً درد و تفرقه و نفاق به سراغ قرآن رویم، که آن ریسمان محکمى است که مأمور چنگ زدن به آنیم. (واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا).[2]،[3]

نعمت ازدواج؛ راهبرد کلیدی در مقابله با آسیب های اجتماعی

در عصر و زمانه ای به سر می بریم که شیوع بی حد و حصر آسیب های اجتماعی حیات مطلوب جوامع بشری را با مخاطرات و چالش های جدی مواجه ساخته است، لیکن راهبرد کلیدی امام جواد (علیه السلام) در این زمینه می تواند به عنوان منشور جامع رویکرد سیاست گذاران مسائل اجتماعی کشور در ترویج ازدواج آسان و اهتمام به تشکیل نهاد خانواده مورد توجه قرار گیرد.

لذا مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله) در وهلۀ نخست در تشریح کامل این روایت و با ارائۀ راهبردهای عملی در مقابله با آسیب های اجتماعی فرمودند:

از نظر عملى راه ‏هاى مختلفى براى درمان‏ «شهوت پرستى» وجود دارد از جمله:

1. یکى از بهترین راه‏هاى عملى براى نجات از گرداب شهوت، اشباع صحیح امیال‏ و خواست‏ هاى جنسى است؛ زیرا اگر خواست‏ ها و امیالى که در درون انسان وجود دارند از راه‏ هاى صحیح، اشباع گردند، دیگر زیانبار و مخرّب نخواهند بود؛ به تعبیر دیگر، این خواست‏ ها را نمى‏ توان و نباید سرکوب کرد، بلکه باید از آنها در کانال‏ هاى صحیح و سازنده استفاده کرد؛ در غیر این صورت ممکن است تبدیل به سیلاب ویرانگرى شود که حرث و نسل انسان را با خود خواهد برد.[4]

به همین دلیل، اسلام نه تنها تفریحات سالم و بهره‏ گیرى معتدل از خواست‏ هاى درونى را مجاز شمرده، بلکه نسبت به آن تشویق نیز نموده است. خطبه معروفى که از امام‏ جواد (علیه السلام) در مورد عقد همسرش نقل شده است، شاهد گویاى این مدعاست. آن حضرت در این خطبه مى فرمایند: «امّا بَعْدُ فَقَدْ کَانَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ عَلَى الْانَامِ انْ اغْناهُم بِالْحَلالِ عَنِ الْحَرامِ[5]‏؛ یکى از نعمت‏هاى الهى بر بندگان این است که آنها را به وسیله حلال از حرام بى‏ نیاز ساخته است».[6]

لذا با  تأمل در این آموزه مهم از امام جواد (علیه السلام) می توان به دیگر نکات و شاخصه های کلیدی در کاهش آسیب های اجتماعی رهنمون گردید که از منظر معظم له  علاوه بر راهبرد نخست، می توان به راهبردهای مذکور نیز دست یافت.

2. یکى دیگر از راه ‏هاى نجات از شهوت پرستى، برنامه ریزى دقیق براى برنامه‏ هاى زندگى است؛ زیرا هرگاه انسان براى تمام اوقات خود برنامه داشته باشد (هر چند برنامه او در پاره‏ اى از موارد جنبه تفریحى و ورزشى داشته باشد)، دیگر مجالى براى کشیده شدن به آلودگى‏ هاى شهوانى باقى نمى‏ ماند.

3. برچیدن عوامل آلودگى نیز یکى از راه‏ هاى درمان و یا پیشگیرى است؛ زیرا امکان آلودگى به شهوات در محیط­ هاى آلوده فراوان است؛ یعنى اگر محیط، آلوده شهوت شود و اسباب آن در دسترس همه قرار گیرد و آزادى نسبى نیز وجود داشته باشد، نجات از آلودگى، مخصوصاً براى قشر جوان یا کسانى که در سطح پایینى از «معرفت» دینى قرار دارند، بسیار دشوار خواهد شد.[7]،[8]

4. احیاى شخصیت معنوى و انسانى افراد جامعه نیز، از راه‏ هاى مهم درمان یا پیشگیرى از آلودگى‏ هاى شهوانى است؛ زیرا انسان، هنگامى که از ارزش وجود و شخصیت خود، آگاه شود و دریابد که او عصاره جهان آفرینش و گل سرسبد جهان خلقت و خلیفه خدا در روى زمین است؛ به این سادگى خود را به شهوات نمى‏ فروشد.

آخرین نکته‏ این است که نه تنها در مسئله مبارزه با شهوات، بلکه در تمام موارد مبارزه با مفاسد اخلاقى، باید به مسئله مبارزه عملى اهمّیّت داد؛ به این معنى که هر قدر انسان با خلق و خوى بد به مبارزه برخیزد و در جهت مخالف آن حرکت کند، آن خلق و خوها کم رنگ و ضعیف مى‏ شود و این مبارزه از صورت فعلى به صورت حالت و از صورت حالت به صورت عادت و از صورت عادت به صورت ملکه در مى‏ آید و خلق و خوى ثانوى در جهت مقابل شکل مى‏ گیرد؛ مثلًا، اگر انسان بخیل بذل و بخشش را تکرار کند، آتش بخل به تدریج در درون او فروکش کرده و خاموش مى‏ شود.

اگر شهوت پرستان نیز در برابر طغیان شهوات، مقاومت و ایستادگى نمایند، طغیان شهوت فرو نشسته و روح عفّت جایگزین آن مى‏ شود.[9]

انتظار عملی در ظهور؛ شاخصۀ کلیدی در فرجام شناسی

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تشریح یکی دیگر از مهمترین فرمایشات نورانی امام جواد(علیه السلام) در مقولۀ انتظار فرج و تقدم انتظار عملی بر انتظار قلبی و لفظی و ارتباط آن با مولّفۀ تحقق عدالت فرمودند:

انتظار عملی بسیار مهم است، انتظار قلبی و لفظی آسان است و غالباً هم انجام می شود. کسی که چنین انتظاری دارد باید هم آماده بشود و هم آماده بکند. باید از نظر روحیات، ایمان، اعمال، عقیده آماده شود و هم دیگران را آماده کند.[10]

معظّم له در تفسیر تئوری انتظار و مقولۀ فرجام شناسی در آموزۀ امام جواد (علیه السلام) فرمودند:  حدیثی از امام جواد (علیه السلام) در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از عبدالعظیم حسنی نقل شده به این شرح است: «قال: دَخَلْتُ عَلَى سَیِّدِی مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَ أَنَا أُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ أَ هُوَ الْمَهْدِیُّ أَوْ غَیْرُهُ فَابْتَدَأَنِی فَقَالَ لِی یَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ‏ یَبْقَ‏ مِنَ‏ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَى ع إِذْ ذَهَبَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِیٌّ».[11]

عبدالعظیم حسنی می گوید که من وارد بر امام جواد (علیه السلام) شدم و قصد داشتم از حضرت بپرسم که آیا قیام کننده حضرت مهدی (علیه السلام) است و یا کس دیگری می باشد. پیش از اینکه سوال کنم ایشان پاسخ دادند که حضرت مهدی (علیه السلام) هستند که قیام می فرمایند. حضرت در ادامه حدیث می فرماید: واجب است تا در غیبت او انتظارش را بکشند و در حضورش اطاعتش نمایند. او نسل سوم من است.

انتظار فرج؛ با فضیلت ترین اعمال در آموزه های شیعی

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تبیین مهمترین فراز این روایت مهم و کلیدی در مسألۀ انتظار فرمودند: امام جواد (علیه السلام) در ادامه فرمودند؛ که قسم به خدایی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) را به نبوّت و ما را به امامت مبعوث کرده است، اگر از دنیا نماند مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طول خواهد داد که تا مهدی از پشت پرده غیبت بیرون گردد، و زمین را از عدل و داد پر نماید همان طور که از جور و ستم پر شده باشد. خداوند نمی گذارد تا دنیا پایان پیدا کند و عدالت در آن محقق نشود. امام  جواد (علیه السلام) در ادامه حدیث می فرماید؛  خداوند یک شبه کار ظهورش را درست می کند. خداوند وقتی اراده کرد لازم نیست تا مقدمه چینی کند. همانطور که کار موسی (علیه السلام) را یک شبه درست کرد. حضرت موسی (علیه السلام) رفت آتشی بیاورد و در همان یک ساعت و یک شب به مقام نبوت رسید.[12]

این مرجع عالیقدر جهان تشیع با اذعان به این فراز کلیدی و بنیادین در کلام نورانی امام جواد (علیه السلام)، اهمیت انتظار در جامعه اسلامی را را به نحو اعم و نیز ضرورت بسط و گسترش انتظار عملی امر ظهور را به نحو اخص، از جمله مهمترین وظایف و رسالت های شیعیان راستین ائمۀ معصومین (علیهم السلام) برشمردند و فرمودند:  جمله آخری که امام جواد (علیه السلام) به عبدالعظیم حسنی گفت این بوده است که «أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِیعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[13]، بالاترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. انتظار فرج به سه گونه انتظار قلبی، لفظی و عملی است. مرحله اول این است که ما در دل منتظر آن حضرتیم و از نیامدنشان بی قراریم.

انتظار لفظی این است که دعا برای ظهور آن حضرت بکنیم، ولی انتظار عملی آن آمادگی خارجی نسبت به آمدن آن حضرت است. انتظار عملی بسیار مهم است، انتظار قلبی و لفظی آسان است و غالبا هم انجام می شود. کسی که چنین انتظاری دارد باید هم آماده بشود و هم آماده بکند. باید از نظر روحیات، ایمان، اعمال، عقیده آماده شود و هم دیگران را آماده کند. بالاترین اعمال شیعه انتظار عملی است.[14]

آثار و برکات مبارزه با هوای نفس

تقواورزی و مبارزه با هوای نفس از جمله آموزه هایی است که در سیرۀ دینی امام جواد (علیه السلام) از برجستگی خاص برخوردار می باشد، از این رو حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با تبیین این شاخصۀ مهم و کلیدی در آموزه های آن حضرت می فرماید: مرحوم علامه مجلسی ازامام جواد (علیه السلام) نقل می کند: قَالَ لِلْجَوَادِ (علیه السلام) رَجُلٌ أَوْصِنِی قَالَ وَ تَقْبَلُ قَالَ نَعَمْ قَالَ تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَیْنِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُون؛[15] مردی به حضرت جواد (علیه السلام) عرض کرد: مرا سفارشی بفرمایید، امام (علیه السلام) فرمود: می پذیری؟ گفت: آری. فرمود: تکیه بر صبر کن و به فقرا در آویز و شهوات را رها کن و مخالفت با هوای نفس نما و بدان که تو از دید خداوند مخفی نیستی، دقت کن چگونه باید باشی.

صبر بر اطاعت و معصیت؛ مولفه ای منبعث از مبارزه با نفس

معظم له در ترسیم آثار و برکات مبارزه با هوای نفس به مولّفه مهم اخلاقی صبر اشاره نموده و فرمودند: بدیهی است سعادت دنیا و آخرت در این چند جمله امام جواد (علیه السلام) مشاهده می شود. صبر بر اطاعت یعنی مشکلات اطاعت را تحمل کردن و صبر معصیت یعنی مشکلات ترک معصیت را بر خود هموار کردن و صبر بر مصیبت یعنی در برابر مشکلات زانو نزدن و جزع نکردن. زندگی همواره توأم با مشکلات است و امکان ندارد از مشکلات جدا باشد.[16]

تقوا ورزی؛ عامل کلیدی در حصول سعادت دنیوی و اخروی

معظّم له در تشریح فراز دوم این روایت فرمودند: بخش دیگری از فرمایشات امام جواد (علیه السلام) به مسئله فقر اختصاص دارد که در اینجا به معنای زندگی ساده و نهی از تشریفات است. زندگی ساده یعنی همه جوانب انسان از مسافرت گرفته تا عقد و عروسی، خانه، وسایل منزل و ... ساده و به دور از تجملات باشد.

مرجع عالی قدر جهان تشیع و مفسر بزرگ قرآن کریم و در تشریح نقش تقواورزی در تحقق سعادت دنیوی و اخروی انسان­ ها در این فراز نورانی از امام جواد (علیه السلام) فرمودند: امام (علیه السلام) سپس به مساله شهوت و هوای نفس می پردازد که انسان باید شهوات را رها کند چرا که تابعین شهوات در حقیقت بازیچه دست شیطان هستند و سرنوشتی تباه شده خواهند داشت. اما در مقابل، مخالفت با هوای نفس انسان را از لشگر شیطان بیرون می آورد و باعث سعادت در زندگی مادی و اخروی می شود. علاوه بر این قرآن کریم نیز در سوره نازعات راه بهشت را راه ترک هوای نفس و مخالفت با آن عنوان می  کند: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى.‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى؛[17] و اما آن­ کس که از مقام پروردگارش بیمناک بوده و نفس خود را از تمایلات باز داشته همانا بهشت جایگاه اوست».[18]

سخن آخر

گرچه امام جواد (علیه السلام) در سن 25 سالگی و به دست همسرش به شهادت رسید، لیکن آن حضرت با وجود سن کم پاسخ مسائل را بسیار روشن مطرح می کردند،[19] به نحوی که حتی علمای اهل سنت نیز بر سرآمدی علم و تقوا و وجود ویژگی های بی نظیر دینی، علمی و معرفتی آن حضرت در اسناد تاریخی خود تأکید و تصریح نمودند، در تشریح این مدعا باید گفت امام‏ جواد (علیه السلام) توانست در فرصت کوتاه عمر خویش (بیست و پنج سال)، تا آنجا که حاکمان وقت اجازه مى‏ دادند، به ترویج مکتب اهل بیت (علیهم السلام) بپردازد و از جمله، گاه مشکلات فقهى خلفا را مى‏ گشود و گاه در مناظرات، مسائل مهم فقهى را حل مى‏ کرد.[20] دانشمندان بزرگى از اهل سنّت درباره عظمت علمى و وجودى آن حضرت سخن گفته‏ اند. از جمله ابن حجر هیثمى مى‏ نویسد: «مأمون او را به دامادى خود انتخاب کرد؛ زیرا با وجود سن کم، از نظر علم و آگاهى و حلم، بر همه دانشمندان برترى داشت».[21] سبط بن جوزى مى‏ گوید: «او در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود».[22]،[23]

لذا رسالت شیعیان و پیروان آن حضرت در اهتمام ویژه به تبیین و ترویج سیرۀ علمی و عملی آن حضرت دو چندان می گردد، از این رو باید از این امام همام همواره بهره گرفته و تلاش کنیم تا همواره در راستای توجه به منویات ایشان بکوشیم.[24]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه)

 

[1] بحارالانوار، جلد 78، صفحه 358، چاپ قدیم( در مواعظ امام جواد( علیه السلام))؛ فروع کافى، جلد 8، صفحه 53؛ میزان الحکمة، ج 8، صفحه 85.

[2] سوره آل عمران، آیه 103.

[3] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)؛ ج ‏1؛ ص 482.

[4] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 301.

[5] بحارالانوار؛ جلد 50؛ صفحه 76.

[6] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 302.

[7] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 302.

[8] اخلاق در قرآن، ج ‏2؛ ص 303.

[9] همان.

[10] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 10/2/1394.

[11] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏51، ص 156، کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ‏2، ص 377؛ کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، على بن محمد خزاز قمى‏، ص 280.

[12] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 10/2/1394.

[13] بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏51، ص 156، کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ج ‏2، ص 377؛ کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، على بن محمد خزاز قمى‏، ص 280.

[14] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه ، مسجد اعظم قم، 10/2/1394.

[15] بحارالانوار، جلد 75، صفحه 358.

[16] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 2/7/1393.

[17] سورۀ نازعات، آیۀ 41-40.

[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه،مسجد اعظم قم، 2/7/1393.

[19] همان.

[20] براى آگاهى از مناظرات امام جواد با یحیى بن اکثم، دانشمند معروف زمان مأمون عبّاسى، ر. ک: بحار الأنوار، ج 50، ص 78- 75. همچنین فتواى آن حضرت درباره کیفیّت قطع دست سارق، در مجلس معتصم عبّاسى و در حضور فقهاى آن زمان، دلیل روشنى از دانش فقهى آن امام است.( ر. ک: وسائل الشیعة، ج 18، ص 490، ابواب حدّ السرقه).

[21] الصواعق المحرقه، ص 205.

[22] تذکرة الخواص، ص 359.

[23] دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج ‏1؛ ص 104.

[24] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 9/2/1394.

captcha