یكى از بركات انقلاب اسلامى ايران كه دستاورد خون هزاران شهيد مظلوم است، اقبال عمومى مردم به معارف و احكام دينى است.[1] چرا که مهم ترين ويژگى انقلاب ما اسلامى بودن آن است و مهم ترين ويژگى مكتب اسلام، انسان سازى بر اساس معيارهاى الهى است.[2]
بی جهت نیست هنگامى كه انقلاب اسلامى ايران به ثمر نشست و نخستين حكومت اسلامى انقلابى تشكيل شد؛ همگى در غرب انگشت حيرت بر دهان نهادند؛ كه مگر مى شود مذهب زمام حكومت را به دست گيرد؟ مگر ممكن است دين جواب گوى تمام نيازهاى عصر و زمان ما باشد؟ و بعد از آنكه ديدند اين حكومت ريشه دار و باثبات شد؛ براى اينكه در چهار ديوار مرزهاى اين كشور محدود بماند و الگويى براى ساير كشورهاى اسلامى نشود، دست به فعاليت های مخرّب زيادى زدند که خوشبختانه اين توطئه ها مؤثر واقع نشد.[3]
از سوی دیگر، يكى از بزرگترين افتخارات ما مسلمانان اين بوده و هست كه اسلام طلب علم را فريضه دانسته، و فرا گرفتن علوم را بر هر فرد مسلمان در حدود استعدادش لازم شمرده بلكه تعليم و تعلّم را واجب دانسته است.[4]
در این بین، حوزه علميّه قم پس از انقلاب شكوهمند اسلامى با پرورش طلّاب و علماى مسئول و برجسته و تربيت نويسندگان برجسته و محققين نامدار، مبلغان و گويندگان دانشمند و محقّق براى نيازهاى داخل و خارج از كشور؛ گام اساسی در ارتقا و هدايت جامعه به سوى تعالى و تكامل برداشته است. [5]
با همۀ این تفاسیر باید دانست تحقق کامل اهداف حوزه های علیمه در چشم انداز گام دوم انقلاب اسلامی، در گرو اهتمام به بایسته ها در مسیر طلبگی است به نحوی که طلاب علاوه بر آنکه خود مسیر کمال و سعادت را طی می کنند در فضای عمومی جامعه نیز بتوانند بهره گیری آحاد مردم از آثار و کارکردهای راهبردی اسلام نبوی را به منصۀ ظهور رسانند.[6]
ضرورت علم آموزی در اسلام
اسلام طرفدار تحصیل علم به صورت مطلق است، که نسبت به معارف و احكام مورد ابتلاى دينى، واجب عينى و نسبت به ساير احكام و همچنين علومى كه بقاى نظام جامعه اسلامى نياز به آن دارد واجب كفايى است و در غير اين موارد، اگر علوم مفيدى است مستحب است.[7]
بنابراین انسان هرگز نبايد از فراگيرى علم و دانش خسته شود يا گمان كند به مرحله نهايى علم و دانش رسيده است. بلکه باید بداند به سمتى حركت مى كند كه هر قدر جلوتر مى رود وسيع تر مى شود.[8]
به همين دليل تحصيل علم در اسلام از جهات مختلف نامحدود است .[9] اين نشان مى دهد كه انسان در هيچ مرحله از عمر «فارغ التحصيل » نمى شود، و مسير علم و دانش و معرفت نقطه پايانى ندارد.[10]
و اینچنین اسلام ، تحصيل علم را واجب مى شمرد، تا آن حد كه حضور در مجلس علم را حضور در باغى از باغ هاى بهشت مى شمرد؛«مَجْلِسُ العِلْمِ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الجَنّةِ»،[11]و نگاه كردن به صورت عالم را عبادت مى داند؛«النَّظَرُ الى وَجْهِ الْعالِمِ عِبادَةٌ»[12] و گام برداشتن در راه طلب علم را، گام به سوى بهشت، معرفى مى كند.[13]مركب هاى قلم هاى دانشمندان را برتر از خون شهيدان مى شمرد[14] و حفظ حديث و نوشتن آن را از فضايل بزرگ مى داند.[15]،[16]
اهمیت تربیت نفس و خودسازی طلاب
هر انسانى در هر درجه اى از كمال باشد باید پيوسته به سوى كمالى بالاتر و مقاماتى والاتر حركت كند، بر علم و عمل خود بيافزايد و در خودسازى و تهذيب نفس ، پيش برود. بديهى است هر قدر ايمان ، عمل ،معرفت و اخلاق كامل تر باشد، به همان اندازه، سهم انسان از مواهب معنوى و مادّى الهى در آن سرا، بيشتر است.[17]
از سوی دیگر تا انسان تهذيب نفس و خودسازى نكند به علم صحيح راه نمى يابد.[18]لذا عالمان بايد قدوه و اسوه باشند و راه تهذيب نفس و اصلاح جامعه را به مردم نشان دهند و جاهلان نيز بايد از نور علم عالمان بهره گيرند و در مسير اصلاح خويش و جامعه خود باشند.[19]
در این بین طلاب حوزه که از نظر علمی خود را به امام باقر و صادق علیهما السلام وابسته می دانند و از نظر قیام خود را سربازان امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف می دانند. هر قدر که درس می خوانند باید توجه بیشتر به خدا، تقوا، انصاف، معرفة الله داشته باشند؛ زیرا علمی که با تقوا و معرفت همراه باشد دارای ثمرات است. وای بر حال کسی که یک روزش بدتر از دیروز باشد و یا روزی بر او بگذرد و علم و تقوای او بیشتر نشده باشد.[20]
از سوی دیگر كسانى كه تنها به تحصيل علوم رسمى قناعت كرده و اهميّتى به تقوا و تهذيب نفس نمى دهند، گمراه مى باشند، آرى براى وصول به حق هر دو ضرورى است[21]و هيچ يك از اين دو به تنهايى نمى تواند انسان را به كمالات برساند. علم بدون عمل مانند عمل كردن بدون آگاهى، مايه انواع انحرافات است،به گفته امام صادق عليه السلام « لا تَزيدُهُ سُرعَةُ سَيرِهِ إلاّ بُعدا؛[22] او هر چه تندتر رود دورتر مى افتد.»؛ به همين دليل هميشه علماى بزرگوار ما كوشيده اند دروس علمى را با نصايح اخلاقى و نكات دقيق و جالب از آيات و روايات اسلامى بياميزند تا قلب هاى دانش طلبان همچون افكارشان روشن و نورانى شود.[23]
لزوم مراقبه اعتقادی و اخلاقی طلاب
«مراقبه» از ماده «رَقَبَه» (به معنى گردن)، گرفته شده و از آنجا كه انسان به هنگام نظارت و مواظبت از چيزى گردن مى كشد، و اوضاع را زير نظر مى گيرد، اين واژه بر معنى نظارت و مواظبت و تحقيق و زير نظر گرفتن چيزى، اطلاق شده است.[24]
اين واژه در تعبيرات علماى اخلاق در مورد «مراقبت از خويشتن» به كار مى رود، و مرحله اى است بعد از «مشارطه» يعنى انسان بعد از عهد و پيمان با خويش براى طاعت فرمان الهى و پرهيز از گناه بايد مراقب پاكى خويش باشد، چرا كه اگر غفلت كند، ممكن است تمام شرط و پيمان ها به هم بريزد.[25]
لذا مراقبت از اعمال و اخلاق خويش بودن، و نظارت دقيق بر آن داشتن، و توجه همه روزه و در همه حال و در هر جا، به كارهايى كه از وى سر مى زند،[26]موجب می شود بطور مداوم مراقب خود باشد كه اين پيمان الهى شكسته نشود، و درست همانند طلبكارى كه از همپيمانانش مطالبه پرداخت ديون مى كند، از نفس خويش مطالبه وفاى به اين عهد الهى را بنمايد.[27]
از آنجا که امروزه ابزار فسادهای اخلاقی و فرهنگی زیاد شده و از در و دیوار مفاسد اخلاقی میبارد و گسترش فناوریهای نوین، امکان انتقال ناهنجاریهای و مفاسد را بسیار آسان کرده و تهدیدات بسیاری را به دنبال دارد.[28] لذا طلاب باید راه مراقبه را در پیش گیرند بدین نحو که از مجالس آلوده به گناه و کسانی که آنها را از راه خدا بازمیدارند، دوری کنند.[29]
هم چنین باید نسبت به اقامه نماز اول وقت اهتمام جدی داشته باشند؛ و در کمکرسانی به دیگران از هیچ اقدامی دریغ نکنند.[30]
حتی طلاب که نخبگان مؤمنین هستند باید مراقب خانواده و اقربای نزدیک خود باشند و در محله و کوچه ی خود ممتاز و دارای صفات اخلاقی باشند و با عمل، این نکات را اجرا کنند.[31] البته تحقق این امور منوط به توجه مستمر به بزرگی خداوند متعال است که از جمله راهکارهای تعالی طلاب محسوب می شود زیرا یاد خداوند متعال سبب آرامش دلهاست.[32]
هم چنین اهتمام اساتید به برگزاری درس اخلاق و تذکرات اخلاقی از اهم واجبات برای اساتید به شمار می آید ؛ اساتید و علمای اعلام خود، باید الگوی علمی اخلاق برای طلاب باشند؛ چراکه استاد هم باید آموزش دهنده علم و هم آموزش دهنده اخلاق باشند.[33]
جهاد علمی بالاتر از جهاد نظامی است
مفهوم«جهاد»، علاوه بر جهاد نظامى و مقابله مسلّحانه با دشمن، شامل جهاد علمى و هر گونه تلاش و كوشش مفيد و سازنده براى پيشبرد اهداف اسلامی است، لذا تا جهاد همه جانبه نباشد، كارى از پيش نخواهد رفت؛ [34]آن چیزی که انقلاب را زنده نگه داشته است روحیه جهاد در جامعه است و تا این روحیه است دشمنان هرچه تهدید کنند به نتیجه ای نخواهند رسید.[35]
جهاد علمی را می توان در کلام نورانی امام رضا عليه السلام جستجو نمود که فرمود:«...وَ لَا يَمَلُّ مِنْ طَلَبِ الْعِلْمِ طُولَ دَهْرِهِ [36]؛در تمام عمر، از طلب علم خسته نمي شود...». اين براي طلاب درس است که نبايد هرگز از طلب علم خسته شوند، از اين رو ما مي گوييم که عبارت فارغ التحصيل شدن، در علوم ديني معنا ندارد. انسان تا آخر عمر حتي اگر معلم باشد، محصّل نيز بايد باشد.[37]
لذا طلاب باید بیش از دیگران این روحیه را حفظ کنند، زیرا اگر جهادعلمی و اعتقادی نباشد جهاد نظامی کافی نیست؛ فراموش نکنیم آنچه موجب پیروزی رزمندگان در جنگ تحمیلی شد روحیه جهادی بود و نیروهای مبارز ما به دلیل اعتقاد قوی که داشتند مبارزه را ادامه دادند و بر دشمن بعثی پیروز شدند و این اعتقاد قوی با تعلیم و جهاد علمی ممکن می شود.[38]
اینگونه است که از آيه نفر[39] استفاده مي شودجهاد علمي از جهاد نظامي بالاتر است، قرآن كريم مي فرمايد، همه نبايد به ميدان جهاد بروند؛ بلكه بايد برخي بمانند و احكام اسلام را فرا بگيرند و به ديگران آموزش دهند. از این رو جهاد علمي از مقامات شهدا و مجاهدان بالاتر است؛ طلاب حوزه های علمیه و دیگر طالبان علم و دانش که در جهاد علمي شركت دارند بايد خوشحال باشند كه چنين توفيقي دارند.[40]
با این تفاسیر بايد در اين زمان نيازها را در نظر گرفت و طلاب را بر اساس آنها پرورش داد؛ طلاب بايد در جلساتي علمي و كاربردي جهت تقويت بنيه علمي خود بيشتر شركت و مقاله نويسي كنند؛ زيرا امروز بدون داشتن دانش و بنيه علمي كاري پيش نمي رود. [41]
مباحثه؛ضرورتی فراموش شده
در حوزه های علمیه سنت های بسیار خوبی است که تجربه سلف صالحان است و ما باید اینها را گرامی بداریم، چراکه این سنت ها ارزان بدست نیامده که ارزان از دست بدهیم.[42]
از جمله شیوۀ درس خواندن در حوزه های علمیه یکی از وجوه مهم امتیاز نظام آموزشی حوزه با نظام آموزش دانشگاهی است؛ در این بین مباحثه ، نظام آموزشی حوزه را از مراکز آموزش عالی متمایز کرده است و باید این مهم را پاس داشت.[43]
لذا ضرورت توجه بیش از پیش طلاب به مباحثه دروس انکار ناپذیر است؛ از اساتید نیز انتظار می رود با تاکیدات و توصیه های خود از طلاب و روحانیان بخواهند دروس را بدون مباحثه رها نکنند.[44]
بی شک طلاب نباید سنتهای حوزوی از قبیل پیش مطالعه دروس و مباحثه را فراموش کنند؛ حال آنکه شاهدیم این مسأله در برخی از مکان ها کم رنگ شده است در حالی که پایه مهم حوزههای علمیه، مباحثه است که باید نسبت به آن اهتمام گردد.[45]
ضرورت تدریس در دوران طلبگی
اهتمام به تدریس از اوائل طلبگی، سنتی حسنه است؛ در حوزههای عملیه شاگردان درس بالا استادان دروس مقاطع پایینتر هستند و این فواید و امتیازات بسیاری برای حوزههای علمیه دارد.[46]
انسان با تدریس میتواند دقیقتر از همیشه، مطالب سطوح و کتب درسی را یاد بگیرد؛[47] دليل آن روشن است؛ هنگامى كه عالم تدريس مى كند و شاگردانى پرورش مى دهد علم و دانش او درون فكرش راسخ تر و قوى تر مى شود و اى بسا شاگردان سؤال و اشكالى كنند و در پرتو آن بر علم او افزوده گردد، البته ما آن را تجربه كرده ايم؛ آری براى پرورش علم هيچ چيز بهتر از تدريس نيست؛ مطالعه، درس خواندن و مباحثه كردن خوب است ولى تدريس اثر قوى ترى دارد.[48] لذا باید این مسائل مهم به طلاب گوشزد شود.[49]
پاسخگویی به شبهات روز وظیفه طلاب علوم دینی است
امروز در حساس ترین شرایط زمان قرارداریم، در این میان عالم دینی با قلم فکر، دشمن را درهم می کوبد و یا او را هدایت می کند؛ لذا طلاب باید قدرت پاسخگویی به شبهات را داشته باشند.[50]
طلاب باید به مسائل روز و نیازهای زمان و پاسخ به شبهات اعتقادی که از سوی مغرضان به ویژه در فضاهای مجازی القاء می شود آشنا گردند.[51]عالمی که نتواند پاسخگو و حل کننده مشکلات باشد فایده ای ندارد؛ باید طلاب از آسیب های فضای مجازی آگاه باشند و راهکار مقابله را بدانند.[52]
لذا باید در کنار تدریس فقه و اصول، نیازها در نظر گرفته شود به ویژه شبهات باید پاسخ داده شوند، بسیاری از شبهات قدیمی هستند اما لباس تازه ای بر آن پوشانده اند؛ درست است که درس های معمولی باید خوانده شود؛ اما پاسخ به شبهات ضروری است.[53]
نکته دیگر این است که ما باید جلوتر از زمان حرکت کنیم ؛ جلوتر از زمان رفتن یعنی اینکه پیش بینی کنیم چه نقشه هاو توطئه هایی ممکن است طراحی شود از حالا برای آن نقشه آماده باشید، چه شبهاتی ممکن است مطرح کنند برای آن شبهات آماده باشید، باید جلوتر از زمان حرکت کرد تا اینکه ما بتوانیم با وجود این مخالفان، واقعا بر آنها مسلط باشیم.[54]
طلاب به دنبال توليد علم باشند
وظيفه بزرگ علما و دانشمندان اين است كه در تبيين فرمان هاى الهى و معارف دينى بكوشند و خداوند از همه آنها پيمان مؤكّدى در اين زمينه گرفته است، بدين معنى كه حقايق قرآن را آشكارا در اختيار مردم بگذارند تا به روشنى همه توده ها از آن آگاه گردند و به روح و جان آنها برسند و اگر آنها در تبيين و تفسير مسلمانان كوتاهى كنند مشمول همان سرنوشتى خواهند بود كه خداوند در قرآن[55] براى علماى يهود بيان كرده است.[56]
لذا کسانی که قوّت فكرى دارند باید در راستای نظریه پردازی گام بردارند[57]، اینگونه است که بر عالمان دینی در هر امّت لازم است به تحقيق و بررسى مسائل بپردازند ؛[58] لیکن تحقق این مهم در گرو این مسأله است که روشهای سنتی پژوهش درحوزه ها تقویت شود و در راستای پرورش استعدادهای درخشان حوزه و تربیت پژوهشگران علوم دینی در حوزه های علمیه، اقدامات موثری صورت گیرد.[59]
در این میان، طلاب باید با اصل پژوهش آشنا شده و ضمن فراگیری روشهای پژوهش در علوم ، آن را به صورت کاربردی مورد استفاده قرار دهند تا زمینه تربیت پژوهشگران حوزوی، از همان ابتدای طلبگی فراهم شود ؛ به عنوان نمونه استخراج مسایل فقهی، به مراتب مشکلتر از سایر علوم اسلامی است و چنانچه سرفصل های مورد نیاز موضوعات فقهی برای پژوهش، در اختیار طلاب قرار گیرد، بخشی از این مشکل مرتفع می شود.[60]
آری باید اهمیت پژوهش و اهداف آن در قالب جزوه ای به طلاب آموزش داده شود. متأسفانه برخی کارها با عنوان پژوهش در جامعه رایج شده است که پژوهش نیست؛ بلکه گردآوری است و نظری از مولف در آن وجود ندارد؛ حال طلاب و حوزه های علیمه نباید در دام این موضوع بیفتد و گردآورنده و نقل قول گو شود.[61]
نباید فراموش نمود که کار طلبه، درس خواندن است و اگر درس نخواند و کاری انجام ندهد مصداق« مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ؛[62]آن كس كه سربار ديگران شود» خواهد بود.[63] برخى مى گويند اگر در خطّ نويسندگى و تحقيق بيفتيم از درس هايمان باز مى مانيم! بی شک اين از وسوسه هاى شيطان است.[64]
نقش طلاب در تحول علوم انسانی
بی تردید علوم باید کاربردی و گرهگشا باشد،[65]لذا برای پیشرو بودن در علوم نباید تنها به پژوهشها ی ذهنی و مقاله نویسی قناعت کنیم، باید از علوم در جنبههای کاربردی استفاده کنیم، یعنی علوم را تا سر حد پیاده شدن در نیازهای مردم بیاوریم، وگرنه سلسله علومی که محدود در دانشگاه و مقالات باشد افتخار نیست.[66]
به عبارت دیگر هر علمی که گره ای را باز نکند شبه علم است، علم آن است که گره ای از گرههای جامعه را باز کند.[67]
از این جهت باید علوم را از کنج حوزهها خارج سازیم؛ از این جهت باید بتوانیم علوم حوزوی را در جامعه پیاده کنیم تا شاهد اثرگذاری آن باشیم و این مهم یعنی باید نیازهای جامعه امروز را درست بشناسیم و طلاب را طبق آن نیازها تربیت و سپس وارد جامعه کنیم.[68]
لذا می گوییم تفقه به تنهايي كافي نيست، بلكه بايد احكام فقهي به درستي پياده شود يعني انسان بايد معلومات خود را در جامعه اجرايي كند.[69]
به کرّات شاهدیم که در حوزه علمیه کتاب هایی در زمینه علوم انسانی نوشته می شود و به دفعات منتشر می شود؛ این مسئله نشان می دهد که حوزویان به دردهای مردم آگاه هستند و فضلای حوزه در حال تولید علم هستند و با برنامه ریزی دقیق تر می توانند تحول در علوم انسانی را رقم زنند.[70]
طلاب مهارت مدیریت زمان را فرا بگیرند
بی شک تعطيلات زیاد در حوزه های علميّه چالش جدی در فراگیری بهینۀ علوم اسلامی است ؛ لذا شاهدیم حداكثر دروس اساتید بين 140 تا 145 جلسه است و هفت ماه تعطیلات وجود دارد که این سرمایه عظیم به هدر میرود. البته اين تعطيلات دو بخش است برخى غير مفيد است كه بايد براى آن فكرى كرد و برخى نه تنها مفيد، بلكه لازم است و سبب مى شود كه خطبا و مبلّغان به مناطق دور و نزديك رفته و پيام اسلام را به مردم برسانند و اين از بركات حوزه علميّه است تا « لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم؛[71]و به هنگام بازگشت بسوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟!»» حاصل شود. [72]
لیکن در مجموع باید گفت یکی از مشکلات حوزههای علمیه این تعطیلات است.[73] حوزه دو سوم سال تعطیل است و اخیرا رسم شده وسط سال تحصیلی طلاب، اردوی زیارتی میروند و دیگر ایامی باقی نمیماند،[74] حال آنکه بارها تاکید کرده ایم، باید از تعطیلات اضافی که صدماتی به تحصیل طلاب می زند، کاسته شود.[75]
نباید درسهای حوزه به بهانههای مختلف تعطیل شود زیرا ارمغانی جز خسارت به همراه نخواهد داشت ؛ با این حجم عظیم تعطیلات، نباید توقع پرورش شیخ طوسی ها و شیخ انصاری ها را در حوزه ها داشته باشیم.[76]
از سوی دیگر حوزه باید در موضوع تعطیلات مستقل عمل کند، ولی متأسفانه استقلال خود را در این زمینه از دست داده و این برای حوزه یک خسارت به شمار می رود؛حوزه باید برای پرورش طلاب و نخبگان و پاسخ گویی به شبهات تلاش کند و به همین منظور باید کرسیهای درس خارج و غیره فعال باشد، اما با این گونه تعطیلات نمی توان پاسخ گوی نیازها بود . [77]
این بحران در حالی است که انسان تا زمانی که نعمت سلامتی و جوانی را در وجود خود دارد باید اهتمام ویژه ای به تحصیل و یادگیری علوم آل محمد صلی الله علیه و آله داشته باشد.[78] چراکه پیری آفت یادگیری است.[79]
با این تفاسیر در وهلۀ نخست طلاب باید مدیریت زمان را فراگیرند؛ اينکه چگونه برنامه ريزی داشته باشند و فعالیت های علمی خود را حتی در ایام تعطیل نیز رها نکنند تا زمان به بطالت سپری نشود.[80]
هم چنین باید اربابان فکر در زمینه تعطیلات مطالعه کنند و فکر اساسی برای تعطیلات حوزهها شود ، امروز شاید گوش شنوایی برای این حرف های ما پیدا نشود، اما امیدواریم روزی این حرف ها با دقت شنیده شود و برای آن راه حل مناسبی پیدا شود.[81]
هجرت طلاب به شهرستانها اولویت امروز حوزه است
تبليغ يكى از افتخارات حوزه علميه قم است كه گروه هاى زيادى از طلاّب علوم دينى براى اين امر اقدام كرده و در داخل و خارج از كشور به آن مشغول مى شوند.[82]
لیکن یکی از مهمترین مشکلات حوزه، تمرکز طلاب در شهر قم است و دائماً به آن اضافه شده و مهاجرت کمتر صورت میگیرد[83] به نحوی که امروزه هجرت به مسئله درجه یک حوزه تبدیل شده و باید فضلایی تربیت کرد و به شهرستانها فرستاد.[84]
به راستی كسانى كه ساليان دراز از بيت المال و سهم امام زمان عليه السلام بهره برده و در حوزه هاى علميه شاگردى كرده اند، آيا در مورد مردم احساس دَين نمى كنند؟ آيا نمى انديشند كه وظيفه دارند علمى را كه اندوخته اند بگسترانند؟بی شک کسی که از شهريه امام زمان عليه السلام بهره برده و توانسته به درجات علمى برسد وظيفه دارد به اسلام خدمت كند، زیرا احتكار شامل غذای جسمانی و غذاى روحانى است و اسلام از محتكر در غذاى معنوى نمى گذرَد؟.[85]
ازاين رو طلاب گرامی بايد بياموزند در كنار همين درس طلبگى كه مى خوانيم بايد بذل علم كنند و براى اسلام مفيد باشند و تحقق این امر نیازمند هجرت تبلیغی طلاب به سمت شهرستان ها است.[86]
البته بخشی از مسئولیت برای رفع این مشکل، بر عهده مرکز خدمات حوزه می باشد .[87]برای تحقق این امر باید در حوزه اندیشیده شود که برای حضور طلبه در قم حدی گذاشته شود که پس از این مدت در صورت اشتغال نداشتن به تدریس یا تحقیق از قم هجرت کنند.[88]
ما حمایت خود را نسبت به هجرت طلاب از قم و تبلیغ در مناطق مختلف کشور اعلام کردهایم و هم اکنون نیز به کسانی که هجرت کنند شهریه بیشتری پرداخت میکنیم.[89]
طلاب از فعالیت های جناحی بپرهیزید
باید دانست حوزه ما استعدادهای فراوانی دارد و می تواند کارهای بسیار خوب و ارزنده ای انجام دهد و انقلاب را حفظ کند؛ انقلاب از حوزه برخاسته و حافظ انقلاب نیز حوزه های علمیه هستند؛ برخلاف گمان کسانی که طور دیگری فکر می کنند.[90]
لذا حوزه های علمیه ، در همه جا پاسدار این مکتب بوده و خواهد بود و به بازی های احزاب و جریانات سیاسی تن نخواهد داد.[91]
بر این اساس طلاب و فضلا میتوانند در مسائل سیاسی عام در تقویت نظام اسلامی نقش داشته باشند، ولی آنها از اینکه برنامههای جناحی داشته باشند یا در خدمت منافع جریانات سیاسی قرار بگیرند جداً بپرهیزند.[92]
سخن آخر:( نظم و خلوص نیت رمز موفقت طلاب است)
در خاتمه باید گفت طلاب مسیر سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه را دنبال میکنند؛ تحقق این مهم کم توفیقی نیست به همین علت هر میزانی که شکر این نعمت را به جای آوریم کم است.[93]
بی شک افرادی که توانسته به مرحله تحصیل در حوزه های علمیه برسند باید قدردان خانواده خود باشند چرا که طلبگی به معنای شاگردی امام صادق علیه السلام و سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه توفیق بزرگی که به برکت خانوادههای پاک قسمت طلاب شده است و باید خداوند متعال را برای این نعمت شاکر بود.[94]
در این میان، پشتکار ، نخستین رمز موفقیت طلاب به شمار می آید؛ رعایت نظم در امور مختلف از جمله مطالعه، مناظره، عبادت و دیگر امور میتواند پیشرفتهای بسیاری را به دنبال داشته باشد.[95]
هم چنین نیت خالص، موفقیت و پیشرفت بیشتری را برای طلاب به دنبال دارد، لذا نظم، پشتکار و خلوص نیت، سه رمز مهم موفقیت طلاب در عرصههای مختلف است.و همۀ این رموز در گرو توجه مستمر به بزرگی خداوند متعال است که مهم ترین راهکار در تعالی طلاب به شمار می آید؛ چرا که یاد خداوند متعال سبب آرامش دلهاست.[96]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] احكام بانوان ؛ ص237.
[2] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص9.
[3] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص46
[4] جلوه حق بحثى پيرامون( صوفيگرى) در گذشته و حال ؛ ص57.
[5] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج 1 ؛ ص661.
[6] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص22.
[7] استفتاءات جديد ؛ ج 1 ؛ ص526.
[8] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 13، ص 583.
[9] همان ؛ ص582.
[10] پيام قرآن ؛ ج 1 ؛ ص69.
[11] همان ؛ ص427.
[12] بحار الأنوار، ج ۷۴، ص ۷۳، ح ۵۹.
[13] همان؛ ج 1؛ ص 164.
[14] همان؛ ج 2؛ ص 14.
[15] محجة البيضاء؛ ج 1؛ ص 15.
[16] پيام قرآن ؛ ج 1 ؛ ص427.
[17] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 3 ؛ ص500.
[18] تفسير نمونه ؛ ج 9 ؛ ص360.
[19] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 14 ؛ ص357.
[20] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛http://www.eshia.ir.
[21] پيام قرآن، ج 1، ص: 428.
[22] امالی مفید؛ص42؛ ح11.
[23] انوار هدايت؛ مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص19.
[24] اخلاق در قرآن ؛ ج 1 ؛ ص249.
[25] همان.
[26] همان؛ ص252.
[27] همان.
[28] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار نمایندگان دوره هفتم مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم ؛27/2/1393.
[29]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب مدرسه علمیه امام صادق(ع) بجنورد؛ مدرسه علمیه امیرالمؤمنین علیه السلام قم؛15/12/1395.
[30] همان.
[31] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛24/10/1393.
[32] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب مدرسه علمیه امام صادق(ع) بجنورد؛ مدرسه علمیه امیرالمؤمنین(ع) قم؛15/12/1395.
[33] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بیستمین اجلاسیه اساتید سطوح عالی و خارج حوزه علمیه قم ؛ مدرسه علمیه امام کاظم علیه السلام قم؛12/7/1397.
[34] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 4 ؛ ص621.
[35] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار حلقه های صالحین استان قم؛ مدرسه علمیه امیرالمومنین علیه السلام؛30/6/1394.
[36] بحار الانوار؛ج75؛ ص336.
[37] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛19/6/1393.
[38] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار حلقه های صالحین استان قم؛ مدرسه علمیه امیرالمومنین(ع)؛30/6/1394.
[39] سورۀ توبه؛آیۀ122.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله عجل الله تعالی فرجه؛18/4/1396.
[41] همان.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در نشست دوره ای استادان سطح عالی و خارج حوزه علمیه قم ؛ 5/3/1390.
[43] همان.
[44] همان.
[45] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع طلاب و اساتید حوزه علمیه فارس ؛ 31/4/1394.
[46] همان.
[47] همان.
[48] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 13 ؛ ص194.
[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار نمایندگان دوره هفتم مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم ؛27/2/1393.
[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب مدرسه علمیه امام صادق(ع) بجنورد؛ مدرسه علمیه امیرالمؤمنین علیه السلام قم؛15/12/1395.
[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر حوزه های علمیه ؛2/5/1395.
[52] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله عجل الله تعالی فرجه تهران؛18/4/1396.
[53] همان.
[54] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و اعضای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و خراسان؛29/5/1396.
[55] سوره آل عمران؛آیۀ187و... .
[56] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص330.
[57] مشكات هدايت ؛ ص114.
[58] اخلاق در قرآن، ج 2، ص 220.
[59] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مسئولان دبیرخانه همایش کتاب سال حوزه؛5/10/1390.
[60] همان.
[61] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون پژوهش حوزههای علمیه ؛5/10/1390.
[62]کافی؛ج؛4 ص 12؛ ح9.
[63] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛22/10/1395.
[64] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص330.
[65] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رییس و جمعی از مدیران جهاد دانشگاهی؛17/8/1393.
[66] همان.
[67] همان.
[68] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله(عج) تهران؛18/4/1396.
[69] همان.
[70] همان.
[71] سورۀ توبه؛آیۀ122.
[72] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛6/12/1386.
[73] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.
[74] همان.
[75] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛16/1/1393.
[76] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.
[77] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛11/1/1394.
[78] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛16/1/1393.
[79] همان.
[80] همان.
[81] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛9/1/1396.
[82] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛مسجد اعظم قم؛16/10/1386.
[83] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله تهران؛18/4/1396.
[84] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس سازمان تبلیغات اسلامی؛5/3/1397.
[85] همان.
[86] همان ؛ ص330.
[87] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله تهران؛18/4/1396.
[88] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار مدیر مدرسه علمیه بقیه الله تهران؛18/4/1396.
[89] همان.
[90] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در بیستمین همایش کتاب سال حوزه؛4/11/1397.
[91] همان.
[92] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار رئیس و هیئترئیسه مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم؛30/10/1396.
[93] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب مدرسه علمیه امام صادق(ع) بجنورد؛ مدرسه علمیه امیرالمؤمنین علیه السلام قم؛15/12/1395.
[94] همان.
[95] همان.
[96] همان.