شکوه آیین محبت در سیره ی پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

شکوه آیین محبت در سیره ی پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی


محبت؛ شاکله ی بنیادین در اسلام/ محبت گرایی نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم منبعث از آموزه های قرآنی / تألیف قلوب؛ شاخصۀ قرآنی در تحقق محبّت نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم / محبت؛ معجزۀ اخلاقی پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم / رسالت پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم؛ محبت گرایی در سایۀ خشونت ستیزی / اظهار محبت، اصل کلیدی در سبک زندگی نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم / محبت نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم، مدیریت موفق در حکومت اسلامی / سیری در مصادیق بارز محبت در سیرۀ نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم‌

اگر بخواهیم در بین مردم جایگاهى پیدا کنیم راهى جز حسن خلق و جوشیدن با مردم و اظهار محبت‏ کردن با آنها وجود ندارد، لذا مبلغان و اهل علم اگر بخواهند در تعلیم و تربیت موفق و مؤثر باشند، باید پایه اصلى کارشان را روى اصل محبت قرار دهند.

مقوله محبت در سیره نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم به عنوان ویژگی  بارز و غیر قابل انکار در رسالت پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم مورد نظر است، زیرا خلق و خوى نیکو و نرمش و مهربانى پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم موجبات نزول رحمت الهى درباره او و درباره تمام امت گردید.[1] از این رو لزوم واکاوی چیستی شاخصه های محبت گرایی در سیرۀ نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم در حالی که جوامع اسلامی به ویژه مردم مظلوم سوریه، عراق، یمن... در آتش جنایات ددمنشانۀ گروه های تروریستی تکفیری می سوزند، به نوبۀ خود می تواند ماهیت پلید حامیان اسلام تکفیری و مروجان خشونت و افراطی گری در جهان اسلام را بر ملا سازد. لذا در این نگاشته مولفه ها، ابعاد و زوایای فضیلت اخلاقی محبت محوری درسیرۀ پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم با بهره گیری از آراء و اندیشه های مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله به مخاطبان گرامی ارائه می شود.

محبت؛ شاکله ی بنیادین در اسلام

اسلام آیینى است که خداوند آن را براى خود برگزیده و با عنایت خاص خویش آماده ساخته و به آن فوق العاده اهمیّت داده است.[2] لذا بهترین خلق خود (محمد صلّی الله علیه وآله وسلّم) را براى تبلیغ آن برگزید و پایه‏ هاى آن را بر محبّت‏ بنا نهاده است؛[3] « و أقام دعائمه على محبّته»[4]، در حقیقت ارکان اصلى این دین مقدس تبیین شده، ابلاغ ‏کننده آن بهترین خلق خدا پیامبر اسلام، و پایه ‏هاى اصلى آن براساس محبّت خدا قرار گرفته است،[5] از این رو تولد پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و ظهور آن حضرت از سرزمین مکه، نهایت ایمان و محبّت‏ و دوستى را برای جهان به ارمغان آورد.[6]

تأمّلی در تاریخ کلیسا و مسیحیت در قرون وسطى نشان می­ دهد کارهایى که به نام مذهب اما در قالب تفتیش عقاید در آن قرون صورت گرفت نفرت جامعه را برانگیخت و باعث طرد ارباب کلیسا از جامعه شد.[7] لیکن در آموزه ­های اسلام بر مسائل عاطفى تأکید شد و همانگونه که  قرآن هم به ما دستور داده ، سیره پیامبران و ائمه علیهم السلام و بزرگان ما بر مبنای محبت و مهربانى منحصر شده است.[8]

حال ما چرا چنین نکنیم؟به ویژه وقتی اساس دین محبت است[9]‏ و امام صادق علیه السلام در روایت زیبایى چنین مى ‏فرماید:... آیا دین جز محبت و رحمت چیز دیگرى است؟! زیرا خداوند متعال مى‏فرماید: اگر خدا را دوست دارید از دستورات من (پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم) اطاعت کنید تا محبوب خداوند شوید. در واقع این کلام نورانی یعنی عمل به دستورات الهى، عشق و محبت به خداوند است.[10]

هم چنین در روایت دیگرى از امام باقر علیه السلام چنین مى‏ خوانیم:«الدین هو الحب و الحب هو الدین»[11]؛ دین محبت است و محبت دین است.[12]

لذا اساس اسلام را محبت‏ تشکیل مى‏دهد و این یکى از افتخارات ماست که آیین مان برپایه محبت است،[13] از این رو دین مقدس و هماهنگ با فطرت بشرى اسلام، آئین محبت و رحمت است و نه آئین خشونت،[14] به این ترتیب پایه دین محبت بندگان نسبت به خدا از یک سو و محبت خدا به بندگان از سوى دیگر است.[15]

محبت گرایی نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم منبعث از آموزه های قرآنی

باید اذعان نمود در آیات قرآن کراراً به پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم توصیه شده است که نسبت به مؤمنان متواضع، مهربان و نرم و ملایم باشد،[16] چرا که سرمایه بزرگ یک رهبر محبّت‏ و پیوند معنوى پیروانش با او است، و این بدون تواضع و خوشرویى و خیر خواهى حاصل نمى ‏شود،[17] لذا خداوند متعال‏ در قران کریم روى سخن رابه پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم کرده، مى ‏فرماید: «بال و پر خود را براى مؤمنانى که از تو پیروى مى‏ کنند پایین بیاور و (تواضع و محبت کن)؛ واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»[18]، که ‏فراز «و اخفض جناح» کنایه از تواضع آمیخته با محبت است، همان گونه که پرندگان هرگاه مى‏خواهند به جوجه ‏هاى خود اظهار محبت کنند بال و پر خود را مى‏ گسترانند و آنها را زیر بال و پر مى‏ گیرند تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون بمانند و هم از تشتت و پراکندگى حفظ شوند، پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز مأمور بود بدین گونه مؤمنان را زیر بال و پر خود بگیرد!.[19]

شبیه همین تعبیر در آیه 88 سوره حجر[20] نیز آمده است‏،که باید گفت جایى که پیامبر مأمور به تواضع آمیخته با محبت‏ در برابر مؤمنان باشد تکلیف افراد امت روشن است چرا که پیغمبر سرمشق و الگو و «اسوه» براى همه امت است.[21]

تألیف قلوب؛ شاخصه ی قرآنی در تحقق محبّت نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم

هم چنین باید تصریح نمود یکى از معجزات پیامبر گرامى اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم و سلم «تألیف قلوب» است،[22] که خداوند در آیه 159 سوره آل عمران فرمود[23]: به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان (مردم) نرم و مهربان شدى؛ و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده مى ‏شدند.[24]

طبق این آیه شریفه[25]، عطوفت و مهربانى پیامبر رحمت، موجب جذب و جلب مردم به سمت آن حضرت شد،[26] بنابراین، اگر یکى از معجزات مهم پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم و سلم را تألیف قلوب و جمع بین جمعیتى خشن و پر کینه، و ایجاد محبت‏ و صفا و صمیمیت بین آنها بدانیم، سخن به گزافه نگفته‏ ایم.[27]

بنابراین خداوند متعال در آیات قران کریم که سرشار از محبت و رحمت و دوستى است و به عنوان یک شعار اسلامى برای  مسلمانان مطرح مى‏باشد نه تنها پاسخ نیکى را رفتار نیک مى ‏داند،[28] بلکه به مسلمانان دستور مى‏ دهد در مقابل بدی­ها نیز به نیکى رفتار کنند، و پاسخ بدى را هم به نیکى بدهند!؛ «اى پیامبر! فریب خوردگان را هر چند به تو بدى کرده ‏اند با عطوفت و محبت‏ به سوى اسلام باز گردان».[29]

حال آیا دینى که معجزه آن چنین کتابى است، آیین خشونت است؟!،[30] به راستی آیا دین و آئینى که منطق آن خشونت و تندى است، به پیامبر خویش سفارش مى‏ کند که حتى پاسخ بدی هاى دیگران را با خوبى بدهد![31] یا چنین آئینى آئین سراسر محبت و عاطفه و رحمت و صفا و عطوفت و مهربانى است!.[32]

محبت؛ معجزه ی اخلاقی پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم

از مجموع آیات مرتبط با مولّفۀ محبت در رسالت پیامبر اکرمصلّی الله علیه وآله وسلّم می توان به این نتیجه رسید که قرآن منادى حسن خلق و نرمش و محبت‏ و ملاطفت است،[33] و پیشوایان اسلام مخصوصاً پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نمونه کاملى از آن بوده است، به گونه‏ اى که مى‏ توان یکى از معجزات پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم را معجزه اخلاقى او شمرد.[34]

رسالت پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم؛ محبت گرایی در سایه ی خشونت ستیزی

بی شک مطالعه قوانین متعالى و دستورات حساب شده و مترقى اسلام، ما را به گستره رحمت و محبت اسلامى رهنمون خواهد ساخت؛[35] چرا که اوج رأفت و رحمت اسلامى را می­توان در سیرۀ پیامبر رحمة للعالمین مشاهده نمود که رحمت اسلامى در دستورات  حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم در میدان جنگ و نبرد قابل توجه است[36] که فرمود؛ هر گاه یکى از لشکریان اسلام، چه برترین مقام باشد و چه پایین‏ترین سرباز، به یکى از دشمنان اسلام پناه داد، آن‏ شخص در أمان است؛ باید او را به پشت جبهه منتقل کنند، و با صبر و حوصله و زبان خوش و سعه صدر، معارف اسلام و دستورات و احکام اسلامى را برایش بیان کنند، اگر اسلام را پذیرفت و به سلک مسلمانان وارد شد، او هم مسلمانى است همانند شما، و از تمام حقوق مسلمانان برخوردار خواهد شد؛ و اگر اسلام را نپذیرفت، یا مهلتى براى تفکر پیرامون دستورات اسلامى درخواست کرد، باید او را صحیح و سالم به کشورش بازگردانید، و به هیچ عنوان حق ندارید او را اذیت و آزار کنید.[37]

گفتنی است اسلام آن قدر به محبت و عطوفت و رحمت اهمیت مى‏ دهد که حتى در کانون خشونت و تندى، پیروانش را نسبت به آن سفارش مى‏ کند![38] به نحوی که رأفت و رحمت اسلامى نه تنها تمام انسان ها را با قطع نظراز کیش وآیین آنها شامل مى‏ شود، بلکه سایر موجودات و جانداران را نیز در بر مى‏ گیرد!.[39]

لذا صیانت از حقوق حیوانات در بیان مبارک پیامبر گرامى اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم، آنچنان از اهمیت فوق العاده­ای برخوردار است که در برخى روایات به نقل از آن حضرت آمده است، حتى اگر سگ درنده‏اى به شما حمله کرد و آن را از پاى در آوردید، پس از کشتنش حق قطعه قطعه نمودن پیکرش را ندارید![40] ،[41]

این امور، دستورات ظریفى است که در دنیاى امروز به آن عمل نمى‏ شود و کسى به آن توجهى نمى‏ کند، بلکه بسیارى قدرت درک و تحلیل آن را ندارند؛[42] اما آیین رحمت‏ گستر اسلام به تمام این ریزه ‏کاری­ها توجه دارد و پیراوانش را به آن دعوت مى‏ کند. حال آیا چنین آیین مقدسى، آیین خشونت است؟[43] آیا برچسب خشونت به چنین آئین سراسر رحمت و مهربانى و عطوفت، مى‏ چسبد؟ هرگز!،[44] به راستی آیا دین و آئینى که انگیزه حرکت پیروانش محبت و عشق است، و تمام دینش را محبت و عشق معرفى مى‏کند، آئین خشونت است؟!.[45] ازاین رو باید گفت  اسلام نبویصلّی الله علیه وآله وسلّم، دین محبت و رحمت است نه خشونت، که قرآن وآموزه­های دینی ترویج کننده چنین رحمت و محبتى است.[46]

با این تفاسیر باید اذعان نمود آیا دنیایى که دم از رعایت حقوق بشر مى‏زند، و شعارهاى بشر دوستانه‏اش گوش جهانیان را کر کرده، هیچ یک از این امور را در میدان جنگ و دیگر عرصه­ ها رعایت مى‏ کند؟![47] به عنوان نمونه آیا  رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین، این امور را رعایت می کند، یقیناً پاسخ منفی است بلکه باید گفت  این جنایتکاران بى رحم و سنگدل، خانه‏ هاى مردم فلسطین را ویران، بیمارستان­هاى آنها را بر سر بیمارانش خراب، و مزارع را به آتش کشیده، و درختان را نابود مى ‏نمایند، و به کوچک و بزرگ، پیر زن و پیر مرد ترحم نمى‏ کنند؛ و با این حال، مدعیان حقوق بشر از جنایات آنها دفاع، و ما را متهم به خشونت مى‏ نمایند![48] و یا در حالی که گروه­های تروریستی تکفیری همچون داعش.. مردم بی گناه سوریه و عراق و یمن را به خاک و خون می­ کشند لیکن کشورهای غربی مدعی حقوق بشر در برابر جنایات تروریست ها در کشتار مردم بی گناه سوریه سکوت می­ کنند که این رویکرد غرب شرم آور است.[49]

متأسفانه باید گفت این آیینى که بر پایه محبت بنا شده بر اثر اعمال گروه‏ هاى تروریستی تکفیری ، چنان شد که بدترین دستاویز را براى تشویه چهره اسلام به دست مخالفان داد،[50] لیکن  اسلام آن نیست که وهابى‏ها مى‏ گویند بلکه آنها یک اقلیت و افرادى گرفتار اشتباه و تعصب هستند. بلکه اسلام آن است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم مى‏ فرماید، آموزه­ای سراسر عاطفه و محبت.[51]

به هر حال این محصول نامطلوب سبب شد که متأسفانه نام اسلام در اذهان بسیارى از مردم جهان، با خشونت توأم گردد و بهانه و دستاویز بدى به دست مخالفان اسلام دهد تا آنجا که در بسیارى از کشورها، مسلمانان را «جماعتى آدمکش!» معرفى کنند. البته تبلیغات سوء آمریکایى‏ها و به خصوص صهیونیست‏ها نیز به این امر بسیار کمک کرد، در حالى که اسلام پیام‏ آور صلح، عدالت و محبت بوده و هست.[52]

اظهار محبت، اصل کلیدی در سبک زندگی نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم

بی تردید اسلام اصیل طرفدار عواطف است، به خصوص در بین خانواده، فامیل و خویشاوندان که باید عواطف و محبت جریان داشته باشد، به عنوان مثال پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم مى‏ فرماید: کسى که فرزندش را از روى محبت‏ ببوسد ثواب فراوان دارد، یکى از حاضران گفت من چند فرزند دارم و حتى یک بار هم آنها را نبوسیده‏ ام. حضرت بعد از خروج او از مجلس فرمود او از اهل ناراست.[53]

لذا این­گونه است که در حالات پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است: هنگامى که ابراهیم علیه السلام فرزند حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم، بدرود حیات گفت، پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم گریه کرد، به گونه‏ اى که سیلاب اشک بر سینه‏ اش جارى شد، عرض کردند: اى رسول خدا! تو ما را از گریه نهى کردى، اما خودت گریه مى کنى؟ فرمود: این گریه نیست، این رحمت و اظهار محبت‏ است و کسى که رحم و عاطفه نداشته باشد، به او رحم نخواهد شد»[54] (و مشمول رحمت حق نمى‏ گردد).[55] ،[56]

لیکن در دنیاى امروز عواطف از موارد نایاب و یا حداقل کمیاب است، به طورى که پدر و مادر بچه ‏ها را ترک مى کنند و بچه‏ ها هم پدر و مادر را رها مى‏ کنند. وقتى پایه‏ هاى ایمان از بین برود عواطف هم از بین مى‏ رود. در بین مسلمانان بیشتر پدرها و مادرها در بین خانواده هستند، ولى در جوامع غربى بیشتر آنها در خانه‏ هاى سالمندان هستند. متأسفانه در مورد جوامع غربى این‏ها بررسى نمى‏ شود و فقط به صنایع و ثروت جامعه و مقوله سودآوری توجه مى ‏شود.[57]

محبت نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم، مدیریت موفق در حکومت اسلامی

به یقین از واضح‏ترین ویژگی هاى والى عدل، عطوفت و محبت‏ و نرمش و مداراست، باید دانست پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم با همین نرمش و محبت، دل‏هاى رمیده از حق را در گرداگرد خود جمع کرد.[58]

به این ترتیب، ظهور پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم از میان توده‏هاى جمعیت و مردم مستضعف، دلسوزى فوق العاده، علاقه شدید به سامان بخشیدن به کار مردمى که تحت رهبرى او هستند، و بالاخره مهر و محبت‏ فوق ‏العاده، از ویژگی هاى مهم  پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و سلم و از خصوصیات رهبرى و مدیریت او، و هم از عوامل پیروزى سریع و عمیق او بود.[59]

بنابراین جاذبه فوق العاده‏اى بر محور وجود پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم پیدا شد که دورترین افراد را به سوى خود جلب کرد. در هر حال توصیف پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم به خلق عظیم، نشان مى ‏دهد که این ویژگى اخلاقى از والاترین صفات انبیاء است.[60]

سیری در مصادیق بارز محبت در سیره ی نبوی صلّی الله علیه وآله وسلّم

سیره عملى، و رفتار و معاشرت هاى اجتماعى بزرگان دینى و رهبران و پیشوایان اسلامى، به ویژه پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم مملو از رحمت و عطوفت و محبت با پیروان خویش، بلکه با دشمنان اسلام است!،[61] به عنوان نمونه برخورد پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم با دشمنانش پس از فتح مکه یک نمونه از این سیره عملى است؛[62] رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم  علیرغم آلام و مصیبت ها و نامردمی ها و مشکلات و گرفتاری هاى فراوانى که از سوی سرسخت‏ترین دشمنان در مکه براى آن حضرت ایجاد گردید بود؛ لیکن هنگام فتح مکه توسط سپاه اسلام با یک جمله زیبا همه آنها را مشمول عفو و رحمت اسلامى قرار داد و خطاب به آنها فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء»؛تمام شما آزادید، به هر کجا مایلید بروید!،[63] حتى پس از طرح شعارهای انتقام جویانه از سوی یکی از سربازان اسلام، رسول مهربانی صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود:«الیوم یوم المرحمة»؛امروز روز رحمت و محبت است!.[64]

هم چنین بارها اتفاق افتاد که افرادى با خشونت زیاد با پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم روبرو شدند به‏ گونه‏اى که بعضى از اصحاب انتظار داشتند پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمان قتل آنها را صادر کند. لیکن آن حضرت با محبت‏ و عطوفت آن مخالفان لجوج و عنود را آرام ساخت.[65] لذا اگر در روایاتى که در منابع شیعه و اهل سنت وارد شده، این همه تأکید بر محبت‏ آنان مى ‏بینیم، به خاطر آن است که این محبت، انگیزه‏اى بر پیروى از آنان، و پیروى از آنان مایه هدایت مى‏ گردد.[66]

در فرازی دیگر می توان روش پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم و سیره ائمه هدى علیهم السلام در امر به معروف و نهی از منکر را مورد توجه قرار دادکه نشان مى‏ دهد آنها به هنگام اجراى این فریضه، آن را با نهایت لطف و محبت‏ مى‏ آمیختند، و به همین دلیل سرسخت‏ترین افراد به زودى به سوی آنها مجذوب و تسلیم مى‏ شدند.[67]

سخن آخر

در خاتمه شایسته است روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم مورد اشاره قرار گیرد که فرمود؛ «محبوب‏ترین شما نزد خداوند کسانى هستند که در میان مردم الفت و دوستى ایجاد مى‏کنند و خودشان نیز محبت‏ و دوستى را پذیرا ‏شوند..»[68] ،[69] لذا باید گفت اگر بخواهیم در بین مردم جایگاهى پیدا کنیم راهى جز حسن خلق و جوشیدن با مردم و اظهار محبت‏ کردن با آنها وجود ندارد،[70] لذا مبلغان و اهل علم اگر بخواهند در تعلیم و تربیت موفق و مؤثر باشند، باید پایه اصلى کارشان را روى اصل محبت قرار دهند و با مردم با خوشرویى و مهر و محبت رفتار کنند.[71]

هم چنین بر ما فرض است تا به مانند خداوند که از رحمان و رحیم استفاده کرده، قطره اى و ذره اى از این دو صفت را در وجودمان زنده کنیم و مصداق «تخلقوا باخلاق الله» شویم و براى اصلاح فاسدان حتى الامکان از ابراز محبت استفاده کنیم.[72]

به راستى پیامبر اسلام چنین بود، جاذبه ‏هاى اخلاقى او «تواضع، محبت‏، مهربانى، عفو و گذشت آمیخته با شجاعت و شهامت...»، دل­ها را به سوى خود جذب مى‏ کرد و تلاش فوق العاده او در طریق هدایت و اصلاح مردم، چشم‏ ها را به او متوجه مى‏ ساخت،[73] حال با این اوصاف باید گفت بی تردید تمام این صفات بر محور محبت‏ مى‏ چرخد و رمز پیروزى رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز بر مبنای محبت بود. از این رو  باید به پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم تأسى کنیم و پایه تبلیغاتمان را بر همین اساس قرار دهیم.[74]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir

 

[1] سوگندهاى پر بار قرآن؛ ص342.

[2] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏7؛ ص 685.

[3] همان.

[4] نهج البلاغه، خطبه 198.

[5] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏7؛ ص 687.

[6] داستان یاران: مجموعه بحث هاى تفسیرى حضرت آیت الله العظمى مکارم شیرازى (مدظله)؛ ص 124.

[7] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 362.

[8] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 363.

[9] آیین رحمت؛ ص 31.

[10] همان.

[11] نورالثقلین، جلد 5، صفحه 285، حدیث 49.

[12] آیین رحمت؛ ص 32.

[13] آیین رحمت؛ ص 33.

[14] آیین رحمت؛ ص 51.

[15] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏7؛ ص 688.

[16] تفسیر نمونه؛ ج‏ 11؛ ص 136.

[17] همان.

[18] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 72.

[19] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 73.

[20] «واخفض جناحک للمؤمنین».

[21] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 73.

[22] آیین رحمت؛ ص 25.

[23] «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک‏».

[24] آیین رحمت؛ ص 25.

[25] سورۀ آل عمران؛ آیه 159.

[26] آیین رحمت؛ ص 26.

[27] همان.

[28] سوره الرحمن؛ آیه 60: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان؛ آیا جزاى نیکى جز نیکى است؟!».

[29] ﺳﻮﺭﻩ ﻣﺆﻣﻨﻮﻥ؛ آیۀ 96.

[30] آیین رحمت؛ ص 22.

[31] آیین رحمت؛ ص 23.

[32] آیین رحمت؛ ص 23.

[33] اخلاق در قرآن؛ ج ‏3؛ ص 144.

[34] همان.

[35] آیین رحمت؛ ص 36.

[36] همان.

[37] آیین رحمت؛ ص 37.

[38] آیین رحمت؛ ص 33.

[39] آیین رحمت؛ ص 38.

[40] بحارالانوار، جلد 42، صفحه 246 و 257.

[41] آیین رحمت؛ ص 35.

[42] آیین رحمت؛ ص 40.

[43] همان.

[44] آیین رحمت؛ ص 25.

[45] آیین رحمت؛ ص 33.

[46] آیین رحمت؛ ص 25.

[47] آیین رحمت؛ ص 37.

[48] آیین رحمت؛ ص 38.

[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، جلسۀ تفسیر قرآن،15/5/1392.

[50] وهابیت بر سر دو راهى؛ ص 31.

[51] مشکات هدایت؛ ص 146.

[52] وهابیت بر سر دو راهى؛ ص 30.

[53] مشکات هدایت؛ ص 194.

[54] «لیس هذا بکاء و ان هذه رحمة و من لم یرحم لا یرحم».

[55] امالى طوسى؛ صفحه 388.

[56] اخلاق در قرآن؛ ج ‏2؛ ص 463.

[57] مشکات هدایت؛ ص 194.

[58] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏5؛ ص 427.

[59] مدیریت و فرماندهى در اسلام؛ ص 168.

[60] اخلاق در قرآن؛ ج ‏3؛ ص 138.

[61] والاترین بندگان؛ ص 34.

[62] آیین رحمت؛ ص45.

[63] آیین رحمت؛ ص 46.

[64] همان.

[65] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏13؛ ص 404.

[66] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏3؛ ص 579.

[67] تفسیر نمونه؛ ج ‏3؛ ص 42.

[68] آثار الصادقین؛ جلد 24؛ صفحه 416.

[69] اخلاق در قرآن؛ ج ‏3؛ ص 306.

[70] گفتار معصومین (علیهم السلام)؛ ج ‏2؛ ص 19.

[71] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 361.

[72] همان.

[73] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ‏4؛ ص 289.

[74] انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى؛ ص 362.

captcha