دربارۀ اهمیت حُسن خلق آیات و روایات فراوانی وارد شده؛ تا آنجا كه قرآن حُسن خلق را یكی از عوامل مهم پیروزی پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم شمرده و میفرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اَللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ اَلْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر درشتخوی و سختدل بودی بیشك از گرد تو پراكنده میشدند».[1] در جای دیگر خطاب به آن حضرت میفرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ؛ تو اخلاق بسیار برجستهای داری».[2] تأثیر این اخلاق در پیشرفت پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به اندازهای بود كه بعضی آن را به عنوان معجزۀ اخلاقی آن حضرت میشمرند.[3]
در زمینۀ خوش اخلاقی، روایات فراوانی از نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم در منابع اسلامی دیده میشود كه به حدّ تواتر میرسد. تعبیراتی كه در این روایات در برابر این فضیلت اخلاقی آمده است در كمتر مورد دیگری دیده میشود. این تعبیرات بیانگر نهایت اهتمام اسلام به این مسئلۀ مهم اخلاقی است. از میان این روایات، گلچینی كردهایم كه ذیلاً از نظر میگذرد.[4]
تعریف حُسن خلق
حُسن خلق شاید از اموری باشد كه بینیاز از تعریف است و همۀ مردم با آن آشنا هستند. ولی برای توضیح بیشتر میتوان گفت: حُسن خلق از مجموعهای از صفات و برخوردها تشكیل یافته است: «نرمش و مدارا، گشادهرویی، زبان خوب و اظهار محبت، رعایت ادب، چهرۀ خندان و تحمّل و بردباری در مقابل مزاحمتهای این و آن»؛ هنگامی كه این صفات و اعمال به هم آمیخته شد، به آن حُسن خلق میگویند.
در حدیثی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم به بخشی از تفسیر حُسن خلق اشاره شده میفرماید: «إنّما تفسیرُ حُسنِ الخُلقِ: ما أصابَ الدُّنیا یرْضی، وإنْ لَم یصِبْهُ لَم یسْخَطْ؛ تفسیر حُسن خلق این است كه هر مقدار از دنیا به او برسد، خشنود باشد و اگر به دنیا نرسد خشمناك نشود».[5]
تقویت پیوند دوستی
اهمیت حُسن خلق تحلیل روشنی دارد، به این بیان كه افراد در جامعۀ بشری، مانند آجرهای یك بنا هستند و بنا هنگامی منسجم است كه آجرها به یكدیگر بپیوندند. در جامعۀ اسلامی، عامل پیوند افراد، محبّت و نشانۀ آن حُسن خلق است. با محبّت سخن گفتن، مؤدّب و خیرخواه بودن، لبهای پرتبسّم داشتن و پرهیز از به كار بردن كلمات خشن، همه از حُسن خلق است و سبب محبّت میشود كه عامل پیوند اجتماع بشری است.[6]
آری حُسن خلق همه را به سوی خود جلب و جذب میكند. انسانهای بد اخلاق، از داشتن دوستان صمیمی محرومند در حالی كه افراد خوشبرخورد و صاحب حُسن خلق همۀ افراد به دوستی آنها افتخار میكنند.
در این زمینه در حدیثی از پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «حُسْنُ الْخُلْقِ یثْبِتُ الْمَوَدَّةَ؛ حُسن خلق دوستی و محبت را ریشهدار میكند و رشتۀ دوستی را استوار میدارد».[7]
مجوز ورود به بهشت
پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «عَلَیكُمْ بِحُسْنِ الخُلُقِ، فَإنَّ حُسْنَ الخُلُقِ فی الجَنَّةِ لا مَحَالَةَ؛ بر شما لازم است به سراغ حُسن خلق بروید، زیرا حُسن خلق سرانجام در بهشت است».[8]
در حدیث دیگری از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «إِنَّ أَكْثَرَ مَا یدْخِلُ اَلنَّاسَ اَلْجَنَّةَ تَقْوَی اَللَّهِ وَحُسْنُ اَلْخُلُقِ؛ بیشترین چیزی كه مردم را وارد بهشت میكند، تقوی و حُسن خلق است».[9]
در حدیث دیگری بدین مضمون از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِی اَلْجَنَّةَ تَقْوَی اَللَّهِ وَحُسْنُ اَلْخُلُقِ؛ بیشترین چیزی كه امت من به سبب آن وارد بهشت میشوند، تقوا و حُسن خلق است».[10]
در این احادیث حُسن خلق همسنگ و همطراز تقوا قرار داده شده و به عنوان یكی از دو عامل اصلّی ورود در بهشت معرفی شده است.[11]
بزرگترین سرمایه
حُسن خلق سرمایهای است كه میتوان با آن انتظارات بیحدّ و حصر مردم را پاسخ گفت. رسول اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم خطاب به فرزندان عبدالمطلب فرمود: «اِنَّكُم لَنْ تَسَعُوا النّاسَ بِاَمْوالِكُمْ فَالْقُوْم بِطَلاقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبِشْرِ؛ شما نمیتوانید با اموال و دارایی خود توقّعات مردم را پاسخ گویید [چون انتظارات مردم نامحدود و دارایی شما محدود است] امّا میتوانید با اخلاق خوبتان پاسخگوی آنها باشید».[12]
یكی از رجال سیاسی پیشین میگفت: به روستایی در همدان رفتم، مشاهده كردم مردم روستا روحانی خود را در حدّ پرستش قبول دارند، با اینكه سواد زیادی هم نداشت! این مطلب برای من معمّا شده بود. تا اینكه روزی یكی از اهالی روستا به دیدن ایشان آمد. روحانی احوالپرسی گرمی با او كرد و از حال خودش و خانوادهاش و فرزندانش پرسید. سپس از حال گاو او هم كه مریض شده بود جویا شد! اینجا بود كه پاسخ سؤال خود را یافتم و حُسن خلق او را عامل آن همه عشق و ارادت دانستم. اخلاق حسنه و معاشرت صحیح و روی گشاده و حسن خلق، اكسیری است كه میتواند معجزه كند و بسیاری از نقایص را بپوشاند، حقیقتاً حُسن خلق سرمایۀ تمامنشدنی و پرجاذبهای است.[13]
از مجاهدت تا مغفرت
در حدیثی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «الْخُلْقُ الْحَسَنُ یذیبُ السَّیئَة؛ حُسن خلق گناهان را ذوب میكند [و آثار آن را میشوید]».[14]
در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم: «انَ صاحِبَ الْخُلْقِ الْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ اجْرِ الصَّائِمِ الْقائِم؛ دارندۀ حُسن خلق پاداشی همچون روزهدار شبزندهدار دارد».[15]
و در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است: «إنَّما المُؤْمِنُ لَیدْرِكُ بِحُسْنِ خُلُقِه دَرَجَةَ قائِمِ اللَّیلِ وَصائمِ النَّهارِ؛ مؤمن با حُسن خلق خود به درجه كسی میرسد كه شبها به عبادت میایستد، و روزها روزهدار است».[16]
و به این ترتیب صاحبان حُسن خلق به درجات والائی میرسند كه روزهداران و شبزندهداران به عبادت، و مجاهدان راه خدا میرسند و در پرتو حُسن خلق گناهان آنها شستشو میشود.[17]
خندان و گشادهرو باشید
شخصی نزد پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم آمد، عرض كرد: «یا رَسُولَ اَللَّهِ أَوْصِنِی، فَكَانَ فِیمَا أَوْصَاهُ، أَنْ قَالَ: اِلْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ؛ مرا سفارش كن، فرمود: برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات كن».[18]
ترازوی قیامت
حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «أَثْقَلُ ما یوضَعُ فِی المیزانِ حُسْنُ الْخُلْقِ؛ سنگینترین عملی كه در كفّۀ ترازوی اعمال انسان نهاده میشود حُسن خلق است».[19]
پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم میفرماید: «أَوَّلُ مَا یوضَعُ فِی مِیزَانِ الْعَبْدِ یوْمَ الْقِیامَةِ حُسْنُ خُلُقِهِ؛ اولین چیزی كه در میزان عبد در روز قیامت قرار داده میشود، حُسن خلق است».[20]
در حدیث دیگری از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «ما یوضَعُ فی مِیزانِ امرئٍ یومَ القِیامَةِ أفضَلُ مِن حُسنِ الخُلقِ؛ در روز قیامت چیزی برتر و بالاتر از حُسن خلق در ترازوی عمل كسی نهاده نمیشود».[21]
باز از همان حضرت آمده است كه فرمود: «ما مِن شیءٍ أثقَلُ فی المیزانِ مِن حُسنِ الخُلقِ؛ چیزی در میزان عمل در روز قیامت سنگینتر از خلق خوب نیست».[22]
طبق آنچه كه از قرآن مجید و روایات[23] استفاده میشود، در روز قیامت ترازوهایی وجود دارد كه تمام اعمال و كردار انسان را با آن میسنجند.
كفّۀ ترازوی اعمال بعضی سنگین است: «ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ»،[24]و این سبب خوشحالی آنها میگردد و كفّۀ ترازوی اعمال برخی دیگر سبك است: «خَفَّتْ مَوازِینُهُ»،[25] چون اعمالشان ریاكارانه، عوامفریبانه و توخالی بوده، و چنین اعمالی وزنی ندارد.
البتّه ترازوی جهان آخرت همچون ترازوهای این جهان نیست، ولی ما ناچاریم برای مفاهیم بلند آن جهان از الفاظ كوتاه و ناقص این جهان استفاده كنیم.[26]
اكنون این سؤال مطرح میشود كه چه چیزهایی میزان اعمال انسان را سنگین میكند؟
پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم، طبق روایات فوق، حُسن خلق را سنگینترین چیزی معرفی كرده كه در كفّۀ ترازو نهاده میشود، میدانیم هر چیزی وزن مخصوص به خود را دارد. در علم امروز وزن مخصوص (چگالی) آب ۱ است و بقیۀ چیزها را با آن میسنجند و وزن طلا ۱۸ میباشد و آهن از طلا سبكتر است. در مسائل معنوی نیز هر چیزی وزنی دارد و وزن حُسن خلق از همه چیز سنگینتر است.
نماز و روزه و حج و جهاد و دیگر اعمال هر كدام وزن خاصّی دارند، امّا سنگینتر از همۀ آنها حُسن خلق و برخورد مناسب است.
این سخن پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم كه ۱۴۰۰ سال قبل در محیطی همچون محیط عربستان بیان شده، واقعاً عجیب است و نوعی معجزه به شمار میرود. محیطی كه جهالت و خشونت در آن موج میزد و هنوز هم بعد از قرنها، نمونههایی از آن را توسط وهّابی مشاهده میكنیم. امّا رسول اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در همان محیط، این قدر بر حُسن خلق تأكید ورزیده، كه این نكته در خور دقّت فراوان است.[27]
دوستداشتنیترین!
نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «اَحَبُّكُم اِلَی اللّهِ اَحسَنُكُم اَخلاقاً اَلمُوَطِئُونَ أكنافاً اَلَّذینَ یألَفونَ وَیؤلَفونَ وَأبغَضُكُم اِلَی اللّهِ اَلمَشّؤونَ بِالنَّمِیمَةِ اَلمُفَرِّقونَ بَینَ الإخوان اَلمُلتَمِسونَ لِلبُرَآءِ العَثَرات؛ از همه شما محبوبتر نزد خدا كسی است كه اخلاقش از همه بهتر باشد، همان كسانی كه متواضعند، با دیگران میجوشند، و مردم نیز با آنها میجوشند، و از همۀ شما مغبوضتر نزد خدا افراد سخنچینی هستند كه در میان برادران جدایی میافكند، و برای افراد بیگناه در جستجوی لغزشند».[28]
بافضیلتترین!
حضرت رسول اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمودند: «أَفَاضِلُكُمْ أَحْسَنُكُمْ أَخْلاَقاً اَلْمُوَطَّئُونَ أَكْنَافاً اَلَّذِینَ یأْلَفُونَ وَیؤْلَفُونَ وَتُوَطَّأُ رِحَالُهُمْ؛ بافضیلتترین شما از نظر ویژگیهای اخلاقی كسانی هستند كه خوشاخلاقترین مردم بوده، متواضع باشند، با دیگران بجوشند و روی فرششان نشینند (درِ خانهشان به روی مردم باز باشد)».[29]
بر اساس روایت مذكور، پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم برای فاضلترین مردم چهار ویژگی بیان كرده است:
۱. اخلاقش از همه بهتر و برخوردش از همه خوبتر است.
۲. شانههایش را پایین میاندازد. این صفت ظاهراً اشاره به تواضع اشاره دارد. انسانهای متواضع شانههای خود را بالا نمیگیرند.
۳. دارای الفت و جوشش است. هم خودش الفت دارد و هم الفت دیگران را پذیراست. به تعبیر دیگر، با مردم میجوشد و جوشش مردم را نیز پذیراست.
۴. درِ خانهاش به روی مردم باز است. جملۀ «مردم روی فرشهای او قدم میگذارند» كنایه از میهماننوازی چنین افرادی است.
خلاصه اینكه با فضیلتترین مردم كسانی هستند كه با مردم انس میگیرند، همانگونه كه مردم با آنها مأنوسند؛ به علاوه با مردم خوشبرخورد و متواضعند.[30]
نیمی از ایمان
بعضی خیال میكنند كه مؤمن همیشه باید عبوس و اخمو باشد و از خودش هم قهر كند! در حالی که اسلام ایمان را در حُسن خُلق، برخورد خوش و رعایت ادب در سخن میداند.[31]
در روایتی از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «حُسْنُ الْخُلُقِ نِصْفُ الدِّینِ؛ نیمی از ایمان را اخلاق نیكو تشكیل میدهد».[32]
در روایتی دیگر حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «لَمّا خَلقَ اللّهُ تعالی الإیمانَ قالَ: اللّهُمَّ قَوِّنی، فَقَوّاهُ بحُسنِ الخُلقِ والسَّخاءِ، ولَمّا خَلقَ اللّه الكُفرَ قالَ: اللّهُمَّ قَوِّنی، فَقَوّاهُ بالبُخلِ وسُوءِ الخُلقِ؛ هنگامی كه خداوند متعال ایمان را آفرید، ایمان گفت: خدایا! مرا تقویت كن، خداوند او را با حُسن خلق و سخاوت تقویت كرد و هنگامی كه كفر را آفرید، كفر گفت: خدایا! مرا تقویت كن، خداوند او را با بخل و اخلاق بد تقویت كرد».[33]
آنچه در این روایت آمده كنایه از این است كه حُسن خلق و سخاوت، دو ركن اساسی ایمان، و بخل و سوء اخلاق، دو پایۀ اصلی كفر است، نه اینكه ایمان و كفر قبل از انسان آفریده شده باشند.[34]
عصارۀ دین
طبق روایات، «اسلام» مساوی با «حُسن خلق» معرّفی شده است،[35] همانگونه که در حدیثی از پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم كه فرمود: «الإسلامُ حُسنُ الخُلق؛ اسلام همان خوشرویی است».[36] این تعبیر نشان میدهد كه عصارۀ تعلیمات اسلام همان حُسن خلق است.[37]
هدیۀ خداوند به انسان
این نكته نیز در تمام مباحث اخلاقی نیز باید مورد توجه باشد كه بدون امدادهای الهی فراهم كردن فضائل اخلاقی ممكن نیست، باید دست به دامن لطف الهی زد و با تمام وجود از پیشگاهش توفیق به دست آوردن این فضائل را نمود.
در حدیثی از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم میخوانیم: «الأخْلاقُ مَنائحُ مِن اللّه عزّ وجلّ، فإذا أحَبَّ عَبدا مَنحَهُ خُلقا حَسَنا، وإذا أبْغَضَ عَبدا مَنحَهُ خُلقا سَیئا؛ اخلاق، مواهب الهی است، هنگامی كه بندهای را [به خاطر نیات و اعمالش] دوست دارد، اخلاق نیك به او میبخشد، و هنگامی كه بندهای را [به خاطر نیات و اعمالش] مبغوض دارد اخلاق سوء به او میدهد».[38]
سه مصداق حُسن خُلق
روایت دیگری از پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل شده كه آن حضرت حُسن خلق را تفسیر كرده، و بر سه مصداق بارز آن انگشت گذاشته است. توجّه بفرمایید:
۱. «تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ؛ پیوند با كسانی كه از تو بریدهاند».
اگر برخی اقوام و خویشاوندان قطع صله رحم كردهاند، تو مقابله به مثل نكن؛ بلكه حُسن خلق اقتضا میكند كه مقابله به ضد شود.
چراكه بسیاری از قهرها بر اثر دوری و ناشی از سوء ظن است و در سایۀ ملاقاتها از بین میرود.
۲. «وَ تَعْفُوعَمَّنْ ظَلَمَكَ؛ بخشیدن كسانی كه به تو ظلمی كردهاند».
قرآن منطق ظلم در برابر ظلم و خشونت جواب خشونت را قبول ندارد، بلكه با سلاح عفو و بخشش، ظالم را خلع سلاح میكند.
البتّه روشن است كه منظور از ظالم در اینجا ظالمان و مستكبران جهانی نیست.
۳. «وَتُعْطِی مَنْ حَرَمَكَ؛ عطا كردن به كسانی كه تو را محروم كردهاند».[39]
سخن آخر
از مجموع روایات نبوی كه در بالا گلچینی از آن ارائه شد اهمیت فوق العادۀ حُسن خلق در زندگی مادی و معنوی انسانها، و آثار و بركات متعدد مادی و معنوی و تأكیدی كه اسلام بر این امر دارد، به خوبی نمایان گردید، به گونهای كه میتوان حُسن خلق را یكی از اساسیترین تعلیمات اسلام شمرد.[40]
همچنین از مجموع اخبار فوق به خوبی استفاده میشود كه حُسن خلق كلید بهشت، وسیلۀ جلب رضای خدا، نشانۀ قدرت ایمان، و همطراز عبادتهای شبانه و روزانه، نشانۀ محبوبیت و فضیلت نزد خداوند و رمز سعادتمندی در روز قیامت است، و حدیث در این زمینه بسیار فراوان است.[41]
امیدواریم خداوند توفیق عنایت فرماید تا در این زمینه پیرو پیامبر اعظم صلّی الله علیه وآله وسلّم و ائمه اطهار علیهم السلام باشیم. ان شاءاللّه.[42]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
منابع:
1. حسن خلق
2. اخلاق در قرآن
[1] آل عمران، آیۀ159.
[2] قلم، آیۀ۴.
[3] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج12، ص258.
[4] اخلاق در قرآن، ج3، ص145.
[5] كنز العمال (ط - سوریه)، چ5، 1985م، ج3، ص17، ح۵۲۲۹؛ (اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۴۷).
[6] نکات اخلاقی، ص۱۰۹.
[7] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج74، ص148، ح71؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج12، ص672).
[8] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج10، ص369، ح19؛ (تفسیر نمونه، ج24، ص381).
[9] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص373، ح1؛ (تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۷۹).
[10] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص375، ح6.
[11] اخلاق در قرآن، ج3، ص145.
[12] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج71، ص169، ح36.
[13] طرحی نو در مسائل اخلاقی، ج۱، ص۳۴.
[14] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج72، ص321، ح50؛ (اخلاق در قرآن، ج3، ص145).
[15] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68 ، ص375، ح5؛ (اخلاق در قرآن، ج3، ص146).
[16] مجمع البیان (ط - بیروت)، چ1، 1995م، ج۱۰، ص86؛ (انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص239).
[17] اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۴۶.
[18] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج71، ص171، ح38؛ (تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۶۰).
[19] مجموعة ورام (ط - قم)، چ1، 1989م، ج1، ص89؛ (حسن خلق، ص۱۸۹).
[20] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68 ، ص385، ح26.
[21] همان، ج7، ص249، ح7؛ (تفسیر نمونه، ج17، ص60).
[22] عیون أخبار الرضا علیه السلام (ط - تهران)، ج2، ص37، ح98؛ (انوار هدایت، مجموعه مباحث اخلاقى، ص301).
[23] آیات و روایات مذكور را در بحارالانوار (ط - بیروت)، ج۷، ص۲۴۲ به بعد مطالعه فرمایید.
[24] اعراف، آیۀ۸؛ مؤمنون، آیۀ۱۰۲؛ قارعه، آیۀ۶.
[25] اعراف، آیۀ۹؛ مؤمنون، آیۀ۱۰۳؛ قارعه، آیۀ۸.
[26] شرح بیشتر را در كتاب پیام قرآن، ج۶، ص۱۵۸ به بعد مطالعه فرمایید.
[27] حسن خلق، ص۱۸۹.
[28] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل (ط - قم)، ج9، ص150، ح10521؛ (تفسیر نمونه، ج24، ص380).
[29] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص380، ح14.
[30] حسن خلق، ص۲۷.
[31] همان، ص۱۹۱.
[32] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68، ص393، ح62؛ (حسن خلق، ص۲۴).
[33] میزان الحكمة (ط - قم)، ج1، ص798.
[34] نخستین آفریده خدا، ص۲۵.
[35] همان، ص۲۳.
[36] كنز العمال (ط - سوریه)، چ5، 1985م ، ج۳، ص۱۷، ح۵۲۲۵.
[37] اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۴۴.
[38] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج68 ، ص394، ح64؛ (اخلاق در قرآن، ج3، ص151).
[39] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج66 ، ص371، ح13؛ (حسن خلق، ص۱۹۲).
[40] اخلاق در قرآن، ج۳، ص۱۴۷.
[41] تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۸۱.
[42] گفتار معصومین علیهم السلام، ج۲، ص۲۰.