بی تردید پدیدۀ شوم تروریسم يک مسأله برای جهان اسلام و دیگر جوامع بشری شده است. اين موضوع هم ناامنی ايجاد کرده و ثانياً چهرة اسلام را در جهان زشت و بد معرفی کرده است. از سوی دیگر موجب آسودگی خاطر قدرتهای جهانی شده است زيرا آنها میبينند که مسلمانان به جان هم افتادهاند.[1]
لذا مبارزه با تروریسم، مسئلهای انسانی و واقعی است و همه در برابر آن مسئولاند و باید کاری کنیم که نسل آینده ما این گرفتاریها را نداشته باشند.[2]لیکن باید به صورت ريشهای اين مشکل را حل کرد[3].
اسلام؛ دین تعقل و استدلال؛ نه خشنونت و ترور
دین اسلام زائيده انديشه و تفكر و تعقل است.[4] اسلام پيشنهاد مى كند كه دين را از طريق آزادى آميخته با منطق و استدلال بپذيرند، نه با اكراه و اجبار، زيرا ايمان و عقيده، قابل اجبار نيست:«لَآاكْرَاهَ فِى الدِّينِ قَدتَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الغَىِ ؛ در دين اكراه و اجبارى نيست چرا كه راه حق از گمراهى، آشكار است».[5]،[6]
بی شک ايمان به خدا و مبانى اسلام هيچگونه جنبه تحميلى نمى تواند داشته باشد، بلكه از طريق منطق و استدلال و نفوذ در فكر و روح افراد بايد پيشروى كند، زيرا ايمان اجبارى ارزشى ندارد، مهم اين است كه مردم حقايق را درك كنند و با اراده و اختيار خويش آن را بپذيرند.[7]
البته اسلام هرگز نمى گويد كه تنها به منطق و استدلال قناعت كنيد بلكه در بسيارى از موارد ضرورت پيدا مى كند كه در مقابل توطئه هاى دشمن عملا وارد ميدان شويم، و در صورت لزوم در مقابل خشونتها به خشونت توسل جوييم، و در برابر توطئه ها به ضد توطئه پردازيم، ولى حتى در اين مرحله نيز بايد اصل عدالت و اصول تقوا و اخلاق اسلامى به دست فراموشى سپرده نشود.[8]
اینگونه است که در دوران پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله جنگهاى متعدّدى رخ داد، ولى همه آنها جنبه دفاعى داشت، و هيچ كدام حالت تهاجمى نداشت. روشن است كه هر قوم و ملّتى مورد هجوم دشمن واقع شود، بايد از خود دفاع كند.
آرى، اسلام دين منطق و استدلال است، و هيچ كس را به زور شمشير مجبور به پذيرش اسلام نمى كند؛ بنابراين، كسانى كه مى گويند: «اسلام در سايه شمشير پيش رفت، و با زور، مردم را تسليم خود كرد» در اشتباه آشكارى هستند. زيرا مناطقى از دنيا وجود دارد كه اسلام را پذيرفته اند در حالى كه پاى يك سرباز مسلمان به آن جا باز نشده است. اكنون اندونزى بزرگترين كشور اسلامى است، در حالى كه در هيچ جاى تاريخ خبرى از لشكركشى لشكريان اسلام به آن كشور به چشم نمى خورد. وضعيّت ديگر كشورهاى مسلمان جنوب شرقى آسيا نيز به همين شكل است. در جنوب و غرب آفريقا هم كشورهاى اسلامى وجود دارد كه بدون درگيرى نظامى، اسلام را انتخاب كرده اند.[9]
بنابراین آيين پاك اسلام ، از خشونت و ترور و ارهاب مبرّی است [10] بلکه تروردر آموزه های اسلامی ممنوع است؛ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمودند: «انّ الايمان قيّد الفتك ؛ ايمان مانع از ترور كردن است».[11]لذا اگر با كسى سر جنگ داريد به صورت جوانمردانه بجنگيد، نه اين كه يك بمب به خود ببنديد و به داخل مسجد مسلمانان برويد و بمب را در ميان اجتماع نمازگزاران منفجر كنيد. آيا اسلام كه اجازه كشتن حيوانات و قطع درختان را نمى دهد، چنين جناياتى را مجاز مى شمرد؟.[12]
جهاد و مقاومت در مقابل تکفیری ها ؛ مولفۀ راهبردی در مبارزه با تروریسم
در اسلام جهاد وظيفه فرد فرد مسلمانان است.[13]ارزش والاى شهادت و عظمت مقام شهيدان در اسلام چيزى نيست كه در جاى ديگرى [14]وجود داشته باشد.[15]
وجوب جهاد بر مسلمانان در مقابل دشمنان، يكى از احكام اوّليّه است.[16]ولى هنگامى كه فقيه حاكم تصميم به اجراى اين حكم مى گيرد، مقرّرات خاصّى براى آن وضع مى كند. در این صورت اصل وجوب جهاد حكم كلّى اوّلى است، كه در ضمن يك حكم حكومتى خاص به اجرا در مى آيد.[17]
البته هنگامى كه جهاد، جنبه وجوب عينى پيدا كند و كشور اسلامى در خطر قرار گيرد و حضور همگان لازم شود، هيچ عذرى پذيرفته نيست، حتى نارضايتى پدر و مادر.[18]
از این رو عمل به این فریضۀ مهم موجب پیشرفتهای رزمندگان در سوریه و عراق شده و امیدواری آنها را به پیروزی چند برابر کرده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در بعد نظامی هم چون بُعد علمی و روشنگری علیه تکفیریها پیشگام بوده است و این اقتدار ایران به خاطر ایمان، اسلام و پیروی از مکتب ناب اهل بیت(ع) است.[19]
نکته قابل توجه این است که پیروزی های گستردۀ جریان مقاومت در پیکارهای نظامی ؛ تروریست های تکفیری را روز به روز محدودتر کرده و انشاءالله به زودی سوریه و عراق در آینده بسیار نزدیک، به طور کامل از لوث تروریست ها پاک خواهد شد.[20]
ضرورت همکاری همه جانبه دولت های بین المللی برای مبارزه با تروریسم و افراطی گری
دنیای امروز بر اثر روابط موجود به صورت یک خانه درآمده و اگر ساکنان آن با صمیمیت و دوستی با هم متحد شوند، این خانه آباد خواهد شد؛ اما با ایجاد اختلاف، به ویرانی خواهیم رسید.[21] در این میان خطر تروریست و داعش برای کل عالم است؛ نه جهان اسلام و همه باید دست به دست هم داده و صادقانه وارد شده تا ریشه کن شود.[22]
برخی می گویند تروریسم مشکل لاینحلی برای جوامع بشری شده است، لیکن ما می گوییم مشکل لاینحل وجود ندارد.[23] بلکه نباید از حل مسئله تروریست مأیوس بود که مذاکرات سیاسی میان دولت های مختلف جهان برای ریشه کنی تروریسم از جمله آن موارد به شمار می آید.[24]
رهایی از این موج خشونت و ترور در منطقه نیازمند عزم جدی همه دولت ها و رهبران دینی جهان در عدم حمایت و برائت جویی از این گروه های تکفیری است که متاسفانه در دنیای معاصر چنین جدیتی به چشم نمی خورد.[25]
بدیهی است اگر برخی از دولت ها با حریانات تروریستی تکفیری همکاری نمی کردند، آن جنایتکاران ریشه کن شده بودند؛[26] حتی اگر سران کشورهای اسلامی نیز دست به دست هم دهند، به صورت ريشهای اين مشکل را حل می کنند.[27] اما به راستی تا چه زمانی باید این جنایات این گونه ادامه پیدا کند و یک عده مظلوم خون شان بیگناه ریخته شود؟ چرا محافل و سازمان های بین المللی خفقان گرفته اند و ھیچ صدای اعتراضی از آنها بلند نمی شود.[28]
سوزاندن ریشههای فکری تروریسم؛ گام بنیادین در مبارزه با خشونت و ترور
بدیهی است گروه های تروریستی و جریان های تکفیری در حال زوال هستند، ما کتاب هایی از منابع مختلف از مدارس و کتاب ها و ... جمع کردیم که نشان می دهد پایگاه آنها وهابیت و عربستان است[29] ، در حقیقت پدیدۀ شوم تروریست منبعث از وهابیت یکی از بزرگترین خطرات برای جهان اسلام است که در راستای تخریب دین اسلام برنامهریزی کرده و اقدامات گستردهای انجام میدهد، و امروز بلای اصلی دنیاست.[30]اینچنین است که وهّابى هاى تندرو ترور را در دنيا مرسوم كردند و بدين وسيله اسلام را بدنام كردند، ضرر و زيان فراوانى به اسلام زدند.[31]
با این تفاسیر باید در برابر وهابیت حالت تهاجمی داشت، نه حالت تدافعی؛اندیشه وهابیان از نظر محتوا توخالی و اطلاعات آنان از کتاب و سنت و به طور کلی از اسلام محدود است ؛ اسلام معرفیشده بهدست وهابیت برابر با آدمکشی است لذا محصول کار آنها پرورش افراد تروریست است که آن خود معرف این مکتب است. جنایات اینها در طول تاریخ بیسابقه بوده است و همین عامل سبب منفوریت آنان شده است. [32]
باید دانست بنیانگذار این فرقه انسانی بیسواد بوده و علمای آنان نیز بیسواد هستند، لذا ردّیه های علمای اهل سنّت بر وهابیت بسیار بیشتر از ردیه های علمای شیعی است، که باید به این نکته توجه بیشتری شود تا همگان بدانند که اکثریت قاطع اهل سنّت نیز همانند شیعه، با وهابیت و افکار انحرافی وهابیان مخالفاند.[33]
به عنوان نمونه در عصر و زمان کنونی وهّابيّت تعليمات عجيبى دارد و مى گويد هركس كه مشرك شد، خون، مال و عرضش مباح است، حال از نظر آنها مشرك كيست؟ «محمّد بن عبدالوهّاب» در كتابش مى گويد كسى كه بگويد: «يَا رَسُولَ اللَّهِ إشْفَعْ لِى عِنْدَ اللَّهِ» مشرك است؛ با چنين طرز فكرى خون بى ارزش شده و چه بلايى هاى كه بر سر انسان ها مى آورند.[34]
لذا مسؤولان کشورهای اسلامی باید دور هم بنشينند و به کمک هم آموزش مدارس وهابيت را عوض کنند؛ريشه اين مسأله در آموزشهای مدارس وهابيت است. بايد مسير تعليمات را عوض کرد. بايد به قرآن برگشت که میفرمايد:«وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً؛ و هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن میماند؛ و خداوند بر او غضب میکند؛ و او را از رحمتش دور میسازد؛ و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است.»[35]،[36]
از سوی دیگر ما نیز باید با شناساندن چهره صحیح از اسلام به دنیا که دین رأفت و رحمت و محبت است، این تلقی را که اسلام مساوی با آدمکشی است، از اذهان جهانیان پاک کنیم و شیعه و سنی باید در این هدف با یکدیگر مشارکت کنند.[37]
برای نقد و مبارزه هر چه بهتر با تروریسم تکفیری باید از طریق تعامل با سنّی های غیر وهابی و مراکز علمی اهل سنّت مانند الأزهر و مشارکت با آنها ، عمل نمود ؛ در این بین پاسخگویی مناسب، به شبهات وهابیت در زمینه های شفاعت، تقیه، توسل و زیارت قبور...و تبیین توحید واقعی و اسلام ناب امری ضروری است.[38]
با این اوصاف کار فرهنگی لازم است و باید ریشه گزاره های تکفیری را سوزاند تا جوانان دوباره جذب داعش نشوند و سر از جای دیگر در نیاورند؛باید تبیین شود که اسلام دین محبت و برادری و اخوّت است و دین جنگ و خونریزی و برادرکشی و تکفیر نیست و تمام کسانی که به سوی قبله نماز میخوانند، قبله و پیغمبر و قرآن ما یکی است و دلیلی ندارد اختلافی باشد. [39]
ضرورت برگزاری همایش های روشنگری در مبارزه فکری با تروریسم
باید دانست نباید فقط به فکر حل مشکلات خودم باشیم. باید ببینیم در سوریه و عراق و یمن و دیگر جاهای دنیا چه خبر است؟ باید اهتمام به امور مسلمین داشته باشیم. بنابراین نباید خودمان را در این مساله مهمی که اسلام با آن روبرو هست کنار بکشیم.[40]
از یک سو شاهدیم غربیها میخواستند با تهمت زدن به ایران و با حمایت از تروریست، اقتدار ایران را در منطقه بشکنند؛ ولی برگزاری کنگره ضد تروریست در قم تو دهنی بزرگی به ایادی استکبار جهانی بود.[41]
آری در سالهای گذشته تنها در قم دو کنگره خطر تکفیری و تروریستها را برگزار کردهایم که ۸۰ شخصیت از کشورهای گوناگون به ایران دعوت شده و کنگرهای عظیم برپا شد که اجماع همه شرکت کنندگان آن بوده که تروریست جایی در اسلام ندارد.[42]
کنگرههایی که با موضوع مبارزه فکری با تروریست داشتهایم، در دنیا سابقه نداشته و کتابهای زیادی از مقالات ارسالی جمع آوری شده که موجود است.[43]
ما در کشورهای دیگر همچون آلمان ... نیز کنگرههایی برای نفی تروریست برگزار کرده و حاضریم در دیگر کشورهانیز چنین کنگرههایی را برگزار کنیم.[44]
بهره گیری از رسانه های جمعی؛ بهترین راهکار مبارزه با تروریسم
متأسفانه مسائل سیاسی سبب شده که اسلامستیزی در رسانههای خارجی انجامشده و بگویند که ایران طرفدار تروریسم است، درحالیکه کشور ما در خط اول مبارزه با این گروه قرار دارد.[45]
آمریكایی كه به داعش كمك می كند، سلاح می دهد، نفت ها را می خرد تكفیری ها را بوجود آورده است ولی ما را همراه با تروریست می دانند و این ها دروغ های بزرگ است.[46]
جریانات رسانهای ضد اسلامی حتی دربارۀ جمعیت تروریست داعش نیز اصرار دارند از لفظ دولت اسلامی داعش استفاده کنند تا اسلام را بکوبند.[47]
متاسفانه برخی از رسانههای داخلی نیز این جمله را تکرار میکنند، در حالی که باید برای این گروه جنایتکار از لفظ تروریست استفاده کرد زیرا نه تنها تروریست ها ی تکفیری دولت نیستند بلکه جنایتکارند و مسلمان هم نیستند؛ لذا باید دقت شود که این اصطلاح که برخاسته از شیطنت دشمنان اسلام است در رسانههای اسلامی تکرار نشود زیرا مقصود آنها اسلامهراسی و اسلامستیزی است.[48]
با این اوصاف می توان دریافت در دنیای امروزی باید به بهترین نحو ممکن از وسایل ارتباط جمعی بهره جست و باید آنها را تقویت کرد؛ رسانه های جمعی باید نشان دهند ایران در حال حاضر مهم ترین مبارزه کننده با تروریست در جهان است[49] .رسانه های جمعی باید اسناد حمایت آمریکا از داعش و دیگر حامیان تروریسم را دراختیار دنیا قرار دهند.[50]
از رسانهها میخواهیم پیام همایش های روشنگر انۀ خطر جریانات تکفیری و تروریستی را به کشورهای اسلامی و غیر اسلامی منتقل کنند تا بیش از این شاهد ناامنی و کشتار در جهان نباشیم. برخورد با تکفیریها باید بیشتر شود. پیشنهاد میکنم شبکه تلویزیونی به زبانهای زنده دنیا برای مقابله فکری و منطقی با این پدیده خطرناک ایجاد شود و همه کشورهای اسلامی در آن سهیم باشند. ما هم در آن سهیم میشویم تا جوانان مسلمان از ویروس تکفیر پاک شوند.[51]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت ؛ مبارزات نظامی ؛ گفتگوهای سیاسی ؛ اقدامات فرهنگی و رسانه ای می تواند تروریسم این بلای بزرگ را که به دامان اسلام است ریشه کن نماید.[52]
امید است بتوانیم روشنگری کنیم و منطقه را از لوث تروریست های پلید تکفیری پاکسازی کنیم.[53] امیدواریم شر اشرار، کفار و دشمنان اسلام ازسر مسلمانان و جوامع اسلامی دفع شود.[54]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛29/7/1388.
[2] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون نخستوزیر، معاون رئیس مجلس و سفیر مجارستان در ایران؛14/1/1396.
[3] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛29/7/1388.
[4] تفسير نمونه ؛ ج 11 ؛ ص177.
[5] سوره بقره، آيه 256.
[6] اسلام در يك نگاه ؛ ص63.
[7] تفسير نمونه ؛ ج 5 ؛ ص392.
[8] همان ؛ ج 11 ؛ ص462.
[9] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص287.
[10] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص166.
[11] بحار الانوار، ج 44، ص 344؛ و ج 45، ص 97.
[12] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص289.
[13] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص310.
[14] همان.
[15] همان.
[16] تعزير و گستره آن ؛ ص60.
[17] همان.
[18] تفسير نمونه ؛ ج 12 ؛ ص80.
[19] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دردیدار گروه فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی؛19/9/1393.
[20] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) به همایش « همگرایی علمای اسلام در برابر خطرات تکفیر »؛14/11/1395.
[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون نخستوزیر، معاون رئیس مجلس و سفیر مجارستان در ایران؛14/1/1396.
[22] همان.
[23] همان.
[24] همان.
[25] متن بیانیه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) در پی حمله وحشیانه به دو کلیسای مسیحیان در مصر؛ 23/1/1396.
[26] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون نخستوزیر، معاون رئیس مجلس و سفیر مجارستان در ایران؛14/1/1396.
[27] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛29/7/1388.
[28] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛27/10/1391.
[29] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در محفل شاعران آئینی استان قم؛1/7/1395.
[30] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای هیئترئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛7/6/1395.
[31] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله) ؛ ص289.
[32] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ نشریه سراج منیر؛پاییز 1390؛ ش3.
[33] همان.
[34] مشكات هدايت ؛ ص146.
[35] سورۀ نساء؛ آیۀ 93 .
[36] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛29/7/1388.
[37] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛ نشریه سراج منیر؛پاییز 1390؛ ش3.
[38] همان.
[39] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) به همایش « همگرایی علمای اسلام در برابر خطرات تکفیر »؛14/11/1395.
[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار گروه فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی؛19/9/1393.
[41] همان.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون نخستوزیر، معاون رئیس مجلس و سفیر مجارستان در ایران؛14/1/1396.
[43] همان.
[44] همان.
[45] همان.
[46] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛25/1/1395.
[47] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛19/6/1393.
[48] همان.
[49] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در دیدار معاون وزیر امور خارجه؛6/5/1394.
[50] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛25/1/1395.
[51] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در کنگره مقابله با جریانهای تکفیری در دنیای امروز؛10/11/1394.
[52] متن پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله) به همایش « همگرایی علمای اسلام در برابر خطرات تکفیر »؛14/11/1395.
[53] همان.
[54] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛27/10/1391.