دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان: «اللّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّى مِنْ بَرَکاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبیلى الى خَیْراتِهِ، وَلاتَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ، یا هادِیاً الَى الْحَقِّ الْمُبینِ؛ خدایا در این روز بهره ام را از برکاتش فراوان گردان، و راهم را به نیکى هایش آسان کن، و از پذیرش فضایل آن محرومم مکن، اى هدایت کننده به سوى حقیقت آشکار ».[1]
فضائل و برکات ماه مبارک رمضان
در فراز آغازین دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان می خوانیم:«اللّهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّى مِنْ بَرَکاتِهِ؛ خدایا در این روز بهره ام را از برکاتش فراوان گردان»[2]
خوشبخت و سعادتمند کسانى هستند که ارزش والاى این ماه را بشناسند و از برکاتِ بى پایان آن بهره گیرند و مشکلات معنوى و مادّى خود را به برکت روزه ها و عبادات در این ماه حل کنند.[3]
در این زمینه امام صادق علیه السلام مى فرمایند: «نَوْمُ الصَّائِمِ عِبادَةٌ وَصَمْتُهُ تَسْبیحٌ وَعَمَلُهُ مُتَقَبَّلٌ وَدُعاؤُهُ مُسْتَجابٌ؛ خواب روزه دار عبادت، و سکوتش تسبیح و عملش پذیرفته و دعایش مستجاب است».[4]،[5]
در این حدیث امام صادق علیه السلام چهار برکت را براى روزه بیان فرموده است:[6]
خواب روزه دار عبادت است
خواب روزه دار عبادت است و وقتى خواب که بى خبرى مطلق است عبادت باشد بیدارى او که در حال تلاوت قرآن و خواندن نماز و ادعیّه باشد به طریق اولى عبادت بالاترى خواهد بود، به خصوص نماز شب که در این ماه یک توفیق اجبارى انسان به دست مى آورد که قبل از اذان بیدار باشد؛ لذا از این بیدارى براى تهجّد و نماز شب استفاده کند که هم دنیاى انسان را تضمین مى کند هم آخرت او را.[7]
سکوت روزه دار تسبیح است
سکوتش تسبیح است و اگر مشغول تسبیح و ذکر باشد به طریق اولى از فضیلت برترى، برخوردار خواهد بود.[8]
عمل روزه دار پذیرفته است
عملش در این ماه قبول مى شود، فرق است بین قبولى و صحت عمل، چه بسا عملى صحیح باشد اما مورد قبول درگاه خداوند قرار نگیرد. صحیح بودن عمل یعنى تمام اجزا و شرایط آن را آورده است اما قبول بودن عمل یعنى این عبادت داراى روح است و روح عبادت حضور قلب است که نهى از فحشا و منکر مى کند اگر بعد از عبادت، گناه انجام دهد معلوم مى شود عبادتش مقبول واقع نشده است؛ روح روزه، تقواست اگر بعد از ماه رمضان تقوا و خداترسى او بیشتر شد این روزه مورد قبول واقع شده و الا فقط تکلیف از گردنش ساقط شد.[9]
دعای روزه دار مستجاب است
دعا در این ماه مستجاب است، چرا که شخص روزه دار حضور قلب بیشترى دارد و هر چه توجّه انسان به خداوند بیشتر باشد ضریب اجابت دعایش هم بالاست.[10]
لذا باید از برکات ماه رحمت و موهبت استفاده کنیم؛ باید در این ماه مبارک، علاوه بر انجام روزه ماه مبارک رمضان به فلسفه روزه آشنا شویم.[11]
گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟
بی شک براى بهره گیرى بیشتر از برکات مادّى و معنوى و آثار و ثواب هاى ماه مبارک رمضان ، نباید تنها به روزه گرفتن اکتفا کرد،[12] بلکه باید براى تحصیل آثار و برکات ماه رمضان هم چون آمرزش گناهان و نجات از مشکلات تلاش کرد.[13] باید از گناهان اجتناب نمود و با خودسازى و مراقبت و دورى از آلودگى ها، جان خویش را در معرض وزش نفحات رحمانى و عنایات ویژه سبحانى قرار داد.[14]
لزوم تحقق این امور در حالی است که خداوند که میزبان ما در این ماه است چون رحمتش عام و بى پایان است همیشه آماده پذیرایى است و این ما هستیم که براى ورود در این ضیافت باید آمادگى پیدا بکنیم و آمادگى ما به این است که روح و قلبمان را صفا دهیم و کینه ها و حسادت ها و غلّ و غش ها را از روحمان بزداییم تا اینکه نشاط عبادت پیدا کنیم، چون بسیارى از افراد هستند که نماز مى خوانند و روزه مى گیرند امّا به علت ارتکاب به گناه، عباداتشان فاقد نشاط معنوی است ، لذا مى گویند نماز بخوانیم تا سبک بشویم و یا وقتى ماه رمضان تمام شد مى گویند راحت شدیم، که این بى نشاطى در عبادت را مى رساند.[15] حال آنکه نشاط معنوی به « حالات معنوى و روحانى» و« نشاط و جذبه ملکوتى»اطلاق می شود که در دل و جان انسان در این ساعات با برکت ماه رمضان به ویژه در شب به وجود مى آید که آثارش در روح انسان عمیق تر و دوامش بیشتر است.[16]
آری شکوه نعمت و احسان الهی در ماه رمضان به گونه ای است که ، تمام نعمت هاى مادى و معنوى و حتى استعدادهاى گوناگون درونى را شامل می شود و این بدان معناست که همگان باید از نعمت هاى او بهره گیرند و طریق ناسپاسى پیش نگیرند و نعمتهاى الهى را بیهوده به هدر ندهند و از سستى و تنبلى در بهره گیرى از آن بپرهیزند و بدانند براى رسیدن به رشد و تعالی و کمال مطلوب، همه اسباب و وسائل آماده است.[17] لیکن متأسفانه در عمل بسیارند کسانى که به ظاهر در مسیر اطاعتند و دعوت پیشوایشان را لبیک مى گویند؛ ولى بر اثر سستى و کاهلى نتیجه مطلوبى عایدشان نمى شود.[18]
از برکت توبه شبهای قدر غافل نشویم
بدیهی است ماه رمضان بهار عبادت است همان طورى که بهار در جسم انسان نشاط به وجود مى آورد در ماه رمضان هم انسان باید بر اثر عبادت نشاط روحى پیدا کند و این میسّر نیست مگر اینکه انسان قبلًا آمادگى پیدا کند و این آمادگى در درجه اوّل توبه است، لذا باید بسیار استغفار کرد و مأکل و مطعم خود را پاک نمود و به فلسفه و برکات روزه توجّه کرد تا نشاط عبادت بیابد.[19]
لذا ماه مبارک رمضان، ماه توبه و استغفار و تقواست[20] و خداوند سبحان، استغفار را سبب فزونى روزى و رحمت خلق قرار داده، و فرموده از پروردگارتان طلب آمرزش کنید که او بسیار آمرزنده است، باران پر برکت آسمان را بر شما مى فرستد[21] ؛حقیقت این است که مجازات بسیارى از گناهان محرومیتهایى در این جهان است و هنگامى که انسان از آن توبه کند و راه پاکى و تقوى را پیش گیرد خداوند این مجازات را از او بر طرف مى سازد[22]،[23]
از این رو توبه از گناهان ضروری است، البتّه همیشه باید توبه کرد ولى بهار توبه، ماه مبارک رمضان است؛[24] به ویژه باید از فرصت شبهای قدر استفاده کنیم و از گناهان کوچک و بزرگ خود توبه کنیم.[25]
افزون شدن برکت و تسهیل کردن راه خیر
در فراز دوم از این دعای نورانی می خوانیم:«وَسَهِّلْ سَبیلى الى خَیْراتِهِ؛ و راهم را به نیکى هایش آسان کن»[26]
ریشه تمام خیرات و برکات ، ذات پاک حق تعالى است،[27] این تعبیر به خاطر آن است که انواع نعمتهاى الهى، که در زمین و آسمان، در خلقت بشر، و در دنیا و آخرت آمده است، همه [28]از وجود پر برکت پروردگار افاضه مى شود.[29] لذا باید به طور قطع به وعده هاى الهى در مورد آثار مادى و معنوى «انفاق» در راه خدا معتقد بود [30] و دانست که دعا کلید همه خیرات و برکات است .[31]
اینگونه است که حضرت علی علیه السلام به عنوان قدردانى از زحمات طاقت فرساى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و[32]
تعظیم و تکریم مقام والاى او، دست به دعا بر مى دارد و هفت نعمت الهى را براى این رسول گرامى از خدا مى طلبد. عرضه مى دارد: «بار خدایا! سهم وافرى از عدل خود و پاداش مضاعفى از خیرات، از فضل خود، نصیب او بگردان!»[33]
لیکن برخی غافلان به غیر خدا توجه می کنند و آنها را سر چشمه خیرات و یا برطرف کننده مصائب و مشکلات مى دانند. و براى حل مشکلات و دفع زیان و ضرر و جلب منفعت به معبودهاى ساختگى پناه مى برند، حال آنکه به تعبیر قرآن کریم«وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛[34]اگر کمترین زیانى به تو برسد برطرف کننده آن، کسى جز خدا نخواهد بود، و اگر خیر و برکت و پیروزى و سعادتى نصیب تو شود از پرتو قدرت اوست، زیرا او بر همه چیز تواناست» [35]
لذا در روایتی می خوانیم: «امیرمؤمنان على علیه السّلام همه روز صبح در بازارهاى کوفه، بازار به بازار، گردش مى کرد و تازیانه اش بر دوش او بود (تا متخلّفان حساب ببرند) ... و بر سر هر بازارى مى ایستاد و ندا مى داد: اى بازرگانان! قبل از هر چیز، خیر را از خدا بخواهید و برکت را در آسان گیرى بدانید، به خریداران نزدیک شوید، حلم و بردبارى را زینت خود سازید و از دروغ و سوگند دورى کنید و از ظلم بپرهیزید و حق مظلومان را ادا کنید، هرگز به سراغ ربا نروید و حق پیمانه و ترازو را ادا کنید (کم فروشى نمایید) و از حقوق مردم چیزى کم نگذارید و در زمین فساد نکنید».[36]،[37]
آرى، تا جز به خدا دل نبندیم و جز او را مبدء خیر و برکت و نجات، در این عالم نشناسیم، نمی توانیم در طریق مسیر معرفة اللّه گام نهیم و به مقصدنهایی نایل آئیم.[38]
حسنه چیست؟
در فراز سوم از دعا می خوانیم:«وَلاتَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ؛ و از پذیرش فضایل آن محرومم مکن»[39]
به راستی منظور از« حسنه »چیست ؟ مفسران تعبیرات گوناگونى دارند:بعضى آن را به کلمه توحید و« لا اله الا اللَّه»و ایمان به خدا تفسیر کرده اند.[40]
و بعضى آن را اشاره به ولایت امیر مؤمنان على و ائمه معصومین علیهم السلام مى دانند، و در روایات متعددى که از طرق اهل بیت علیهم السلام رسیده بر این معنا تاکید شده است، از جمله: در حدیثى از امام باقر علیه السلام مى خوانیم که یکى از یاران على علیه السلام بنام «ابو عبد اللَّه جدلى» خدمتش آمد، امام فرمود آیا از معنى این سخن خداوند« مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها...؛[41] کسانى که حسنه و کار نیکى انجام دهند پاداشى بهتر از آن خواهند داشت »به تو خبر دهم؟ عرض کرد آرى فدایت شوم اى امیر مؤمنان! فرمود:«الحسنه معرفة الولایة و حبنا اهل البیت و السیئة انکار الولایة و بغضنا اهل البیت؛ حسنه شناخت ولایت و دوستى ما[42]اهل بیت است، و سیئه انکار ولایت و دشمنى ما اهل بیت مى باشد»[43]،[44]
البته باید اذعان کرد « حسنه»مفهوم وسیعى دارد که همه اعمال نیک را در بر مى گیرد، از جمله ایمان به خدا و پیامبر اسلام و ولایت ائمه علیهم السلام که در رأس هر کار نیک قرار دارد و مانع از آن نیست که اعمال صالح دیگر نیز در مفهوم این واژه جمع باشد.[45]
شرط قبولی اعمال
شرط قبولى اعمال «ایمان» است، اگر ایمان قلبى به خدا و پیامبر صلّى اللّه علیه وآله وسلّم داشته باشید- که نشانه آن اطاعت از فرمان خدا و رسول اوست- اعمال شما ارزش مى یابد، و خداوند حتى کوچکترین حسنات شما را مى پذیرد، و پاداش مى دهد، و حتى به برکت این ایمان گناهان شما را مى بخشد که او غفور و رحیم است؛[46] زیرا شرک موجب حبط اعمال است لذا شرط قبولى اعمال اعتقاد به اصل توحید است و بدون آن هیچ عملى پذیرفته نیست.[47]
از بسیارى از روایات استفاده مى شود که ایمان و یا حتى ولایت شرط قبولى اعمال و یا ورود در بهشت است، بنا بر این اگر بهترین اعمال هم از افراد فاقد ایمان سر بزند مقبول درگاه خدا نخواهد بود.[48] از سوی دیگر وقتى انسان ولایت خداوند و رسولش را پذیرفت، دیگر خودسرانه و با هوى و هوس کار نمى کند، بلکه سعى مى کند در خط ولایت حرکت کند؛ زیرا اعمال نیک داراى شرایط، موانع، مقدّمات و مقارناتى است که اگر طبق نظر امامان معصوم علیهم السلام انجام نشود عمل نیک منظور نخواهد شد.[49]
سخن آخر
در فراز پایانی دعا می خوانیم: «یا هادِیاً الَى الْحَقِّ الْمُبینِ؛ اى هدایت کننده به سوى حقیقت آشکار ».[50]
که واژه هادی به عنوان یکى از صفات افعال الهى است و اشاره به مسأله راهبرى او در تمام شئون حیات مادى و معنوى، ظاهرى و باطنى، تکوینى و تشریعى است.[51]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.
[2] همان.
[3] همان، ص 696.
[4] بحارالانوار، ج 96، ص 253؛ الفقیه، ج 2، ص 64؛ روضة المتّقین، ج 3، ص 230.
[5] گفتار معصومین(ع)، ج 2، ص 122.
[6] همان، ص 123.
[7] همان.
[8] همان.
[9] همان.
[10] همان.
[11] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی ؛ رسانۀ ملی ( برنامه چشمه معرفت)؛ 18/3/1395.
[12] کلیات مفاتیح نوین، ص 696.
[13] همان، ص 31.
[14] همان، ص 696.
[15] گفتار معصومین علیهم السلام، ج 2، ص 122.
[16] تفسیر نمونه، ج 25، ص 175.
[17] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 7، ص 631.
[18] همان، ج 10، ص 320.
[19] گفتار معصومین علیهم السلام، ج 2؛ ص 123.
[20] سوگندهاى پر بار قرآن، ص .479
[21] «نهج البلاغه»، خطبه 143.
[22] ر.ک:« گناه و ویرانى جامعه ها»؛ تفسیر نمونه، ج 9، ص 131.
[23] تفسیر نمونه، ج 25، ص 73.
[24] مشکات هدایت، ص 111.
[25] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس تفسیر، حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها؛ 1392/12/07.
[26] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.
[27] تفسیر نمونه، ج 23، ص 187.
[28] همان، ص 186.
[29] همان، ص 187.
[30] اخلاق در قرآن، ج 2، ص 376.
[31] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 9، ص 459.
[32] همان، ج 4، ص 483.
[33] همان، ص 484.
[34] سورۀ انعام، آیۀ 17.
[35] برگزیده تفسیر نمونه، ج 1، ص 581.
[36] بحارالانوار، ج 41، ص 104، ح 5.
[37] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج 3، ص 587.
[38] همان، ج 4، ص 129.
[39] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.
[40] تفسیر نمونه، ج 15، ص 572.
[41] سورۀ نمل؛ آیۀ 89.
[42] تفسیر نمونه، ج 15، ص 572.
[43] اصول کافى، ج 4، ص 104.
[44] تفسیر نمونه، ج 15، ص 573.
[45] همان.
[46] برگزیده تفسیر نمونه، ج 4، ص 511.
[47] همان، ص 242.
[48] تفسیر نمونه، ج 10، ص 317.
[49] مثالهاى زیباى قرآن، ج 1، ص 319.
[50] کلیات مفاتیح نوین، ص 815.
[51] پیام قرآن، ج 4، ص، 410.