سر پیشرفت هر انسانى در مقاومت او در برابر حوادث و مشکلات و یا تمایلات درونى او است[1]، اینگونه است که ایستادگی و مقاومت یکى از عوامل پیشرفت اسلام در صدر اسلام و عدم شکست در زیر فشارهاى شکننده دشمنان به شمار می آید.[2]
لذا على رغم ضعف ها و بى تابی ها و بدگمانی هاى بعضى از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مانند کوهى استوار، مقاومت و ایستادگى کرد.[3] همین امور سبب حفظ جمعیت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب که از نظر ظاهرى کاملا برترى داشتند، شد؛ این ایستادگى و مقاومت عجیب سرمشقى براى همگان بود.[4]
ضرورت و اهمیت مقاومت اسلامی در برابر دشمنان اسلام
لزوم مقاومت و ایستادگی در برابر عناصر ناصالح که منافعشان با گسترش آیین حق و عدالت به خطر مى افتد، و براى محو آن بپا خاسته و صف آرایى مى کنند امرى اجتناب ناپذیر است، و مادامى که چنین کسانى در دنیا باشند گروه هاى طرفدار حق و عدالت چاره اى جز این ندارند که «براى دفاع از موجودیت خود و اهدافشان»، در برابر این عناصر ایستادگى کنند.[5]
اسلام به هر کس حق مى دهد که اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز مساوى است با مرگ و مقاومت مساوى است با حیات، این است منطق اسلام.[6]
هم چنین مقاومت و استقامت شرط نخستین پیشبرد هر گونه هدفى از اهداف ایمان اعم از هدفهاى تربیتى، اجتماعى، انسانى، علمى، فرهنگى و سیاسى است.[7]
اینچنین است که در قران کریم[8]،[9] صبر به معناى استقامت همراه با تلاش براى حل مشکل و نه تسلیم در برابر مشکلات و تحمل بى قید و شرط آن ذکر شده است به ویژه آنکه ایثار و مقاومت در میدان جنگ سفارش شده است. که در نهایت ظفر را در پى دارد.[10]
قطعاً چنین صبرى در جنگ، به معناى تسلیم و سستى و زبونى در مقابل دشمن نیست، بلکه در دفاع و عزت و سربلندى مسلمین تجلى مى کند و سبب مى شود مثلا بیست نفر چنان قدرتمند شوند که در برابر دویست نفر ایستادگى کنند. [11]
ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان اسلام و مسلمین؛ حقیقت جهاد کبیر
بی شک جهاد مهمترین سنگ زیر بناى اسلام و ستون اصلى این خیمه است، جهاد است که کاخ اسلام را برپا داشته و آن را گسترش داده است.[12]
اگر جهاد نبود، اسلام این آیین نجات بخش و مایه رحمت و برکت براى مردم جهان نبود. لیکن جهاد چیزى جز ایستادگى در برابر تجاوز دشمن و مقاومت در مقابل ظلم و فساد، و بذل جان ومال وفداکارى در این راه نیست.[13]
میدان جهاد براى مؤمنان؛ میدان اظهار عشق به محبوب و میدان پایدارى و مقاومت و پیروزى است، و در چنین میدانى ترس معنى ندارد.[14]
لذا «جهاد» مقاومت در برابر دشمنان خارجى، دشمنان حقیقت، دشمنان عدالت، دشمنان اصلاحات، دشمنان فضیلت و دین است.[15] و آنها که در راه خدا جهاد کنند، به جنگ مشکلات بروند، با هواى نفس به مبارزه برخیزند، و در برابر دشمنان بیرونى مقاومت و سرسختى نشان دهند، خداوند وعده هدایت آنها را داده است و این عین عدالت است.[16]
شکوه مقاومت در حماسه فتح خرمشهر به نسل جوان منتقل شود
گفتنی است جوانان و نوجوانان امروز این جامعه، جنگ تحمیلی را درک نکرده اند،[17] از سوی دیگر دشمنان اسلام و انقلاب به شدت از فرهنگ جهاد، مقاومت و شهادت که باعث پیروزی و تعالی ملت ایران در همه عرصه ها بوده، هراس دارند از این رو به دنبال دورکردن نسل جوان و نوجوان کشورمان از این فرهنگ هستند.[18]
لذا جوانان باید آن رشادت ها و شب های حمله و آن شور و اشتیاق ها و مناجات ها و دعاهای آن شب ها را با بهره گیری از هنر و فیلم درک کنند.[19]
باید حال و هوای جنگ تحمیلی به آنها نشان داده شود، تا آنان نیز حتی به مقدار کم با آن حال و هوا قرار بگیرند و تجربه هایی که حاضران در آن صحنه ها دریافت کرده اند در حد پایین تری داشته باشند.[20]
از این رونسل جدد نمی داند خرمشهر چگونه فتح شد و باید آنها را با مقاومت رزمندگان در این حماسه آشناکرد،زیرا فتح خرمشهر ازالطاف الهی بود.[21]
امیدواریم آموزه های بی بدیل دفاع مقدس به جوان امروز به خوبی انتقال داده شود تا آن ها به خوبی با تاریخ انقلاب اسلامی آشنا شوند و بدانند ایران اسلامی را به راحتی بدست نیاورده ایم که بخواهیم به راحتی از آن بگذریم.[22]
حماسه فتح خرمشهر؛ نتیجه ایمان، اراده و مقاومت رزمندگان اسلام
ایمان به خدا مهمترین انگیزه اى است که جهادگر مى تواند داشته باشد به خاطر آن تا پاى جان مقاومت کند در حالى که انگیزه هاى دیگر در برابر آن کم اثر است.[23]
لذا مسلمانان راستین، دست پروردگان پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم، روح مقاومت عجیبى در برابر دشمنان داشتند، و چنان که دیدیم بعضى از آنها همچون«پدر عمار» حتى حاضر نمى شدند جمله اى با زبان مطابق میل دشمن بگویند، هر چند قلبشان مملو از ایمان به خدا و عشق به پیامبر ص بود، و در این راه جان خود را نیز از دست مى دادند.[24]
از این رو تأثیر ایمان به معاد در استقامت و پایمردى و مقاومت در مقابل دشمن در میدان جهاد غیر قابل انکار است.[25] در حقیقت امواج نیرومند و تکان دهنده ایمان به معاد و تأثیر آن در ارتقای مقاومت نمونه زنده اى است از تجلى ایمان به رستاخیز و دادگاه عدل الهى در اعمال انسان.[26]
در این میان توکل بر خدا یعنى تکیه بر یک منبع فناناپذیر قدرت و توانایى، که سبب افزایش مقاومت انسان در برابر مشکلات و حوادث سخت زندگى است، به همین دلیل به هنگامى که مسلمانان در میدان «احد» ضربه سختى خوردند و دشمنان پس از ترک این میدان بار دیگر از نیمه راه بازگشتند تا ضربه نهایى را به مسلمین بزنند و این خبر به گوش مؤمنان رسید، قرآن مى فرماید: افراد با ایمان نه تنها در این لحظه بسیار خطرناک که قسمت عمده نیروى فعال خود را از دست داده بودند، وحشت نکردند، بلکه با تکیه بر «توکل» و استمداد از نیروى ایمان بر پایدارى آنها افزوده شد و دشمن فاتح با شنیدن خبر این آمادگى به سرعت عقب نشینى کرد.[27]،[28]
حال با این تفاسیر بهتر می توان شکوه حماسۀ فتح خرمشهر را مورد توجه قرار داد؛ دشمن آن چنان در خرمشهر مستقر شده بود که مردم به وحشت افتاده بودند؛ اما رزمندگان با ایمان و توکل به خدا در حالی که دشمن از جهات مختلف بر آنها برتری داشت به نبرد پرداختند و خرمشهر و جنوب کشور را از وجود دشمن پاک کردند.[29]
آری پیوند ایمان، توکل به خدا، حرکت و مقاومت هنگامى که دست به دست هم دهند عامل اصلى هرگونه پیروزى خواهند شد.[30]
آزادسازی خرمشهر؛ نمونه بارز تفضل و الطاف الهی
بی تردیدتا مقاومت نباشد هیچ کار مهمى به سامان نمى رسد.[31] از سوی دیگر اولین خواهش و دعاى قهرمانان مقاومت، وصول به «قرب الهى» است.[32] لذا آنهایی که مقاومت کردند با تکیه بر لطف الهى، استقلال خود را حفظ نمودند.[33]
اینگونه است که مؤمنان در برابر دشمنان اسلام با توجه به وعده هاى الهى آرامش مى یابند، و روح مقاومت در مقابل آن تاریک دلان در آنها دمیده مى شود.[34]
با این اوصاف باید متذکر شد فتح خرمشهر را هرگز کسی به آسانی باور نمی کرد، فتحی بسیار مهم و گسترده بود.[35]
با وجود این که شهیدان فراوانی را برای پیروزی خرمشهر تقدیم کردیم؛ ولی رزمندگان ما توانستند به موفقیت بزرگی همچون فتح خرمشهر دست یابند که این در سایه لطف الهی صورت گرفت.[36]
سخن آخر(از بازماندگان شهدای فتح خرمشهر تجلیل کنیم)
نباید فراموش کرد که باید از بازماندگان شهدای فتح خرمشهر تجلیل کنیم؛ باید برای شهدا درود و رحمت الهی را بخواهیم و با حفظ دستاوردها از بازماندگان آن دوران قدردانی و تشکر کنیم؛[37] زیرا فرهنگ استقامت، پایدارى و مقاومت از امورى است که سبب ورود در کانون لطف خدا یعنى بهشت مى شود.[38]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه؛ ج 3؛ ص 492.
[2] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقین)؛ ج 1؛ ص 318.
[3] اخلاق در قرآن؛ ج 1؛ ص 371.
[4] همان.
[5] اسلام در یک نگاه؛ ص 96.
[6] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج 1؛ ص 176.
[7] پیدایش مذاهب؛ ص 65.
[8] سورۀ انفال، آیات 45 و 46/65 و 66.
[9] سورۀ آل عمران، آیه 146.
[10] دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج 2؛ ص 181.
[11] همان.
[12] آیین ما (اصل الشیعة)؛ ص 202.
[13] همان.
[14] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج 4؛ ص 455.
[15] آیین ما (اصل الشیعة)؛ ص 203.
[16] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ ص 140.
[17] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده سپاه علی بن ابی طالب (علیه السلام) قم و مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه استان قم؛ 18/5/1391.
[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دردیدار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور؛ 18/12/1394.
[19] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار فرمانده سپاه علی بن ابی طالب (علیه السلام) قم و مسئول نمایندگی ولی فقیه سپاه استان قم؛ 18/5/1391.
[20] همان.
[21] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 6/3/1389.
[22] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مدرسه امیرالمومنین (علیه السلام) قم؛ 3/3/1389.
[23] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 3؛ ص 92.
[24] تفسیر نمونه؛ ج 11؛ ص 423.
[25] پیام قرآن؛ ج 5؛ ص 312.
[26] همان؛ ص 326.
[27] سوره آل عمران، آیه 173.
[28] پیدایش مذاهب؛ ص 138.
[29] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 6/3/1389.
[30] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج 2؛ ص 385.
[31] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج 7؛ ص 601.
[32] مثالهاى زیباى قرآن؛ ج 2؛ ص 299.
[33] تفسیر نمونه؛ ج 22؛ ص 440.
[34] همان؛ ج 26؛ ص 290.
[35] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛مدرسه امیرالمومنین (علیه السلام) قم؛ 3/3/1389.
[36] همان.
[37] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛ 6/3/1389.
[38] پیام قرآن؛ ج 6؛ ص 164.