شاخصه های آرمان شهر «مهدوی» از منظر معظم له

شاخصه های آرمان شهر «مهدوی» از منظر معظم له


وعدۀ استخلاف در زمین؛ مهمترین شاخصه در تحقق آرمان شهر مهدوی/ تکامل امنیت اسلامی در آرمان شهر مهدوی/ آرمان شهر مهدوی؛ تبلور حاکمیت توحید و برقراری وحدت معنوی/ شکوه توسعه فرهنگی در آرمان شهر مهدوی/‏عدالت، مبنای اقتصادی آرمان شهر موعود‌

عشق به تكامل در درون جان آدمى شعله اى است جاودانه و خاموش ناشدنى، كه او را از حيوانات و جانداران ديگر جدا مى كند.[1] لذا همچنان انسان نيروهايش را براى غلبه بر مشكلات و نابساماني ها و ناهنجاري هاى زندگى كنونى بسيج مى كند[2] و به سوى جامعه اى پيش مى برد كه «تكاملهاى اخلاقى» در كنار «تكاملهاى مادى» قرار گيرد.به سوى جامعه اى كه در آن از جنگ و خونريزيهاى ويرانگر و ضد تكامل اثرى نباشد؛[3]به سوى جامعه ای كه تنها «صلح و عدل» حاكم بر مقدرات انسانها باشد، و روح تجاوزطلبى و استعمار كه مهمترين سد راه «تكامل مادى و معنوى» او است، در آن مرده باشد.[4]
اینگونه است که انتظار عمومى همه اديان و مذاهب، براى يك مصلح بزرگ جهانى است، [5]كه از طرف «آفريدگار جهان» اين مأموريت بزرگ را پيدا مى كند و سرانجام صفحه زمين را از ظلم بيدادگرى پاك مى سازد و يك حكومت جهانى در آرمان شهر مهدوی با يك تشكيلات صحيح به وجود مى آورد،[6]که محتواى دعوتش توحيد در تمام زمينه ها، حذف امتيازات ظالمانه، وحدت جهان انسانيت، مبارزه با ظلم و ستم، طرح حكومت جهانى ، دفاع از مستضعفان و پذيرش تقوى و پاكى و امانت به عنوان مهم ترين معيار براى ارزش انسان است.[7]
لذا در جامعه مهدوی راه و رسم استثمار و بهره كشى انسانها از جامعه بشرى برچيده شود، و جامعه اى بدون طبقه، جامعه توحيدى و انسانى بمعنى واقعى كلمه، جاى جامعه هاى طبقاتى و استثمارى و پر ظلم و ستم را می گيرد.[8]
وعدۀ استخلاف در زمین؛ مهمترین شاخصه در تحقق آرمان شهر مهدوی
مشكل دنياى امروز، زمامداران خودسر و حاكمان ظالمان و رؤسا و مديران ستمگر است.[9] لیکن اراده پروردگار بر تكامل نور اسلام تعلق گرفته، و تكامل واقعى آن هنگامى خواهد بود كه بر سراسر پهنه جهان سايه افكند.[10] لذا در عصر ظهور حضرت مهدى عليه السلام حكومت به دست انسانهاى با ايمان و صالح مى افتد.[11]
در قرآن کریم مى خوانيم:«وعد الله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذين من قبلهم...؛ خداوند به کسانى از شما (مسلمانان) که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‌اند وعده داده است که قطعاً آنها را در روى زمین جانشین (خود) کند و (حکومت بخشد) همان‌گونه که کسانى را که پیش از آنها بودند، جانشین ساخت ».[12]، [13]
در این فراز قرآنی، از سوی خداوند وعدۀ حكومت حق و عدالت به آنها كه گروه افراد با ايمان و شايسته را تشكيل مى دهند « استخلاف فى الارض ؛حكومت روى زمين به عنوان نمايندگى خدا»؛ داده شده است.[14]
منظور از استخلاف و جانشين شدن ، همان جانشينى از اقوام كافر پيشين است كه حكومت آنها زائل مى شود و حكومت حق بجاى آن مى نشيند،[15] لذا آيه همه مؤمنان شايسته را در همه اعصار و قرون بشارت مى دهد كه سرانجام، حكومت جهان از آن شايستگان خواهد بود و براى هميشه بازيچه دست يك مشت خودخواه خودكامه استعمارگر كه دنيا را همانند يك توپ بازى به يكديگر پاس مى دهند نخواهد بود.[16]
از اين آيه استفاده مى شود كه اين وعده الهى مخصوص افرادى است كه داراى ايمان و عمل صالح باشند، و به يقين در هر عصر و زمانى اين دو شرط تحقق يابد مرحله اى از اين حاكميت الهى براى مسلمين فراهم خواهد شد و در نقطه مقابل هر گاه شكستى رخ دهد و مسلمين در چنگال دشمنان ناتوان و خوار گردند بايد دانست كه آن دو اصل كه دو شرط وعده الهى است به فراموشى سپرده شود؛ايمان ها ضعيف گشته، و عمل ها آلوده گرديده است!.[17]
نتيجه اين وعده الهى نیز فراهم شدن زمينه ها براى انسان سازى، و تكامل هر چه بيشتر در مفاهيم انسانى و بندگى خالص خداوند، و شكسته شدن همه بتها در تمام قالبها است .[18]
آرى چنان روزى فرا مى رسد، و اين وعده بزرگ خدا است؛ وعده اى قطعى و تخلف ناپذير!.[19]
تکامل امنیت اسلامی در آرمان شهر مهدوی
عالمگير شدن اسلام و حاكميت بر كل جهان توأم با امنيت و آرامش تنها در عصر قيام مهدى عليه السلام صورت خواهد پذيرفت [20]؛ خداوند متعال آن زمان را چنين ترسيم كرده است:« «وعد الله الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم فى الأرض...وليبدلنهم من بعد خوفهم أمنا ...؛[21]خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند وعده مى دهد كه قطعا آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد، و ترسشان را به امنيت و آرامش مبدل مى كند، ...».[22]
اين تعبير قرآن مجيد نشان مى دهد كه نخستين مسأله اى كه در همه جا لازم و ضرورى است، و حرف اول را مى زند، امنيت و آرامش است. اگر امنيت نباشد هيچ چيز نخواهد بود. نه اقتصاد سالم، نه صنعت قابل قبول، نه زراعت و تجارت مفيد، و نه حتى معنويت و روحانيت در حد انتظار. آرى! همه چيز در پرتو امنيت بوجود خواهد آمد.[23]
لذا آيين ارزشمند اسلام فراگير شده، و تمام دنيا را فتح مى كند، البته نه بدان معنا كه آيين يهود و نصارى بطور كامل از بين مى رود، بلكه آنها به صورت اقليتهاى مذهبى باقى خواهند ماند. اما دين حاكم بر سرتاسر جهان اسلام خواهد بود.[24]
آن حضرت توحيد اصيل اسلام را از هر گونه آلودگى به شرك رهايى مى بخشد و مفاهيم مسخ شده و باژگون شده را به صورت صحيح تفسير مى كند.[25]
آری حكومت بزرگ جهانى صلح و امنيت و آرامش و عدالت و پاكى را در همه دنيا گسترش داده [26] و خوف ، ترس و وحشت از جنگهاى قبيله اى داخلى منطقه اى و جهانى را از بين مى برد، و به همه احساس امنيت و آرامش مى بخشد.[27]
آرمان شهر مهدوی؛ تبلور حاکمیت توحید و برقراری وحدت معنوی
باید اذعان نمود محصول تمام زحمات پيامبران، و تبليغات مستمر و پى گير آنها، و نمونه اتم حاكميت توحيد و عبادت خالى از شرك در زمانى تحقق مى يابد كه مهدى (عج) آن سلاله انبياء و فرزند پيامبر اسلام ص ظاهر شود.[28]
آن حضرت در حكومت جهانى اسلام، شرك و بت پرستى را بكلى ريشه كن می سازد، و توحيد خالص را همه جا گسترش می دهد.[29] لذا يكى از برنامه هاى اساسى آن مصلح و انقلابى بزرگ، توحيد صفوف در سايه توحيد مذهب است.[30]
با توجه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همه وسايل پيشرفته ارتباط جمعى، در اختيار او و پيروان رشيد او است، و با توجه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها كشش و جاذبه اى فوق العاده اى دارد، بخوبى مى توان پيش بينى كرد كه اسلام با تبليغ منطقى و پيگير، از طرف اكثريت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد؛ و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو، عملى مى گردد[31]
از این رو آن حضرت همه اديان را زير نفوذ خود در مى آورد، لذا در روايات مربوط به ظهور حضرت مهدى«عج» مى خوانيم كه هيچ خانه اى در شهر و بيابان نمى ماند مگر اينكه توحيد در آن نفوذ مى كند، يعنى اسلام به صورت يك آيين رسمى همه جهان را فرا خواهد گرفت و حكومت به صورت يك حكومت اسلامى در مى آيد، و غير از قوانين اسلام چيزى بر جهان حكومت نخواهد داشت ولى هيچ مانعى ندارد كه اقليتى از يهود و نصارى، در پناه حكومت حضرت مهدى«عج» با شرايط« اهل ذمه» وجود داشته باشند.[32]
زيرا مى دانيم حضرت مهدى«عج» مردم را از روى اجبار به اسلام نمى كشاند، بلكه با منطق پيش مى رود، و توسل او به قدرت و نيروى نظامى براى بسط عدالت، و برانداختن حكومتهاى ظلم و قرار دادن جهان در زير پرچم عدالت اسلام است، نه براى اجبار به پذيرفتن اين آيين، و گر نه آزادى و اختيار مفهومى نخواهد داشت.[33]
اینگونه است که مردم در سايه حكومت صالحان، و نشر و گسترش اسلام،خالصانه خدا را عبادت مى كنند، و بدون دغدغه به پرستش او روى مى آورند. خلاصه اينكه هدف از آفرينش بشر به طور كامل در عصر ظهور مهدى تحقق خواهد يافت. [34]
شکوه توسعه فرهنگی در آرمان شهر مهدوی
هيچ برنامه انقلابى بدون يك جهش فكرى و فرهنگى، پايا و پويا نخواهد بود و رشد و تكامل لازم را نخواهد يافت؛ لذا، نخستين گام در تحقق بخشيدن به چنين هدفى، اقدام به يك انقلاب فرهنگى است كه افكار را از دو سو به حركت در آورد:[35]
از یک سو در زمينه علوم و دانشهايى كه مورد نياز يك جامعه آباد و آزاد و سالم است و از سوی دیگر، در زمينه آگاهى به اصول يك زندگى صحيح انسانى آميخته با ايمان در جهت معنوى و زير بنائى. موفق عمل نماید.[36]
بدیهی است آئين هاى آسمانى در واقع همانند آبى هستند كه از آسمان نازل مى گردد.قطره هاى شفاف باران در صورتى كه هوا آلوده نباشد پاك و زلال و زيبا و حياتبخش، خالى از هر گونه آلودگى است؛ در هر جا فرود آيد پيام آور زندگى و زيبايى است؛ و تلألؤ آن تشنگان را به سوى خود دعوت مى كند؛ و حتى غير تشنگان را بر سر ميل نوشيدن آب مى آورد.[37]
اما به هنگامى كه روى زمينهاى آلوده مى ريزد، تدريجا صفا و پاكى نخستين خود را از دست مى دهد؛ و گاه به صورتى در مى آيد كه هر بيننده اى از مشاهده آن روى درهم مى كشد و از عفونت آن فرار مى كند![38]
اسلام اين آئين زنده تحرك كه عقب افتاده ترين ملتها را به پيشروترين تبديل كرد نيز از اين موضوع بر كنار نمانده، هر چند وجود قرآن دست نخورده، و دانشمندانى كه در هر عصر و زمان، حتى به قيمت جان خود براى حفظ اصالت آن كوشيدند، تا حد زيادى جلو اين دگرگونيها را گرفتند؛ ولى بايد اعتراف كرد كه بسيارى از مفاهيمش نزد گروه كثيرى از مسلمانان چنان مسخ و واژگون شده كه مى توان گفت هم
اكنون اسلام اصيل عصر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در ميان بسيارى اصلا ناياب است![39]و سازنده ترين مفاهيم همچون «زهد و پارسايى» و «صبر» و «انتظار» و «شهادت» و «شفاعت» و «عبادت» گاهى آنچنان گرفتار تحريف و تفسيرهاى نادرست و وارونه شده كه اسلام راستين از آن وحشت مى كند!.[40]
با این تفاسیر باید گفت برقرارى حكومت جهانى در سراسر جهان که عدل و داد و قانون حكومت كند و همه مردم جهان از كليه مزاياى فردى و اجتماعى اسلام بهره مند گردند بدون وجود يك فرهنگ پيشرفته در كليه شؤون بشرى امكان پذير نيست و هرگز بدون يك فرهنگ كامل، جامه عمل به خود نمى پوشد.[41]
لذا حضرت مهدی(عج)در عصر ظهور،جمود و سكوت جاى خود را به جنبش و حركت و فرياد مى دهد؛ جهاد اسلامى را در تمام زمينه ها زنده مى كند؛ سليقه هاى شخصى را از اسلام كنار مى زند و زنگ عادات و رسوم را از آن مى زدايد.اسلام را از شكلهاى محدود قومى و محلى در مى آورد و در شكل جهانى اش آشكار مى سازد.[42]
دست سوء استفاده كننده ها و كلاه شرعى گذارها را از آن قطع مى كند، و قوانينش را دور از اين گونه زائده ها عرضه مى نمايد.[43]
مجموع اين نوسازى و بازسازى آنچنان زياد و دگرگون كننده است كه در پاره اى از روايات اسلامى از آن به «دين جديد» تعبير شده است.[44]
در روايتى كه از امام صادق عليه السلام در كتاب «اثبات الهداة» نقل شده، چنين مى خوانيم:«اذا خرج القائم يقوم بامر جديد، و كتاب جديد، و سنة جديد و قضاء جديد[45]؛هنگامى كه قائم خروج كند امر تازه، و روش تازه و داورى تازه اى با خود مى آورد».[46]
روشن است كه تازگى اين برنامه ها و روش ها و داوري ها نه به خاطر آن است كه مذهب جديدى با خود مى آورد، بلكه آنچنان اسلام را از ميان انبوه خرافات، و تحريفها، و تفسيرهاى نادرست و تلقى هاى غلط بيرون مى آورد كه بنائى كاملا نو و جديد جلوه مى كند.[47]
همچنين تازگى كتاب نه مفهوم آن است كه يك كتاب آسمانى جديد بر او نازل مى شود چرا كه امام قائم است و حافظ دين، نه پيامبر و آورنده آئين و كتاب جديد؛ بلكه قرآن اصيل فراموش شده را چنان از زواياى تحريفهاى معنوى، و تفسيرهاى نادرست بيرون مى كشد كه مى توان نام كتاب جديد بر آن گذاشت.[48]
بدین ترتیب در پرتو ارشاد و هدايت مهدى عليه السلام و در زير دست عنايت او مغزها در مسير كمال به حركت در مى آيند؛ و انديشه ها شكوفان مى گردند، و تمام كوته بينى ها و تنگ نظريها و افكار پست و كوتاه كه سرچشمه بسيارى از تضادها و تزاحمها و برخوردهاى خشونت آميز اجتماعى است بر طرف مى گردد.[49]
مردمى بلند نظر، با افكارى باز، و سينه هائى گشاده، و همتى والا، و بينشى وسيع، پرورش مى يابند كه بسيارى از مشكلات اجتماعى را در روح خود حل مى كنند و جهانى از صلح و صفا مى سازند.[50]
عدالت، مبنای اقتصادی آرمان شهر موعود
 در روايات مربوط به حكومت آن مصلح بزرگ اشارات پرمعنائى به توسعه اقتصادى ديده مى شود، از جمله در حديثى چنين مى خوانيم:« حكومت او شرق و غرب جهان را فرا خواهد گرفت؛ و گنجينه هاى زمين براى او ظاهر مى گردد و در سرتاسر جهان جاى ويرانى باقى نخواهد ماند مگر اين كه آن را آباد خواهد ساخت!» [51]،[52]
در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم:« هنگامى كه قائم قيام كند: حكومت را بر اساس عدالت قرار مى دهد.و ظلم و جور در دوران او برچيده مى شود.و جاده ها در پرتو وجودش امن و امان مى گردد.زمين بركاتش را خارج مى سازد.و هر حقى به صاحبش مى رسد.در ميان مردم همانند داوود عليه السلام و محمد صلى الله عليه و آله و سلم داورى مى كند.در اين هنگام زمين گنجهاى خود را آشكار مى سازد.و بركات خود را ظاهر مى كند.و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمى يابد زيرا همه مؤمنان بى نياز و غنى خواهند شد ...!»[53]،[54]
تكيه روى ظاهر شدن بركات زمين و خارج شدن گنجها نشان مى دهد كه هم مسأله زراعت و كشاورزى به اوج ترقى خود مى رسد؛ و هم تمام منابع زير زمينى كشف و مورد استفاده قرار مى گيرد، و در آمد سرانه افراد آن قدر بالا مى رود كه در هيچ جامعه اى فقيرى پيدا نمى شود و همه به سر حد بى نيازى و خود كفايى مى رسند.[55]
بى شك اجراى اصول عدل و داد و جذب نيروهاى انسانى به مسيرهاى سازنده، چنين اثرى را خواهد داشت؛ زيرا همان گونه كه گرسنگى و فقر و نيازمندى بر اثر كمبودها نيست بلكه نتيجه مستقيم و غير مستقيم مظالم و تبعيضها و بيدادگريها و تلف شدن نيروها و هدر دادن سرمايه هاست!.[56]
هم چنین روايات عصر ظهور در زمينه پيشرفت كشاورزى و فزونى فراورده هاى زراعى و فزونى آبها و دامها و عمران و آبادى در تمام زمينه ها فراوان است.[57]،[58]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت حكومت جهانى حضرت مهدى (عج) در آخر كار، هرگز مانع از حكومتهاى اسلامى در مقياسهاى محدودتر پيش از آن از طرف مستضعفان بر ضد مستكبران نخواهد بود، و هر زمان شرايط آن را فراهم سازند وعده حتمى و مشيت الهى در باره آنها تحقق خواهد يافت و اين پيروزى نصيبشان مى شود.[59]
 
 

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir


[1] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص18.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان.
[5] همان.
[6] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص215.
[7] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان ؛ ص216.
[8] خطوط اقتصاد اسلامى ؛ ص44.
[9] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص532.
[10] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص121.
[11] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص532.
[12] سوره نور، آيه 55.
[13] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص115.
[14] همان.
[15] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص405.
[16] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص120.
[17] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص408.
[18] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص117.
[19] همان ؛ ص119.
[20] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص.408
[21] سورۀ نور؛ آیۀ55.
[22] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص532.
[23] همان ؛ ص.213
[24] همان.
[25] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص284.
[26] مسئله انتظار ؛ ص15.
[27] همان.
[28] تفسير نمونه ؛ ج 14 ؛ ص531.
[29] پيام قرآن ؛ ج 9 ؛ ص404.
[30] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص288.
[31] همان.
[32] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص571.
[33] همان.
[34] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص533.
[35] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص260
[36] همان.
[37] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص282.
[38] همان.
[39] همان.
[40] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص283.
[41] پاسخ به پرسشهاى مذهبى ؛ ص225.
[42] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص284.
[43] همان.
[44] همان ؛ ص285.
[45]  اثبات الهداة، ج 7، ص 83.
[46] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص285.
[47] همان.
[48] همان.
[49] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص262
[50] همان.
[51]  اسعاف الراغبين، باب دوم، ص 140 و 141.
[52] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص265.
[53] بحار الأنوار، ج 13.
[54] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص265.
[55] همان؛ص268.
[56] همان.
[57] منتخب الاثر، ص 472 و 473 و 474.
[58] حكومت جهانى مهدى (عج) ؛ ص274.
[59] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 3 ؛ ص447.

برچسب ها :
captcha