چندى پيش سمينارى در قم در مورد پول، اقتصاد و اسلام برگزار گرديد. بحث در مورد پول كاغذى و پول با ارزش (طلا و نقره و...) بود كه پول كاغذى به عنوان ارزش قدرت خريد مردم تلقّى شد و اظهار نمودند كه دولت نمى تواند با كاهش ارزش پول موجب كاهش سرمايه مردم گردد و بعضى نتيجه هاى مختلفى گرفتند از جمله اين كه:
الف) سودى كه بانكها به پس اندازها مى دهد، چون موجب جبران كمى از كاهش ارزش پول است، كه به وسيله دولت ايجاد مى شود، ربا نيست.
ب) به اين سود كه بانك مى دهد، چون موجب جبران كمى از كاهش ارزش پول نزد مردم مى گردد، خمس تعلّق نمى گيرد.
نظر حضرتعالى در دو مورد فوق چيست؟
مركز پشتيبانى شمال شرق، اقدام به تأسيس تعدادى شركت هاى اقتصادى نموده، كه عمدتاً سهامدار آنها پرسنل آن مركز مى باشند از آنجا كه در پرداخت وام توسّط اين تعاونى به شركتهاى مذكور موضوع سود شرعى مدّ نظر است، آيا گرفتن سود بايد دقيقاً در قالب معاملات و عقود اسلامى باشد، يا مشمول حكم رباى پدر و فرزند مى باشد كه بدون اشكال است؟
برخی از تجهیزات پزشکی با کارکردی درمانی و دارای ارزش اقتصادی بالا در بدن بیماران قرار داده میشود، برخی از این تجهیزات کمکی هستند که بیمار بدون آن نیز میتواند ادامه حیات دهد در حالی که برخی از این ابزارها، مانند قلب مکانیکی، جزء اجزاء فرد بیمار شده که از کارافتادگی و یا خروج آن، مساوی با مرگ بیمار خواهد بود. با توجه به توضیحات فوق خواهشمند است پاسخ سوالات ذیل را مرقوم فرمایید:
الف : برداشتن تجهیزات مزبور، در دو فرض مرده بودن فرد و یا زنده بودن چه حکمی دارد؟ ب : آیا بدن افراد مزبور در حالتهای مذکور و برای این تجهیزات حرز محسوب میشود یا خیر؟ ج: آیا سردخانه بیمارستان و یا قبر حرز برای این تجهیزات محسوب می شود یا خیر؟
آیا نذر فردی که تازه بالغ شده اما به بلوغ اقتصادی نرسیده مانند دختر خانمی که در سال اول راهنمایی بگوید اگر در آینده معلّم شدم همه ی حقوق خود را می بخشم و یک پنجم آن را برای خود برمی دارم، صحیح است؟