حمایت از مظلوم در آموزه های نبوی، از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی

حمایت از مظلوم در آموزه های نبوی، از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدّ ظلّه العالی


جنگ با ظالم و دفاع از مظلوم / از جنس برادری / خطر «بی تفاوتی» نسبت به مظلومان! / پاداش کمک به مظلوم / گسترۀ حقوقی دفاع از مظلوم / حمایت از مظلوم، رمز سعادتمندی‌

بر اساس آموزه‌های قرآنی دفاع از مظلوم در برابر ظالم یک اصل اساسی و حیاتی است. علاوه بر قرآن کریم در منابع روایی، احادیث فراوانی دربارۀ یاری مظلومان نقل شده که در این نگاشته به گزیده‌ای از کلام نورانی پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم اشاره می‌شود.

جنگ با ظالم و دفاع از مظلوم

اسلام برای حمایت از مظلوم‏ و نجات وی از چنگال ظالم، به مسلمانان دستور می‌دهد که با ظالم بجنگند؛ حتّی اگر مظلوم‏ غیر مسلمان باشد.

آیۀ شریفۀ 75 سورۀ نساء سند محکمی بر ادّعای فوق است؛ توجّه فرمایید: «وَمَا لَکمْ لَاتُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنْک وَلِیاً وَاجْعَل لَّنَا مِنْ لَّدُنْک نَصِیراً؛ چرا در راه خدا، و [برای رهایی] مردان و زنان و کودکانی که [به دست ستمگران] تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد [ستمدیده‌ای] که می‌گویند: "پروردگارا! ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر [و رهایی ببخش] و از سوی خود، برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود یار و یاوری برای ما مقرر فرما"».

روایات متعدّدی در تأیید مضمون آیۀ مورد بحث وجود دارد، از جمله در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌خوانیم: «مَنْ سَمِعَ رَجُلًا ینادی‏ یا لَلْمُسْلِمینْ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ‏؛ هر کس صدای مظلومی را بشنود که از مسلمانان کمک می‌طلبد، و به کمک او نشتابد مسلمان نیست».[1]

این روایت عام است و شامل غیر مسلمانان نیز می‌شود. بنابراین، طبق روایت فوق هر کس ندای مظلومیت مظلومی را بشنود، و استغاثه‌اش به گوش او برسد، و توانایی یاری‌رساندن به او را داشته باشد، و به یاریش نشتابد مسلمان نیست.[2]

از جنس برادری

جملۀ «إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ‌؛ مؤمنان برادر یکدیگرند»[3] که در قرآن آمده است یکی از شعارهای اساسی و ریشه‌دار اسلامی است، شعاری بسیار گیرا، عمیق، مؤثر و پر معنی.

دیگران وقتی می‌خواهند زیاد اظهار علاقه به هم مسلکان خود کنند از آنان به عنوان «رفیق» یاد می‌کنند. ولی اسلام سطح پیوند علائق دوستی مسلمین را به قدری بالا برده که به صورت نزدیک‌ترین پیوند دو انسان با یکدیگر آن هم پیوندی بر اساس مساوات و برابری، مطرح می‌کند، و آن علاقه «دو برادر» نسبت به یکدیگر است.

روی این اصل مهم اسلامی مسلمانان از هر نژاد و هر قبیله، و دارای هر زبان و هر سن و سال، با یکدیگر احساس عمیق برادری می‌کنند، هرچند یکی در شرق جهان زندگی کند، و دیگری در غرب.

در مراسم «حج» که مسلمین از همه نقاط جهان در آن کانون توحید جمع می‌شوند، این علاقه و پیوند و همبستگی نزدیک کاملاً محسوس است و صحنه‌ای است از تحقق عینی این قانون مهم اسلامی.

به تعبیر دیگر اسلام تمام مسلمان‌ها را به حکم یک خانواده می‌داند، و همه را خواهر و برادر یکدیگر خطاب کرده، نه تنها در لفظ و در شعار که در عمل و تعهدهای متقابل نیز همه خواهر و برادرند.

در روایات نبوی نیز روی این مسئله تاکید فراوان شده، و مخصوصاً جنبه‌های عملی آن ارائه گردیده است که به عنوان نمونه چند حدیث پر محتوای زیر را از نظر می‌گذرانیم:

۱. در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم آمده است: «اَلْمُسْلِمُ أَخُو اَلْمُسْلِمِ لاَ یظْلِمُهُ وَلاَ یسْلِمُهُ؛ مسلمان برادر مسلمان است، هرگز به او ستم نمی‌کند، و او را در برابر حوادث تنها نمی‌گذارد».[4]

۲. در حدیث دیگری از همان حضرت صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل شده: «مَثَلُ الأَخَوَینِ مَثَلُ‏ الیدَینِ‏ تَغْسِلُ إحداهما الأخری؛ دو برادر دینی همانند دو دستند که هر کدام دیگری را می‌شوید». یعنی با یکدیگر کمال همکاری را دارند و عیوب هم را پاک می‌کنند.[5]

3. در حدیثی دیگر از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل شده که فرمود: «أُنْصُرْ أخاک ظالِماً أوْ مَظْلُوماً قیلَ یا رَسُولَ اللّهِ هذا نَنْصُرهُ مَظْلُوماً فَکیفَ نَنْصُرُهُ ظالِماً قالَ‌: تَمْنَعَهُ مِنَ الظُّلْمِ‌؛ برادر دینی‌ات را یاری کن خواه ظالم باشد یا مظلوم.

اصحاب عرضه داشتند: اگر مظلوم باشد باید یاری‌اش کنیم، ولی اگر ظالم باشد چگونه‌؟ فرمود: او را از ظلم و ستم باز می‌دارید [این است یاری او]».[6]

4. در پایان این بخش به روایتی اشاره می‌کنیم که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم دربارۀ حقوق سی‌گانۀ مؤمن بر برادر مؤمنش نقل شده که از جامع‌ترین روایات در این زمینه است.

پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «لِلْمُسْلِمِ عَلَی أَخِیهِ ثَلاَثُونَ حَقّاً لاَ بَرَاءَةَ لَهُ مِنْهَا إِلاَّ بِالْأَدَاءِ أَوِ اَلْعَفْوِ یغْفِرُ زَلَّتَهُ وَیرْحَمُ عَبْرَتَهُ وَیسْتُرُ عَوْرَتَهُ وَیقِیلُ عَثْرَتَهُ وَیقْبَلُ مَعْذِرَتَهُ وَیرُدُّ غِیبَتَهُ وَیدِیمُ نَصِیحَتَهُ وَیحْفَظُ خُلَّتَهُ وَیرْعَی ذِمَّتَهُ وَیعُودُ مَرْضَتَهُ وَیشْهَدُ مَیتَتَهُ وَیجِیبُ دَعْوَتَهُ وَیقْبَلُ هَدِیتَهُ وَیکافِئُ صِلَتَهُ وَیشْکرُ نِعْمَتَهُ وَیحْسِنُ نُصْرَتَهُ وَیحْفَظُ حَلِیلَتَهُ وَیقْضِی حَاجَتَهُ وَیشْفَعُ مَسْأَلَتَهُ وَیسَمِّتُ عَطْسَتَهُ وَیرْشِدُ ضَالَّتَهُ وَیرُدُّ سَلاَمَهُ وَیطَیبُ کلاَمَهُ وَیبِرُّ إِنْعَامَهُ وَیصَدِّقُ أَقْسَامَهُ وَیوَالِی وَلِیهُ (وَلاَ یعَادِ) وَینْصُرُهُ ظَالِماً وَمَظْلُوماً فَأَمَّا نُصْرَتُهُ ظَالِماً فَیرُدُّهُ عَنْ ظُلْمِهِ وَأَمَّا نُصْرَتُهُ مَظْلُوماً فَیعِینُهُ عَلَی أَخْذِ حَقِّهِ وَلاَ یسْلِمُهُ وَلاَ یخْذُلُهُ وَیحِبُّ لَهُ مِنَ اَلْخَیرِ مَا یحِبُّ لِنَفْسِهِ وَیکرَهُ لَهُ مِنَ اَلشَّرِّ مَا یکرَهُ لِنَفْسِهِ؛ مسلمان بر برادر مسلمانش سی حق دارد که برائت ذمه از آن حاصل نمی‌کند مگر به ادای این حقوق یا عفو کردن برادر مسلمان او: لغزش‌های او را ببخشد، در ناراحتی‌ها نسبت به او مهربان باشد، اسرار او را پنهان دارد، اشتباهات او را جبران کند، عذر او را بپذیرد، در برابر بدگویان از او دفاع کند، همواره خیرخواه او باشد، دوستی او را پاسداری کند، پیمان او را رعایت کند، در حال مرض از او عیادت کند، در حال مرگ به تشییع او حاضر شود. دعوت او را اجابت کند، هدیه او را بپذیرد، عطای او را جزا دهد، نعمت او را شکر گوید، در یاری او بکوشد، ناموس او را حفظ کند، حاجت او را بر آورد، برای خواسته‌اش شفاعت کند، و عطسه‌اش را تحیت گوید. گمشده‌اش را راهنمایی کند، سلامش را جواب دهد، گفتۀ او را نیکو شمرد، انعام او را خوب قرار دهد، سوگندهایش را تصدیق کند، دوستش را دوست دارد و با او دشمنی نکند، در یاری او بکوشد خواه ظالم باشد یا مظلوم: اما یاری او درحالی‌که ظالم باشد به این است که او را از ظلمش باز دارد، و درحالی‌که مظلوم است به این است که او را در گرفتن حقش کمک کند. او را در برابر حوادث تنها نگذارد، آنچه را از نیکی‌ها برای خود دوست دارد برای او دوست بدارد، و آنچه از بدی‌ها برای خود نمی‌خواهد برای او نخواهد».[7]

به هر حال یکی از حقوق مسلمانان بر یکدیگر مسئلۀ یاری‌کردن و اصلاح ذات البین است به ترتیبی که در آیه و روایات فوق آمده است.[8]

خطر «بی‌تفاوتی» نسبت به مظلومان!

ما در اسلام دو اصل به نام‏ «تَوَلَّی‏» و «تَبَرَّی‏» داریم؛[9] که به معنای «دوست‌داشتن» و «تنفّرداشتن» است. چه کسی را دوست بداریم و از که‏ متنفّر باشیم؟

دوستان خدا، مردم حقّ‌طلب، انسان‌های ارزنده و حامیان حقّ و عدالت را دوست بداریم و از آلودگان، ستمگران، بی‌بند و باران و دشمنان خدا و مردم، متنفّر باشیم.

چرا همه را دوست نداریم؟ چرا با همه خلق خدا خوب نباشیم؟ مگر در دنیای امروز می‌توان اصل زندگی مسالمت‌آمیز را با همه‏ کس و در همه جا فراموش کرد؟

باید از کسانی که طرفدار «تز» دوستی با همه و در تحت هر شرایطی هستند پرسید:

آیا در جهانی که ظالم و مظلوم‏ و ستمگر و ستمدیده، استعمارگر و استعمار شده، حقّ‌طلب و اشغال‌گر و پاک و ناپاک وجود دارد همه را دوست بداریم؟! با همه خوش باشیم؟! ما به هم کمک کنیم؟! آیا هیچ منطقی انسانی چنین اجازه‌ای را به ما می‌دهد؟ آیا عاطفۀ زندۀ هیچ مردمی با این سازش‌کاری غلط هماهنگی دارد؟.

اگر این دو اصل در اصول اساسی برنامه‌های عملی اسلام گنجانیده شده، به خاطر آن است که طرفداران حقّ و عدالت و آزادگی و پاکی و درستی، صفوف خود را هر چه فشرده‌تر سازند و ناپاکان و ستمگران و آلودگان هرچه تنهاتر بمانند و در یک محاصرۀ اجتماعی و اخلاقی از طرف انسان‌های مثبت و ارزنده قرار گیرند.

اگر به جای این دو دستور، روح سازش‌کاری با همه ‏کس و هر مکتب و بی‌تفاوت‌بودن در برابر هر چیز و هر صحنه پیدا شود و عوامل مثبت و سازنده را جذب نکند و عوامل مزاحم و منفی را از خود نراند، نابودی چنان اجتماعی سریع خواهد بود؛ به همین دلیل، در حدیثی از پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌خوانیم: «اوْثَقُ عُرَی الإیمانِ الحُبُّ فِی اللَّهِ وَالبُغْضُ فِی اللَّهِ؛ محکم‌ترین دستگیره‌های ایمان، دوست‌داشتن برای خدا، و ابراز تنفّرکردن برای خداست».[10]

پاداش کمک به مظلوم

در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌خوانیم: که مردی نزد آن حضرت آمد و طالب سعادت و نجات بود؛ پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «أَ لاَ أَدُلُّک عَلَی أَمْرٍ یدْخِلُک اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ قَالَ بَلَی یا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَنِلْ مِمَّا أَنَالَک اللَّهُ قَالَ فَإِنْ کنْتُ أَحْوَجَ مِمَّنْ أُنِیلُهُ قَالَ فَانْصُرِ الْمَظْلُومَ قَالَ فَإِنْ کنْتُ أَضْعَفَ مِمَّنْ أَنْصُرُهُ قَالَ فَاصْنَعْ لِلْأَخْرَقِ یعْنِی أَشِرْ عَلَیهِ قَالَ فَإِنْ کنْتُ أَخْرَقَ مِمَّنْ أَصْنَعُ لَهُ قَالَ فَأَصْمِتْ لِسَانَک إِلَّا مِنْ خَیرٍ أَ مَا یسُرُّک أَنْ تَکونَ فِیک خَصْلَةٌ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ تَجُرُّک إِلَی الْجَنَّة؛ آیا تو را راهنمایی کنم به کاری که خداوند به واسطۀ انجام‌دادن آن، تو را داخل بهشت کند؟ عرض کرد: بله‌ای فرستادۀ خدا! فرمود: از آنچه خداوند به تو بخشیده، انفاق کن. عرض کرد: اگر خود محتاج‌تر از آن نیازمند باشم، چه کنم‌؟ فرمود: به یاری مظلوم بشتاب. عرض کرد: اگر من از مظلوم ناتوان‌تر باشم، چه کنم‌؟ فرمود: به مظلوم کمک فکری کن و مشاوره بده. عرض کرد: اگر من نیاز بیش‌تری به کمک فکری مظلوم داشته باشم، چه کنم‌؟ فرمود: زبانت را جز به سخنان خیر باز مکن. اگر وجود یکی از خصلت‌های چهارگانه مذکور تو را به سوی بهشت هدایت نماید، سبب خوشحالی تو نمی‌شود؟».[11]

نکتۀ جالب توجّه اینکه دستورات چهارگانه پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم در این حدیث، همه در خصوص کمک به دیگران است: کمک مالی، کمک بدنی، کمک فکری و کمک زبانی و این مطلب گویای اهمّیت فوق العاده کمک به خلق است. پیامبر نمی‌فرماید برای رفتن به بهشت نماز شب بخوان، زیارت عاشورا بخوان، دعای توسّل بخوان؛ زیرا اینها هر چند مهم و لازم است؛ امّا به تنهایی برای رسیدن به بهشت کافی نیست، بلکه علاوه بر آن، کمک به دیگران لازم و ضروری است.[12]

پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی دیگر فرمودند: «مَنْ اخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ کانَ مَعی‏ فی الجنّة مُصاحِباً؛ کسی که حقّ مظلوم را از ظالم بگیرد [چه مظلوم مسلمان باشد، و چه غیر مسلمان] در بهشت با من خواهد بود».[13]

جایگاه بسیاری از انسان‌ها در بهشت خواهد بود، ولی همۀ بهشتیان این سعادت را ندارند که در کنار پیامبر بزرگوار اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم باشند. امّا کمک‌کردن و یاری‌رساندن به مظلوم، و گرفتن حق او از ظالم، به قدری مهم است که انسان را در بهشت همنشین پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم می‌کند.[14]

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم که از رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم نقل می‌کند: «مَنْ أَعَانَ مُؤْمِناً نَفَّسَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَنْهُ ثَلَاثاً وَسَبْعِینَ کرْبَةً وَاحِدَةً فِی الدُّنْیا وَثِنْتَینِ وَسَبْعِینَ کرْبَةً عِنْدَ کرَبِهِ الْعُظْمَی قَالَ حَیثُ یتَشَاغَلُ النَّاسُ بِأَنْفُسِهِمْ؛ کسی که انسان با ایمانی را یاری دهد خداوند متعال هفتاد و سه اندوه را از او زایل می‌کند؛ یکی در دنیا و هفتاد و دو اندوه به هنگام اندوه بزرگ (در قیامت) در آنجا که همه مردم مشغول به خویشند».[15]

گسترۀ حقوقی دفاع از مظلوم

رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی می‌فرماید: «إذا وَقَعَ فِی رَجُلٍ وَأَنْتَ فِی مَلاءٍ فَکنْ لِلرَّجُلِ ناصِراً وَلِلقَومِ زاجِراً وَقُم عَنهُم؛ یعنی اگر در جمعیتی بودی و مشاهده کردی که پشت سر کسی توهین می‌کنند، تو حامی آن شخصِ غائب باشد و نسبت به آن قوم، امر به معروف و نهی از منکر کن و اگر نشد از آن مجلس برخیز و خارج شو».[16]

این حدیث نشان می‌دهد که دایرۀ حقوق در اسلام تا چه حد وسیع است. در مکتب تمدن فعلی در غرب، کسی بر دیگری حقی ندارد و همه تابع قانون هستند، ولی وقتی وارد اسلام می‌شویم مشاهده می‌کنیم که تا چه حد دیگران بر دیگران حق دارند. حدیث مزبور نیز یکی از همین حقوق را نشان می‌دهد که اگر کسی دید که در مجلسی پشت کسی سخن می‌گویند و به او توهین می‌کنند باید آنها را از این کار نهی کند و از آن برادر مؤمن در غیاب او، طرفداری نماید و اگر کلام او اثر نمی‌کند از آن مجلس خارج شود.

انسان‌ها معمولاً چنین نمی‌کنند و می‌گویند به ما چه مربوط است. نهایت اینکه از آن مجلس خارج شوند ولی این‌گونه نیست که از آن فرد، در غیاب او حمایت کند و دیگران را از انجام این کار نهی کند. ولی اسلام می‌گوید نه تنها حضوراً بلکه در غیابِ برادر مؤمن نیز باید او را یاری کرد.

این تفاوتی اساسی است که بین تمدن اسلامی و تمدن غربی وجود دارد. حتی در تمدن غرب می‌گویند: اگر کسی می‌خواهد خودکشی کند و خود را از بالای پل به زمین پرت کند، به شما مربوط نیست. این در حالی است که اسلام حتی اجازه نمی‌دهد کسی در غیاب برادر مؤمن نسبت به او بی‌تفاوت باشد و اگر در جمعی هست که علیه او سخن می‌گویند باید اقدامی کند و اگر حرف او تأثیر نداشت مجلس مزبور را ترک نماید.

خروج از مجلس مزبور خود نوعی نهی از منکر است زیرا جمعیت، با انجام این کار متوجه می‌شوند که کار خلافی را مرتکب می‌شوند.

نتیجه اینکه باید حضوراً و غیاباً، احترام مسلمانان را نگه داشت و در روایات هم آمده است که برادر مسلمانت را چه ظالم باشد و چه مظلوم باید یاری کنی.[17]

یعنی اگر مظلوم است که باید یاری‌اش کنی و اگر ظالم است یاری‌کردن تو به این‌گونه است که باید جلوی ظلم او را بگیری.[18]

سخن آخر: (حمایت از مظلوم، رمز سعادتمندی)

امام علی علیه السلام نقل می‌کند که از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم بارها این سخن را شنیدم که می‌فرمود: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لایؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهِا حَقُّهُ مِنَ الْقَوی غَیرَ مُتَتَعْتِعٍ‌؛ امّتی که حقّ ضعیفان را از زورمندان با صراحت نگیرد، هرگز پاک نمی‌شود و روی سعادت را نمی‌بیند».[19]

بی‌شک همگان باید نسبت به این اصل اساسی وفادار بمانیم و این اصل در تمام زندگانی ما ظهور و بروز داشته باشد خواه دیگران بپسندند یا نپسندند.[20]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منبع: پیام امام امیر المومنین علیه السلام


[1] الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص164، ح5.

[2] از تو سوال مى كنند: مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اكرم (ص)، ص77.

[3] حجرات، آیه10.

[4] نهج الفصاحة: مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم (ط - تهران)، ص779، ح3081.

[5] همان، ص720، ح2734؛ (تفسیر نمونه، ج‏22، ص173).

[6] نهج الفصاحة: مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم (ط - تهران)، ص265، ح561؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏11، ص191).

[7] وسائل الشیعة (ط - قم)، ج‏12، ص212، ح16114-24.

[8] ‌تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۷۵.

[9] اخلاق در قرآن، ج‏1، ص365.

[10] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏27، ص57، ح13؛ (پاسخ به پرسش هاى مذهبى، ص433).

[11] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏68، ص296، ح69.

[12] آداب معاشرت در اسلام، ص۲۱۷.

[13] بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏72، ص359، ح74.

[14] از تو سؤال مى كنند: مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اكرم صلّی الله علیه وآله وسلّم، ص77.

[15] الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص199، ح2؛ (پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏12، ص154).

[16] نهج الفصاحة: مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم (ط - تهران)، ص202، ح247.

[17] ر.ک: نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلّی الله علیه وآله وسلّم)(ط- تهران)، ص265، ح561.

[18] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 20/11/1399.

[19] نهج‌البلاغه، نامۀ ۵۳.

[20] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج‏2، ص393.

captcha