بدیهی است عقايد هر قوم و ملّت، بخش مهمى از فرهنگ آنها را تشكيل مىدهد و انحطاط آن، انحطاط فرهنگى و تمدن آن قوم محسوب مى شود.[1]لیکن با این اوصاف، هر یک از پيشوايان بزرگ در عصر خود با توجّه به شرايط خاصّ آن عصر و زمانه، علاوه بر مأموريّت و وظايف مشتركِ زعامت دينى، رسالت مهم صیانت از عقاید اسلامی را به عهده داشتند كه در انجام آن از هرگونه فداكارى خوددارى نمى كردند.[2] از این رو نقش امام على بن موسى الرضا عليه السلام در دفاع از عقايد اسلامى و رهبرى فكرى در برابر هجوم افكار بيگانه به هنگام گسترش دامنه اسلام به كشورهاى بزرگ جهان، و همچنين نقش ساير امامان عليهم السلام هر كدام در شرايط خاصّ خود، قابل انكار نيست.[3] زیرا امام رضا(علیه السلام) در برابر افکار انحرافی، مبانی اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و اله و سلم) را تبیین نمودند که اگر این تلاش های علمی، فرهنگی از سوی آن حضرت صورت نمی گرفت معلوم نبود چه بر سر اسلام می آمد.[4]
با این تفاسیر ضرورت واکاوی شاخصه های مهم و کلیدی در آموزه های فرهنگی امام رضا(علیه السلام) با بهره گیری از اندیشه های شگرف مرجع عالی قدر جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی مکام شیرازی(مد ظله) می تواند در تبیین جامع و کامل فرهنگ ناب رضوی مورد توجه قرار گیرد که در این نگاشته به مخاطبان گرامی ارائه میگردد.
تبیین و ترویج آموزه های شیعی در فرهنگ رضوی
گفتنی است علیرغم همۀ فشارها و تنگناها بر امامان اهل بيت عليهم السلام، لیکن با اين حال، امام رضا عليه السلام همچون دیگر امامان معصومین(علیهم السلام) در همان شرايط به ترويج فرهنگ اهل بيت و فقه آل محمّد صلى الله عليه و آله پرداختند.[5]
آن حضرت از فرصت به دست آمده در پايان خلافت هارون و عصر مأمون استفاده كرد و تلاشهاى علمى و فقهى پيشوايان گذشته را ادامه داد.[6] امام عليه السلام افزون بر استحكام بخشيدن به عقايد اهل بيت(علیهم السلام) و شركت در مناظرات مهم و اثبات حقانيّت اسلام، نقش ارزندهاى در ساماندهى و تهذيب احاديث ايفا كرد.[7]
درباره مقام او، ذهبى مى نويسد: «على الرضا، داراى منزلت بزرگ و شايسته خلافت بود. وى از نظر دانش، دين و بزرگى، در پايه اى بلند قرار داشت».[8]همچنين مطابق نقل اعيان الشيعة حاكم نيشابورى که در تاريخ خود درباره آن حضرت نوشته است: «در سنّ بيست و چند سالگى در مسجد رسول خدا مى نشست و براى مردم فتوا مى داد».[9]،[10]
تحقق جنبش نرم افزاری؛ در سایۀ مواجهه فکری با انحرافات عقیدتی
در تفسیر این شاخصۀ مهم باید گفت، زندگى امام على بن موسى الرضا عليه السلام ابعاد مختلفى دارد كه يكى از ابعاد مهم آن، بُعد فرهنگى و علمى و پاسدارى از حريم عقايد اسلامى در برابر امواج سهمگين حملات مكتب ها و فرقه هاى مختلف به اصول و فروع اسلام در شرايط خاص عصر آن حضرت است.[11] بررسى اين بُعد علمى كه از بُعد ولايت الهيه آن امام عليه السلام نشأت مى گيرد، در شرايطى كه امروز در آن زندگى، مى كنيم، بسيار سازنده و راه گشا و حاوى رهنمودهاى دقيق و ظريفى در برخورد با مكتب ها و مذاهب مختلف است.[12]
امام رضا(علیه السلام) هنگامی به امامت رسیدند که جهان اسلام گسترش یافته و اقوام و ملت های دیگر نیز به زیر پرچم اسلام آمده بودند و این گسترش سبب شد تا افکار ملتها با افکار اسلامی آمیخته شود.[13]تمدنها، مکتب ها، مذهب ها و شبهه ها به کشورهای اسلامی هجوم یافته بود و از طرفی نیز منافقان از این موقعیت استفاده می کردند و امام رضا(علیه السلام) در این شرایط در مقابل هجوم این شبهه ها ایستاد و از اسلام دفاع کرد.[14] زمانی که وی ولی عهد مأمون بود و به صورت تحمیلی ولیعهد شده بود، دربار مامون جلسات مناظره ای را برگزار می کرد تا به اسلام خدشه وارد کند، ولی در این مناظرات همیشه برتری علمی با امام رضا(علیه السلام) و مکتب اسلام بود و همین باعث می شد حقانیت مکتب اسلام برای همه ثابت شود.[15]
هم چنین مأمون مايل بود كه مناظره امام على ابن موسى الرضا عليه السلام با علماى بزرگ عصر خود نقل محافل و مجالس باشد و همه علاقه مندان و عاشقان مكتب اهل بيت عليهم السلام در جلسات خود به اين مسائل بپردازند و از پيروزى هاى امام عليه السلام در اين مباحث سخن بگويند، و مأمون كارهاى سياسى خود را با خيال راحت دنبال كند و اين مباحث پوششى بر نقاط ضعف حكومتش باشد.[16]
لیکن امام رضا(علیه السلام) در برابر این افکار انحرافی، مبانی اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله و سلم) را تبیین و با علمای آنها به مناظره می پرداختند.[17]
صیانت از اسلام نبوی راهبرد بنیادین در فرهنگ رضوی
گفتنی است تاريخ زندگى امامان معصوم مخصوصا عصر امام على بن موسى الرضا عليهم السلام گواه بر آن است كه چگونه اين امام بزرگوار در مقابل مكتب هاى التقاطى كه بر اثر گسترش اسلام و ورود افكار انحرافى به حوزه مسلمين و نيز خرافات و اوهام و تفسيرهاى غلط و نادرست و تحريف غاليان و قاصران، مانند كوه ايستادند و اسلام خالص و ناب را حفظ كردند.[18] تاريخ مىگويد در برابر هيچ سؤالى از مسائل دين كه از آن حضرت مىشد، ناتوان نمى ماند و به بهترين وجه پاسخ مى گفت، به راستی آیا مناظراتى كه از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) در ابواب مختلف عقايد دينى يا پيروان مذاهب ديگر، در حالات آن امام نقل شده، شبيه و مانندى در اين امت دارد؟[19]
بدیهی است رویکرد فرهنگی امام رضا(علیه السلام) بر مدار شيوه نامه اى كه توسط رسولان خدا بدست ما رسيده است و آيين نامه اى كه با بررسى آيات الهى و مطالعه در سنّت و سيره رسول و اوصياى وارثش تنظيم و تدوين مى شود، همان حقيقتى است كه در بيان امام على بن موسى الرضا عليه السلام تجلّى يافته است،[20] آنجا كه در جواب سؤال از علّت وجوب شناخت پيامبران و ايمان به آنها و وجوب اطاعت از آنها مى فرمايد؛ زيرا وقتى كه انسانها از طريق توانمندى ها و استعدادهاى شخصى شان نتوانند مصالح خويش را تأمين كنند و از طرفى خداوند، قابل رؤيت ظاهرى نباشد و انسانها نيز از ادراك او عاجز باشند چارهاى جز اين نيست كه پيامبر معصومى را واسطه بين خود و آنان قرار دهد تا آنها را از امر و نهى و ادبش آگاه سازد و به عوامل دستيابى به منافع و فاصله گرفتن از مضرّات واقفشان نمايد».[21]،[22]
لذا در حالی که بر مبنای شرایط آن زمان و به تعبیری از اقیانوس اطلس تا دیوار چین به سوی اسلام گرویدند لیکن امام رضا(علیه السلام) از این فرصت بهترین بهره را بردند و در حالی که هیچ رسانهای هم در آن دوران نبود و تنها رسانه فعال نیز از آن دشمن بود اما آن حضرت از طریق همین رسانه شک و شبهه ها را برطرف نمودند.[23]
تبیین مفهوم امامت در جامعۀ اسلامی
تردیدی در این مسأله نیست که «امامت» یک منصب الهى است كه بايد از سوى خدا تعيين شود، که يكى از شرايط اصلى آن معصوم بودن است كه هيچ كس جز خدا از آن آگاه نيست، و اعتقاد به امامان، همانند اعتقاد به پيامبر صلى الله عليه و آله كه پايه گذار اصلى شريعت است،لازم است،[24] در حديثى از على بن موسى الرضا عليه السلام مى خوانيم كه به مأمون فرمود: مِنْ دينِ الْامامِيَّةِ، لَايَفِرضُ اللَّهُ طاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ انَّهُ يُضِلُّهُمْ وَ يُغْوِيهِمُ، وَ لَا يَخْتارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَايَصْطَفِى مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ انَّهُ يَكْفُرٌ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ، وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ دُونَهُ.: «از دين اماميه اين است كه خداوند هرگز اطاعت كسى كه مردم را گمراه سازد و منحرف كند واجب نمى كند، و براى مقام رسالت، از ميان بندگانش كسى را بر نمى گزيند كه مى داند كافر به خدا و عبادت او مىشود و شيطان را به جاى او پرستش مى كند».[25]،[26]
لیکن با اين اوصاف، اين سخن به آن معنى نيست كه اماميه مخالفان خود را در «امامت» كافر بدانند؛ بلكه آنها تمام فرق مسلمين را مسلمان مى شمرند و همچون يك برادر اسلامى به آنها نگاه مى كنند، هر چند عقيده آنها را در مسأله «امامت» نمى پذيرند.[27]
در تبیین اصل اعتقاد به امامت و امامان باید به روایتی از امام على بن موسى الرضا عليه السلام كه الهام بخش پيروان مكتب اهلبيت عليهم السلام در مسأله «امامت» است اشاره نمود .[28]که فرمود: انِّ الِأمامَةَ زَمامُ الدّينِ وَ نَظامُ المُسْلِمينَ وَ صَلاحُ الدُّنيا وَ عَزِّ المؤمنينَ...[29]:«امامت» زمام دين و نظام مسلمين، و صلاح دنيا و عزّت مؤمنان است؛ امامت اساس اسلام بارور، و شاخه بلند آن است؛ با امام، نماز و زكات و روزه و حج و جهاد كامل مى شود، و اموال بيت المال و انفاق به نيازمندان فراوان مى گردد؛ و اجراى حدود و احكام، و حفظ مرزها و جوانب كشور اسلام به وسيله امام صورت مىگيرد. امام، حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام مى شمرد (و تحقق مى بخشد) و حدود الهى را برپا مىدارد؛ و از دين خدا دفاع مى كند، وبه سوى پروردگارش به وسيله دانش و اندرز نيكو و دليل رسا و محكم دعوت مى كند».[30]
اهتمام به رفاه خانواده در سیرۀ رضوی
وسعت بخشيدن به زندگى جهت تأمين نيازهاى خود و خانواده از برجستگى هاى دين مبين اسلام است. مطابق روايت امام على بن موسى الرضا عليه السلام بر مردى كه توانايى مالى دارد لازم است به زندگى خانوادهاش وسعت بخشد، لذا در حديثى از آن حضرت مى خوانيم: «صاحب النعمة يجب عليه التوسعة على عياله؛ كسى كه از امكانات برخوردار است واجب است به زندگى خانوادهاش وسعت بخشد».[31]،[32]
هم چنین در تشریح اصل خانواده گرایی در سیرۀ رضوی می توان به حديث دیگر از امام ابوالحسن على بن موسى الرضا عليه السلام استناد نمود که فرمود: «يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَى عِيَالِهِ كَيْلَا يَتَمَنَّوْا مَوْتَه؛ سزاوار است هر گاه انسان نعمتى پيدا كرد خانواده خود را در رفاه قرار دهد مبادا (تضييق بر آنان سبب شود كه) آرزوى مرگ او را كنند».[33]
امّا جالب اين جا است كه در اسلام هر گونه كار ثمربخش، در هر مقياس، شعبهاى از جهاد محسوب مىشود و كارگر بعنوان مجاهد راه خدا و گاهى برتر از آن شناخته شده است.[34]امام على بن موسى الرضا عليه السلام مى گويد: الذى يطلب من فضل اللَّه ما يكف به عياله اعظم اجراً من المجاهد فى سبيل اللَّه؛آنكس كه براى تأمين زندگى خانواده خويش تلاش مى كند و مواهب الهى را در پرتو كار مىطلبد از مجاهدان راه خدا گرانقدرتر است».[35]،[36]
طبيعى است كه به دست آوردن امكاناتى كه بتوان با آن به زندگى اهل و عيال وسعت بخشيد مطلوب است كه امام رضا عليه السلام آن را بر متمكّنان لازم دانسته است.[37]
اقتصاد مصرفی؛ چالش جدی فراروی آموزه های فرهنگی
بی شک آن كس كه با بيكارى و كم كارى، يا عدم مهارت در كار سبب مىشود كه اجتماعش از نظر اقتصادى وابسته به ديگران باشد از نظر اسلام ملعون و مطرود درگاه خدا است.[38] زیرا انقلاب سياسى هنگامى كامل مىشود كه علاوه بر اتكاء به يك انقلاب عميق فرهنگى از پشتوانه اقتصاد غنى و خودكفا و پرمايه اى برخوردار گردد.[39] از این رو رسيدن فرد و جامعه به حدّ كفاف و لااقل به حدّاقل لازم براى زندگى، تأثير بسزايى در تحقق اين آرامش دارد،[40] در روايتى از امام رضا عليه السلام مى خوانيم: «ان الانسان اذا ادّخر طعام سنة خفّ ظهره واستراح؛؛ انسان وقتى قوت سالانهاش را ذخيره مىكند سبكبار مى شود و آرامش مى يابد»[41]
هم چنین آن حضرت در تقبیح بحران وابستگی در اقتصاد فرمود:أَسْوَءُ النَّاسِ مَعَاشاً مَنْ لَمْ يَعِشْ غَيْرَهُ فِى مَعاشِهِ[42]؛ بدترين مردم از نظر زندگى اقتصادى كسى است كه به ديگران در معاش خود معاش ندهد و در زندگى او زندگى نكنند.[43]
لذا يك اقتصاد سالم، اقتصادى است كه پيوندهاى اجتماعى را محكم كند و همه افراد جامعه را در بر گيرد، آنجا كه رشته هاى مختلف اقتصادى در مسير منافع افراد معينى قرار مى گيرد، سرطان اقتصادى است، نه اقتصاد سالم؛ و همانطور كه امام على بن موسى الرضا عليه السلام فرمود، اين بدترين نوع معاش و زندگى اقتصادى است.[44]لذا در جامعه اسلامى حاكمان دينى باید براى تحصيل روحى سالم و تحكيم ارزشهاى اخلاقى فرهنگی و روحانى، در تحقّق اقتصادى سالم و شكوفا بكوشند والتفات داشته باشند.[45]
آثار و اسرار عبودیت در کلام امام رضا(علیه السلام)
در تبیین چیستی شاخصه های عبادی به ویژه تبیین فلسفه و اسرار نماز ، باید به پاسخ نامه اى كه از فلسفه نماز ، از آن حضرت سؤال شده بود اشاره نمود که فرمود: علت تشريع نماز اين است كه توجه و اقرار به ربوبيت پروردگار است، و مبارزه با شرك و بت پرستى، و قيام در پيشگاه پروردگار در نهايت خضوع و نهايت تواضع، و اعتراف به گناهان و تقاضاى بخشش از معاصى گذشته، و نهادن پيشانى بر زمين همه روز براى تعظيم پروردگار.[46]
لذا امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام درباره آثار عبادت فرمود؛ دستور به عبادت به خاطر آن است كه ياد خدا را به فراموشى نسپارند، و ادب را در پيشگاه او ترك نكنند، و از امر و نهى او غافل نشوند، چرا كه در آن صلاح و قوام آنها است، و اگر مردم بدون پرستش و عبادت رها شوند، مدّت زيادى بر آنها مى گذرد (و از ياد خدا غافل مىشوند) لذا دلهاى آنها قساوت پيدا مى كند.»[47] به اين ترتيب، روشن مى شود كه عبادت پروردگار قلب را بيدار، و روح را هشيار مى كند، و مايه ياد خداست كه آن نيز خمير مايه اصلاح درون و برون است.[48] از این رو مرحوم علامه مجلسى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام نقل كرده است كه: «عبادات به زيادى نماز و روزه نيست بلكه به زيادى تفكر در كار خدا است».[49] که سرّ آن هم بر هر فرد با فكرى روشن و هويدا است، چون در اثر تفكر در نظام عالم هستى و عجايب و شگفتى هاى آن، پايه ايمان و دانش انسان بالا رفته و در اين هنگام اذكارى را كه مى گويد همه از روى اخلاص و كمال معرفت خواهد بود، و البته يك چنين ذكر و عبادتى قابل مقايسه با غير آن نيست.[50]
هم چنین امام علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام در فرازی دیگر ضمن بر شمردن آثار سازنده نماز مى فرمايد:علاوه براين كه عبادت، سبب تداوم ذكر خداوند متعال درشب و روز مى شود، تابنده مولى و مدبّر و خالقش را فراموش نكند، و نعمتهاى الهى مايه مستى و غرور او نشود، و به طغيان برنخيزد، و ياد پروردگار و قيام در برابر او، وى را از معاصى باز مى دارد و مانع انواع فساد مى شود.»[51]، از این رو آن حضرت فلسفه نماز را اقرار به ربوبيت خداوند متعال و نفى هرگونه شرك و قيام در برابر ذات پاك خداوند با تسليم و تواضع و خضوع معرفی کرده است».[52]، [53]
استقامت در مسير ولايت
تردیدی نیست که بايد التزام به ولايت را كه در بيان امام رضا عليه السلام آمده و حتّى حضرت فرمود مدّعيان دروغين توبه كنند، باید از خود و خانواده خود شروع كنيم، چرا كه شيعه على بودن فقط به ادّعا نيست.[54]
در بعضى از روايات در تفسير جمله «ثُمَّ اسْتَقامُوا»[55] آمده است؛ كه اين جمله اشاره به ولايت است. امام على بن موسى الرضا عليه السّلام در پاسخ كسى كه از تفسير استقامت در آيه ياد شده[56] سؤال كرده بود، فرمود: «هى و اللّه ما أنتم عليه؛ منظور از استقامت به خدا سوگند! همان چيزى است كه شما داريد».[57] البتّه استقامت و ثبات بر جاده مستقيم در دين، مفهوم گسترده اى دارد كه يك مصداق بارز آن ولايت اهل بيت است.[58]
تواضع و فروتنی در فرهنگ رضوی
از جمله آموزه های مهم و برجسته در فرهنگ رضوی می توان به مقولۀ تواضع و فروتنی بی نظیر آن حضرت اشاره نمود، لذا در حالات على بن موسى الرضا عليه السلام مى خوانيم كه به هنگامى كه سفره غذا گسترده مىشد تا همه كاركنان و يا غلامان كنار سفره نمى نشستند، شروع به غذا خوردن نمى كرد.[59] هم چنین در تبیین یکی دیگر از مصادیق فروتنی و تواضع در فرهنگ رضوی باید گفت، از امام على بن موسى الرضا عليهما السلام نقل شده هنگامى كه نام پدرش موسى بن جعفر را نزد او بردند فرمود: عقلها با عقل او برابرى نداشتند؛ ولى با اين حال گاه با غلامان سياه مشورت مىكرد. به آن حضرت عرض كردند: با چنين شخصى مشورت مىكنى! فرمود:«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَتَعالى رُبَّمَا فَتَحَ عَلَى لِسَانِه؛اى بسا خداوند متعال كليد حل مشكل را بر زبان او قرار دهد».[60]،[61]
سخن آخر
در خاتمه باید اذعان نمود سالانه بیش از 20 میلیون زائر از سراسر جهان برای زیارت ثامن الحجج(علیه السلام) به مشهد مقدس مشرف می شوند که این یک موقعیت ایده آل برای ترویج امور فرهنگی، مذهبی است، چراکه شخصیت این امام رئوف جاذبه های علمی، فرهنگی فوق العاده دارد و باید سیره ایشان را الگو قرار داد .لذا زیارت را باید به یک مکتب عالی آموزشی شیعه با رویکرد فرهنگی، مذهبی تبدیل نمود.[62]
هم چنین باید گفت نام مبارک امام رضا(علیه السلام) در هر کجا که باشد برکت و جاذبه را به دنبال دارد،[63]تاریخ گواه است که امام رضا(علیه السلام) اززبان های مختلف در بیانات و مناظرات ارزنده خود استفاده می کردند لذا ما نیز باید با تاسی بر امام خود به زبان های مختلف جهان آشنا شده و کارهای فرهنگی اسلامی را رقم بزنیم.[64]
امروزه نیز همان شرایط زمان امام رضا(علیه السلام) حاکم است، شبهات و تبلیغات ضد اسلامی از رسانه های دشمن، ماهواره ها و شبکه های اینترنتی شبانه روزی در جهان اسلام پخش می شود و در این میان باید علما، حوزه های علمیه و دانشگاه ها در برابر این برنامه دشمن بایستند و معارف اسلام که قوی ترین معارف است را برای مردم دنیا روشن کنند[65]. از این رو در عصر حاضر که سراسر دنیا به یکدیگر مرتبط شده است افکار واهی و اسلام ستیزانه نیز وارد اسلام شده است.[66] بر این اساس باید با ایجاد مراکزی همچون دانشگاهها و پژوهشگاه های منتسب به پیشوای هشتم، به مقابله با این گونه انحراف ها پرداخته شود[67].
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir
[1]پيام قرآن؛ج8؛ ص45.
[2]اسلام دريك نگاه، ص: 70.
[3]همان.
[4]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت دهه کرامت حرم مطهر رضوی،1394/05/23.
[5]دائرة المعارف فقه مقارن؛ج1 ؛ص103.
[6]همان.
[7]همان.
[8] سير اعلام النبلاء، ج 9، ص 387.
[9] اعيان الشيعة، ج 1، ص 101.
[10]دائرة المعارف فقه مقارن؛ج1 ؛ص103.
[11]مناظرات تاريخى امام رضا عليه السلام با پيروان مذاهب و مكاتب ديگر؛ ص7.
[12]همان.
[13]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، در دیدار با مدیران و فعالان فرهنگی آستان رضوی، 1394/5/23.
[14] بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی، درمراسم آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه استان تهران،1393/06/12.
[15]همان.
[16]مناظرات تاريخى امام رضا عليه السلام با پيروان مذاهب ومكاتب ديگر؛ص34.
[17]بیانات حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی،در مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه های علمیه استان تهران،1393/06/12.
[18]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج1 ؛ ص301.
[19]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج1؛ ص307.
[20]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج1؛ ص50
[21]بحار الأنوار، ج 6، ص 60- 59؛ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 99.
[22]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج1؛ ص50.
[23]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی،صحن جامع رضوی، حرم امام رضا(ع)، 1393/06/06.
[24]پيام قرآن؛ ج9؛ ص22.
[25]بحار الانوار، جلد 11، صفحه 76، حديث 3 باب عصمة الانبياء.
[26]پيام قرآن؛ ج7؛ ص185.
[27]پيام قرآن؛ ج9؛ ص22.
[28]همان.
[29]اصول كافى، جلد اول، صفحه 200.
[30]پيام قرآن، ج9، ص: 23.
[31]كافى، ج 4، ص 11، ح 5؛ تحف العقول، ص 442.
[32]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج2؛ ص215.
[33]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج9؛ ص659.
[34]خطوط اقتصاد اسلامى؛ ص24.
[35] وسائل الشيعه، ج 12، ص 43.
[36]خطوط اقتصاد اسلامى؛ص24.
[37]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج2؛ ص215.
[38]خطوط اقتصاد اسلامى؛ ص24.
[39]همان.
[40]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج2؛ ص148.
[41]همان.
[42] تحف العقول، صفحه 334.
[43]يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى؛ ص97.
[44]يكصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)؛ ص97.
[45]دائرة المعارف فقه مقارن؛ ج2؛ ص148.
[46]تفسيرنمونه؛ ج16؛ ص294.
[47]عيون اخبار الرّضا، مطابق نقل نور الثّقلين، جلد 1، صفحه 39، حديث 39.
[48]اخلاق در قرآن، ج1، ص344.
[49]جلوه حق بحثى پيرامون(صوفيگرى) در گذشته و حال؛ ص133.
[50]همان.
[51]اخلاق درقرآن؛ ج1؛ ص344.
[52] وسائل الشيعة، جلد 3، صفحه 4، كتاب الصلاة، باب وجوب الصلاة، حديث 7.
[53]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج7؛ ص439.
[54]مشكات هدايت؛ ص43.
[55]سوره فصلت، آیۀ30.
[56]همان.
[57] مجمع البيان، ذيل آيه محل بحث.
[58]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج6؛ ص571.
[59]اسلام و آزادى بردگان؛ ص18.
[60]بحارالأنوار، ج 72، ص101، ص 25.
[61]پيام امام اميرالمومنين عليه السلام؛ ج10؛ ص421.
[62]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، در دیدار با مدیران و فعالان فرهنگی آستان رضوی،1394/5/23.
[63]همان.
[64]همان.
[65]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ،حرم رضوی،1393/06/07.
[66]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت دهه کرامت حرم مطهر و فعالان فرهنگی آستان قدس رضوی،1394/5/23.
[67]همان.