در اين ايام كه حكم شديدى از سوى دادگاه درباره رئيس عرفان حلقه صادر شده، بعضى از گوشه و كنار به حمايت از او برخاسته و مىگويند: آنچه او مىگويد عين تعليمات اسلام است و ما با پيروى از او اسلام را بهتر شناختيم، لذا ما كه سالهاست افكار او را بررسى مىكنيم ناچار شديم عقائد انحرافى او را به استناد عبارات صريح كتابهايش در اينجا براى شما بياوريم.
آنچه امروزه به نام عرفان كيهانى (حلقه) مطرح مىشود شامل آموزههاى انحرافى و تضاد با اصول و فروع دين مبين اسلام است. برخى از موضوعات انحرافى عرفان حلقه از اين قرار است :
شيطانشناسى (شيطانپرستى)
شيطان در «عرفان حلقه» احترام و تقدس زيادى دارد و مأمور خدا، عامل كمال، اولين معلم انسان و موحد و مطيع فرمان پروردگار شناخته مىشود!
1. آنها معتقدند خداوند از ابليس خواسته بود كه به فرمان سجده بر آدم اعتنا نكند! به اين ترتيب عصيان شيطان به عنوان مأموريت الهى بود. (كتاب موجودات غير ارگانيك، ص 14 و 15 و كتاب انسان معرفت، ص 245).
2. ابليس به عنوان ملكى كه قانون تضاد را براى جهان دو قطبى ايجاد كرده، معرفى مىشود. (انسان و معرفت، ص 247).*
3. شيطان اولين معلم بشر است زيرا او را به درخت علم و آگاهى راهنمايى كرد و از بهشت نادانى و بىخبرى بيرون آورد. (انسان و معرفت، ص 204 و موجودات غير ارگانيك، ص 15)
اين در حالى است كه قرآن مجيد در آيات بسيارى شيطان را به خاطر نافرمانى و سرپيچى از سجده بر آدم و اعتراض به ذات پاك پروردگار مطرود و ملعون و رانده درگاه خدا مىشمرد.
در سوره حجر آيات 32-35 مىفرمايد: (قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ * قَالَ لَمْ أَكُنْ لّاَِسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِيمٌ * وَإِنَّ عَلَيْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ)؛ «(خداوند) فرمود: اى ابليس! چرا با سجدهكنندگان نيستى؟! گفت: من هرگز براى بشرى كه او را از گِل خشكيدهاى كه از گِل بدبويى گرفته شده است آفريدهاى، سجده نخواهم كرد. فرمود: از صف آنها ]= فرشتگان[ بيرون رو، كه (از درگاه ما!) رانده شدهاى و لعنت (و دورى از رحمت حق) تا روز قيامت بر تو خواهد بود».
و در سوره اعراف آيه 18 مىفرمايد: (قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومآ مَدْحُورآ لَّمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لاََمْلاََنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ)؛ «فرمود: از آن (مقام) با ننگ و عار و خوارى، بيرون رو! و سوگند ياد مىكنم كه هر كس از آنها از تو پيروى كند، جهنم را از شما همگى پر مىكنم».
و در سوره ص آيه 73-78 مىفرمايد: (فَسَجَدَ الْمَلاَئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ * إِلاَّ إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ * قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ * قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِى مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ * قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِيمٌ * وَإِنَّ عَلَيْکَ لَعْنَتِى إِلَى يَوْمِ الدِّينِ)؛ «در آن هنگام همه فرشتگان سجده كردند، جز ابليس كه تكبّر ورزيد و از كافران بود. گفت: اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!) گفت: من از او بهترم، مرا از آتش آفريدهاى و او را از گِل. فرمود : از آسمانها (و صفوف ملائكه) خارج شو، كه تو رانده درگاهِ منى. و مسلمآ لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود».
به علاوه در آيات متعددى از قرآن مجيد سخن از وسوسه و فريب شيطان نسبت به آدم است كه او را گمراه ساخت و سبب شد از بهشت بيرون رود و نه تنها معلم آدم نبود بلكه گمراهكننده آدم و سبب محروميت او از بسيارى از نعمتهاى الهى شد.
آيا آنچه از كتابهاى او در بالا آورديم با اين آيات قرآنى كمترين هماهنگى دارد؟ چگونه بعضى از فريبخوردهها مىگويند سخنان او عين تعليمات اسلام است و با پيروى از او اسلام را بهتر شناختهايم. اين است معنى شناختن اسلام و قرآن مجيد؟!
* * *
در ذيل بخشى از متن عبارات كتاب او را عيناَ مىآوريم.
«در میان این کارگزاران تنها ابلیس است که مأموریت او تا پایان این چرخه ادامه دارد و به عبارت دیگر، تا رسیدن به سرانجام چرخه ، سر به سجده بر آدم فرود نمی آورد»
موجودات غیر ارگانیک ص 14
«نمی توان این سجده نکردن را خارج از طراحی الهی دانست»
موجودات غیر ارگانیک ص 14
«ابلیس به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکرد و این وظیفه را انجام داد»
موجودات غیر ارگانیک ص 14
«پس تبعیت نکردن از فرمان سجده، در ظاهر نافرمانی است و اگر نافرمانی نبود، تضادی هم نبود؛ اما در عین حال، فرمانبرداری است. چون خداوند آن را از پیش تعیین کرده است»
موجودات غیر ارگانیک ص 15
«ظاهر تکبر آمیز این نافرمانی و رانده شدن ابلیس از جهان تک قطبی (جهان وحدت) درسی است که باید در طول مسیر چرخه به آن توجه داشت.»
موجودات غیر ارگانیک ص 15
«برای این منظور، خداوند به ابلیس مأموریت داد که به فرمان سجده بر آدم اعتنا نکند و او نیز این مأموریت را پذیرفت و تنها ملکی شد که بر آدم سجده نکرد و تا پایان سیر او، به سجده در برابر وی در نخواهد آمد»
انسان و معرفت ص 247
«به عبارت دیگر، سجده نکردن ابلیس به آدم، خارج از طراحی دقیق خداوند نیست و این کارگزار، عامل دو قطبی بودن "جهان دوقطبی" و شکل گرفتن صحنه امتحان انسان است.»
انسان و معرفت ص 247
«دیدن این درخت، به آدم نشان داد که با رفتن به سوی آن، برای او امکان سیر در مراحلی وجود خواهد داشت که وی را به آگاهی و کمال می رساند.»
انسان و معرفت ص 204
«بنابراین ، جایی که آدم نزدیک شدن به درخت را انتخاب کرد آغاز مسیر نزولی چرخه بود.»
انسان و معرفت ص 204
* اصلاح شد.
«تحقيقى از پژوهشكده عرفانهاى نوظهور»
ادامه دارد...