وظیفه مکلّفى که از چند مجتهد، یکى پس از فوت دیگرى، تقلید نموده و از هرکدام مسائلی را در زمان حیاتشان یاد گرفته، نسبت به بقاء بر تقلید درصورتیکه هر سه میّت باهم مساوى یا مشکوک الاعلمیّه و اعلم از حىّ بودهاند.
وظیفه مکلّفى که از چند مجتهد، یکى پس از فوت دیگرى، تقلید نموده و از هرکدام مسائلی را در زمان حیاتشان یاد گرفته، نسبت به بقاء بر تقلید درصورتیکه دو نفر از این مراجع متوفی باهم مساوى یا مشکوک الاعلمیّه بودهاند و هر دو، از میّتِ سوم و از حىّ اعلم بودهاند چیست؟
وظیفه مکلّفى که از چند مجتهد، یکى پس از فوت دیگرى، تقلید نموده و از هرکدام مسائلی را در زمان حیاتشان یاد گرفته، نسبت به بقاء بر تقلید درصورتیکه هر یک از مراجع میّت قبلى، اعلم از بعدى بودهاند و اعلم از حىّ بودهاند؟
آیا آنچه مشمول مسئله بقاء بر میت نیست و اگر خلاف نظر میت هم باشد باید از حی تقلید شود، فقط اصل مسئله بقاء است یا مسائلی که نتیجتاً در بقاء یا عدم بقاء تأثیر دارد هم همینطور است؟ مثلاً حی و میت در جواز رجوع به فالاعلم در احتیاطات اعلم اختلاف دارند و میت قائل به جواز و اعلم است و حی قائل به عدم جواز و فالاعلم است.
اگر مکلّفى از مرجعِ میّتِ اعلمِ از حىّ تقلید نموده باشد; ولى بعد از فوت ایشان، حىّ، اعلم از میّت و یا مشکوک الاعلمیّه گردیده باشد، در این صورت نظر مبارک را راجع به بقاء بر تقلید بیان فرمایید.
برخى از مردم روشهای دیگرى، غیر از آنچه در توضیح المسائل آمده، براى انتخاب مرجع تقلید در نظر میگیرند. نظیر:
الف از مرجعی تقلید میکنیم که شاگرد مرجع قبلى ما باشد.
ب مرجعى را انتخاب مینماییم که فتاواى آسانتری داشته باشد.
ج مرجعى که بیشتر اقوام و آشنایان از او تقلید میکنند را برمیگزینیم.
د مقلّد مرجعى میشویم که پدر و مادر، یا معلّم ما معرفی نماید.
آیا انتخاب مرجع تقلید با روشهای فوق صحیح است؟
آیا کسی که از ما سؤال شرعی میپرسد حتماً باید مرجعش را بپرسیم و اگر ندانیم که مقلد کدام مرجع بوده فتوای مرجع تقلید خود را بگوییم و او عمل کند مدیون هستیم؟