مسأله 1906ـ اگرمعلوم شودمعامله مساقات باطل بوده ميوه هاى باغ مال صاحب باغ است، ولى بايد اجرت آبيارى و کارهاى ديگر را مطابق معمول به کسى که درختان را سرپرستى کرده بدهد.
مسأله 1905ـ بايد اعمالى را که بر عهده هر کدام از دو طرف مى باشد قبلاً معيّن کنند، مانند تعمير قنات، يا موتور چاه و همچنين تهيّه کود و وسيله سمپاشى و غير اينها و اگر عرف و قاعده اى در محل باشد همان کافى است.
مسأله 1904ـ معامله مساقات با مرگ صاحب باغ به هم نمى خورد و ورثه او به جاى او هستند، امّا اگر کسى که تربيت درختها به او واگذار شده بميرد در صورتى که شرط کرده باشند خودش باغدارى کند معامله به هم مى خورد، ولى اگر چنين شرطى نکرده باشند ورثه او جانشين او مى شوند.
مسأله 1903ـ طرفين معامله مى توانند با رضايت يکديگر معامله مساقات را فسخ کنند و نيز اگر در ضمن قرارداد، حقّ فسخ براى هر دو يا براى يکى قرارداده باشند مى توانند معامله را به هم زنند واگر در قرارداد مساقات شرطى ذکر کرده باشند و آن شرط عملى نشود و کسى که شرط به نفع اوست نتواند طرف را وادار به انجام آن کند، مى تواند معامله را به هم زند.
مسأله 1902ـ درختانى که احتياج به آبيارى ندارند و از آب باران يا رطوبت زمين استفاده مى کنند، اگر به کارهاى ديگرى مانند بيل زدن و کود دادن و سمپاشى که موجب زياد شدن يا مرغوبيت ميوه مى شود احتياج داشته باشد معامله مساقات در آن صحيح است.
مسأله 1901ـ در مورد بوته خربزه و خيار و مانند آن اگر قرارداد روشنى بگذارند و تعداد چيدن و سهم هر کدام را مشخص کنند صحيح است، هر چند مساقات ناميده نمى شود.
مسأله 1899ـ در معامله مساقات مى توانند صيغه بخوانند، همچنين اگر صاحب درخت به قصد مساقات آن را دراختيار کسى که کار مى کند بگذارد و او نيز به همين قصد تحويل گيرد بى آن که صيغه اى بخواند، باز معامله صحيح است (ولى گفتگوى لازم براى مدّت و شرايط بايد قبلاً شده باشد).
مسأله 1898ـ معامله مساقات علاوه بر درختان ميوه در مورد درختانى مانند درخت گل که از گل آن براى گلاب گيرى و مانند آن استفاده مى کنند و يا درختانى مثل درخت حنا و سدر که از برگ آنها بهره مى گيرند، يا بعضى از درختان که از شيره و صمغ آن استفاده مى کنند صحيح است، ولى در مورد درختانى که هيچ يک از اينها را ندارد مساقات صحيح نيست.
مسأله 1900ـ مساقات چند شرط دارد: 1ـ مالک و باغدار بايد بالغ و عاقل باشند. 2ـ کسى آنها را مجبور به اين کار نکرده باشد. 3ـ ممنوع از تصرّف در مال خود نباشند. 4ـ مدّت مساقات بايد معلوم باشد و اگر ابتداى آن را معيّن کنند و آخر آن را موقعى قرار دهند که حاصل آن سال بدست مى آيد صحيح است. 5ـ بايد سهم هر کدام به صورت نصف يا ثلث حاصل و مانند آن باشد، بنابراين اگر قرار بگذارند که مثلاً يک تن از ميوه، مال صاحب باغ و بقيّه مال کسى است که کار مى کند معامله باطل است. 6ـ بايد قرار داد معامله را پيش از ظاهر شدن ميوه بگذارند و اگر بعد از ظاهر شدن ميوه و پيش از رسيدن آن بگذارند چنانچه کارهايى مانند آبيارى و سمپاشى که براى پرورش ميوه لازم است باقى مانده باشد مساقات صحيح است وگرنه اشکال دارد و اگر فقط احتياج به کارهايى مانند چيدن ميوه و نگهدارى آن باشد قرارداد آنها صحيح است، ولى مساقات نيست.
مسأله 1897ـ هرگاه کسى درختان ميوه خود را تا مدّت معيّنى به ديگرى واگذار کند که در مقابل دريافت سهمى از ميوه، باغ او را آبيارى و رسيدگى نمايد اين معامله را «مساقات» گويند.